سلام زیجی-سناریوی جنایتکاران تاریخ را نباید پذیرفت! (چند کلمه در باره جنایتهای اخیر در سوریه و عراق)

سناریوی جنایتکاران تاریخ را نباید پذیرفت!

(چند کلمه در باره جنایتهای اخیر در سوریه و عراق)

سلام زیجی

یک مشت جنایتکار “دمکراسی” طلب و مدافع “حقوق بشر” وحامی” اسلام و میهن و ملت”، یعنی عاملین کشتار مستقیم بیش از سیصد و سی هزار انسان، پنج میلیون آواره، میلیونها معلول و زخمی، و ویران کنندگان تمام زیر ساختهای اقتصادی و بنیانهای مدنی در سوریه ،باز هم  صف کشیده اند تا سناریوهای چیده شده جنایتکارانه آنها را بپذیریم! همچنانکه در عراق و کشورهای دیگر نیز  چنین کرده اند!

 جنایتکاران و کانگسترهای “جهان مدرن”  هر کدام در جبهه ی، و بر بستر  تضعیف شدن اراده و وجدان انسانی  در جهان امروز، که خود محصول سیاستها و اعمال بی دردسر این نوع از جنگ و ژاندارم بازیهای امریکا و روسیه و همپالگیهای آنان در منطقه و جهانند، و  همچنین محصول این هم هست که  نیروهای چپ و کمونیستی و صف بخش اعظم طبقه کارگر ناآماده ، مرعوب شده، دنباله رو تحولات، و بخشا  فاقد سیاست و عمل انقلابی اند، هر کدام در پی عملی ساختن اهداف جهانی و منطقه ی و ضد بشری خود دستشان به خون مردم بی دفاع سوریه و عراق و دیگر کشورهای منطقه رنگین و مسئول مستقیم این تراژدی و سناریوی سیاه تمام عیاری میباشند که به منطقه  تحمیل شده است.

جنایتهای جاری در سوریه و منطقه بیش از پیش به نفع کشمکش بلوک های امپریالیستی ، به نفع جمهوری اسلامی، دولت ترکیه، اسرائیل، عربستان و دیگر کشورهای منطقه و کانگسترهای تروریست اسلامی و ناسیونالیستی تمام شده است. از امریکا و روسیه تا ایران و عربستان و ترکیه، تا حکومت اسد و عراق و داعش تا کل نیروهای مسلح درگیر در این  جدال فاقد ذره ای شرف و وجدان انسانی اند!  همه جنایتکار جنگی اند! اگر مقدرات و اهرمهای قدرت جهان امروز دست این جنایتکاران نمیبود، تک تک آنها به جای “بر گزاری اجلاس صلح برای مردم سوریه”، به جای اینکه بتوانند جنایت هولناک “خان شیخون” را خلق کنند، تا امکان پیداکنند  جنایت کشتار شیمیائی “خان شيخون “را دوباره بهانه کنند  تا با گرمتر کردن آتش این جنگ ویرانگر اهداف کثیف شان را دنبال کنند، به جائی اینکه بتوانند هم داعش را درست کنند و هم به بهانه آن به حضور و جنایت هایشان و کسب سود و اسلحه فروشی و نفت و گاز بردنها و منحرف کردن افکار جهانی در جهت سناریو های خود  ادامه دهند، میبایست تک تک این توله سگ های  وحشی امپریالیستی و اسلامی و ناسیونایستی و دولتهای درگیر به عنوان قاتلین و مسببین کشتار سازمانیافته مردم بی دفاع  در سوریه و عراق و کل منطقه به شدیدترین شکل مجازات میشدند.

 اما متاسفانه عدم حضور بشریت متمدن در صحنه، عدم حضور کمونیزم و کارگر متشکل و متحزب در جهان و منطقه،  به دلیل خلا بزرگ نبود نیروی مسلح انقلابی و ارتش سرخ آزادی هیچ امید و چشم انداز ی در جهت پایان دادن این روند وحشیانه به نفع مردم عادی وبه نفع آزادی و برابری و امنیت  دها میلیون انسان که در این جنایت و جنگ ذینفع نیستند ، نیست. هر پیشرفت مثبتی در گرو رفع این کمبودها و خلا ها است. ما،” ایرانی ها”، ما اپوزسیون “ایرانی”، از جمله اپوزسیون چپ اگر کوچکترین عقل و درسی از این جنایتهای هولناک گرفته باشیم این است که  از همین امروز سیاست و اخلاق و استراتژی خود را بر این اصل بنیاد خواهیم گذاشت که اجازه ندهیم این جنایت ضد انسانی به ایران و تحولات پیش رو سرایت کند.

مواضعی که اخیرا حول همین حمله شیمیائی و قبلتر  نیزدر رابطه با موصل گرفته شده تحت عنوان “چپ”،”کمونیسم” و “کمونیزم کارگر”، نشان می دهد این چپ  در بهترین حالت ممکن سیاستهای خود را دوباره بر اساس همان چپ سنتی و سابق ٥٧ ی که راست و پوپولیستی و حامی بخشی از پرچم بورژوائی بود، امروز نیز در شکل دیگری همواره  با همان سیاست و افق و ادعاهای “گنده” اما در نهایت بی عمل و بی نقش ظاهر شدند. این چپ  در عالم واقعیت  بر اساس پرو پاکند یکی  از طرفین ارتجاعی درگیر ،مستقیم و غیر مستقیم، به  قضاوت  پرداخته و اعلام مواضع میکنند. از حکم “آزادی موصل”، که عملا  یا در این سوی ارتجاع یا آن سوی آن، موضع گرفتند، و امروز هم  از اینکه “بشار اسد  بمباران شیمیای کرده” تردیدی ندارند! و لابد دست امریکا درد نکند که با موشک پاسخش را داده است! همه گواه بر وجود یک سیاست اشتباه آمیز است. همین چپ  و خط راست ادعا داشت ” انقلاب در سوریه هنوز ادامه دارد”! و کپی همین خط با دیدن چند اعتراض خیابانی بسیار کودکانه مدعی شد  “قطب سوم در عراق برخواسته” است. در هر صورت نباید هیچ تردیدی داشت که از مسیر این نوع  چپ و سیاست غیر کمونیستی  کردنها نه تنها مردم  بی اختیار سوریه و عراق را نمیشود به مسیر درست هدایت کرد بلکه  نمیتوان مانع تکرار هیچ روند مشابهی در تحولات احتمالی پیش رو در ایران هم شد.

الگوی سوریه و همینطور عراق، یک الگوی تمام عیار ارتجاعی، ضد انقلابی و در راستای منافع همه دولتها و جریانات ضد مردمی ناسونالیستی و اسلامیستی است.  هر شکلی ازحمایت  از این دولتها و جریانات درگیر شریک شدن در این جنایت و کشتار و بمباران و موشک بارانها است، برجسته کردن  صرف جنایت بمباران شیمیائی، با هر درجه ی ازابعاد فاجعه آمیز و دلخراشی که داشت، در جامعه ای که شش سال تمام است نابودش کرده اند، یک شیادی و حقه بازی سیاسی بیش نیست که از طرف امریکا و بقیه جار زده شده است. انهای که فکر میکنند بمب بشکه ای، موشک باران امریکائی، و روسیه ی، سوریه ی و یا جنایتهای تا کنونی در موصل و رقه و کل سوریه و عراق”عبور از خط قرمز” نبوده، عوامفریبان مرتجع  سیاسی بیش نیستند! نباید به دام این هیاهو که خود خالقین این جنایت می آفرینند افتاد!  از کل سناریو و از همه  نیروها و عوامل درگیر  در سوریه و در عراق و یمن و کل منطقه باید متنفر بود!

برای برگشت به تداوم روند انقلابی به منظور سرنگونی دولتهای استبدادی منطقه و برای بازگرداندن اختیار به  طبقه کارگر و مردم آزادیخواه  و برای تقویت امید به  به پایان دادن به وضع موجود شرط اول ابراز انزجار از تک تک دولتها و نیروهای درگیر است. پدیده ی جنگ داخلی و سناریوی خونین تحمیل شده به سوریه و عراق و بقیه کشورها را جنایتکارانه، سناریو سیاهی، ضد انقلابی  باید ارزیابی کرد و طرد نمود. تنفر از کلیت این سناریو و کلیه ی نیروهای درگیر در آن اولین سیاست کمونیستی و اولین درس اساسی گرفتن از این رویدادهای تلخ و کشنده و جنایتکارانه است.

١٧ فروردین ٩٦

٧ آوریل ٢٠١٧