صالح سرداري -مضحكه انتخابات رژيم و همسویی ناسیونالیزم کرد!

مضحكه انتخابات رژيم و همسویی ناسیونالیزم کرد!

تلويزيون كردى  زبان ” روداو ” چند شب قبل مصاحبه ای  با عبدالله مهتدی ازرهبری سازمان زحمتكشان كه هنوز نام كومه له را يدكً ميكشد و خالد عزيزی دبير كل حزب دمكرات كردستان در مورد مضحكه انتخابات انجام داد كه پرداختن به آن هر چند مختصر خالى از لطف نيست. مواضع اين دو سازمان  با توجه به سابقه ای كه در چنين مواردی دارند نیازی به توضیح و روشنگری ندارد.مواضع مهتدی و عزیزی در قبال نمايش انتخابات رژيم، همسویی و قرابت قابل توجهی داشت. هر دو مخالف بايکوت انتخابات و خواهان بحث و مذاكره و ديالوگ با جمهوری اسلامي بودند. هر دو نااميد و مستاصل و اشكارا به دريوزگي افتاده بودند هر دو ميگفتند اوضاع جنبش در ايران وخيم است هر دو اعلام كردند كه نمیشود  كاری كرد و هر دو مایوس و وا مانده و در انتظارالطاف جمهوری اسلامی! 

خالد عزيزی  اظهار داشت كه در سی سال گذشته در رابطه با انتخابات در جمهوری اسلامی اشتباه كرده اند! گاها انتخابات را تحريم كرده و مردم را تشويق نكرده اند كه در انتخابات شركت كنند و این سیاست نادرست بوده است! وی در جواب سوال مصاحبه كننده مبنی بر اینکه بالاخره در اين انتخابات مشخص چه موضعي داريد؟ گفت هنوز ٥٠ روز به انتخابات مانده و بايد صبر كنيم! وی با بايكوت كردن اين مضحكه مخالفت بود . در قسمت دیگری از صحبتهایش اعلام کرد اگر رژيم اسلامي با آنها وارد مذاكره بشود و اجازه دهد به ايران باز گردند بدون  هيچ شرطی بساط شان را از كردستان عراق جمع خواهند كرد و به ايران باز خواهند گشت. عزیزی ضمن دفاع از دوران ریاست جمهوری خاتمي گفت  وقتی كه فراكسيون كردهای مجلس  تشكيل گرديد بهترين دستاورد را برای  مردم كردستان داشت.

گویا فراكسيون كردهای مجلس اسلامی بغير از توجيه سياست های سركوبگرانه رژيم در كردستان و تلاش برای مشروعيت دادن به جمهوری اسلامی وظیفه ديگری هم برای خود قائل بود! دورانی که عزیزی غبطه ان را میخورد دورانی است که  بيشترين اعدام ها و سركوبگریها و قتل های زنجيره ای و …. در ان زمان اتفاق افتاد و خاتمی هم  مهره ای از جنس خود رژیم  وهمه تلاش وی در جهت خریدن عمر بیشتر برای جمهوری اسلامی بود. 

عبدالله مهتدی هم در اين مصاحبه تمام ايراد و اشکالی  كه به اين مضحكه داشت اين بود كه  نظارت استصوابی درست نیست و باید برداشته شود!! مهتدی بيانيه ای را با تعدادی توده ای  واكثريتی و جمعی از طرفداران اصلاح طلبان رژيم  امضا كرده و خواستار حذف نظارت استصوابی بر انتخابات  شده اند، اينكه اكثريت مردم و مخالفان رژيم و حتی بخشی از خودی های رژيم هم به بهانه های مختلف از كانديد شدن محروم هستند برای آقای مهتدی مهم نبود.

مهتدی خجولانه اظهار داشت اگر هم فراخوان تحريم انتخابات را بدهيم مردم به ما جواب نخواهند داد، پس بايدمنتظر باشيم چه زمانی جمهوری اسلامی رحم و شفقتش شامل حال مردم كردستان مى  شود! بهر حال پيام اين دو جناب این است كه فعلا كاری نميشود كرد، مردم كردستان راهی برای مبارزه و دخالت در زندگی خود ندارند اوضاع همين است كه هست و ما هم تسلیم  قضا و قدر تا چه پیش آید. 

البته كسی از اينها انتظارچندانی ندارد. جنبشی كه مهتدی و عزيزی به آن تعلق دارند زنده ماندنش تا امروزمديون سركوبگری دولت های ديكتاتوری است كه مردم كرد زبان  در آن تحت ستم ملی قرار دارند جنبشی كه خود را در لابلای شكاف های منطقه ای زنده نگه ميدارد. این احزاب و سران آنها بنا به اوضاع و احوال سياسی و مناسبات دولت ها سياست ها و موضع گیریشان تغيير میكند، آنچه را كه آنها در چنين شرايطي در نظر نميگيرند و ذره ایی برایشان اهمیت ندارد برعكس ادعاهايشان، ظلم و ستمی است كه بر مردم كرد زبان ميرود. 

روزی به دست بوس ديكتاتورها مي روند و روز ديگر با دولت و حكومت  سركوبگر بخش ديگری از كردستان همراه و هم پيمان ميشوند. سنگ دفاع از مردم كرد را به سينه ميزنند اما مصلحت های فرقه ایشان عكس آن  را نشان مي دهد.  همه ميدانند كه مردم كردستان تركيه بيش از يك ماه است زير شديدترین حملات دولت فاشيست تركيه است.  ارتش تركيه شهرهای کرد نشین را محاصره و حكومت نظامی اعلام كرده و كودكان و سالخوردگان را در مقابل چشم همگان به قتل ميرساند.  اما اين احزاب  بخاطر رقابت با احزاب كردستان تركيه كر و لآل شده اند.

اينكه در ايندوره اقايان عزيزی و مهتدی اينچنین مستاصل به دريوزگی از رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی افتاده اند و غير مستقيم ازسران جمهوری اسلامي طلب بخشش ميكنند، اتخاذ این سیاست نه چندان ناشناخته نشان از اوضاع و احوال جديدی است كه امروز بوجود امده، بازتاب روشن این وضعیت را در استیصال علنی ناسیونالیزم کرد و از زبان سران مایوس آن بخوبی میشود دید. این سیاست بیانگر تنها گوشه ایی از بی افقی این جنبش و سیاستهای شکست خورده آن است . 


دلیل چنین موضگیری از طرف مهتدی و عزيزی چیست؟

واقعيت اين است اینها مبارزه مردم كردستان تا آنجايی برايشان اهميت دارد كه آنها را به قدرت نزديك کند و به مانند سایر هم جنبشیهایشان در بخش های ديگر كردستان به نان و نوايي برساند، آنها به محض رسيدن به قدرت حاضرند بی محابا همان مردم را بخاطر منفعت سیاسی و حفظ قدرت به گلوله ببندند.

مهتدی و عزيزی زمانی كه جمهوری اسلامي با غرب و امريكا دشمني و تقابل داشت و جورج بوش ايران را جزو محور شر ميناميد تلاش خارق العاده ایی كردند تا مامورين درجه چندم وزارت خارجه امريكا را ملاقات کنند و آنها را بعنوان الترناتیو قدرت به حساب بياورند، ملاقات هايی هم صورت گرفت وامكاناتی هم در اين رابطه بدست آوردند. زمانیکه از جنگ افروزی امريكا و رژيم چينج غرب نااميد شدند و بخصوص در دوران  خاتمی به مذاكره با رژيم روی آوردند و اين بارشرفیاب حضور و ملاقات با  ماموران درجه چندم اطلاعات و سپاه پاسداران شدند. اما اينجا هم  اين رژيم بود كه حاضر به هيچ مصالحه ای با آنها نشد و امتیازی از این راه هم بدست نیاوردند.

 در يكي دو سال اخير اوضاعشان  در اين رابطه بدتر و و افق و دورنمای بدست آوردن امتيازاتی هر چند محدود تيره و تارتر شد. 

توافقات هسته ای و نزديكی جمهوری اسلامي با غرب از يكطرف، بلوك بنديهای اخیر در منطقه و كردستان عراق و قطع بودجه ی آنها از طرف حكومت اقليم كردستان و نهایتا مهاجرت درصد بسيار بالايی از نيروهای مسلح احزاب  مهتدی و عزيزی به اروپا در موج  اخیرپناهندگی، بيشتر از هر دوره ای اينها را نااميد و مستاصل كرده است.

اما نااميدی این آقايان و سازمان های متبوعشان نمیتواند در ميان مردم كردستان تأثيری داشته باشد. برعكس احزاب و جنبش ناسيوناليسم كرد، كارگران و زحمتكشان هيچگاه اميد به تغيير و بهبود و مبارزه برای رهايي از فلاكت را به مناسبات جمهوری اسلامي با غرب و دولت های منطقه گره نزده اند تا با تغيير و تحولات منطقه ای نااميد و مستاصل گردند. ماهيت مبارزه كارگران و زحمتكشان برای بدست آوردن مطالبات خود با ماهيت مبارزه امثال عزيزی و مهتدی در تقابل  و تضاد كامل قرار دارد. 

اكثريت مردم كردستان ماهيت انتخابات در جمهوری اسلامی را ميشناسند. ٣٧ سال است غير از سركوب و ستم و ديكتاتوری از انتخابات خيری نديده اند در كردستان هم مثل هر جای ديگری از دنيا تعدادی كه منافعي دربقای جمهوری اسلامي دارند در اين مضحكه شركت خواهند كرد و تلاش ميكنند تعداد ديگري را با خود همراه كنند اما اكثريت مردم شريف و آزاده كردستان هيچ اميد و توهمی به چنين نمايشی ندارند. سیاست اتخاذ شده توسط عزيزی و مهتدی و احزاب متبوعشان هر چه که میخواهد باشد، هر سياستي را که ميخواهند در ٤٠ روز آينده اعلام کنند، منفعت جنبش كارگری و آزاديخواهانه با منافع فدراليست ها و ناسيوناليست ها در تضاد و تقابل كامل قرار دارد . 

مردم شريف و آزاده كردستان نه تنها به پای صندوق های رای جمهوری اسلامی نميروند، بلكه تلاش خواهند كرد ديگران را نيز قانع كنند كه به رژيم سركوب و سرمايه اسلامی مشروعيت ندهند و هر جا که بتوانند بساط این مضحكه را بهم خواهند ریخت.  

صالح سرداري 

١٧ ژانويه ٢٠١٥