عبداله دارابی- موقعیت و جایگاه کنونی معلمان ایران

عبداله دارابی- موقعیت و جایگاه کنونی معلمان ایران
تلاش و فعالیت یکسال اخیر معلمان مبارز و آزادیخواه ایران، جایگاه و موقعیت سیاسی –اجتماعی تازه تری را به آنها بخشیده و بهمین اعتبار وظایف سنگین تری را رو دوش آنها قرار داده است. شناخت این موقعیت جدید و گسترش و استحکام بخشیدن به آن مساله ایست که معلمین امروز در ایران باید به آن واقف باشند و با علم به آن به کار و فعالیت پیشاروی خود ادامه دهند. معلمان طی سه ماه اخیر، سه ابراز وجود هدفمند و سازمانیافته و سراسری را در بیش از 80 شهر و چندین اقدام با شکوه محلی و لوکالی را در سطح شهر ها و استان ها را با موفقیت پشت سر گذاشته و بدینوسیله دستآورد گرانبهایی را به کارنامه مثبت خود افزوده اند. با توجه به آن، الآن خواست و شعار های واقعی و برحق خود را رو میز رژیم قرار داده و بر تحقق بی چون چرای تک تک آنها نیز تأکید دارند. واقعیت این است که، بخشی از این مطالبات، با خواست بخش اعظم جامعه منجمله طبقه کارگر ایران درهم عجین شده و به آن خصلت و ویژگی فراگیر و عمومیت یافته تری داده است. خواست افزایش حقوق، خواست برچیدن تبعیض، آزادی زندانیان سیاسی و……. از جمله خواست های هستند که سران جمهوری اسلامی منجمله خامنه ای و بخش اعظم ژورنالیستهای نان به نرخ روز خور بی بی سی و……. را بشدت آشفته و نگران کرده است.
در برابر این واقعیت، خامنه ای و کل سران رژیم در ظاهر امر از سیاسی شدن مطالبات معلمان بر آشفته شده و میگویند: معلمان از لابه لای خواست های”صنفی خود”، پا فرا تر گذاشته اند و دارند شعار سیاسی میدهند و…..! ولی این سخنان نجویده کل ماجرا نیست. در عالم واقع نگرانی و اضطراب سران آدمکش رژیم تنها بخاطر جنبه سیاسی قضیه نیست. معلمان طی یکسال اخیر بخاطر ظلم و اجحافی که رژیم در حق آنها روا داشته نه تنها تسلیم نشده اند بلکه محکم و استوار در مقابلشان ایستاده اند و در ابعاد سراسری نیز زور گویی هایشان را به چالش کشیده اند. نگرانی اصلی رژیم از این است که، بستر کنونی اعتراضات معلمان بیش از این گسترش یابد و دامنه این نارضایتی موجود به درون کل جامعه سرایت کند و…. ژورنالیست های نوکر صفت هم بروال معمول و همیشگی خود و بمنظور به جا آوردن وظایف نوکر منش شان بسهم خود دارند در مقابل اعتراضات معلمان می ایستند و با ارائه تصویر وارونه از جایگاه و موقعیت اجتماعی-طبقاتی معلمان، آنها را به مجموعه ای از افراد پراکنده که در حرفه یا صنعت خاص فعالیت میکنند تقلیل میدهند. تا بدین وسیله نشان دهند که معلمان این خیل عظیم طبقاتی، گروه کوچک و ضعیفی هستند که بکار”صنفیشان” مشغولند و از کار و فعالیت طبقاتی و سیاسی نیز دور و بیگانه هستند و در برابر تعدیات رژیم هم از ایفای نقش آنچنانی برخوردار نخواهند بود. اینها میکوشند به جامعه القا کنند خیل کارکن و میلیونی معلم به طبقه کارگر بی ربط است و افرادی منفرد و اتمیزه بیش نیستند. ولی رویداد های سه ماه اخیر معلمان و ابراز وجود جمعی و مسالمت آمیزشان در سراسر ایران و دستگیری تعدادی از فعالین آنها و صدور احکام طولانی مدت زندان برای آنها بخوبی نشان می دهد که برآشفتگی سران رژیم واقعی است و فراتر از آن است که تا حال از خود بروز داده اند.
در برابر این واقعیات، معلمان چگونه بکارشان ادامه بدهند و کارگر کمونیست هم در قبال آنها چکار باید بکند؟ این سوال و سوالات مشابه آن از زوایای گوناگون باید پاسخ بگیرند.
من در این نوشته کوچک بسهم خود به گوشه کوچکی از این سوال می پردازم به این امید مثمر ثمر واقع شود.
قبل از هر چیز و علیرغم هر ضعف و کمبودی که وجود داشته و یا خواهد داشت، معلمان باید به ایجاد این بستر و ایجاد این فضایی که با اتحاد و همبستگی خود خلق کرده اید واقف باشید و آنرا ارج بنهید. تا به اتکا به آن بتوانید خشت های بعدی پر ملاط تری را رو حرکات بعدیتان قرار دهید و در پرتو آن به سمت تحقق خواستهای بر حق و متحقق نشده تا کنونی تان گام بر دارید. باید به این نکته واقف بود که ادامه بعدی این حرکت، بمراتب سخت و دشوار تر از دور قبل خواهد بود. چون دامنه فعالیتتان باید گسترده تر شود و به سمت یک نیروی متحد و متشکل تر و هر چه بیشتری سوق پیدا کند. البته باید به این نقطه قوت دیگر هم واقف بود که، طی یکسال اخیر بخش قابل توجهی از رهبران و فعالین معلمان نسبت بگذشته خارا تر و کارآمد تر شده و جامعه هم نسبت به تلاش و خواست و شعار های تا کنونی معلمان و کلا نسبت به این رویداد که بوقوع پیوسته، توجه جدی تر و مثبت تری از خود نشان داده است. چون خواستهای مشترک شما در موارد زیادی با بخش اعظم طبقه کارگر ایران در هم عجین و غیر قابل تفکیک شده است. پرستاران تا حال برای بهبود بخشیدن به شرایط کار و زندگی اشان چند بار متحد و متشکل اظهار وجود کرده اند و بسهم خود تا حدی فضای مبارزاتی کارگران را هموار کرده اند. بی تردید ادامه کاری کنونی این روند، بار دیگر پرستاران را بمیدان خواهد آورد و آنها را در راستای تحقق خواستهای بر حق شان بیش از پیش جری تر و جدی تر خواهد کرد و کارگران بخش های دیگر صنعت و…… نیز به واکنش در برابر وضع موجود وادار خواهد کرد.
مضافا بر آن، معلمان مبارز و آزادیخواه باید به نیروی پر شور همیشگی و بغل دستی خود دانش آموزان و دانشجویان مبارز که از هر گونه حق و حقوق شادی آفرین دوران جوانی و مزایای تحصیلی بی بهره هستند روی آورند و به آنها اتکا کنند و آنها را عملا و رسما در مبارزات بر حق خود شریک و سهیم سازند. واقعیت نشان میدهد تا حال از شرکت دادن این نیروی عظیم چیز قابل توجهی بچشم نمیخورد. باید بخش آگاه و مبارز این نیروی عظیم و پرشور را در این عرصه دخالت داد. بی شک حضور جوانان پر شور در این عرصه، بخشی از خانواده های مبارز و انقلابی را نیز با خود همراه و هم رزم خواهد کرد.
کارگر کمونیست و انقلابی بمثابه بخش پیشرو طبقه کارگر ایران باید چون صاحب اصلی جامعه همواره کل روند سیاسی و اجتماعی مبارزات جامعه را زیر نظر داشته باشد و رو آن فوکوس کند. در شرایط امروز، کارگر کمونیست باید به این بخش از اردوی کار جامعه یعنی معلمان توجه خاصی مبذول دارد و مسئولانه به چند و چون مبارزات و خواست های انقلابی آنها توجه نماید و از هر نظر آنها را حمایت و پشتیبانی کند. اگر این اتفاق رخ ندهد رژیم سرمایه داران و کارفرما و ژورنالیست های جیره خوار خواست بر حق و تلاش انقلابی آنها را تحت لوای “صنف و خواست صنفی” به بیراهه خواهند کشاند و در صفوف آنها تشتت و پراکندگی ایجاد خواهند کرد و از طریق بخشی از نیروی کار طبقه کارگر را به سکوت و بی تحرکی وادار خواهند کرد. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد قبل هر کسی و هر بخشی دودش به چشم کارگر کمونیست خواهد رفت. با توجه به آن، تقویت و حمایت و پشتیبانی مبارزات معلمان بمثابه بخشی از نیروی کار جامعه، تقویت کل طبقه کارگر در برابر بورژوازی و رژیم جهل و آدمکش آن خواهد بود. باید این فضا و این بستر خلق شده توسط معلمان را تقویت کرد. چون وجود و گسترش چنین فضایی بی شک به هموار کردن زمینه برای دامن زدن به مبارزات طبقه کارگر در همه سطوح کاری و مبارزاتی کمک خواهد کرد.
حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، در این راه از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نخواهد بود، و با تمام توان از مبارزات بر حق معلمان حمایت و پشتیبانی خواهد کرد.
10 ماه مه 2015-20 اردیبهشت 1394