علی مبارکی-تاسف به حال رضا مقدم

علی مبارکی !
تاسف به حال رضا مقدم

چند وقتی است رضا مقدم که دیگر کاملا آشکار است دچار افسرده گی یا پریشان حالی گشته و از اینرو دنبال کس یا کسانی میگردد که بازار مکارانه خویش را دوباره راه بیاندازد، بهمین دلیل با تنها امکانی که برایش مانده وکمک چند نفری که هنوز بر مبنای تفکراسلامی و شیعی که باید امام و رهبر و پیشوایی داشته باشند تا بتوانند زیر سایه او به نوایی برسند، ویدئوکلیپ های سئوال وجواب از پیش هماهنگ شده درست کرده و به زمام خویش تاریخ نویسی کرده و از آنجا که وقعی به ادعاها و اکاذیب وی در آن ویدئو کلیپها داده نشد برای تاکید بیشتر مطلبی در سایت خود تحت عنوان “لزوم انطباق فعالیتهای همبستگی با نیازهای جنبش کارگری ایران” می نویسد به امید آنکه توانسته باشد خودی در میان آن چند مرید نشان داده وابراز وجودی کرده باشد.

در این راستا او از هیچ کوششی (طبق سنت منحط همیشگی خود) برای تخریب ناجوانمردانه وترور شخصیت “رقیبان” خود فروگزار نکرده است. او چند وقتی است نوک تیز حملات خود را متوجه یکی از تشکلات معتبر کارگری بنام اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران، که فقط وفقط به قصد کمک به مبارزات کارگران ایران برای مبارزه علیه حکومت فاشیستی سرمایه داران اسلامی حاکم برایران از تمام وجود خود سالها ست که بطور پیوسته مایه گذاشته اند، نموده است.

او با تحریف تاریخ، اتهام زنی و بکارگیری ادعاهای کذب که فقط از امثال او در همه جای دنیا برمیاید به قصد مطرح نمودن خود وتخریب آگاهانه این تشکل کارگری هر آنچه که از دستش بر آمده گفته ونوشته است.

هر چند که جواب دادن به لاطائلات ومهمل بافی های او در شان من و دیگر فعالین راستین کارگری نیست و بقول بعضی از دوستان رضا مقدم دیگر به این روش و سنت مخرب و ضدکارگری معتاد شده است و فقط میخواهد بی عملی و بی ربطی اش به مبارزه طبقاتی کارگری را اینگونه توجیه نماید، اما به سهم خود جواب ندادن به اراجیف او نیز جفا در حق فعالین کارگری و کمونیستهایی مانند زنده یاد یدالله خسرو شاهی، مرتضی افشاری و فرید پرتوی و دیگر رفقایی است که سالهاست بدون هیچ چشمداشت و توقعی به وظایف خود در گسترش مبارزات طبقه کارگرایران عمل کرده وهنوز تنها هدف شان اینست ومن خود از نزدیک آنها را شناخته و می شناسم و با آنان همکاری داشته ودارم.

از آنجاییکه حدود ۴۵ سال کار کارگری کرده ومدتی هم نماینده سندیکای کارگران پروژه ای آبادان بوده ام و با افراد مخربی مانند رضا مقدم و امثال او سالهاست در پروسه مبارزات سیاسی آشنایی دارم و آنان را آفت جنبش کارگری دانسته سکوت را جایز ندانسته و وظیفه خود میدانم که برای نسل نوین وفعالین کارگری اینان را افشا و رسوا نمایم.

اتحاد بین المللی از سال ۲۰۰۰ رسما فعالیت خود را آغاز نمود، و از ابتدای اعلام موجودیت خود از همکاری با افرادی که هدف خود را پشتیبانی از طبقه کارگر و مبارزات کارگری در ایران اعلام نموده بودند استقبال نمود. رضا مقدم هم یکی از افرادی بود که بنا به تشخیص پایه گذاران اتحاد بین المللی در آنزمان، علی رغم مخالفت بسیاری از فعالین سوسیالیست جنبش کارگری که وی را مخرب به حال جنبش کارگری تشخیص می دادند، در اتحاد بین المللی به عنوان عضو و مشاور در امور بین المللی آن بود و تا زمانیکه در دسامبر ۲۰۰۸ استعفا داد در جریان کلیه مسائل و تصمیم گیریهای اتحاد بین المللی قرار داشت. با افزایش تعداد همکاران و گسترده شدن فعالیتهای اتحاد بین المللی در کشورهای مختلف در عین حال موضوعات مختلفی نیز به میان می آمد که هر بار با درایت جمعی به آنها پاسخ داده می شد. در تمام این سالها اتحاد بین المللی تنها یک مورد اخراج داشت که مربوط به تصمیم اتحاد بین المللی مبنی بر پایان هرگونه همکاری با مهدی کوهستانی بود که اسناد آن در سایت اتحاد بین المللی و سایتهای دیگر موجود است و نیز چندین مورد استعفا داشتیم از جمله رضا مقدم. رضا مقدم در آنزمان انتظار داشت که در اتحاد بین المللی نیز رهبر وامام باشد، و نه یک کلمه زیاد ونه یک کلمه کم. او انتظار داشت هنگامیکه عباس فرد و صدیق جهانی قطعنامه پیشنهادی جهت اخراج وی از اتحاد بین المللی به اتهام همسويی با “دولت سرمايه دارى جمهورى اسلامى و وزارت اطلاعات” را به اتحاد بین المللی ارائه دادند، اتحاد جانب او را بگیرد از وی حمایت کند در حالیکه اتحاد بین المللی موضع اصولی خود را در آنزمان برمبنای ساختار و اهداف خود اتخاذ نمود که اسناد آنها کماکان موجود هستند. دلیل اصلی کناره گیری رضا مقدم از اتحاد بین الملی در دسامبر ۲۰۰۸ نیز همین بود ونه هرگونه دروغ های شاخدار خود ساخته اش! اتفاقا یکی از نقاط مثبت اتحاد بین المللی همین مسئله بوده است که اتحاد در جدالهای سیاسی افرادی که فکر میکنند باید از بالا برای کارگران ایران نسخه بنویسند وارد نمی شود، واین در تذکرنامه ای که اتحاد بین المللی به علی خدری، یکی از دنباله روهای رضا مقدم، نوشته بود کاملا مشخص است و آن تذکر نامه هیچگونه ربطی به ادعاهای امروز رضا مقدم نداشت.

اتحاد بین المللی هیچگاه خود را در جایگاه یک حزب سیاسی که از بالا و سانترالیستی دستور صادر کند ندیده و داعیه ای مبنی بر رهبری وخط دادن به جنبش کارگری ایران ندارد. دخالت در امور داخلی تشکلات کارگری داخل ایران را سم مهلکی میداند که هم به چند دستگی درون آن تشکلات دامن زده و هم اهداف اصلی تشکل خودمان را دچار تغییر ریل می کند! اما این آنچیزی است که فرقه گرایانی مانند رضا مقدم سالها در مغز خود پرورانده اند و تا کنون نتایج فاجعه بار آنرا دیده ایم. لیکن دریغ که به دلیل نداشتن یک جو صداقت و وجدان نه مسئولیت عواقب ضربات خود به جنبش کارگری و سوسیالیستی را می پذیرند و نه حتی به روی مبارک خود می آورند.

اتحاد بین المللی در اختلاف بین اعضای هیئت مدیره سندیکای واحد و اسانلو از اولین تشکلات کارگری بود که از همان ابتدا و زمانی که اسانلو به تازگی از ایران خارج شده بود به تصمیمات هیئت مدیره سندیکا احترام گذاشت و آنرا به رسمیت شناخت و در سطح بین المللی انعکاس داد و محترمانه به اسانلو برخورد کرد و در عین حال طی این مدت هشدارهای لازم را به وی داده و خواهد داد. اما رضا مقدم از اولین افرادی بود که در دفاع از موقعیت تشکیلاتی اسانلو و علیه تصمیم هیئت مدیره سندیکای واحد اطلاعیه صادر کرد. اتحاد بین المللی هیچگاه با منصور اسانلو رابطه فکری وتشکیلاتی نداشته وندارد، وهیچگاه کارهای فرصت طلبانه و ضد کارگری او را تایید نکرده است؛ از این گذشته اتحاد بین المللی هیچگاه قهرمان سازی وقهرمان پروری را در دستور کار خود نداشته و از کلیه فعالان کارگری ایران تا لحظه ای که صادقانه در خدمت جنبش مستقل کارگری بوده حمایت و پشتیبانی کرده وخواهد نمود. رضا مقدم آنچنان تفکراتی نوستالژیک، منجمد شده و واپسگرا دارد که فقط افرادی مثل منصور اسانلو و مهدی کوهستانی رامی بیند؛ در حالیست که بالشخصه سالهاست انواع منفعت طلبان و خودفروختگان را دیده ام و با ضربات آنان به جنبش کارگری از نزدیک وملموس آشنا هستم. اینان اولین نبوده وآخرین نیز نخواهند بود و ما به سهم خود جلوی آنها را خواهیم گرفت. خوشبختانه ما درون جنبش کارگری ایران از افرادی مانند زنده یادان علی امید و یدالله خشروشاهی و نیز دلاورانی همچون محمود صالحی، رضا شهابی، شاهرخ زمانی و هزاران مبارز طبقه کارگر که از جان ومال و همه چیز خود مایه گذاشته و تمام قد در مقابل سرمایه داری جلاد در ایران ایستاده اند فراوان داریم و هر روز به صف این فعالین آگاه طبقه کارگر افزوده میشود. این فعالین نه امثال رضا مقدم را به رسمیت می شناسند و نه به یاوه گویی های چنین افرادی وقعی می گذارند و فقط ممکن است مانند ما از این همه بی صداقتی و فرصت طلبی دچار درد و اندوه و تاسف به حال وی گردند.

آقای رضا مقدم بنشین با خودت کمی فکر کن ببین جایگاه تو در درون مبارزات طبقه کارگر ایران کجاست؟ جایگاه زنده یاد یدالله خسروشاهی کجاست ؟ شما کسی بودید که که بجای نظام سرمایه داری یدالله خسروشاهی را بزرگترین دشمن خودت میپنداشتی و از هیچ اهانت و تخریب وترور شخصیتی علیه او کوتاهی نکردی. لطفآ خارج از افتخار عضویتتان در اتحاد بین المللی، کمی از گامهای عملی خود و آن چند نفر آدمی که شاید هنوز به هر دلیلی پیرامونت هستند به کارگران ایران اطلاع رسانی کن. بگو که چند تشکل (حزبی و کارگری) را ازهم متلاشی کردی؛ بگو که چگونه انجمن زنده یاد جمال چراغ ویسی را چه ناجوانمردانه بنام خود و پادوهایت مصادره کردی و از آوردن نام بنیان گزاران واقعی آن فرصت طلبانه خودداری نموده و چه دروغ های شاخداری در مورد حتی شغل افراد تحویل دادی و آنان (پادوهایت) که اینها رامیدانستند فرصت طلبانه سکوت کردند؟

آیا واقعا جنبش کارگری ایران دغدقه تو و امثال توست یا فرصت طلبانه دنبال جایی برای ارضای تفکرات ضد کارگری خود میگردید؟ اسانلو و مهدی کوهستانی هم همین ادعاهای تو را دارند؛ حتی برای کارگران ایران اشک تمساح میریزند ولی همه شما مخرج مشترکتان یکی است، دعوای به زم خودتان برای یافتن جایی در مناسبات سیاسی و دعواهای حاشیه ای برای قدرتی حاشیه ای است.

یک مسئله ای که رضا مقدم روی آن به طرق مختلف سمپاشی کرده است مربوط می شود به تحریف موضع اتحاد بین المللی علیه مرکز آمریکایی براى همبستگی بين المللى کارگری (سوليداريتى سنتر) که بخش بین المللی فدراسیون کار آمریکا است. این مرکز که به دنبال هر چه گسترده تر شدن فعالیتهای اتحاد بین المللی و کارزارهای بین المللی آن از طریق کنگره کار کانادا و مهدی کوهستانی کارمند این کنگره، در یکی از اجلاسهای اتحادیه های کارگری با نام اتحاد بین المللی و فعالیتهای کارگری مربوط به ایران آشنا شده بود تصمیم به دخالتگری در ارتباط با ایران می گیرند. اما اتحاد بین المللی صریح و شفاف به سولیداریتی سنتر نه گفت، چیزی که حتی رضا مقدم نیز قادر به لاپوشانی آن نیست. از آن گذشته اتحاد بین المللی تنها نهاد کارگری ایرانی در آنزمان بود که در ميان تشکلات و فعالين بين المللى کارگری عليه سوليداريتى سنتر به زبان انگلیسی وبطور علنی و در جلسات گوناگون موضع گرفت و تا کنون چندین فعالیت متنوع انجام داده است که اسناد همه آنها موجود است. رضا مقدم به عنوان یکی از مشاورین بخش بین المللی اتحاد بین المللی بطور کامل در جریان تمام این مسائل بود. رضا مقدم در تمام ‌آن سالها نزدیک ترین همکاری و مکاتبات را با مهدی کوهستانی نیز داشت و تا مقطع اخراج مهدی کوهستانی از اتحاد بین المللی کلمه ای علیه سولیداریتی سنتر به مهدی کوهستانی نگفت. کلیه اطلاعات رضا مقدم علیه سولیداریتی سنتر از طریق عضویت رضا مقدم در اتحاد بین المللی کسب شد و او کاملا در جریان تلاش نافرجام سولیداریتی سنتر برای ارتباط با اتحاد بین المللی از طریق کنگره کار کانادا و مهدی کوهستانی بود و حتی کوچکترین ملاحظه و مخالفتی در آنزمان هرگز مطرح نکرد. مسئولیت امور بین المللی اتحاد بین المللی در آنزمان، یعنی بهار سال ۲۰۰۶، که اتحاد بین المللی هنوز از شورای هماهنگی واحد های کشوری برخوردار نبود با فرید پرتوی و یدالله خسروشاهی بود که آندو تصمیم مشترک گرفتند به هرگونه ارتباط با سولیداریتی سنتر بطور قاطع مخالفت کرده و در نتیجه به این موضوع خاتمه دادند. جالب اینکه علاوه بر برخی از اعضای کنونی اتحاد بین المللی دو تن از اعضای بسیار فعال اتحاد سوسیالیستی کارگری، حوری صحبا و مسعود صنیعی، که در آنزمان با اتحاد بین المللی در کانادا همکاری داشتند شاهد بودند که چه گونه در همان اولین تماسی که با اتحاد بین المللی گرفته شد پاسخ قاطع منفی به هر گونه ارتباط با سولیداریتی سنتر از طرف مسئولین وقت اتحاد بین المللی به آنها داده شد، ضمن اینکه خود این فعالین گروه رضا مقدم همچون خود وی کوچکترین موضعی در آنزمان، حتی پس از شنیدن پاسخ منفی اتحاد بین المللی، علیه سولیداریتی سنتر نداشتند. بنابر ادعای رضا مقدم مبنی بر دو نشست جداگانه با کارکنان سولیداریتی سنتر کاملا دروغ محض است، و نه تنها جزعی از روشهای فضاسازی مسموم رضا مقدم است بلکه در واقع لاپوشانی عدم مخالفت و بی عملی خود او نسبت به سولیداریتی سنتر در آنزمان نیز می باشد. رضا مقدم بهتر است دکان یاوه گویی و پخش اکاذیب خود را تعطیل کند و یا مورد برخورد همه جانبه تر فعالین کارگری قرار خواهد گرفت.

جالب اینکه، رضا مقدم در مصاحبه های ویدئویی ادعاکرده است که اتحاد بین المللی در مقابل سولیداریته سنتر سکوت کرد و فقط یک بیانیه کوتاه داد ولی در نوشته اخیرش مینویسد : در جلسه اتحاد بین المللی یداله خسروشاهی و مرتضی افشاری موافق اطلاعیه علیه سولیداریتی سنتر بودند و امیر پیام و بهمن شفیق مخالف! واقعا برای اینکه به جای مبنا قرار دادن تصمیمات گرفته شده و اقدامات انجام شده بحثها و تبادل نظرهای انجام شده میان افرد مختلف در یک جلسه غیرعلنی را، آنهم با کلی تحریف، مبنا قراردادن احتیاج نیست فردی سوسیالیست بود، بلکه هر انسان با شرف و با وجدانی آنرا رعایت میکند. اما باز هم متاسفانه انبان رضا مقدم از این حداقل پرنسیبها نیز تهی است.

اتحاد بین المللی حدود ۱۶ سال است که فعالیت میکند و هر روزکارگران ایران وفعالین کارگری شاهد اقدامات عملی این تشکل کارگری در پشتیبانی از مبارزات طبقه کارگر و جنبش مستقل کارگری هستند. اما وقتش رسیده است که به این قبیل سیاستهای مسموم و تفرقه اندازانه، که رضا مقدم و پیروانش از محدود باقی ماندگان آن به شمار می روند، پایان دهیم. من این چند سطر را نوشته ام که فقط وقاحت، حقارت و درجه بالای هیستری رضا مقدم را به خودش یادآری کنم و عهد کنم که به سهم خود اجازه نخواهم داد که کوچکترین خدشه ای به مبارزات متحدانه فعالین کارگری و جنبش کارگری ایران و امر همبستگی بین لمللی طبقاتی-کارگری وارد گردد.مبارزه ما متمرکز علیه کلیت نظام سرمایه داری و رژیم جمهوری اسلامی سرمایه ادامه خواهد داشت و موانع این راه از جمله تفرقه اندازانی همون رضا مقدم راهی جز هر چه رسواتر شدن نخواهند بود.

علی مبارکی
عضو اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران؛ نماینده سابق سندیکای کارگران پروژه ای آبادان
۲۹ ژوئن ۲۰۱۵