سیاوش دانشور- اول مه، زنان و خانواده های کارگری

اول مه،
زنان و خانواده های کارگری

سیاوش دانشور

روز جهانی زن و روز جهانی کارگر از افتخارات و دستاوردهای با ارزش جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر است. اول مه روز اعلام کیفرخواست کارگری علیه وضع موجود و مناسباتاقتصادی، سیاسی و حقوقی متناظر بر آنست. اگر در طول سال دهها روز و هفته داریم که جملگی و هر یک بنحوی از انحا؛ سیه روزی، بردگی، تحمیق، “طبیعی” بودن این اوضاع، ستمکشی، تبعیض و خرافه را توجیه میکنند، اما روز جهانی زن، روز جهانی کارگر پیامی دیگر دارد. پیام آزادی و برابری و نفی ستم و تبعیض. پیام آزادی و خوشبختی و سعادت انسانها.

جنبش آزادی زن یک ستون قدرتمند افق برابری طلبی و رفع تبعیض در جامعه است و به این اعتبار روز جهانی کارگر روز فریاد آزادی و برابری و نفی تبعیض است. فعالین جنبش آزادی زن باید تلاش کنند اول مه و مراسمهای آن با شرکت وسیع زنان برگزار شود. زنان پیشرو و رهبران عملی، فعالین دانشجوئی که عمدتا از خانواده های کارگری هستند، ضروری است برای اول مه روز جهانی کارگر فعالانه تلاش کنند. اول مه روز بشریت آزادیخواه است و باید تلاش کنیم در هر گوشه جهان و از جمله ایران مهر آن را بر تارک سیاست و جامعه بکوبیم.

یک وجه مهم مراسمهای اول مه شرکت وسیع خانواده های کارگری در آنست. در جشن و تظاهرات و اعتراض و هر ابراز وجود کارگری، قرار است طبقه کارگر ابراز وجود کند و نه فقط “کارگران مرد” و یا “کارگران زن”. لذا زن و مرد و خانواده کارگری در صف اول مراسمها و اجتماعات اول مه باید باشند. فعالیت در محلات کارگری، بکار گرفتن ابتکارات مختلف برای بسیج اول مه، بمیدان کشیدن وسیع و گسترده و آگاهانه زنان در اینروز یک گوشه مهم کار و فعالیت برای تدارک مراسمها، اجتماعات و جشن اول مه است.

اول مه باید بزرگ داشته شود چون انسان را بزرگ میبیند و افق بزرگ و آزادیخواهانه ای را در مقابل بشریت میگذارد. این انتقاد اجتماعی که مبنای تمامی مشقت ها، تبعیض ها، نابرابری ها، سرکوب ها، تحمیل ها، و هرچه که با اراده انسان آزاد در تناقض است، با منفعت نظم کنونی یعنی سرمایه داری تطابق دارد و حکمت آنرا باید در نظم کنونی جستجو کرد. این افق که برپائی یک دنیای بهتر، یک جامعه مبتنی بر نیاز و آزادی و حرمت انسانها، امری عملی و ممکن و ضروری است.

افق طبقه کارگر ملی نیست، مذهبی نیست، جنسیتی نیست، استقلال طلب و خودمختاری طلب نیست، منفعت صنف خاصی را دنبال نمیکند، دین ویژه ای نمی آورد و در پی احیای سنت های عتیق و باستانی بشر نیست. کارگران میخواهند مبنای نظم مبتنی بر تبعیض و نابرابری، نظم مبتنی بر استثمار کار مزدی و مالکیت خصوصی را تغییر دهند. اول مه پرچم طبقه کارگر رادیکالی است که تغییر این جهان وارونه و نظم سرمایه داری را امر فوری خود میداند. اگر جنبشها و طبقات دیگر آزادی قسمتی و حقوق ویژه ای را نهایت اهداف خود قرار داده اند، طبقه کارگر در عین طرح مطالبات بلاواسطه اش که آنهم در چهارچوب رفاه همگانی قرار دارد، پرچم آزادی انسان از سلطه و انقیاد سیاسی و اقتصادی سرمایه داری و مناسبات بردگی مدرن مزدی را برافراشته است. این یعنی کارگر برای آزادی ناچار است همه را آزاد کند و در اسارت نگهداشتن بخشی از جامعه منفعتی ندارد. این یعنی طبقه کارگر آزاد نمیشود مگر اینکه کل جامعه را آزاد کند.

لذا روز کارگر روز صنف یا اصناف نیست، روز جنسیت خاصی نیست. روز کارگران کارخانه ها و کارگران مرد نیست. روز کارگران در این شهر و کشور معین نیست. این روز اردوی کار است. روز اکثریت عظیم جامعه که از طرق فروش نیروی کار بقای خویش را بازتولید میکنند. اول مه روز بشریت آزادیخواهی است که بدنبال راهی برای برون رفت از مشقات نظم کنونی است و افق آزادی خویش را در افق آزادی کارگری میبیند. اول مه را هرچه باشکوه تر برگزار کنیم! *

30 مارس 2014