شمس الدین امانتی -برگزاری کلاس درس در طویله،همزمان با افتتاح۲۰۰ مدرسه برکت؟!

برگزاری کلاس درس در طویله،

همزمان با افتتاح۲۰۰ مدرسه برکت؟!

شمس الدین امانتی

پروسه لاینحل چگونگی تحصیل دانش‌آموزان در روستا های مناطق محروم،‌از همان اوایل بر سر کار آمدن رژیم اسلامی، تا کنون مورد مناقشه والدین دانش آموزان فقیر و ستمدیده از یک سو، سیاستمداران و مجریان سیاست های ارتجاعی – مذهبی رژیم سرمایه داری اسلامی حاکم بر ایران، از سوی دیگری بوده و خواهد ماند. متأسفانه نه اینکه در این زمینه تغییر مثبتی ایجاد نشده، بلکه وضع تحصیلی دانش آموزان در مناطق محروم از آنچه که بود بد و بدتر هم شده است، تا جایی که همزمان با به صدا در آوردن زنگ مدارس در روز شنبه ۳ مهر ماه سال جاری تحصیلی، توسط «روحانی» در دبیرستان نمونه دولتی دخترانه«نرجس»، و گزارش جنجال برانگیز روزنامه کیهان در رابطه با افتتاح: «۲۰۰ مدرسه جدید بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) با ۱۳۰۰کلاس درس به عنوان هدیه مقام معظم رهبری به دانش‌آموزان مناطق محروم.»، همزمان در«دبستان میهن سید خدر» در استان زرخیز خوزستان بدون نواختن زنگ مدرسه و به دور از هیاهو ی مأمورین رژیم در آموزش و پرورش، درمیان غم و تحقیر فراوان، دانش آموزان دختر و پسر تنها کلاس این مدرسه در این روستای محروم در «طویله ای»، آغاز بکار کرد.

جنجال سیاسی مأمورین رژیم در بخش های گوناگون آموزش و پرورش در رابطه با بازگشائی مدارس، همراه با تعریف و تمجید از خود و «آمادگی» کامل در کلیه زمینه ها، به منظور فریب افکار عمومی به اوج خواهد رسید. تا جايی که معاون آموزش متوسطه و رئیس ستاد مأمور پروژه مهر در سال تحصیلی۹۶- ۹۵، با اشاره به اینکه: «کار پروژه مهر کار بسیار گسترده ای است.»، به خبرنگار پانا: گفت«ما ۱۰۵هزار مدرسه در سراسر کشور داریم که این مدارس باید از ابعاد مختلف برای آغاز سال تحصیلی آماده شوند. این آمادگی از جهت آمادگی فیزیکی، بهداشتی، ورزشی، کتاب های درسی، معلمان است که خدا را شکر کار انجام شده و نگرانی در این ابعاد وجود ندارد»!

آیین شکر گزاری«علی زرافشان»رئیس ستاد پروژه مهر، از منظر نامبرده واقعی است. اساسآ او و هم پالکی هایش هیچگاه نگران وضعیت دانش آموزان و معلمان زحمتکش و محروم از امکانات مورد نظر او نبوده و نخواهند بود.

در خلال این هیاهو ی تبلیغاتی رژیم اسلامی، گزارشی واقعی اما دردناک و تأسف برانگیز نیز منتشر شد کە زندگی بخشی از کودکان محروم و ستمدیدە همراه با والدینشان در مناطق روستایی را نشان می دهد. علی رغم اینکه نوشتن و بحث بر سر سرنوشت این تعداد از دانش آموزان و معلم فداکار آنها که در طویله ای به«تحصیل» اشتغال دارند، سخت و آزار دهنده است. اما اطلاع رسانی و افشاگری در این زمینه خاص وظیفه انسانی همگی ما است.

این گزارش که توسط خبرگزاری مهر، سایت نزدیک به سپاس پاسدارن کە بعنوان منتقد دولت ظاهر می شود، رسانه ای شد. منبع مورد اشارە این سایت سخنان «خادمی»نماینده مردم شهر های«ایذه» و «باغملک»از استان خوزستان، در مجلس اسلامی است که برخلاف گفته های آقای«زرافشان»معاون وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی، جای هیچگونه«شکرگزاری از خداوند»را برای دانش آموزان‌این مدرسه، والدین آنها، معلم زحمتکش و اهالی این روستای فراموش شده را باقی نگذاشته است.

شرح این سفر از زبان «خادمی» جالب، شنیدنی و در عین حال دردناک است. او به خبرنگار مهر گفت« چند روز قبل برای بازدید به دو روستای شهرستان«ایذه» رفتم، این روستا ها جاده ندارند و باید با ماشین کمک دار آن هم اول سنگ ها را با دست از جاده برداشته و بعد هم با گذشت حدود چهار ساعت، فاصله ۲۰کیلو متری را پیمود و به این روستا رسیدیم. در روستای«سید خدر»، دو فضا در کنار هم بودند که هر کدام از آنها ۱۲متر بود، یکی برای نگهداری محل خوراک حیوانات(کاهدان) و دیگری محل نگهداری حیوانات(طویله) بود. در محل نگهدای حیوانات(طویله)که بیشتر از ۱۲مترمربع هم نبود، بخشی معادل یک و نیم متر آن را برای محل خواب معلم تعیین کرده بودند، پتو و وسایل شخصی معلم در آن مدرسه(طویله) بود و صبح هم بعد از بیداری، کلاس درس را می بایستی در همین«طویله»برگزار می کرد. این در حالی است که نه تنها در این مدرسه(طویله)بلکه در تمام این روستا حتی یک توالت هم یافت نمی شود.»

این گونه اظهارات صریح و بی پروا، سخنان افرادی از«اپوزیسیون»، «معاند» و «برانداز» رژیم اسلامی نیست، بلکە مربوط به یکی از«نمایندگان مجلس اسلامی»حکومتی است که مقبولیتش برای نماینده شدن در مجلس اسلامی، علاوه بر عبور از صافی شورای نگهبان، از هفت خان رستم نیز گذر کرده است. اما عمق این فاجعە آنچنان هولناک و شرم آور است کە نامبردە نمی تواند از آن گذر کند. آنچه در مدرسه ای از توابع خرمشهر این استان«زرخیز» میگذرد، جای هیچگونه شک و تردیدی برای خوانندگان این گزارش باقی نخواهد گذاشت که رژیم سرمایه داری اسلامی حاکم بر ایران، در قرن ٢١ و در کشوری کە سالانه دەهها میلیارد دلار را صرف هزینه جنگ ضدانسانی در کشورهای «عراق، سوریە، یمن، افغانستان، لبنان و فلسطین» می کند، یک تراژدی است کە دانش آموزان دختر و پسر در روستایی محرومی، مجبور به تحصیل در طویله شوند و معلم فداکار آنها نیز در گوشه ای از این کلاس(طویله)شب و روز را سپری کند تا به دانش آموزان این روستا ی خواندن و نوشتن بیاموزد؟!

از سوی دیگر برخی مدارس روستایی در مناطق محروم قدمت بسیار بالایی دارند و هر لحظه امکان فرو ریختن ساختمان مدرسه وجود دارد. به گزارش مشرق، «فانی»وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی: گفت«اکنون حدود یک سوم فضاهای آموزشی کشور استاندارد نیست، این بدان معنا است که یک زلزله حدود ۵ ریشتری می‌تواند این مدارس را تخریب کند.». در همین رابطه «راشکی» مدیرکل نوسازی و تجهیز مدارس سیستان و بلوچستان، به خبرگزاری تسنیم گفت «از ۲۴۴۶۹ هزار کلاس درس در این استان ۶۲۰۰ کلاس درس آن تخریبی است و علاوه بر ۵۷۶ کلاس درس خشت وگلی با کمبود چهار هزار کلاس درس مواجه هستیم.»

این در حالی است که «علیرضا نخعی» مدیر کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان، به خبرنگار ایسنا: گفت«با توجه به نسبت دانش آموز به معلم برای آنکه به نرم متوسط کشوری برسیم، در سال جاری تحصیلی ۱۲هزار معلم در سیستان وبلوچستان کمبود داریم.»

در چنین شرایطی اگر یک میلیونیوم از اختلاس ۸۰۰۰ میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان، فیش های حقوقی چپاولگران مافیا ی سپاه پاسداران و هزینه سرسام آور ساخت و ساز در حوزه موشکی(موشک قدیر، موشک سوخت جامد، موشک سجیل، و موشک خرمشهر ‌و ….. .)را به استان سیستان و بلوچستان و مدرسه(طویله)مورد نظر آقای«خادمی»نماینده مردم«ایذه و باغملک» را اختصاص دهند، نه دانش آموزی در طویله درس خواهد خواند، نه به ‌دلیل نبود امکانات تحصیلی در مناطق محروم دانش آموزان از تحصیل و مدرسه باز خواهند ماند و نه معلم آنها شبانه روز در طویله تدریس و «استرحت»خواهد کرد.

نه تنها دستیابی به مدرسه استاندارد و تحصیل رایگان‌در ایران تحت سلطه رژیم اسلامی، بلکه دستیابی به سایر امکانات آموزشی، بهداشتی، ورزشی، آزمایشگاهی و ایجاد مدارسی عاری از آموزش بر مبنای دین و تفکیک بر مبنای جنسیت، در شرایطی متحقق خواهد شد که دانش آموزان، دانشجویان و معلمان آنها در تشکل های مستقل خود و بدون وابستگی به رژیم اسلامی، در عرصه های گوناگون، در ارتباط نزدیک و سازمان یافته با مبازات روزمره طبقه کارگر آگاه، متحد، متشکل و در تقابل با سیاست های ارتجاعی – مذهبی رژیم اسلامی، دست یافتنی است.

پیروزی در این مرحله از مبارزه و راه غلبه بر پراکندگی موجود و تقابل جدی تا هموار کردن مسیر پیروزی نهایی بر رژیم اسلامی، در سازمانیابی و متشکل شدن است.

سه شنبه ۶ مهر ۱۳۹۵