سیروان پرتونوری – برای اذهان عموم پیوستن به اتحاد سوسیالیستی کارگری

برای اذهان عموم

پیوستن به اتحاد سوسیالیستی کارگری

سیروان پرتونوری

 

امروز هر کارگر و فعال کمونیستی که از تن دادن به نظم موجود در جهان پرهیز می کند و خود را به سازمان دهی مبارزه پرولتاریا برای در هم شکستن دولت و جامعه سرمایه داری متعهد می داند با دغدغه چگونگی پیشبرد این امر و تعیین جایگاه خود در میان انبوه نیروهایی که خود را چپ، رادیکال و سوسیالیست می دانند مواجه است.
واقعیت این است که تعدادی از احزاب و سازمانهای چپ خود را از قید مبارزه برای تغییر نظم موجود و در هم شکستن مناسبات سرمایه و تحقق دیکتاتوری پرولتاریا و شوراهای آن خلاص کرده و با پذیرفتن گفتمان های غالب به فعالیت در حوزه گسترش دموکراسی و حقوق بشر و فمنیسم مشغولند و در این راستا به حمایت ازجنبش هایی می پردازند و آماده شرکت در جبهه ها و ائتلافاتی هستند که خود تا یکی دو دهه پیش از تصور آن ننگ داشتند.

پرداختن به جزییات سیاسی و نظری و علل تاریخی این انحطاط جهانی چپ محتاج تقریر مطلبی جداگانه است. همین قدر کافی است که اشاره کنم که مواضع این نوع جریانات به اصطلاح چپ امروز دیگر نه در تقابل با نظم سرمایه، بلکه در جهت تحکیم آن است. این چپ امروز در بنیادها با لیبرال دموکراسی شریک است. این انحطاط امروز از دید هیچ تحلیلگر سیاسی پنهان نیست.
در این میان بخش اعظم چپ ایران نیز با دخیل بستن به مدرنیسم بورژوایی و دموکراسی و حقوق بشر به توجیه نظم موجود با ادبیاتی سوسیالیستی می پردازد. این بخش دست راستی ترین جنبش های موجود در جهان را انقلاب یا جنبش اعتراضی و مردمی علیه استبداد معرفی می کند و به جای تحلیل مادی و طبقاتی تحولات منطقه خاورمیانه و ایران به توضیح وقایع جاری با توسل به مفاهیم اسلام سیاسی، ارتجاع اسلامی و مبارزه برای سکولاریزم مبادرت می نماید. و برای رهایی از شر اسلامگرایی و هموار کردن راه دموکراسی عملا در کنار بخشی از بورژوازی جهانی و جنبش سکولاریستی قرار می گیرد.

آن چه در این میان به چشم نمی خورد سازمان دهی طبقاتی و کمونیستی است. آن جا نیز که سخنی از این امور می رود یا ژستی است توخالی و یا تلاشی است برای تبدیل کارگران و زحمتکشان به سیاهی لشکر اردوی سرمایه.

بنابر این از نظر من تعدادی از جریانات چپ موجود متاسفانه دیگر جز در حرف بویی از مارکسیسم، انقلاب پرولتاریایی و کمونیسم نبرده است و رادیکالیسم آن نیز از اشتیاق به سرنگونی جمهوری اسلامی فراتر نمی رود. این چپ در بهترین حالت چپ جامعه مدنی است. به نظر من تنها راه پیشبرد مبارزه علیه سرمایه داری در حال حاضر و حتی تنها راه بازگرداندن بخشی از این چپ به مدار مبارزه طبقاتی انقطاع از این چپ و نقد آن به عنوان گرایشی در درون بورژوازی و پیگیری جدی امر سازمان دهی طبقاتی کمونیستی کارگران است.

من به عنوان یک کمونیست در صدد پیوند زدن آینده سیاسی خود به جریانی بوده ام که با هر نقاط ضعف و کمبودی هم که داشته باشد،اما امر سازمان دهی طبقاتی برای او جدی است. در صدد یافتن رفقا و جریانی بوده ام که مبارزه با سرمایه داری و در هم شکستن نظم موجود را به تابعی از گسترش دموکراسی، فمنیسم، حقوق بشر و سکولاریزم تبدیل نمی کند.
مواضع و سیاست های اتحاد سوسیالیستی کارگری به عنوان یک تشکیلات کمونیستی بیشتر معطوف به فعالیت خود طبقه کارگر و تلاش برای سازماندهی آن طبقه به نیروی خود است. در واقع یک خوانش جدی از آثار کلاسیک مارکسیستی در این زمینه است.
مواضع این تشکیلات در قبال تحولات جاری در مقیاس بین المللی و ایران را می توان یکی از واقع بینانه ترین مواضع از منظر چپ رادیکال و انقلابی دانست.
اتحاد سوسیالیستی کارگری معمولا یک جریان نه چندان گسترده و بزرگ نبوده اما همیشه با مباحثات و موضع گیری های مارکسیستی اش توانسته بر دیگر  جریانات چپ تاثیر گزار باشد و مباحثات مارکسیستی این تشکیلات در جنبش سوسیالیستی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است و هم به اصلاح طلبان و لیبرال ها نقد های جدی و خواندنی وارد می کند.از سوی دیگر برخورد اتحاد سوسیالیستی کارگری به منتقدین و مخالفین خود که حتی همراه با اتهام زنی و برخوردهای غیر سیاسی بوده، کاملا برخوردی طبقاتی و از منظر مارکسیستی بوده و خواهد بود.
اتحاد سوسیالیستی کارگری بر خلاف دیگر جریانات چپ موجود که توسط رهبر یا لیدر مدیریت میشوند این تشکیلات به شیوه شورایی اداره شده و همه اعضا این تشکیلات در امورات سیاسی و تشکیلاتی ان دخیل می باشند.
اتحاد سوسیالیستی کارگری امروز به بخشی از  گرایش سوسیالیستی در جنبش کارگری ایران تبدیل شده است و مباحثات تئوریک و سیاسی این تشکیلات در میان این جنبش از اهمیت بالایی برخوردار است.
و اینک پس از آشنایی با نظرات و مواضع رفقای اتحاد سوسیالیستی کارگری تصمیم گرفتم که آینده سیاسی خود را همگام و همراه با این رفقا رقم بزنم. وامیدوارم که بتوانم تجربه فعالیت سیاسی و تشکیلاتی خود را به این طریق در خدمت سازمان یابی طبقه ای قرار دهم که بدان تعلق دارم.

زنده باد کمونیسم!
برقرار باد اتحاد طبقاتی پرولتاریا!

۱۰ مارس ۲۰۱۶