شباهنگ راد- دنیای مجازی و جایگاهِ وظایف کمونیستی

دنیای مجازی و جایگاهِ وظایف کمونیستی

شباهنگ راد

هم‏زمان با رشد و گستردگی ارتباطات مابین میلیون‏ها انسان در سرتاسر جهان از طریق دنیای مجازی، هم‏زمان با نقش و اهمیت این ابزار در اشاعه و پخش اعتراضات و روی‏دادهای اعتراضی کارگران و زحمت‏کشان، و هم‏زمان با آگاهی و گردآوریِ انبوهی از اطلاعات و دانش، متأسفانه و به‏موازات آن‏ها، ما شاهد درکِ بنادرستِ جایگاه رایانه پیرامون نقش آفرینی و انجام وظایف کمونیستی از جانب مدعیان راه رهائی از زیر یوغ نظام‏های سرمایه‏داری می‏باشیم. بدون شک در وصف جایگاهِ پراتیک کمونیستی، و هم‏چنین در وصف استفاده از ابزارهای فرعی مبارزه هم‏چون اینترنت، هزاران مقاله و نوشته وجود داردُ، امّا و به جرأت می‏توان گفت، که هیچ‏یک از آن جمع‏بندها و راه‏ها، ارتباطی با هم‏دیگر ندارند و در خدمت به رشد و بالندگی مبارزات کارگری – توده‏ای نیست. دلیل آن به فهم یکایک‏مان از دنیای مجازی‏ای هم‏چون شبکه‏های کسب و مبادلۀ اطلاعات، پالتاک، مسنجر و غیره، بر می‏گردد. ابزار و یا وسائلی که، مسلط بر ابزارهای اصلی انقلاب شده‏اندُ، قدم به‏قدم، بر جوهره و بر شیرازۀ جنبش‏های کمونیستی، اثر بس مخربی بر جای گذاشته‏اند. بنابه چنین حقایق تأسف‏باری، نه فقط طبقۀ سرمایه‏داری و جهانِ ظالمان، از کاربست و از پی‏گیری مخالفین طبقاتی خود، از این‏دست ابزارها، مخالف نیستند، بلکه بسیار هم خشنوداند. چرا که می‏دانند، نه تنها تمرکز دائمی و روزانه بر این نوع وسائل، از سوی عناصر و نیروهای کمونیستی، مشکل ساز، و پُر دردسر نیستند بلکه مفید هم می باشند؛ می‏دانند، که چرخۀ دنیا، در چرخۀ سیاست‏های‏شان، در گشت و گذار است و کم‏ترین تناسب و یا هارمونی‏ای، مابین خواسته‏ها و آرمانِ بپاخاستگان و حامیان آنان ندارد. آری این درد، کهنه و مزمن شده است و دورنمایی، از جا به‏جایی آن متصور نیست. در هر صورت سئوال این است‏که آیا بسنده کردن و یا چسبیدن به جعبه‏های ابداعی – و به باور من جعبه‏های بی‏هویت و بدون ارتباطِ زنده با جنبش‏های اعتراضی -، می‏تواند، یگانه ابزار مناسب برای برون‏رفت از اوضاع زندگی درهم ریختۀ دردمندان، درک بنیادی از عاملین و مسببین مصائب اجتماعی و هم‏چنین بسیج میلیون‏ها انسانِ محروم علیۀ حاکمان و استثمارگران باشد؟

البته و بدون کم‏ترین شک و تردیدی، جوابِ سئوالات فوق را به سادگی می‏توان، در تکیۀ مطلق به این‏نوع وسائل، در قد و قوارۀ و مهم‏تر از آن‏ها در میادین انتخابی، و کز کردۀ به اصطلاح مدافعین تغییر زندگانی توده‏های ستم‏دیده از زیر سلطۀ نظام‏های سرمایه‏داری یافت. موجود است که “سازمان‏ها” و “احزابِ” مدعی هدایت مبارزات کارگری و توده‏ای، کوچک و کوچک‏تر، و به دنباله چشم‏اندازی در قد کشیدن و یا بزرگ شدن‏های‏شان نیست؛ امّا و در عوض، بلندپروازی‏ها، مبالغه‏گوئی‏ها و منمیت بفور دارد، در پیکر نحیف همه – و آن‏هم با هر قد و قواره و جثه‏ای -، جا باز می‏کند. آشکار است‏که همه به چنین وضعی راضی‏اند و همه، افسار “انقلابی” خود را به دست صاحبان جعبه‏های غیر بسیج و منفعل کننده سپُرده‏اند؛ آشکار است که “فعالیت” روزانۀ یکایک‏مان، بسته به همت و یا به گشاده‏روئی قدرت‏مداران و کنترل کنندگان ابزارهای غیر زنده دارد. بطور مثال قطع روزانۀ رایانه و دیگر شبکه‏های ارتباطی، برابر با خوابیدن و منفعل شدن مخالفین طبقاتی سرمایه‏داران و استثمارگران است. چرا که میزان، حد و حدودِ و هم‏چنین استفاده از دنیای مجازی، و آن‏هم به‏عنوان یگانه روش ارتباطی – فعالیتی، مبین این واقعیت است‏که اتخاذ چنین متد و روشی، نه بر گرفته از درک قانون‏مندی‏های حاکم بر جامعه، بل کرنش در برابر وضع موجود و بازی در میادین تعیین شدۀ سرمایه است. در بستر چنین اوضاع تأسف باری‏ست که، ما شاهدِ داد و فغانِ بعضاً مدافعین “پرولتاریا” می‏باشیم مبنی بر این‏که “ادمین”های‏شان، – در “اقدامی” به‏موقع و با “درایت و هوشیاری کمونیستی” – مخالفین خود را بانس می‏نمایند، و از اتاق‏های “سازمانی” و یا “حزبی”شان به بیرون پرتاب می کنند!، بدون این‏که بر این موضوع واقف باشند که پیشاپیش و قبل از بازگشائی درِ اتاق‏ها، توسط “ادمین”ها و یا نمایندگان‏شان، رژیم‏های سرمایه‏داری و دیگر دم و دستگاه‏های مخوف‏شان، در آن، جا خوش کرده‏اند و در تدارکِ سازمان‏دادن، کنترل و گفت و شنود یکایک آنان می‏باشند.

مسلماً نیازی به بازگوئی و یا ارائۀ تجارب بیش از این، در این عرصه نیست و هر یک، حامل صدها نمونه از قطع و وصل شدن‏ها، یک و دو زدن‏ها، و یا چفت نمودن کامل درِ اتاق‏های‏شان از جانب صاحبان و سازمان‏دهندگان اصلی آن می‏باشند. مگر می‏شود و یا این‏که می‏توان از کانال‏ها و یا از ابزارهای انتخابی و کنترل کنندۀ سرمایه، اعتراض، جنبش و یا انقلابی را سازمان داد و مردم را از این وضعیت بدر آورد؟ به کدامین نمونۀ تاریخی می‏توان استناد نمود که مسیر آلودۀ جامعه، با چنین ابزارهایی تغییر یافته است؟ تا به‏حال کدام تجمع، سازمان و یا حزب نوینی، با استفاده از چنین ابزارهایی توانسته است، در مقابل سیاست‏های سرکوب کنندۀ سرمایه قد علم کندُ، توجه و نگاهِ هزاران انسان و توده‏های ستم‏دیده را به سمتِ سیاست‏های مبارزاتی – کمونیستی‏اش جلب نماید؟

سرکوب و پس زدن ممتد جنبش‏های کارگری – توده‏ای، شناسائی، کشف و دستگیری مخالفین و بگیر و به بندهای فله‏ای از جانب ارگان‏های مسلح و اطلاعات مخوف سرمایه توسط رایانه‏ها، مبین این حقیقت است‏که این‏دست وسائل، نه تنها در خدمت به رشدِ بنیان‏های مبارزاتی آزادی‏خواهان و مدافعین حقیقی توده‏های ستم‏دیده نیست، بلکه سد و گم‏راه کننده، و هم‏چنین حامل جدائی مابین جنبش‏های اعتراضی با حامیان و نمایندگان سیاسی‏شان می‏باشد. پُر واضح است‏که سرمایه ابزار خود را دارد و در مقابل، عنصر و نیروی مدافع کارگران و زحمت‏کشان هم، بابد و می‏بایست با ابزارهای منطبق بر قانون‏مندی‏های حاکم بر جامعه، به میدان آیند. به بیانی روشن تر، نمی‏توان در میادین انتخابی سرمایه‏داران، پرچمِ سازمان و انقلاب را علم نمودُ، سازمان‏های مسلح و درندۀ آنانرا، از جان و مال میلیون‏ها انسان دردمند پس زد. بی گمان پاسخُ سازمانِ وابسته به مردمی، در ارتباط زنده، فعال و در هم‏سوئی و در هم‏یاری عملی با جنبش‏های اعتراضی گرسنگان است. به کُنج خزیدن، خُو گرفتن و وصلت ابدی با جعبه‏های به اصطلاح انبوهی از “دانش و اطلاعات”، به‏معنای “مبارزۀ” تمام عیار با جانیان بشریت نیستُ، بر خلاف پی‏گیران و باورمندان عملی به روش‏های انتخابی سرمایه، ادامۀ آن، چیزی جر بی‏وظیفه‏گی عملی – کمونیستی، به انحراف کشاندن و به عقب‏راندن جنبش و خواسته‏های پایمال شدۀ کارگران و زحمت‏کشان نیست.

خلاصه شناخت از میزانِ هوشیاریِ سرمایه‏داران و بدنباله انتخاب ابزارهای متضاد با ابزارهای تحمیلی سودجویان، می‏تواند، شرایط و جو کنونی را متغییر سازد و بر پتانسیل و بر بالندگی جنبش‏های اعتراضی بی‏افزاید. باید مبلغ این ایده بود که از کانالِ رایانه و دیگر شبکه‏های ارتباطی، و یا با “اتحاد رسانه‏ای” نمی‏توان، ارگان‏های سرکوب‏گر نظام‏های امپریالیستی را دُور زد و بر وظایف کمونیستی خویش جامۀ عمل پوشاند. به همین دلیل لازم و به‏جاست، تا این‏دست ابزارها را در خدمت به ابزار اصلی مبارزه و بسیج کننده قرار داد و جنبش را از حالت سکون و بی اثر، به جنبش سر زنده و اثرگذار تبدیل نمود. در حقیقت تقدم و تأخُر در سیاست و هم‏چنین انتخابِ جایگاهِ مبارزاتیِ توأم با ابزارهای مناسب، کارآمد و امن، از زمره ملزوماتِ اولیۀ کاری هر عنصر آگاه، روشن‏فکر، سازمان و حزب مدعی هدایت کارگران و زحمت‏کشان به حساب آمده و می آید؛ سیاست و ابزاری که متأسفانه دهه‏هاست، به حایشه رانده شده‏اند و در عوض، روش‏های فرعی، ناکامل و کشف کننده، به‏جای آن‏ها نشسته‏اند.

21 دسامبر 2016

1 دی 1395