على پيرزاده – کودکان خیابانی، “تحفه” جوامع سرمایه داری

کودکان خیابانی، “تحفه” جوامع سرمایه داری

على پيرزاده

ساختار اقتصادی ناعادلانه مبتنى بر استثمار و کسب سود، موجب تشدید شکاف طبقاتی و در نتیجه باعث توزیع ناعادلانه ثروت و خدمات اجتماعی در جوامع سرمایه داری میگردد. بهداشت، آموزش، مسکن و خدمات اجتماعى مواردی هستند که طبقات پائین چنین جوامعی از آن کم بهره یا بی بهره می باشند. در چنين شرايطى در بیشتر جوامع کودکان جز اولین قربانیان نظام های طبقاتی هستند.

آمارها فقط بخش اندكى از واقعيات خشن نابرابری را منعكس مى كنند: طبق برآورد سازمان جهانی دفاع از حقوق بشر بیش از ۱۰۰ میلیون کودک در سراسر جهان در خیابان کار و زندگی میکنند. آنها برای امرار معاش – بهتر است بگوئيم براى بقاى جسمانى – به کارهای گوناگون از جمله “گدایى”، فروشندگی، خرید و فروش مواد مخدر و … مشغول هستند. هر روز ميليونها كودك مورد سو استفاده جنسی قرار گرفته و در کشورهای استبداد زده اعضای بدن آنها در معاملات پر سود خرید و فروش اندامهاى بدن- كه نتیجه ای از توحش بنیادی جامعه سرمايه داریست-  دست به دست گشته و معامله میشود. از کار برده وار تا بردگی جنسی و استفاده در شبکه توزیع مواد مخدر و قتل سرنوشت کودکانی است که به خیابان پرتاب شده اند.   

گسترش روزافزون بر تعداد کودکان خیابانی در ایران حاکی از رشد فزاینده فقر، بی عدالتی، بیکاری و در نتیجه شکاف طبقاتی وحشتناک در سطح جامعه ایران است. علیرغم شعارهای فریبکارانه مسئولین رژیم اسلامی مبنی بر تلاش جهت از بین بردن معضلات اقشار فرودست جامعه ایران در طول ۳۷ سال از عمر ننگین و پر از دروغ رژیم سرمایه داری اسلامی، روز به روز شاهد شکاف بیشتر طبقاتی در جامعه کنونی ایران هستیم كه كثافت آن از جمله از پديده روبه افزايش كودكان كار و خيابان بيرون مى زند.

در این میان بیشترین فشار و ظلم را طبقه کارگر وبدنبال آن کودکان آنها متحمل می شوند. در حالیکه طبقه مرفه جامعه با رانت خواری و زد و بندهای سیاسی در سطوح بالا دارای سرمایه های میلیاردی و افسانه ای می شوند، طبقه فرودست جامعه حتی برای تهیه مایحتاج روزانه خود دچار کمبود بوده و ناتوان از فراهم نمودن این حداقل ها می باشند. این خود یکی از دلایل رشد روز افزون حضور کودکان خیابانی بر گستره جامعه می باشد. کارگری که با تمام تلاش و تحمل سخت ترین شرایط محیط کار حتی توانایی اداره خانواده خود از لحاظ مالی را ندارد لاجرم در این چرخه ناعادلانه و غیر انسانی گرفتار گشته و ناچارست به هر کاری تن دهد. حضور حدود ۳ میلیون کودک کار که بسیاری از آنان از پشت نیمکت های مدارس بواسطه شرایط نابسامان اقتصادی به خیابان ها کشیده شده اند، نشان دهنده عمق فاجعه می باشد که قلب هر انسان آزاده و با وجدانى را بدرد می آورد.

بی شک پایان دادن به این چرخه دهشتناک تولید ثروت توسط طبقه ای که بواسطه نداشتن سرمایه و ابزار کار حاصل دست رنج خویش را دو دستی تحویل طبقه حاکم و صاحب زور و سرمایه میدهد، هدف و غایت تلاش ما كمونيستها و جنبش طبقه کارگر می باشد. با اين وجود هر تلاشى جهت كاهش مصائب اجتماعى و از جمله حفظ حقوق كودك، مبارزه با استثمار كودكان و دفاع از كرامت آنها ارزشمند و جزو وظایف ماست. افزايش پديده كودكان كار و خيابان باعث شكل گرفتن انجمن ها، گروهها، کمپینهای خود جوش مردمی شده است که دغدغه معضلات اجتماعی در این زمینه را دارند. اين تلاشها هر ذره ای از بار بزرگ مشكلات و ناملایمات زندگی را از دوش کوچک و دستان ناتوان این کودکان بردارد، شايسته حمايت است. دفاع از حقوق كودكان كار و خيابان بايد به امر اجتماعى هر انسانى تبديل شود كه براى پايان دادن به تبعیض و نابرابرى مبارزه مى كنند. *