علی مطهری -توافقات جمهوری اسلامی با امریکا و غرب و پیامد های داخلی و منطقه ای آن

توافقات جمهوری اسلامی با امریکا و غرب و پیامد های داخلی و منطقه ای آن
علی مطهری
اوضاع داخلی و منطقه ای، بحران سیاسی و اقتصادی عمیق و تشدید آن توسط تحریمهای گسترده اقتصادی از یک سو و بن بست و استیصال جمهوری اسلامی از سوی دیگر، بویژه در یک سال پایانی دولت احمدی نژاد میرفت که شیرازه دولت را از هم بپاشد و جمهوری اسلامی را به یک مترسک در انظار عمومی تبدیل نماید. ادامه این روند حکومت اسلامی را به سمت یک انفجار اجتماعی سوق میداد، عروج روحانی و خط اعتدال و همچنین در ادامه این روند دست یافتن به توافقی محدود با امریکا و غرب محصول این شرایط بود.
تنگناها و ناتوانی جمهوری اسلامی با فشار امریکا و غرب تشدید شده بود و توافق جناحهای جمهوری اسلامی در داخل و خارج حکومت از خاتمی و رفسنجانی تا خامنه ای بر سر روحانی، جلوه های از عقب نشینی رژیم در مقابل غرب و امریکا بود. این توافق اتفاق غیر منتظره ای نبود، مردم متنفر از اسلام و حکومت اسلامی ایران نیز آگاهند که رژیم در هراس از انفجار اجتماعی و برای بقای خودش به این سازش تن داده است و در انتظار فرصتی هستند که با حرارت بیشتری بجانش بیافتند، اعدام 56 زندانی یک هفته قبل از تن دادن به این چرخش نیز برای مرعوب کردن مردم و مستولی نمودن فضای رعب و وحشت بر جامعه و جلوگیری از اعترض اجتماعی بود تا پروسه نرمش و بده و بستان با امریکا و غرب با مانع روبرو نشود. اما این جنایت و وحشیگری رژیم قبل از هر چیز ناشی از ضعف و استیصال است، جنجال بعد از توافق محدود با امریکا و غرب نیز تلاشی در جهت مرعوب کردن و تعرض بیشتر به حقوق و آزادی جامعه و سرکوب اعتراضات مردم به شرایط فلاکت بار اقتصادی است. جمهوری اسلامی سالهاست شکاف برداشته، سازش با غرب و امریکا نه تنها این شکاف را پر نخواهد کرد، بلکه به عمیق تر شدن آن منجر میشود و هر عقب نشینی و تعدیل در مراحل بعدی زمینه ساز تعرض بیشتر کارگران، زنان و جوانان به تنگ آمده از جهنم جمهوری خواهد شد. همچنانکه در اعلامیه حزب حکمتیست آمده *جمهوری اسلامی با توافق یا بدون توافق با آمریکا و غرب، مسئول مشقات و مصائب کارگران و توده های محروم جامعه، است.* رژیم جمهوری اسلامی با مردم متمدن و مدرن ایران هیچ سنخیتی ندارد. کارگران، زنان و جوانان این پدیده عقب افتده و نا مربوط را شایسته خود نمیدانند.
بدنبال این توافق هم رفسنجانی و هم خامنه ای در تلاش اند نقطه تعادلی هر چند صوری و موقت هم باشد در میان جناحهای درونی ایجاد و از تنش های درونی جلوگیری نمایند، تا بلکه این شش ماه را از سر بگذرانند و با خطر اعتراض کارگران و مردم به تنگ آمده ربرو نشوند. صورت مسئله در این دوره میان جناحهای درونی و بیرونی جمهوری اسلامی این است که راهی برای تضمین بقاء رژیم پیدا نمایند این منفعت مشترکشان است، همگی میدانند مردم ناراضی اند و خطر یک انفجار اجتماعی تهدیدشان میکند. علیرغم اعتراض بخشی از سپاه پاسداران و بخش تند رو مجلس، منفعت جمهوری اسلامی در این مقطع ایجاب میکند که خامنه ای حمایت خود را از این روند اعلام کند و نگذارد این پروسه با مانع روبرو شود. تلاش میکند عکس العمل بخش های تندرو درون و بیرون حکومت را که با این روند مخالف هستند، خنثی نماید و جلو تقابل و کشمکش زودرس را بگیرد، با وجود این نهایتا خطوط مختلف بنا به منفعت سیاسی و اقتصادی که دارند در ادامه این پروسه رو در روی هم قرار خواهند گرفت و شکاف درون حکومت بار دیگر با شدت بیشتری سر بازخواهد.
رابطه پایه دار ایران و امریکا راه طولانی و پر فراز و نشیبی است. گام های بعدی بسیار دشوار و رد شدن از هفت خان رستم است، دور بعدی مذاکرات جدال قدرت های جهانی بر سر تجدید تقسیم خاورمیانه است که جمهوری اسلامی را با تعیین تکلیف بر سر مسایل خاورمیانه از جمله جریانات اسلامی در لبنان و عراق و بویژه مسئله سوریه روبرو میکند که کنار آمدن با آنها مشکلات عدیده ای برای رژیم اسلامی بوجود میآورد و بهای سنگینی برایش در بر دارد. گذشته ازاین رژیم اسلامی برای انطباق خود با دوره جدید، مجبور به تعدیل در ایدئولوژی و اخلاق اسلامی و درجه ای زیادی عقب نشینی و تخفیف در فشار فرهنگی و همراه آن به کنار گذاشتن غرب ستیزی و شعارهای ضد امریکائی است، و این مبانی مشروعیت رژیم را از دیدگاه خودش زیر سوال میبرد و بخش زیادی از جناح راست درون حکومت در مقابل آن عکس العمل نشان خواهند داد. حکومت اسلامی ایران، پدیده پیچیده تری از رژیم های نرمال سرمایداری است، خروج جمهوری اسلامی ایران از بن بست اقتصادی منوط به تغییر ریل سیاسی و دست کشیدن از دخالت های منطقه ای است. این احتمال که سازش و توافق پایه دار با امریکا، جمهوری اسلامی را با تکان های داخلی و منطقه ای روبرو کند، کم نیست. واقعیت این است که هم تعدیل در ایدئولوژی اسلامی و ساختارهای که جمهوری اسلامی بر مبنای آن خود را تعریف کرد و هنوز هم بر همان پایه استوار است و هم تغییر ریل سیاسی مشکلات عدیده ای در پی دارد که جمهوری اسلامی قادر به حل گام های بعدی نخواهد بود. همچنین جدایی های تاریخی و استراتژیک عمیقی بین امریکا و جمهوری اسلامی وجود دارد که مانعی در جهت ایجاد رابطه ای پایدار میان آنها است.
حکومت جمهوری اسلامی بی ربط ترین حکومت به کارگران، جوانان، زنان و مردمان فاقد سرمایه در جامعه ایران است. نه کشمکش و دعوای جناحهای حکومت اسلامی سرمایه، نه خصومت امریکا و جمهوری اسلامی و نه توافق و سازش آنها ربطی به منافع کارگران و مردم ایران ندارد. کارگران و مردم ایران مدت ها است به ماهیت جمهوری اسلامی ایران پی برده اند و منتظر فرصتی هستند تا این لاشه متعفن را بگور بسپارند. جمهوری اسلامی ایران آئینه تمام قد تناقض و وارونگی جامعه سرمایه داری است. آفریننده گان ثروت و نعمت جامعه، نه تنها به کمترین سهم از این ثروت دسترسی ندارند و جزوه محروم ترین ها هستند، بلکه زیر خط فقر مطلق زندگی را سپری میکنند. زنان بیحقوق ترن بخش جامعه هستند، جوانان در جهنم اسلامی نه تنها بیکارند و از مضیقه اقتصادی رنج میبرند، بلکه از شادی و لذت دوران جوانی نیز محروم اند. فشار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی بر طبقه کارکر و مردم محروم ایران غیر قابل توصیف است. رژیم با سکوب و اعدام میخواهد سکوت را در مقابل وضعیت موجود به مردم تحمیل نماید، و با تحمیل سیاه روزی هر چه بیشتری به کارگران آنها را به پراکندگی بیشتر سوق دهد و راه هر نوع مبارزه واعتراض را مسدود نماید. نباید اجازه داد جمهوری اسلامی با جنجال و هیاهو بر سر این توافق مردم را از اعتراض باز دارد و ریاضت اقتصادی به جامعه تحمیل کند، کارگران، زنان و جوانان با اعتراض سازمان یافته و متحدانه به وضع موجود باید رژیم اسلامی را به عقب نشینی وادار کنند و شرایط جدید را با تعرض به جمهوری اسلامی به تغییر توازن قوا به نفع خود تمام نمایند و جمهوری اسلامی را به سرنگونی نزدیک نمایند. تا مادام جمهوری اسلامی در قدرت است، تا مادام سایه شوم جمهوری اسلامی بر جامعه ایران تاریکی و تباهی را گسترانده است، تغییری در زندگی مردم حاصل نخواهد شد. به اسارت در آمدن جامعه ایران توسط کپک زده ترین حکومت سرمایه داری برای کارگران و مردم غیر قابل تحمل شده است. پیش شرط هر تحول مثبتی به لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران سرنگونی جمهوری اسلامی با اتکا به بدست گرفتن پرچم و افق سوسیالیستی از جانب طبقه کارگر و مردم سرکوب شده و تشنه آزادی است.
http://www.hekmatist.org/index.php
2013/11/28

. .