شجاع ابراهیمی – ضرورت رویارویی با گرانی نان

شجاع ابراهیمی – ضرورت رویارویی با گرانی نان
رفقای کارگر مردم مبارز
همانگونه که مطلعید و دراخباردو هفته اخیر آمده دولت آخوند روحانی در یک حمله دیگر به معیشت طبقه کارگر و محرومان جامعه بهای نان را سی درصد افزایش داد تا مبادا سودهای کلان سرمایه داران و صاحبان زر و زوردر این بحبوحه تحریم و کاهش بهای نفت دستخوش تغییرو تحول و کم و کسری شود. پایانی بر تلاش دولت روحانی برای جلب رضایت خاطر صف سرمایه داران مفتخور که در فسادهای کلان میلیاردی از دسترنج ما کارگران سهیم و شریک هستند متصور نیست، انها باید بیش از پیش از قبل تباهی ما جشن بگیرند و فربه تر شوند. در همین هفته و همزمان با افزایش بهای نان مصرفی توده های کارگر و زحمتکش جامعه، پرده از فساد نجومی دوازده هزار میلیاردی سران فاسد رژیم و پاسداران همدستشان برداشته شد و گویا جبران این خسارت را مثل همیشه ما کارگران باید بعهده بگیریم . همه ما میدانیم که نقش این دولت ریا ، گرسنگی، حامی اسید پاشان و امران به معروف، به هرلحاظ بسیار برجسته تر از دولتهای دیگربوده. اینها در سرکوب و شکنجه و اعدام وچپاول جامعه در همان ماههای اول بدست گیری قدرت در صدر جدول جنایات دولتهای سلف خود قرار گرفتند. اکنون دیگر حنای اصلاح طلبان حکومتی و همپالگی هایشان در اطراف روحانی، در بی بی سی بخش فارسی ودر میدیای خودفروخته داخلی برای ما کارگران رنگی ندارد و شیپور دروغگویی و رسوایی اینها پرصداتر و بیش از پیش نواخته شده. قضیه انقدر بیخ پیدا کرده که حتی در میان طیف سبز اسلامی هم سر و صدا ها بلند شده است .
اینکه ما بعنوان اکثریت محروم جامعه چه سیاستی را دنبال خواهیم کرد بستگی به میزان آگاهی طبقاتی و نحوه سازماندهی و حرکت جمعی و متشکل ما در آینده خواهد داشت تا در پیچ بعدی، هیچ امید واهی ما را از حرکت و مبارزه تا رهایی کامل از هر گونه ستم باز ندارد .بدون شک عمل آگاهانه ما در تقابل با همه باند های جنایتکار و فاسد رژیم اعم از بنفش و سبز و سیاه در مرحله اول وقبل از هرچیز ایجاد صف مستقل و طبقاتی در مقابل انواع گرایشات اصلاح طلبانه و ملی و مذهبی است که پاشنه اشیل یک حرکت مستقل مترقی و توده ای خواهد بود . شعار ما نان میخواهیم و افشای چپاول ثروت جامعه امروز باید شعار اصلی مبارزه هر کارگر و فعال اجتماعی باشد. در مرحله بعدی هر یک از ما باید همفکران خود را در محل کار و زندگی بیابد و با تشکیل اولین هسته های یک حرکت اجتماعی در مقابل گرانی وگسترش آنها به سوی جمعهای بزرگتر و وسیعتر اعم از زن و مرد و پیر و جوان قدم بردارد. از برایند این حرکتهای اجتماعی میتوان و باید بتوان مبارزه ای توده ای و پیگیر که شکست ان نامحتمل باشد را سازمان داد .
ما تجربه مبارزات توده ای کارگران و انقلاب شکوهمندی را پشت سر داریم و بر اساس همین تجارب است که نباید بیش از این سکوت کرد، هر میزان سکوت و بی تفاوتی نتیجه عکس خواهد داشت و نظام سرمایه داری و دولتشان را در تحمیل فقر بیشتر به ما یاری خواهد داد .جمهوری اسلامی در گذشته نشان داده است که چگونه در مقابل اعتراض مردم عقب مینشیند و دست از زیاده خواهی بر میدارد برای نمونه مبارزات کارگران سنگ معدن بافق ، اعتراض به گرانی بنزین در دوره شیخ خندان خاتمی که موجب توقف افزایش نرخ بنزین در سال هشتاد شد . دهها نمونه دیگر که مبارزه توامان و متحدانه ما رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی را در دستیابی به اهدافش با شکست مواجه ساخته است ، بدون شک مسئله نان که قوت اصلی سفره کارگران و اکثریت جامعه است نه تنها از نظر اقتصادی مهم است بلکه از نظر نمادین هم برای ما حمله به نان سفره از قبل خالی کارگر برابربا حمله به کرامت و زندگی انسانیمان تلقی خواهد شد، ازاین رو باید پاسخ دندان شکنی به رژیم سرمایه داری و اوباش جمهوری اسلامی داد . از همین حالا تمامی جبهه بورژوازی از حکومتی و اپوزیسیون سبز و حتی بر انداز خطر شورش ما کارگران و گرسنگان جامعه را حس کرده اند و در صدد هستند با زد و بند های جدید به یاری حکومت بشتابند . برای مثال در چند روز گذشته سخنگو و نماینده میلیاردرموسس راه سبز در خارج از کشورامید جهانشاهی اعلام کرد که میخواهد برگردد و جلوی فروپاشی رژیم را بگیرد. ایشان تنها راه نجات جامعه از بختک کمونیسم را صف بندی در کنار ادمکشان جمهوری میبینند . فروزنده و دار و دسته اش فورا اعلام کردند حاضرند نوکری جمهوری اسلامی را بپذیرند ولی جامعه دستخوش تغییر و تحول و انقلابی نشود و بسیاری نمونه های دیگر که برای ما روشن میکند که این دلبستگی گروههای منتقد خودی به جمهوری اسلامی نیست، بلکه منافع کلان طبقاتی در حفظ رژیم برای طیف سرمایه داران خارج و داخل خوابیده است و ما کارگران باید بدانیم که هیچ نیرویی بصرف اینکه مخالف رژیم باشد در صف ما نیست و باید با هشیاری کامل تمامی موانع و جنبش های ارتجاعی و دست راستی (ازادی های یواشکی ،کمپین یک میلیون امضا ،جنبش سبز، جنبش های مذهبی و قومی ) را از سر راه برداریم و این مستلزم هوشیاری و عمل آگاهانه ما کمونیست هاست . برای مثال ما از همین حالا باید به فکر سازماندهی جنبش خودمان برای سازمان دادن انقلاب کارگری باشیم . بدون شک هیچ سراب و جنبش و راه حل میانگینی غیر از انقلاب کارگری به طور قطع موجود نیست و جریاناتی که به اسم کارگر ما را در جنبشهای غیر طبقاتی و مشارکتی با راست ها فرا میخوانند به طور قطع شکست خواهند خورد .
تجربه به ما نشان داده است که اگر با توان و عزم و اراده طبقاتی به جنگ بورژوازی برویم حکومت و سرمایه داران با هر احساس خطر جدی عقب خواهند نشست و در صدد امتیاز دهی و رفرم های معمول برخواهند آمد و دیگر نیازی نیست ما کارگران خود به صف رفرمیست ها و اصلاح طلبان بپیوندیم ، برای نمونه وحشت از تکرار انقلاب اکتبر رفرم های وسیعی را به سرمایه داری حاکم در اروپا تحمیل کرد، این دستاورد انقلابیون و جنبش انقلابی و کمونیستی بود نه جنبش سوسیال دمکراسی اروپا. در چند ماهه اخیر شاهد جنبش و مقاومت پرتوان زنان و مردان کوبانی بودیم انچه درس این جنبش بود اراده توده ایی و مسلح مردمی که کل دنیا را تکان داد و حتی بورژوازی را ناچار ساخت که انها و جنبش حق طلبانه شان را به رسمیت بشناسد . جدا از اینکه میبینیم برخی به نام کمونیسم این جنبش را ارتجاعی و ناسیونالیستی میبینند و در گوشه و کنار و ابراز نظرهای سطحی و غیرمسئولانه ما کمونیستهای واقعی را که به حمایت از این جنبش برخواسته ایم مورد اظهار لطف و در افشانی قرار داده اند، اما باید پذیرفت در دنیای سیاست گروههای مجازی و کاغذی زیادند و هر روز طلیعه یک انقلابی را در رویاهایشان میبینند ، برای ما کمونیستها ضرورت اراده پولادین مردمی در کوبانی مطرح است که با تکیه بر توان خویش نزدیک به دو سال است جامعه را به شیوه ایی دمکراتیک اداره میکنند .
در مورد بحث گرانی و بویژه گرانی نان هم دقیقا باید با تکیه به اراده و توان توده های کارگر و زحمتکش جامعه جنبش واقعی معترضین به گرانی نان و اعتراض گرسنگان را سازمان داد. دستیابی به چنین امری در مرحله اول شاید مشکل بنظر بیاید، ولی بی شک از افق ها و جنبش های پوشالی و مجازی که پس از مدتی فروکش خواهند کرد کارسازتراست وزمینه مادی ان نیز فراهم و قابل دسترس تر است.برای سازماندهی چنین اقدامی همت مضاعف فعالین کارگری و کمونیست نقش سازنده و کلیدی دارد. باید این امر حیاتی ونیاز مبرم جنبش را در دستور کار خود قرار دهیم . بدون شک پیروزی نهایی از ان طبقه کارگر خواهد بود.
22 آذرماه 1393- 13 دسامبر 2014