عبدالله شريفى تخريب تاريخچه منصوراسالو، كار جمهورى اسلامى است!

تخريب تاريخچه منصوراسالو، كار جمهورى اسلامى است!
عبدالله شريفى
اين روزها ماجراى اسالو و سنديكاى شركت واحد سرتيتر مباحث چپ و فعالين “جنبش كارگرى ايران” شده است. بحث ها و تمايزها در تقابل هم قرار گرفته اند. در فضائی که مقدمتا نهادهای امنیتی رژیم اسلامی ایجاد کرده و پرونده “اخلاقی” اسالو را مهندسی کرده اند، برخی از منزه طلبانی که بی ربطی خود را به جنبش کارگری ایران در پرده ریاکارانه دفاع از “سلامت” تشکل ها و فعالین جنبش کارگری و خطر آلوده شدن آنها به تطمیع توسط نهادهائی از جمله “سولیداریتی سنتر” پنهان کرده اند، تلاش کرده اند كه با جلوس بر صندلی مفسر حقوقی اختلاف بین اسالو و رهبرى سنديكاى شركت واحد ميداندار شوند.
در اين ميان، نقش جنايتكارانه جمهورى اسلامى و وزارت اطلاعات و سنت تخريب سابقه مبارزاتى انسانهاى شريف و مبارز كاملا پيدا است. تلاش براى ناديده گرفتن اين پروژه و چيدن سناريو به اين ترتيب كه جمهورى اسلامى حذف شود و بحث را به اختلاف اسالو و رهبرى سنديكا، تقليل دادن اگر امرى آگاهانه و زشت نباشد حداقل غير سياسى گرى و آماتوريسم و بی مسئولیتی محض است.
اسالو از جمله رهبران كارگرى است كه سالهاى اخير عمر خود را در سياه چالهاى جمهورى اسلامى سپرى كرد. او كسى بود كه زبانش را بريدند و تمام فشارها و قدرت ارعاب را عليه او بكار بستند تا بلكه با به زانو درآوردن او ضربه به جنبش كارگرى وارد كنند. مستقل از اينكه اسالو در آينده چكار ميكند و چه انتخاب سياسى خواهد كرد، بازهم مستقل از اينكه حلقه دوستيها و دوريها و نزديكيهاى سياسى آتى او چه خواهد شد، اين تاريخ مبارزاتى و واقعى او را نميتوان با يك قلم چرخانى اختيارى حذف كرد.
مدافعان دروغین جنبش کارگری ایران، کمترین نشانی از این ناسپاسی “هیات مدیره” نسبت به اسالو رویت نکرده اند. اینکه پس از “افشای” پرونده فساد اخلاقی اسالو توسط نهادهای امنیتی رژیم، او را شخصی قلمداد کنند که نسبت به دام های سولیداریتی سنتر، گارد باز داشته است و اینکه در پی خروج اسالو از ایران به همراه پرونده قطور اخلاقى یکباره حکم تکفیر او را به زبان اعلامیه بدون امضای افراد حقیقی و به نام “هیات مدیره” سندیکای شرکت واحد، صادر كرده اند، کلا از دستگاه مدافعین دروغین جنبش کارگری، قلم گرفته شده است. این حضرات در واقع با علم به این زمینه چینی ها، وارد این عرصه “خوشنام” شده اند. عرصه ای که رژیم اسلامی در تقابل با هر مخالف خود، استاد و معمار آن بوده است.
برخورد هیات مدیره سنديكاى شركت واحد حتى اگر بدون زمینه چینی های رژیم اسلامی هم بوده باشد، رفتاری جبونانه، ناسپاس و بری از احساس همبستگی طبقاتی است. موضعی ناروا، و پشت کردن سریع و ساده به نقش چندین ساله اسالو، و بی ارج و قرب کردن زحمات و شکنجه ها و لطماتی است که در راه دفاع از حقوق سندیکائی کارگران تحمل کرده است. این برخورد یکشبه و “ناگهانی”، حتی با فرض اتهام “فساد اخلاقی” و “فساد احتمالی مالی” به او غير منصفانه و ضد انسانی و ضد کارگری است.
متاسفانه تاريخ جنبش كارگرى ايران، رهبران مقاوم و شناخته شده در سطح جهانى نظير اسالو را كم دارد، بهمين دليل بايد در چنين مواردى با نهايت مسئوليت و حساسيت سياسى برخورد كرد. سنديكای شركت واحد ميبايست به تاريخ مبارزاتى اسالو با احترام و عزت برخورد ميكرد و حتى در تمايل به جانشين كردن كسى ديگر به جاى او ميبايست به جاى چنين اطلاعيه اى كه صادر كرد، در بيانيه اى با افتخار از زحمات و تاريخ مبارزاتى او در اين چند سال قدردانى ميكرد. اگر چنین نکرده است، یا از سر جبن و ترس و یا سرخم آوردن در برابر فشارهای دوائر امنیتی رژیم اسلامی، عملا ادامه رشد و بلوغ فعالان جنبش کارگری در موقعیت شخصیت های سرشناس و سیاسی، را تکفیر کرده است. این “خطا” نه از نظر برخورد منصفانه و محترمانه با اسالو بطور مشخص و نه از منظر دفاع از حرمت و حیثیت فعالان جنبش کارگری ایران بطور کلی، غیر قابل دفاع و غیر قابل بخشش و در بیرون از سنتهای جنبش کارگری جهانی است.
آنچه كه در اين ميان بايد قاطعانه ابراز كرد اين است كه نبايد اجازه داد كه خارج كشور “حياط خلوت” و ميدان تاخت و تاز جناتيكاران اسلامى شود. نبايد اجازه داد پروژه هاى ضد كارگرى رژيم اسلامى جهت تخريب مبارزات كارگران و بى حيثت كردن اخلاقى و سياسى و پاپوش دوزى و پرونده سازيهاى آنها به این سادگی عملی شود. دفاع از شخصيت سياسى و تاريخ مبارزاتى اسالو كمترين كارى است كه در مقابل ابعاد جنايات جمهورى اسلامى بايد انجام داد.
اما سوال تكان دهنده و هشدار دردناك اين قضيه اينجاست كه چرا جمهورى اسلامى عليرغم وجود و “حضور” اين همه احزاب و جريانات اپوزيسيون، اين چنین در مورد خارج با خيال راحت عمل ميكند؟
اگر حضور جريانات كمونيست و ميليتانت در خارج كشور چنان در سلطه و اختيار مخالفين جمهورى اسلامى بود، آيا جمهورى اسلامى جرات ميكرد در فضاى تعرضى و ميليتانت در خارج، اين چنين موش بدواند؟
۲۷ ژانويه ۲۰۱۳

،