عبداله دارابی- نگاهی گذرا به نقش و جایگاه جنبش معلمان در ایران

عبداله دارابی- نگاهی گذرا به نقش و جایگاه جنبش معلمان در ایران
مبارزات سراسری دو ماه اخیر جنبش معلمان بوضوح نشان داد در کنار جنبش واقعی افزایش دستمزد طبقه کارگر، یک اعتراض سیاسی-اجتماعی دیگری وجود دارد که بمثابه بخشی از اردوی کار با خصلت و خواستهای سراسری خود امر افزایش حقوق و بهبود شرایط زندگی را در دستور کار خود قرار داده و برای تحقق آن پیگیرانه مبارزه می کند. این جنبش، در تداوم مبارزات این دوره خود، رژیم را ناچار کرد تا به ابراز وجودش بمثابه یک جنبش سیاسی- اجتماعی اذعان و اعتراف کند و خواست و مطالباتش را نیز رو میز پارلمان دولت قرار دهد. “حقوق معوقات” تنها خواست و اصلی ترین مطالبه معلمان نیست، ولی اعتراض و مبارزات پیگیرانه آنها این رژیم ضد کارگری و ضد انسانی را مجبور کرد به پرداخت بودجه معوقه آن گردن نهد. پرداخت تمام و کمال حقوق ماهیانه معلم بدون هیچ عذر و بهانه ای، افزایش حقوق ماهیانه معلمان بر مبنای افزایش تورم ، برچیدن فضای رعب و وحشت در نظام آموزشی، رفع فقر و بر چیدن کلیه قوانین تبعیض آمیز بین زن و مرد در نظام آموزشی، اجرای قانون بازنشستگی و….. از جمله خواستهایی هستند که جنبش معلمان در سطح سراسری برای متحقق ساختن آن بمیدان آمده و قاطعانه برای آن مبارزه میکند.
جنبش معلمان، یک جنبش تازه کار نیست. این جنبش، یک سنت تثبیت شده برای اعتراض پایین جامعه بوده که قدمت تاریخی آن فرا تر از طول عمر جمهوری اسلامی است. این جنبش در قیام 57 ایران نیز نقش مهمی را ایفا کرد و از خود تجارب و دست آورد های گرانبهایی بجا گذاشت. علاوه بر آن، خودآگاهی طبقاتی، رادیکالیسم و اتکا بنفس درون این جنبش، و سراسری بودن و حضور وسیع زنان در آن ، از جمله مشخصات و نقطه قوت هایی هستند که این جنبش در خود نهفته دارد و با اتکا به آن برای متحقق ساختن خواست و مطالبات بر حق اش پا به میدان گذاشته و برای آن مبارزه میکند. اما با وجود همه اینها باید بر این نکته هم واقف بود که، در دورن این جنبش نیز گرایش و تمایلات متفاوت وجود دارند که هر یک از آنها می کوشند این جنبش را در راستای منافع طبقاتی خویش هدایت کنند و آنرا بطرف خود سوق دهند. بعضی از این گرایشات همواره در تلاشند واقعیت و حقانیت درون این جنبش را وارونه جلوه دهند و از خودآگاهی طبقاتی و رادیکالیسم و مطالبات سیاسی و اجتماعی آن بنفع گرایشات”صنفی و سازشکارانه” درون این جنبش بکاهند و بدینوسیله آنرا از محتوا تهی و بی اثر سلزند. در صوریتکه معلم قشر مهمی از جامعه است که بنا به خصلت واقعی خویش هیچگاه با بخشهای سازشکار و کم تأثیر آن تعریف و ارزیابی نمیشود. چون این جنبش همواره بیانگر و حامل خواست و مطالبات بخش وسیع توده تهیدست و پایین جامعه بوده و برای آن مبارزه کرده است. مضافا بر آن این جنبش، در کشوری چون ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، برای امرار معاش روزمره خود ناچار است علاوه بر معلمی، یکی دو شغل دیگر را دست و پا کند تا بتواند زندگی بخور و نمیر و ملالت بار خود و خانواده اش را تأمین نماید.
جنبش را معلمان چگونه باید تقویت کرد؟
در بالا بسیار کوتاه اشاره کردم جنبش معلمان بخشی از نیروی تلاش برای افزایش حقوق و افزایش دستمزد است. این جنبش در اعتراضات اخیرشان با شعار”نیروی کارمان را ارزان نمی فروشیم”، بمیدان آمد و بمثابه بخشی از اردوی کار بیش از پیش جا پای خود را در جامعه استحکام بخشید. در نتیجه، هر نوع کم توجهی به این جنبش و هر نوع لاقیدی و بی مبالاتی نسبت به مبارزات این قشر، در درجه اول بلحاظ طبقاتی دودش تو چشم طبقه کارگر خواهد رفت و به طریق اولی به ضرر این طبقه تمام میشود. به همین خاطر، طبقه کارگر ایران از جمله مراکز بزرگ صنعتی آن باید آگاهانه و رسما از مبارزات اخیر و بر حق معلمان و همچنین پرستاران حمایت کنند و به هر نحو ممکن در راستای منافع طبقاتی طبقه کارگر بخش رادیکالتر این جنبش را تقویت نمایند. کارگران کمونیست و رهبران عملی کارگران و فعالین کمونیست باید در امر سازماندهی و هدایت مبارزات معلمان نقش قابل توجهی را ایفا کنند و بدینوسیله در پیشبرد و هدایت کردن مبارزات روزمره معلمان به بخش چپ درون این جنبش توجه خاص و ویژه ای مبذول دارند. چون بخش چپ درون جنبش معلمان، بدون نفوذ و گسترش سیاست کمونیستی میان آنها تقویت و نیرومند نخواهد شد. باید از طریق سازمان دادن این گرایش، استحکام و اعتبار سیاسی این جنبش را گسترش داد و از همین کانال تداوم مبارزاتی آنها را نیز تضمین کرد. در تداوم عملی این سیاست، باید نفوذ تحزب یافتگی را نیز میان این جنبش جاری کرد چون هیچ جنبشی بدون سازمان و تحزب یافتگی قادر به ادامه کاری نخواهد بود و در صحنه سیاسی هم جا پایی برای خود باز نخواهد کرد. در این زمینه تبلیغ کردن هم بخودی خود مثبت و ضروریست. ولی مطلقا نا کافی و ادامه کاری این جنبش را تضمین نخواهد کرد. با توجه به آن، جاری شدن سیاست کمونیستی میان معلمان بدوا در گرو سازمان دادن و ابزار سازی میان آنهاست.
عبداله دارابی
8 مارس 2015