سعید یگانه – نا کامی آشکار جمهوری اسلامی تحمیل شئونات اسلامی حجاب اجباری و

نا کامی آشکار جمهوری اسلامی تحمیل شئونات اسلامی حجاب اجباری و

عکس العمل دستگاههای پلیسی و امنیتی جمهوری اسلامی به نیابت از رهبر،دولت و مجلس اسلامی برای کنترل رفتارهای اجتماعی مردم خشم دولت و مراکز مختلف قدرت در این رژیم نسبت به حجاب و بی اعتنایی مردم بخصوص زنان در خصوص عدم رعایت  قوانین و موازین اسلامی  را به  نمایش گذاشته است . اقدام اخیر پلیس تهران ، استخدام واجیر کردن بیش ازهفت هزار مامور  “نامحسوس امنیت اخلاقی” با هزینه مردم برای کنترل رفتار اجتماعی و طرز پوشش مردم در اماکن عمومی این بار بطورمخفیانه نشانه عمق ناتوانی و شکست کلیت رژیم در پیشبرد و تحمیل این سیاستها به جامعه می باشد. جمهوری اسلامی  بعد ازسه دهه تلاش  برای تحمیل فرهنگ  ارتجاعی و اسلامی به جامعه این باربه شکل سازمانیافته وبا این اقدام مسخره ناتوانی و زبونی خود و دستگا ههای سرکوبگرش را بیش ازبیش به نمایش گذاشته است.سالهای طولانی رژیم جمهوری اسلامی با سازمان دادن گشتهای ارشاد و راه اندازی گله های حزب الله و  انصار الله و تصویب قوانین ارتجاعی نهی از منکر در مجلس ارتجاعیشان ، خشونت و دستگیری و بیحرمتی نسبت به زنان در ملاعام ،سرکوب آزادی های سیاسی، نتوانسته تمایلات مدرن و انسانی ،مقاومت و مبارزه مردم بخصوص زنان علیه حجاب و پوشش اجباری وتحمیل فرهنگ اسلامی راکنترل وسرکوب کند.اقدام اخیر پلیس تهران و بکار گیری بیش از هفت هزار پلیس مخفی تحت عناوین مسخره “مزاحمت برای نوامیس،آلودگی صوتی و کشف حجاب” و ترهات شناخته شده  از این دست شکست آشکار جمهوری اسلامی درعرصه سیاستهای فرهنگی،حجاب اجباری ، جداسازی جنسیتی و سایر اهداف رژیم دراین زمینه می باشد. بی خاصیتی و بی تاثیری این نوع سیاستها در جمهوری اسلامی بر جامعه به مسئله اختلاف بین دولت و رهبر و مراکزقدرت پلیسی و انتظامی ودر شرایط کنونی نزدیکی جمهوری اسلامی با غرب، به پاشنه  آشیل کلیت رژیم تبدیل شده است. اینجا باردیگر  پرده ای مهم از نمایش اینکه جمهوری اسلامی و بخصوص اسلامیت آن وصله ناجور و تحمیلی به جامعه ایران است هر چه بیشتر محرز و آشکار می گردد.

واکنش روحانی نسبت به اقدام پلیس اما نخ نما و عمق بی خاصیتی و بی تاثیری این سیاستها از زبان رئیس جمهور واز طرف دیگر زبونی وناتوانی دولت در تسلط  و کنترل بر ارگانهای پلیسی و مراکز مختلف قدرت در جمهوری اسلامی در این مواضع آشکارا دیده می شود.

روحانی در پایان سفر به شهر سمنان در پاسخ به این سئوال در مورد راه اندازی” گشت اخلاقی نا محسوس” فرموده اند که برخی طرح ها رادولت در کشور اجرا می کند و برخی هم مربوط به دستگا ههای دیگر مانند قوه قضاییه و دیگر نیرو هاست.در ادامه گفته است که پلیس به عنوان بخشی از نیروهای مسلح تحت فرماندهی رهبر جمهور اسلامی است اما عملکرد آن زیر نظر وزیر کشور قرار دارد و وزیر کشور جانشین فرمانده کل قوا در پلیس است.دولت به وعده های خود در این زمینه پایبند است و هر جا لازم بوده برای ایجاد احساس امنیت در مردم از توان خودش استفاده کرده است. وی گفته که اولین وظیفه ما در قبال مردم “احترام به شخصیت و جایگاه و کرامت مردم است “.

روحانی مسئولیت و عواقب  این سیاستهای ارتجاعی وغیر انسانی را به پای رهبر ونیروهای پلیس می نویسد که دولت بر آن کنترل ندارد. دارد می گوید که دولت قدرت اجرایی ندارد و رهبر همه کاره است.روحانی یک شارلاتان سیاسی است او با نفس و اجرای این سیاستها ذره ای مخالفت نداشته و ندارد. فقط با نحوه اجرای آن و خود سری دستگاههای پلیس مشکل دارد.او در اجرای این سیاستها مشکلی ندارد، مشکل او این است که در چهارچوب قانون عمل نمی شود همچنانکه در دولت ایشان قوانین “امر به معروف و نهی از منکر”در مجلس اسلامی به تصویب رسید . احالا که در مقابل غرب سر تعظیم فرود آورده اند و به انها نزدیک می شوند برای دولتش کسر شان و شرمندگی در افکار عمومی ببار می آورد . چون قرار است با توافق برجام برای خوش خدمتی به غرب ونزدیکی بیشتر و قبول جمهوری اسلامی در سیاست جهانی کمی هم شده از خشونت ظاهری و خود سری ارگانهای دولتی و پلیس و حزب الله کاسته شود.اما واقعیت این دوره بعد از توافق برجام این است که به هر درجه نزدیکی جمهوری اسلامی با غرب ،  فضای سرکوب و اختناق و دستگیری فعالین درداخل گسترش یافته است.

صحبت “ازاحترام به شخصیت و جایگاه و کرامت مردم” بخصوص زنان در اسلام و جمهوری اسلامی زیاده از حد مسخره است. نه اینکه وجود خارجی ندارد بلکه بیشتر مایه دست انداختن جمهوری اسلامی ودولت ایشان است. این را دیگرنه مردم ایران و نه افکار عمومی از جمهوری اسلامی قبول نمیکند و روحانی نمی تواند بیش از سه دهه سرکوب آزادی و زیر پا گذاشتن حرمت و  و کرامت و شخصیت بخصوص زنان را ماستمالی کند و مردم را رنگ کند.پرونده جمهوری اسلامی در رابطه با اختناق فرهنگی ، تحمیل قوانین ارتجاعی، پوشش و حجاب اجباری به زنان سیاهتر از آن است که روحانی بتواند با این شارلاتانی آن را اندکی کاهش دهد.نسل زنان در جمهوری اسلامی حداقل در این زمینه ازکلیت جمهوری اسلامی با رهبر و دولت اصلاحات و دولت اعتدال ایشان دل خون دارند و این ستمها قابل گذشت وبخشش نیستند.

حجاب و پوشش اجباری و زیر دست نگاه داشتن زنان  بعنوان یکی از پایه های اصلی حاکمیت و موجودیت اسلام و جمهوری اسلامی  قابل گذشت نیست .جمهوری اسلامی در نزدیکی با غرب از سر اجبار شیطان بزرگ را یواشکی زیر فرش کرد اما این یکی  خط قرمزرژیم ،حیثیتی و به بود و نبود رژیم مربوط است.  کلیت جمهوری اسلامی  بدون آن دیگر جمهوری اسلامی نیست و وجود خارجی نخواهد داشت.در این زمینه جمهوری اسلامی حتی نمی تواند به جمهوری ترکیه کنونی که آن هم مورد نفرت افکار عمومی است تبدیل شود . خاصیتی اگر صحبت روحانی و اختلاف جناحها برای جمهوری  اسلامی داشته و دارد کاهش اندکی نفرت مردم از کلیت رژیم و سوپاپ اطمینانی است که برای گذراز تگناهای حال یا آینده.

اهمیت این رویداد و توجه  به آن نه در نفس اقدام پلیس چیزی که در جمهوری اسلامی مرسوم بوده است، آن چنانکه می خواهند قدرت خود را به رخ جامعه بکشانند. این سرکوبگریها و خشونت و بی حرمتی به مردم به اندازه عمر جمهوری اسلامی چه قانونی و چه خود سرانه از طرف حزب الله و انصارالله و دستگاههای پلیس و امنیتی رژیم وجود داشته است . اهمیت اقدام جدید پلیس در تهران در این است واین خاصیت را دارد که بار دیگر یک سری مسائل پایه ای را یادآورشد که جمهوری اسلامی کماکان با هر ترفندی که دولت روحانی بکار بگیرد به حکم این اقدامات و این سیاستها  کماکان وصله ناجوری به جامعه است. جامعه ایران اسلامی نیست و لااقل اکثریت مردم بخصوص بخش جوان جامعه خواهان زندگی آزاد و مدرن و بدور از قوانین و رفتارهای دست و پاگیر ارتجاعی و اسلامی هستند .دولت  جمهوری اسلامی با همه جناح ها بدون تحمیل این قوانین نمی تواند سر پا بماندو بلاخره بعد از سه دهه جمهوری اسلامی نتوانسته با تمام سرکوبگری هایش  درتحمیل این سیاستها  جامعه را درمقابل خود به تسلیم وادارد.جامعه ایران تشنه تغیر،آزادی و رفاهند اینها پاشنه آشیل رژیم ودیر یا زود پرده زورو ستم  توسط کارگران ، زنان و جوانان و مردم خواهان آزادی شکسته خواهد شد .

اوریل 2016

سعید یگانه