سیاوش دانشور -ستون اول،فرانسه، دمکراسی، اقلیت و اکثریت

ستون اول،

فرانسه، دمکراسی، اقلیت و اکثریت

سیاوش دانشور

می گویند دمکراسی یعنی اراده اکثریت مردم. اما این عبارتی توخالی در دنیای واقعی است. در فرانسه طبق نظرسنجی ها ٪۷۰ درصد شهروندان علیرغم تبلیغات یکجانبه و زهرآگین علیه اعتصابیون، مخالف اصلاح قانون کار هستند اما دولت بسیار دمکرات فرانسه نه فقط به این اکثریت بی اعتنا است و ساز خودش را با گسیل نیروی سرکوب و ضد شورش علیه اعتصابیون کوک کرده است بلکه آنها را “اقلیت” هم خطاب میکند!

این ادعای اولاند مبنی بر “اقلیت بودن معترضان” قابل تامل و بررسی است. بدوا باید تاکید کرد که از نظر کمونیسم، نه اهداف کارگری، نه انقلاب کارگری، نه امر سوسیالیسم خود را به اکثریت بودن یا اقلیت بودن طبقه کارگر گره نزده است. هرچند طبقه کارگر در دنیای امروز اکثریت عظیم شهروندانی را تشکیل میدهد که از طریق کار مزدی امرار معاش میکنند. بورژوازی هم در دنیای واقعی اینکار را نمیکند. بورژوازی اقلیتی ناچیز در هر جامعه ای است اما اراده و منفعت طبقه خویش را “منافع عمومی” قلمداد میکند و براساس آن کل سیستم حکومتی را تعریف میکند. با اینحال، اگر طبق ادعای بورژوازی، یعنی مشروع بودن یک حرکت براساس اکثریت بودن آن حرکت کنیم، بورژوازی فرانسه در تصویب اصلاح قانون کار در اقلیتی بسیار ناچیز قرار دارد. دولت اولاند که در پارلمان هم در قیاس با دیگر احزاب بورژوائی کُرسی بیشتری را دارد، برای تصویب لایحه اصلاح قانون کار از اکثریت لازم جهت تصویب برخوردار نبود و بدون تصویب پارلمانی، یعنی بدون پروسه بحث و رای گیری، این لایجه را به “قانون” تبدیل کرده است. اولاند با استفاده از اصلی مشهور به ۴۹-۳ که به دولتها اجازه تصویب لایحه ای به قانون بدون پروسه رایج پارلمانی را میدهد، توانسته است این قانون را به طبقه کارگر فرانسه تحمیل کند. اینست دمکراسی و اقلیت و اکثریت در قاموس بورژوازی در پیشرفته ترین کشور دمکراتیک دنیا!

پاریس روز ۱۴ ژوئن ۲۰۱۶ و در متن بازی های فوتبال شاهد بمیدان آمدن حدود یک میلیون و دویست هزار شهروند علیه اصلاح قانون کار بود که با درگیریهای خیابانی و سرکوب پلیس ضد شورش روبرو شد. صدها اتوبوس و قطار از سراسر کشور خود را به پاریس رساندند تا به اولاند و ُشرکا بگویند قبول نداریم و تسلیم نمی شویم. آنها میخواهند اولاند را درست مانند سارکوزی گوشمالی دهند و براستی که اعتراض و اعتصاب و اجتماع شان شورانگیز و منشا امید است. دولت اولاند امیدوار بود بعد از چهار ماه کشمکش و در متن فضای بازیهای فوتبال در فرانسه، تدریجا اعتراضات حاشیه ای شود و شکست بخورد. اما کارگران فرانسه این خواب و خیال اولاند را به کابوس تبدیل کرده اند.

دمکراسی پارلمانی در باثبات ترین و دمکرات ترین کشورها ابزار اِعمال دیکتاتوری طبقه حاکم و مشورعیت دادن به دیکتاتوری بی چون و چرای بورژوازی است. اقلیت و اکثریت و دمکراسی اسم رمز این مشروعیت است و هرجا با منافع طبقه حاکم در تضاد قرار گیرد بسادگی کنار گذاشته میشود. اولاند به احتمال زیاد در این جدال مانند سارکوزی شکست میخورد. فرانسه امروز به سنگر اول کارگران اروپا علیه سیاستهای ریاضت اقتصادی تبدیل شده است و این یک وجه مهم سرسختی دولت اولاند است. شکست و پیروزی در فرانسه روی تهاجم بورژوازی و مقاومت کارگران در اروپا تاثیر مستقیم و بلافصل دارد. اما کارگران فرانسه برای رهائی از سلطه بورژوازی، امروز بیش از هر زمان به دست بردن به تجربه کُموناردها نیاز دارند.

۱۷ ژوئن ۲۰۱۶