سیروان قادری – سخنی با فعالین پناهندگی، باید کاری کرد!

سخنی با فعالین پناهندگی، باید کاری کرد!
سیروان قادری
گزارشات بدست آمده و گاها منتشر شده در خصوص اوضاع پناهندگی، حاکی‌ از وخیم تر شدن هر روزه وضعیت پناهجویان در کشورهای مختلف است. بدون شک، معضل پناهندگی، دائما و در طول ۳ دهه گذشته، زندگی‌ بخش وسیعی از مردم را تحت تاثیر قرار داده است، در این سالها، فراریان از جهنم جمهوری اسلامی ایران، درد و رنج و مرگ و فقر و بی‌ حقوقی بسیار دیده اند و در مقابل نیز البته اعتراضات گسترده به این وضعیت سازمان داده شده و دست آوردها و پیشرویهای مهم و حیاتی نیز داشته است. اما هیچگاه تا به اندازه امروز، شاهد سکوت فعالین قدیمی‌ و جدید عرصه پناهندگی در اشکال فردی و سازمانی نبود ایم! در ظرف چند ماه گذشته، ده‌ها پناهنجو را از کشور نروژ، به ایران بازگردانده اند، خبر‌ها حاکی‌ از آن دارد که ۲ نفر از این پناهجویان در زندان شیراز بسر میبرند، از سرنوشت بیسیاری دیگر خبری در دسترس نیست. بسیاری از پناهجویان با دیدن این شرایط و سکوت سازمانهای مدافع حقوق پناهندگی، در اوج استیصال از نروژ گریخته اند و به کشورهای دیگر پناهنده شده اند، موج وسیع دستگیری پناهجویان و بازگرداندنشان به ایران همچنان ادامه دارد و نگرانیهای زیادی را بوجود آورد است، زندگی‌ و آزادی هزاران پناهجو در نروژ، در مخاطره بسیار جدی می‌باشد. در ترکیه وخامت اوضاع بمراتب گسترده تر است، در همین روزها تعدادی از پناهجویان در مقابل دفتر سازمان ملل در آنکارا دست به تحصن زده اند، در میان این پناهجویان کسانی‌ هستند که نزدیک به ۱۰ سال است که با وجود داشتن قبولی پناهندگی از سازمان ملل، هنوز به کشور امن ثالث انتقال داده نشده اند، پرونده پناهجویان زیادی که قرار بود به کشور نروژ منتقل شوند، تماماً از جانب دولت این کشور رد شده است. بلاتکلیفی، فقر، فلاکت، استیصال، بیسوادی کودکان، خودکشی‌، نبود دارو و درمان و موارد از این قبیل، داستان زندگی‌ روزمره پناهجویان در ترکیه است! اوضاع برای پناهجویان در دیگر کشورهای پناهنده پذیر نیز کمابیش مشابه است.
من در این نوشته کوتاه، به هیچ عنوان قصد ندارم وارد تحلیل شرایط موجود پناهندگی و چرائی آن شوم، مسئله ایست که همگان بدان واقفند، ازاین رو مستقیماً می‌خواهم به سراغ فعالین قدیمی‌ و جدید عرصه مبارزات پناهندگی بروم و آنها را خطاب قرار دهم، فعالینی که با توانمندی و قابلیتهای بالایشان، بارها و بارها دولت‌ها و سیاستهای ضد پناهندگی را در کشورهای مختلف عقب زده اند. سؤالم در مقابل این دست از فعالین این است که عدم حضور شما و گاهاً سکوتتان در قبال این وضعیت را چه چیزی توجیه می‌کند؟ آیا شرایط بهتر شده است؟ آیا پناهجو وجود ندارد؟ و یا آیا مبارزه در این عرصه بی‌ فایده است؟ یا مشغله های دیگر، اولویت مبارزه در این عرصه مهم که مستیما مربوط به حیات انسانهاست، را کم رنگ کرده است؟ قطعاً دلایل عدیده‌ای می‌توان برشمرد و به بحث گذاشت که خارج از حوصله این نوشته است. در برخی‌ کشورها نیز به صورت جسته و گریخته شاهد کمپینهای بسیار محدود و تقریبا موفقی‌ هم هستیم، اما همگان به این باید اذعان کنیم که در قیاس با تعرضی که به زندگی‌ و جان و آزادی پناهجویان میشود، ابداً کافی‌ نیست، نتنها کافی‌ نیست بلکه بجز در موارد معدود فردی، شاهد تاثیر گذاری در مقیاس اجتماعی بر این اوضاع نیستیم.
به نظر من، این یکی‌ از اصلی‌‌ترین دلایل روی آوری برخی‌ پناهجویان به اشکالی از مبارزه است که عمیقا به زندگی‌ آنها لطمه میزند و متاسفانه گاهاً نیز شاهد خودکشی‌ و خود سوزی آنها نیز هستیم، در غیاب یک سنت مبارزاتی عمیقا انسانی‌، سازمانیافته، نقشه مند و قوی در ابعاد اجتماعی، متاسفانه سنت‌های بیربط به ساخت و سوز مبارزه پناهندگی، دست بالا را پیدا کرده اند و از انسانها قربانی میگیرند.
عرصه مبارزات پناهندگی، یکی‌ از عرصه‌های مهم رودررویی ما با راسیسم و سیاستهای ضّد انسانی‌ دولتهای پناهنده پذیر است، یکی‌ از آن عرصه هائیست که میتوانیم همچون گذشته، طیف وسیعی از انسانها را در مقابل نیروهای دست راستی‌ مرتجع و راسیست در کشورها قرار دهیم، طیف وسیع از جامعه را از مخاطرات وجود این نیروها مطلع کنیم و به درجات زیادی به تعرّض عنان گسیختیشان به جامعه در کلیتش و زندگی‌ پناهجویان به طور اخص عقب‌نشینی بدهیم. باید بار دیگر و در ابعادی وسیع، دست بکار شد، سازمان داد و قدرت اجتمأییمان را به میدان بیاوریم، آن هم در شرایطی که در بسیاری از کشورها، نیروهای دست راستی‌ و مرتجع به قدرت رسیده اند و تعرضشان به جامعه و پناهجویان را روز به روز وسیع تر میکنند.
20-3-2014
منبع: نشریه کمونیست هفتگی شماره ٢٢٤
http://www.hekmatist.org/index.php