سعید یگانه-کابوس انتخابات جمهوری اسلامی و مسئله حاکمیت

کابوس انتخابات جمهوری اسلامی و مسئله حاکمیت

سعید یگانه

پرده اول نمایش انتخابات رئیس جمهوری ایران به پایان رسید و از میان ۱۶۳۱ نامزد۶ نفر از چهره های جنایتکارو فاسدو عامل سرکوب از فیلتر اختناق و پیچ و خمهای نظام عبور کردند. معلوم شد که بقیه سیاهی لشکر نظام  وهدف  فقط  گرم کردن تنور انتخابات و متوهم کردن مردمی است که امید هیچ گونه بهبودی درجهار چوب نظام موجود نمی بینند. علاوه بر این در میان  ۱۳۷زن، حتی یک زن هم تائید صلاحیت نشد .آشکار شد که عکس گرفتن از زنان محجبه  هنگام نام نویسی، کاریکاتور و تحقیر زن در نظام ضد زن جمهوری اسلامی است و نمایش انتخاباتی بیش نبود . مگرنه این است که بر اساس ماده 115 قانون اساسی جمهوری اسلامی زن حق کاندید شدن ندارد و “طبق شریعت و قوانین اسلامی زن نصف ادم به حسا ب میاد” و” بنا به اظهارات  خامنه ای زن وطیفه اش خدمت به خانواده است “.تا اینجای کار عجیب نیست .باور عمومی این است  که انتخابات در جمهوری اسلامی فرسنگها با یک انتخابات آزاد و واقعی فاصله دارد ،  بی ربط به منافع مردم و تنها موئمنین و پاره تنهای نظام حق دارند همه کاره باشند.

اما چرا برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی همیشه به معضلی بزرگ برای کلیت نظام تبدیل می شود وعبور از این کابوس برای جمهوری اسلامی مرگبار است و به نفس حاکمیت رژیم ربط پیدا می کند ؟. چرا در هر انتخابات و آ کسیونی موجی از تهدید و ارعاب از زبان مقامات دولتی سرازیر می شود و کل نظام را در معرض خطر می بینند و شمشیر را از رو می بندند. علت ان را ابتدا از زبان مقامات رژیم بشنویم .بعد از اعلام رسمی کاندیداها عباس جعفری دولت بادی دادستان تهران گفته است که” عده ای فکر می کنند می توانند حوادث تلخ سال ۸۸ را تکرار کنند. دستگاه قضایی و سایر مسئولین اجازه نخواهند داد عده ای برای بر هم زدن امنیت کشور و انتخابات تلاشهای واهی کنند” وهمزمان حسین ذولفقاری معاون امنیتی وزیر کشور و رئیس کمیته امنیت انتخابات گفته است که” ۲۶۰ هزار مامور تامین امنیت انتخابات را بر عهده خواهند گرفت و مانند دادستان تهران به پیش بینیهای لازم در صورت رد صلاحیت احتمالی بعضی کاندیداها اشاره کرده است.”

این یکی از خصوصیات   ویژگیهای انتخابات در جمهوری اسلامی است که ریشه دربحران مشروعیت رژیم و عدم مقبولیت نظام جمهوری اسلامی از منظر اکثریت مردم ناراضی جامعه ایران و افکار جهانی  دارد و همه سران رژِم نیز به آن واقفند.سئوال این است که  چرا انتخابا ت درجوامع جا افتاده و قوام گرفته با هر تابیری و با وجود رقابت میان بخش های مختلف بورژوازی اما بدون دست اندازو با کمترین تنشی به سر انجام می رسد، آما در جمهوری اسلامی با وجود فیلتر و پالایش کاندیداها هنوز نگران” فتنه  و حوادثی شبیه ۸۸” هستند . مگر احمدی نژاد و کروبی و موسی چه تناقضی با جمهوری اسلامی دارند که نگران اتفاقی مثل سال ۸۸ هستند .چرا رژیمی که بر شانه های کسانی مثل موسوی ، احمدی نژاد ،گنجی ، خاتمی ، کروبی و رفسنجانی و …ساخته و قوام یافت  به تناقض با رژیم می افتند ؟.چرا بعد از چهار دهه حاکمیت و برگزاری ۱۱ انتخابات هنوزکلیت نظام  نگران سلامت انتخابات و عبوربدون خسارت از ان هستند؟.”جنبش ۸۸  یک واقعه  درون جناحی بیش نبود . اعتراض به تقلب در انتخابات و شعار ان” رایم را می خواهم” بود. رهبران این جنبش از پاره تن های رژیم و مدافع” امام راحل ” و کوچکترین تناقضی با حقظ نظام جمهوری اسلامی نداشتند که هیچ ، خودشان اعلام کردند که می خواهند روش امام را دنبال و عملی کنند.بخشی از مردم ناراضی و متنفر از رژیم از سر استیصال و در غیاب یک جنبش آزادیخواهانه به نادرست به زیر پرچم سبز و به سیاهی لشکر این جنبش تبدیل شدند”.چرا هر اکسیونی در جمهوری اسلامی به یک تناقض و بحران تبدیل می شود و نهایتا رژیم جمهوری اسلامی با قلع و قمع و زندان و حصرموقتا به ان پایان می دهد؟. چرا جمهوری اسلامی هنوز در کابوس ۸۸ زندگی می کند و هنوز نگران تکرارچنین وقایعی است ؟. مگرکروبی و موسوی و احمدی نژاد  با اندک تفاوتی اگر در شیوه اداره نظام جمهوری اسلامی دارند جز حفط نظام مستبد و استثمارگر جمهوری اسلامی هدف دیگری داشته و دارند. ؟ چرا کسی مثل خاتمی که ۸ سال برای رژیم عمر خرید ممنوع الخروج و ممنوع التصویرشده است؟.وبلاخره بعید به نظر نمی رسد که سر رفسنجانی رانیز زیر آب نکرده باشند.

جواب این چراها  و تناقضات ،ریشه در بحران مشروعیت و تناقضات پایه ای ، عدم مقبولیت  نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی و به ادامه بقا و حاکمیت کلیت رژیم ربط پیدا می کند. این تناقضات  این رژیم را با هر حرکتی ولو خودی به تناقض می اندازد .  کار به جایی رسیده که خودی های خودی ، کسانی که جمهوری اسلامی را ساختند  و بر شانه های انان بقایش تضمین شد در امان نیستند. بحران هویتی، سیاسی و روبنایی  در جمهوری اسلامی  این رژیم را میخکوب کرده و هر تلاشی  برای انتگره شدن در بازار سرمایه داری جهانی  با همین موانع و تناقضات روبرو می شود . بر متن همین بحران است که علارغم وعده ها و پرو پاگاند دولت روحانی در خصوص توافق برجام و بهبود موقعیت اقتصادی جامعه راه به جایی نبرد و بحران اقتصادی  و بیکاری همواره پا بر جاست و به یکی از معضلات لاینحل هر دو جناح تبدیل شده و اقتصاد مقاومتی نیزتاثیری بر کاهش بحران اقتصادی وبیکاری نداشته و بی تاثیری آن بر اقتصاد ایران محرض و آشکار است .  جمهوری اسلامی بر دریایی از خشم و نفرت عمومی نشسته است و با تحمیل فقر ومحرومیت بر میلیونها مردم کارگر و زحمتکش جامعه از یک طرف واختناق و سرکوب و اعدام از طرف دیگر بقای خود را تضمین می کند .جمهوری اسلامی به امید اینکه این انتخابات را با دست انداز کمتربه پایان برساند و مطابق معمول کلیت نظام را از این بزدگاه عبور دهند  و چهار سال دیگربه عمر ننگین خود ادامه دهد، تمام امکانات موجود از مسجد و اخوند و سپاه و بسیج و تهدید و ارعاب را به کار می گیرد. رژیم اسلامی بیشتر از سه دهه است که این عمارت دزدی و فساد را با هزینه مردم سر پا نکه داشته اند .جمهوری اسلامی با  و بدون انتخابات وصله ناجور و نامربوط به جامعه ایران است . جمهوری اسلامی لاشه و کابوس مرگ را با خود حمل می کند. این تناقضات با پایان عمر جمهوری اسلامی قابل حل هستند . جواب ما و اکثریت مردم کارگر و زحمتکش و آزادیخواه جامعه ایران نه به انتخابات  و نه به جمهوری اسلامی است .