شهلا دانشفر -کارگران در هفته ای که گذشت

شهلا دانشفر
کارگران در هفته ای که گذشت

نوشته این هفته را با خبر شادی بخش آزادی محمد جراحی از چهره های شناخته شده کارگری بعد از ۵ سال زندان، آغاز میکنم. او در ١٩ مرداد آزاد شد و خبر آن به موضوع شادی بخش تشکلهای کارگری و گروههای تلگرامی تبدیل شد و آزادیش را شادباش گفتند. من نیز به سهم خودم آزادی محمد جراحی را به او، به خانواده اش و به همگان تبریک میگویم.

موضوع دیگر بازهم خبر از اعتراضات گسترده کارگری است. بیش از دو هفته اعتصاب شکوهمند ۴ هزار کارگرایران ترانسفو که در ١٩ مرداد با توافق نامه کتبی ۶ ماده ای پایان گرفت، تجمع همزمان مربیان پیش‌دبستانی، مالباختگان موسسه ثامن‌الحجج، دانش‌آموختگان دانشگاه صنعت نفت و چند گروه دیگر در مقابل درب ورودی مجلس که بدلیل ازدحام جمعیت منجر به شکستن درب مجلس شد، اعتراض قدرتمند ٢٠٠٠ کارگر آلومنیوم هرمزال و فراری شدن مدیران کارخانه و اعتراضات گسترده کارگری بیش از بیش فضای پر از جنب و جوش اعتراضی در میان کارگران و در واقع در کل جامعه را به نمایش میگذارد.

این اعتراضات بطور واقعی پاسخ قاطع کارگران به طرحهای ریاضت اقتصادی حکومت و تعرضات هر روزه اش به معیشت و زندگی شان است. و نه تنها این بلکه در این اعتراضات کارگران دارند حول خواستهای سراسری شان جمع میشوند و به جلو می آیند. اعتراض به حقوقهای نجومی و دستمزدهای چند بار زیر خط فقر، خواست افزایش دستمزدها به سه میلیون و پانصد هزار تومان، درمان رایگان و تحصیل رایگان، حق مسکن مناسب برای همه، لغو پرونده های مفتوحه برای کارگران، معلمان و مردم معترض تحت اتهاماتی چون “اخلال در نظم و امنیت ملی” و تاکید بر حق تشکل، حق اعتصاب و آزادی های سیاسی پایه ای در جامعه محورهای اساسی این خواستهاست که جنبش هایی را حول خود شکل داده و دارد به جلو می آید. این را در شعارهای اعتراضی در مبارزات معلمان، کارگران شرکت واحد، فرهنگیان بازنشسته و بازنشستگان صنایع فولاد و تامین اجتماعی و در مناسبت ها و حرکات اعتراضی مختلف دیده ایم. این اتفاقات همگی حاکی از نقطه عطفی مهم در جنبش کارگری است. حاکی از قرار گرفتن هر روز بیشتر کارگران در جلوی صف اعتراضات کل جامعه است. یک نمونه بارز از اعتراضات قدرتمند کارگری در این هفته اعتراض ایران ترانسفو بود که ببش از بیش قدرت اعتصاب کارگران را در مقابل چشم کارگران و کل جامعه قرار داد. بعلاوه در هفته گذشته اخبار اعتراضات کارگران در دهها مرکز کارگری چون چوب چوکا، شهرداری اهواز، میدان گازی تنگه بیجار و کمانکوه، شهرداری تفرش، معلمان بازنشسته فرهنگی پتروشیمی فرآورش بندرامام، پرستاران بیمارستان امام سجاد یاسوج، مخابرات هرمزگان، ماشین سازی و ریخته گری تبریز، پلی اکریل اصفهان، آموزش دهندگان نهضت سواد آموزی مقابل مجلس، شهرداری بهبهان، شرکت های پنجگانه فرآورش، بسپاران، آب نیرو، کیمیا و خوارزمی در مجتمع پتروشیمی بندرامام در ماهشهر، از جمله سر تیترهای مهم اخبار بودند.

محور های اصلی این اعتراضات، اعتراض علیه ریاضت اقتصادی و تعرضات هر روزه به زندگی و معیشت کارگران از جمله علیه عدم پرداخت دستمزدها، بیکارسازی ها، قرار دادهای برده وار کاری و تشدید بردگی کاری در محیطهای کارگری تحت عنوان خصوصی سازی و کوچک سازی و … است. اعتراضاتی که تعرضی است و بطور واقعی بر فضای اعتراض شهرها تاثیر گذاشته و به موضوعات داغی در سطح رسانه ها تبدیل شده است.

اینها همه مراکزی هستند که همواره کانونهای داغ اعتراض بوده اند. یک نمونه اش اعتراضات کارگران در چوب چوکا در تیرماه در اعتراض به دستگیری ١٢ همکار شان است که موفق به آزاد کردن آنان شدند و در آخر هم خواستار باطل شدن پرونده های امنیتی تشکیل شده برای بازداشت شدگان شدند. نمونه دیگرش اعتراضات کارگران شهرداری اهواز است که در خرداد ماه در اعتراض به دستگیری ٢۴ همکارشان صورت گرفت. اعتراضی که در آن خانواده ها نیز شرکت داشتند و نهایتا به آزادی کارگران بازداشتی منجر شد. و نمونه دیگر اعتصاب کارگران شرکت های پنجگانه مجتمع پتروشیمی که همواره کانون اعتراض علیه دستمزدهای زیر خط فقر و علیه حضور پیمانکاران این دلالان کاری در محیط های کار بوده است. اعتراضات کارگری هر روز گسترده تر میشود.

اعتراض قدرتمند ٢٠٠٠ کارگر آلومنیوم المهدی هرمزال و فراری شدن مدیران کارخانه

روز چهارشنبه ٢٠مردادماه، حدود ٢٠٠٠ نفر از کارگران شرکت آلومینیوم المهدی با تجمع مقابل دفتر مدیریت باعث متواری شدن نصوری مدیر عامل وکلیه مدیران میانی این شرکت شدند. کارگران درب این کارخانه را با ایجاد موانعی بسته و از تردد هرگونه وسایل نقلیه ازجمله کامیون‌های حمل شمش‌های آلومینیوم جلوگیری به عمل‌آورده‌اند. اعتراض کارگران به کاهش یک سوم حقوقهایشان توسط مدیریت جدید و اخراج بیش از ۵٠ کارگر این کارخانه است. اعتراض قدرتمند کارگران آلمومنیوم المهدی اکنون در مرحله حساسی است. اولین گام برای حفظ موقعیت قدرتمندشان تشکیل مجمع عمومی و انتخاب تعدادی نماینده برای احاطه داشتن کامل بر ادامه حرکت و حفظ اتحادشان است. همچنین بازگشت ۵٠ کارگر اخراجی به محل کار و قرار گرفتن آنها در حلقه حمایت دو هزار کارگر این کارخانه، تاکید بر افزایش فوری دستمزدها و اعلام خواست افزایش دستمزدها به میزان سه میلیون و پانصد هزار که خط فقر اعلام شده دولت است، دو خواست مهمی است که میتواند اتحاد کارگران را حفظ کرده و مبارزاتشان را گامی به جلو برد. بعلاوه نقش فعال خانواده های کارگران و جلب حمایت مردم نقش تعیین کننده در تقویت این اعتراضات دارد. بویژه کارگران آلومنیوم المهدی تجربه آنرا دارند و در اردیبهشت ماه امسال نیز در اعتراض به به اخراج ۶٢٠ نفر از کارگران این مجتمع، حذف حقوق شرایط سخت و زیان آور محیط کار، افزایش ساعات کاری، عدم وجود امنیت شغلی، عدم پرداخت به موقع حقوق، عدم پرداخت حق بیمه تکمیلی و عدم پرداخت مزایای مصوب از قبیل بهره وری و عیدانه به همراه خانواده هایشان و جمع کثیری از مردم هرمزگان در مقابل استاتداری این شهر تجمع کردند.

نگاهی به مقابل مجلس

سالهاست که مقابل مجلس به محل تجمعات اعتراضی کارگران و مردم معترض تبدیل شده است. در این هفته ما شاهد یک نمونه پر سر و صدای آن بودیم. از جمله روز ١٧ مرداد گروه‌های مختلفی اعم از مربیان پیش‌دبستانی، مالباختگان موسسه ثامن‌الحجج، دانش‌آموختگان دانشگاه صنعت نفت و چند گروه دیگر با تجمع مقابل درب ورودی مجلس پیگیر خواستهایشان شدند. مربیان پیش دبستانی برای روشن شدن تکلیف استخدامی خود به آنجا آمده بودند. دانش آموختگان دانشگاه صنعت نفت در اعتراض به لغو اولویت استخدام فارغ‌التحصیلان مقابل درب ساختمان مجلس شورای اسلامی تجمع داشتند و مالباختگان “ثامن الحج” نیز بر دزدیهای دست اندرکاران و بالاکشیدن پس اندازهای کوچکشان به آنجا آمده بودند. و فضا، فضای اعتراض بود. بحث ها بر سر دزدیهای نجومی و دستمزدهای چند بار زیر خط فقر و بیحقوقی مردم بود. در این حرکت اعتراضی از شدت ازدحام معترضین، درب ورودی کانکس مراجعه‌کنندگان مجلس از جا کنده شد و شکست. این خبر بخوبی حال و هوای فضای اعتراض در جامعه را به نمایش میگذارد. در این روز نیروی انتظامی و امنیتی نیز حضور داشتند. اما خشم مردم معترض، آنها را نظاره گر کرده بود.

این چنین است که مقابل مجلس اسلامی به محل فریاد مردم معترض با خواستها و اعتراضشان به فقر و فلاکت و جهنم موجود تبدیل شده است. از جمله در همین یکی دو ساله اخیر مقابل مجلس محل فریاد خط فقر سه میلیون حقوق ما یک میلیون و اعتراض علیه دستمزدهای چند بار زیر خط فقر از سوی معلمان، کارگران و بازنشستگان تبدیل شد. به محل فریاد شعار “جای کارگر، جای معلم، زندان نیست، زندانی سیاسی آزاد باید گردد” تبدیل شد. به محل شعار “مسکن مناسب حق مسلم ماست” تبدیل شد و به محل بلند کردن بنرهایی با خواست “درمان رایگان، تحصیل رایگان حق مسلم ماست ” تبدیل شد. جالب است که نه فقط از تهران بلکه بسیاری اوقات اعتراضات از شهرستانها نیز به این محل کشیده میشود. در مواردی نمایندگانی از کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و … از شهرهای مختلف برای خواستی واحد در این مرکز جمع شده اند و اعتراضات سراسری خود را به نمایش گذاشته اند و امروز مقابل مجلس اسلامی بیش از بیش به میعادگاه کارگران و مردم معترض تبدیل شده است.

امروز مقابل مجلس یک مکان مناسب برای کشاندن اعتراضاتمان به خیابان و در کنار دیگر بخش های معترض است. یک مکان مناسب برای رساندن صدای اعتراضاتمان به جامعه است. کافیست به مقابل مجلس سر بزنیم و ببینیم که در میان کارگران و در جامعه ملتهب ایران چه میگذرد. بیدلیل نیست که روز ١٧ مرداد معترضین مقابل مجلس درب ورودی را از جا کندند. دیر نیست که مردم کل بساط توحش این حکومت و مجلس اسلامی اش از جا بکنند.

اضافه شدن ١٩ منطقه جدید ویژه اقتصادی، طرحی برای تعرض بیشتر

طرح تعیین مناطقی به عنوان مناطق ویژه اقتصادی، طرحی قدیمی است. طرحی برای تشدید استثمار کارگران است. و یکی از موضوعات اعتراضات کارگران در این مناطق از جمله در عسلویه خارج شدن این مناطق از لیست منطقه ویژه اقتصادی است. نکته مهم اکنون اضافه شدن ١٩ منطقه ویژه آزاد و تجاری جدید است که در تاریخ ٢٣ تیر ماه مورد تایید مجلس قرار گرفت. بنا بر این طرح مناطقی چون سیستان، بوشهر، آبر قو ، گچساران ، فسا و مریوان و بانه به مناطق آزادی اقتصادی اضافه میشوند.

این اقدام تلاشی در ادامه سیاست تشدید ریاضت اقتصادی خصوصا بدنبال برجام است. از جمله در این مناطق کارگران اساسا بصورت پیمانی بکار گرفته میشوند، دست کارفرما در اخراج کارگران باز است و حتی از همان هیات های حل اختلاف دولتی نیز خبری نیست. کارفرما با هر دستاویزی میتواند کارگر را اخراج کند. همچنین در این مناطق کارگران از بسیاری از مزایای شغلی که در سایر نقاط جاریست و کارگران به زور مبارزاتشان توانسته اند، آنها را داشته باشند، محرومند. بطور مثال بخش عظیمی از کارگران در این مناطق از حداقل دستمزد برخوردارند و نپرداختن به موقع دستمزدها، امری متداول و رایج است. یا فرضا سنوات خدمت و مرخصی یک کارگر در سایر نقاط ایران برای یک سال کار کردن معادل یک ماه حقوق به عنوان سنوات خدمت و یک ماه مرخصی است. در حالیکه برای کارگران شاغل در این مناطق تنها ١۵ روز حساب میشود. مثال دیگر عدم برخورداری کارگران در این مناطق از همان بیمه زیر استاندارد معمول در سایر نقاط ایران است. اینها همه نشان از شرایط برده وار و بی قانونی مطلق در استثمار این کارگران است.

خلاصه اینکه طرح اضافه شدن به مناطق ویژه اقتصادی، طرحی برای ایجاد نیروی کار ارزانتر و به قول خودشان تشویق سرمایه گذاری های جهانی در بهشت سرمایه ایران است. رژیم اسلامی با طرحهایی از این دست میکوشد که برای بن بستی که در آن گیر کرده است، مفری پیدا کند. اما هیچیک از این تلاشها نتوانسته پاسخی به اقتصاد به گل نشسته شان باشد. خودشان نیز آشکارا دارند از سوخت فرصت برجام و شکست آن سخن میگویند. علت اصلی اش نیز کارگران و مردم معترضی هستند که خواستهایی دارند و هر روز با جنبش هایشان بیشتر به جلو میآیند. نکته در این میان اینست که دارودسته های خانه کارگر، اعتراض کارگران به این تعرضات را میکوشند تحت عنوان “هجوم چند گانه به قانون کار”در چهارچوب قانون کار جمهوری اسلامی نگاهدارند و به بیراهه کشند، اما کارگران به کل این بردگی و بیحقوقی اعتراض دارند.

شهلا دانشفر

کارگر کمونیست ۴۲۸