شمس الدین امانتی -انحصار بر آموزش و پرورش،در ایران زیر سلطه رژیم سرمایه داری اسلامی

انحصار بر آموزش و پرورش،

در ایران زیر سلطه رژیم سرمایه داری اسلامی

  شمس الدین امانتی

ضمن تبریک آغاز سال تحصیلی به دانش آموزان، دانشجویان، معلمان و خانواده های آنها.

همزمان با فرا رسیدن ایام سال تحصیلی جدید یکی از مشکلات عدیده والدین دانش آموزان زحمتکش و کم درآمد در ایران زیر سلطه رژیم اسلامی، پروسه ثبت نام فرزندان آنها در مدرسه ای مناسب است که با توجه به فقر ناشی از بیکاری این خانواده ها و نهادینه شدن سیستم آموزش پولی در مدارس و مراکز آموزشی، تأثیر مستقیمی بر تصمیم گیری والدین این تعداد از دانش آموزان دارد به گونه ای که در اغلب موارد به ناچار و علی رغم میل باطنی خود و فرزندانشان، به دلیل عدم توانائی در پرداخت شهریه های میلیونی و سایر باج و خراج های متداول در مدارس غیر دولتی، فرزندانشان را در دبیرستانهای دولتی با هزینه ای کمتر و نزدیک به محل اقامت خود، ثبت نام خواهند کرد.

این در حالی است که تعداد زیادی از دانش آموزان مناطق محروم و حاشیه نشین در شهر های بزرگ و کوچک و همچنین اکثر روستاهای فاقد دبیرستان و در مواردی به دلیل دور بودن به محل سکونت آنها بعد از اتمام دوران مدارس ابتدائی و راهنمایی، یا ترک تحصیل خواهند کرد و یا از سر ناچاری برای ادامه تحصیل در دبیرستانهای دولتی، می بایست روزانه فاصله ای چندکیلو متری را پیاده یا با وسائل نقلیه کرایه ای زوار دررفته با توجه به جاده های غیر استاندارد و نا امن، مسافتی طولانی را طی کنند تا در یکی از دبیرستان های دولتی به تحصیل ادامه دهند.

خستگی جسمی و روحی ناشی از طی این مسافت های روزانه در رفت برگشت به مدرسه، دلهره دیر رسیدن و یا هرگز نرسیدن به مدرسه آنهم با شکم گرسنه در این نوع از مدارس دولتی که «قرار بود» تحصیل در آنها رایگان باشد، شادابی و خلاقیت که یکی از تکیه گاه های اصلی مدارس محسوب خواهد شد به سخره گرفته می شود و کیفیت تحصیلی در این گونه مدارس به شدت اُفت خواهد کرد. به گزارش تسنیم، اخیرآ«اصغر فانی»، وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلامی، برای اولین بار در جمع روسای آموزش‌و پرورش رژیم، اذعان کرد: «عدالت کیفی در مدارس حال خوبی ندارد.»

به مواردی از این بی عدالتی اشاره مختصری خواهم کرد.

اختلاف طبقاتی ایجاد شده در زمینه آموزش برمبنای پول در مدارس غیر دولتی که اولین مدرسه آن در دولت اول«هاشمی رفسنجانی» در سال ۱۳۷۲شروع به کار کرد و اخذ مدرک تحصیلی از این نوع از مدارس که با دریافت هزینه های چند میلیونی به عنوان شهریه و سایر هزینه های جانبی آن که معمولآ در تهران و شهرهای بزرگ دایر هستند، پذیرای فرزندان خانواده های مرفه همین جامعه تحت سلطه رژیم اسلامی هستند که بر خلاف خانواده های فقیر و کم در آمد قادر به پرداخت هزینه های کلان در این مدارس دولتی می باشند.

«زینی وند»مدیرکل مدارس غیردولتی وزارت آموزش و پرورش‌ رژیم، به خبرنگار ایسنا: گفت«کف شهریه مدارس غیردولتی در شهر تهران در سال تحصیلی (۹۴-۹۵)، در سطوح مدارس متفاوت است.

در دوره ابتدایی: «کف میزان دریافت شهریه ۲ میلیون و ۲۲ هزار تومان و سقف آن ۵ میلیون و  ۵۹۵ هزار تومان است.» در متوسطه اول: «کمترین میزان شهریه ۲ میلیون و ۹۹۰ هزارتومان و بیشترین میزان آن ۶ میلیون ۸۵۶ هزار تومان است.» در متوسطه دوم: «کف شهریه ۳ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان و سقف آن ۸ میلیون و ۴۱۹ هزار تومان.» در دوره پیش دانشگاهی: «کمترین میزان شهریه ۴ میلیون و ۷۲۵ هزار تومان و بیشترین میزان آن ۱۰میلیون و ۵۲۴ هزار تومان است.»

طبق اعلام رئیس ستاد پروژه مهر آموزش‌ و پرورش، دریافت هرگونه: «وجه نقد، چک حامل و چک پول در تمام مدارس دولتی و غیردولتی ممنوع است و ضروری است که وجوه دریافتی به حساب مدرسه واریز شود.». این انحصار و این پروسه از سیستم آموزش بر مبنای وجه نقد، چک حامل، چک پول و …. به معنای «تحصیل رایگان» است که برابر با اصل سی ام قانون اساسی رژیم اسلامی: « دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رايگان را برای همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصيلات عالی را تا سرحد خودكفائی كشور به طور رايگان گسترش دهد.»؟!

با استناد به اخاذی فوق تحت نام شهریه، ارائه کیفیت بهتر در این نوع از سیستم آموزش برمبنای پول و اخذ مدرک تحصیلی دیپلم از این مدارس با معدل بالا در آینده پشتوانه ای خواهد بود، جهت قبولی این دانش آموزان در دانشگاه ها و سایر موسسات خصوصی و دولتی در مقایسه با اخذ مدرک تحصیلی از مدارس دولتی، این امتیاز آینده فرزندان این والدین پول دار را به نحوی تضمین و به درجات زیادی در مقایسه با اخذ مدرک دیپلم در مدارس دولتی، از اعتبار بیشتری برخوردار است.

با توجه به امکانات و رفاهیات نسبی از قبیل؛ آزمایشگاه، سالن ورزشی، برنامه های فوق العاده در اوقات فراغت، اردو های دانش آموزی و از همه مهمتر حضور تعداد کمتری از دانش آموزان در کلاس های این نوع از مدارس غیر دولتی، زمینه ای خواهد شد جهت رشد استعدادها، یاد گیری بهتر و آسانتر دانش آموزان در مدارس غیر دولتی.

متقابلآ عدم دسترسی به این نوع از امکانات در مدارس دولتی با توجه به کلاس های پُرجمعیت و غیر

استاندارد، در اغلب موارد منجر به افت تحصیلی دانش آموزان در این نوع از مدارس خواهد شد.

علی رغم اینکه معلمان مدارس دولتی از نظر سواد دست کمی از معلمان شاغل در مدارس غیر دولتی یا به عبارتی دیگر مدارس انتفاعی را ندارند، اما اختلاف طبقاتی ناشی از سیستم آموزش پولی و امکانات مالی حاصله از دریافت این درآمد، معلمان این نوع از مدارس بر اساس سابقه و کیفیت مدرسه حقوق بیشتری در مقایسه با معلمان شاغل در مدارس دولتی دریافت می کنند.

«رضا نهضت»کارشناس آموزشی در مصاحبه ای به خبر نگار تسنیم: گفت«آیا می‌توان باور کرد معلمی

که هنوز بعد از سه ماه از پایان سال تحصیلی حقوق ۶۰۰ هزار تومانی خود را دریافت نکرده است، بتواند دغدغه کیفیت را داشته باشد؟ معلمان این مدارس، حتی با حقوق پایین ‌تر از دستمزد کارگری به کار مشغولند و سه ماه ازسال را نه حقوق دارند و نه بیمه در واقع در مدارس دولتی، معلمان همان کارگران روزمزد هستند که به اندازه ساعت کاری که انجام می‌دهند، دستمزد دریافت می‌کنند.»

انحصار برآموزش و پرورش در ایران زیر سلطه رژیم سرمایه داری اسلامی، تنها به عرصه آموزش برمبنای پول محدود نیست، بلکه بخش عمده ای از این انحصار که اساسآ ریشه در سیستم آموزش برمبنای دین و تفکیک بر مبنای جنسیت دارد، تأثیر مستقیمی بر بقاء و موجودیت کنونی رژیم اسلامی حاکم بر ایران دارد، به همین دلیل سیاستمداران و مجریان این نوع از سیاست در آموزش و پرورش رژیم اسلامی، آموزش بر مبنای دین را همانند ابزاری در جهت تحکیم اهداف سیاسی خود بکار خواهندگرفت، تا زمینه انحصار در این عرصه را نیز فراهم کنند.

بر همین اساس سیاست گذاران و متخصصان دینی رژیم اسلامی، سعی بر این دارند تا تلفیقی از دین و تربیت دینی را در تدوین کتب درسی گنجانده و سپس با تدریس این نوع از کتب درسی در مدارس به دانش آموزان بیاموزند که دین از سیاست جدا نیست؟!

اما اینکه خارج از مدرسه و فارغ از این نوع از کتب درسی و این متد از آموزش های دینی در دنیائی با این همه پیشرفت علمی و شگفتی در زمینه ارتباطات جمعی، به چه میزانی موفقیت رژیم را در به انحصار در آوردن آموزش و پرورش بر مبنای دین و تفکیک بر مبنای جنسیت را تضمین خواهد کرد، از دیدگاه سیاست گذاران، مجریان و متخصصان امور دینی در امر آموزش خواندنی است.

«ححت الاسلام محمدامین شفاهی»یکی از صاحب‌نظران حوزه تعلیم و تربیت و یکی از فعالان فرهنگی رژیم اسلامی، در مصاحبه ای به خبرنگار تسنیم: گفت«متاسفانه در مراکز آموزشی خصوصاً در پایه‌های ابتدایی مشاهده شده است که معلم و مربی در روانخوانی قرآن مشکل جدی داشته و تسلط کامل به قرائت و روخوانی قرآن ندارند؛ حضور جوانان و بزرگترهای مسجدی در مدارس می‌تواند این خلاء و ضعف را جبران کند، مدیران مدارس وقت کلاس قرآن و دینی را با کلاس ریاضی و زبان پُر می‌کنند با این استدلال که درس ریاضی واجب ‌تر است؛ آیا در هفته یک ساعت (یک زنگ) برای قرآن و دینی زیاد است که آن را هم فدای درسهای دیگر می‌کنند.»

اظهارات واقعی و بی پرده این«حجت الاسلام»در زمینه شکست سیاست « فرهنگ اسلامی ـ ایرانی» در مدارس و مراکز آموزشی حاوی پیامی جدی برای رژیمی است که طی ۳۸ سال گذشته با توجه به امکانات وسیع مالی، تبلیغی، اختصاص نیروی انسانی مُفت خور و گُسیل انواع و اقسام آخوندهای مرتجع و ریز و درشت به مدارس و مساجد مستقر در آن موفق به اختصاص تنها یک ساعت‌ یا به گفته این متخصص دینی «یک زنگ»، در هفته به قرآن و تدریس کتب دینی آنهم در مدارس ابتدائی نشده اند! تا چه رسد به دبیرستان، دانشگاه و …. .

عملکرد رژیم سرمایه داری اسلامی حاکم بر ایران، در تثبیت این نوع از نظام آموزشی به بن بست رسیده است، وظیفه انسانی و انقلابی همه زنان و مردان آزادیخواه، مبارز، برابری طلب و در رأس آنها طبقه کارگر آگاه است تا به هر وسیله ممکن و سازمانیافته ای مانع از تثبیت سیاست ارتجاعی- مذهبی آموزش بر مبنای دین و تفکیک بر مبنای جنسیت در مدارس و مراکز آموزشی و در نهایت نجات آموزش و پرورش و کل جامعە ایران از زیر سلطە این دار و دسته مافیایی شویم.

۲۰۱۶-۹-۱۷