سيف خدايارى -جنگ موصل، آخرين تحولات

جنگ موصل، آخرين تحولات

سيف خدايارى

جنگ موصل و به بيان بهترى جنگ عليه داعش در عراق از تحولات مهم خاورميانه در چند ماه اخير بوده است كه روزهاى پايانى خود را طى مى كند. صرفنظر از تركيب نيروهاى اين “ائتلاف” كه هر يك با اهداف و منافع سياسى و استراتژيك خود وارد اين جنگ شده اند، نفس جنگ با داعش و ضربه مهلك به درنده ترين بخش تروريسم اسلامى مورد توافق كل جريانات سياسى است كه در چند سال گذشته شاهد جنايات داعش بوده اند.

بيشترين نگرانى انسانهاى آزاديخواه كه متأسفانه به دليل نظم وارونه موجود به طور مستقيم نقشى در رهايى انسانهاى اسير در چنگ داعش و تروريست هاى مشابه ندارند و در بهترين حالت ناظران با وجدان بربريت حاكم هستند، هزينه هاى انسانى اين جنگ است. حداقل يك ميليون نفر غيرنظامى در قلعه مرگ و جنايت داعش در موصل و حومه “زندگى” مى كنند و راهى براى فرار از اين جهنم ندارند. بمباران غيرنظاميان و نيروى حشد الشعبى از بزرگترين مخاطرات اين جنگ به شمار میرود. در مورد بمباران غيرنظاميان كه با تجربه جنگهاى يكدهه اخير و استفاده نيروهاى تروريست از منازل مسكونى، مدارس، بيمارستانها و تبديل كل زيستگاه مردم به منطقه جنگى يكى از پيچيده ترين فاكتورهاى جنگ عليه تروريست هاى اسلامى است كه متأسفانه آنگونه كه در جنگ حلب هم شاهد بوده ايم، ريسك بسيار بالاست و تلفات ناگزير است. نيروهاى “ائتلاف” در جنگ موصل با درك حساسيت اين موضوع و ايجاد كنتراستى بين خود و ائتلاف روسيه – اسد تلاش كرده اند اين تلفات را به حداقل برسانند. مسأله وجود نيروهاى حشد الشعبى در اين “ائتلاف” نيز كه يكى از فاكتورهاى تعميق نفرت قومى و عصاره بيش از يكدهه از قتل و انتقامجويى است، از يكسال گذشته موضوعى بود كه بخشاً اين جنگ را به تأخير انداخت و به نظر مى رسد با توجه به اهداف استراتژيكى كه جمهورى اسلامى در تلاش براى تكميل هلال الشيعى دنبال مى كند، فعلاً از دوز وحشيگرى و انتقامجويى آن كاسته اند و فتوحات ارضى جاى كشتارهاى از نوع رمادى و فلوجه را گرفته است.

 با در نظر گرفتن سبعيت داعش به علاوه توان لجستيكى و نظامى آن پيش بينى شكستن دژ جنايت داعش در موصل و يا “قيام” مردم شهر عليه آنان دشوار بود. از نظر ما ناظران باوجدان اين جنگ، هر چه عمليات كوتاهتر باشد، تلفات انسانى آن، آوارگى و بى خانمانى – كه در چند دهه به بخشى از واقعيت زندگى مردم عراق تبديل شده است- و نيز خطر كمبود مواد غذايى، آب، دارو و … پايين تر مى آيد و اكنون پس از سه هفته مى توان خوش بين بود كه دژ موصل با عمليات نظامى شكسته شده است و مى رود كه پايتخت خلافت اسلامى به تاريك ترين صفحه در تاريخ قربانيان جنايات داعش بايگانى شود. هنوز بغض قربانيان اين جنگ كاملاً شكسته نشده است، اما كشف گورهاى دسته جمعى، انسانهاى مثله شده، ترور روانى بازماندگان اين جنايات ترديدى براى وجدان بشريت باقى نمى گذارد كه راهى جز حمله نظامى براى پايان دادن به داعش وجود نداشت و ندارد.

شكست داعش در موصل – ضمن اهميت فراوان آن، اما پايان خطر سناريوى نفرت قومى – مذهبى در عراق و منطقه نيست. هر يك از نيروهاى درگير اهداف سياسى – نظامى متناقضى را تعقيب مى كنند. وجود نيروهاى حشد الشعبى كه بدون هيچ اغماضى نمايندگان جمهورى اسلامى در اين جنگ هستند، فاكتور مذهب و بافت متنوع قومى، اختلافات ارضى كه به گفته مسعود بارزانى در آغاز اين جنگ “ما نقشه [جغرافيايى] خود را با خون ترسيم خواهيم كرد”، خطر تركيه و … به علاوه نيروهاى امپرياليست به رهبرى آمريكا و انگليس و مهمتر از همه اينها در غياب آلترناتيو عملى مؤثر سكولار و چپ مخاطراتى هستند كه جاى اندكى براى خوش بينى به آينده اى عارى از تنازعات موجود باقى مى گذارد، با اين وجود شكست داعش و بربريت آن در موصل و حومه و “نجات” بازماندگان بربريت حاكم بر آن در حال حاضر تنها دستاورد اين جنگ است. بگذاريد موصل سخن بگويد. *