سعید یگانه-بلوک بندی های منطقه و موضع ناسیونالیسم کرد

بلوک بندی های منطقه و موضع ناسیونالیسم کرد

سعید یگانه

روز ۲۵ آپریل هواپیماهای دولت فاشیست ترکیه با هدف ضربه زدن به پ ک ک و نیروهای سوریه دمکراتیک اطراف شهر شنگال در کردستان عراق و نقاطی در نزدیکی شهر دیرک در کردستان سوریه را بمباران کرد که در نتیجه آن بیست نفر از نیروهای مسلح سوریه دمکراتیک جان باختند و ۵ نفر از افراد مسلح اقلیم کردستان در جریان این حمله تجاوزگرانه جان خود را از دست دادند. این یورش جنایتکارانه به درست از طرف احزاب و انسانهای آزادیخواه و کمونیست محکوم شد و این حمله تجاوزگرانه را در راستای سیاست دولت فاشیست ترکیه علیه پیشروی ها و دستاوردهای نیروهای سوریه دمکراتیک علیه داعش و در ادامه سیاست سرکوبگران دولت ترکیه علیه بخشی از مردم کرد زبان این کشور ارزیابی کرد.

 دولت اقلیم کردستان و در راس آن حزب پارتی به دلیل رابطه و نزدیکی با دولت ترکیه از حضور پ ک ک در شنگال ناخوشایند است و در ماههای گذشته چندین مورد درگیری نظامی میان طرفین به وقوع پیوست که تلفاتی بر جای گذاشت. به این دلیل در مقابل حمله تجاوزکارانه دولت ترکیه به شنگال سکوت کرد. لازم است اشاره شود که حمله هواپیماهای ترکیه به اطراف شنگال بعد از ملاقات مسعود بارزانی با اردوغان در ترکیه انجام شد و بعید به نظر نمی رسد که برسر این حمله با دولت ترکیه توافقی انجام شده باشد. در این میان احزاب و جریانات ناسیونالیست کرد ایرانی بنا به منفعت روز در مقابل این حمله تجاوزگرانه سکوت معناداری اختیار کردند. بعد از عکس العمل پ ک ک در برابر این حمله مواضع راستین خود را بنمایش گذاشتند، بجای محکوم کردن جنایت دولت ترکیه در شنگال حمله را متوجه پ ک ک و به دفاع از حزب پارتی “بارزانی ” و بخوان دولت ترکیه پرداختند.

به دنبال بمباران شنگال اخیرا رضا آلتون از رهبری پ ک ک اعلام کرده که حق خود می دانند هر کجا که امکان داشته باشند به نیروهای نظامی ترکیه حمله خواهند کرد. حزب دمکرات کردستان ایران و کومله زحمتکشان “جریان مهتدی” در مصاحبه با باس نیوز سایت پارتی به سخنان رضا آلتون واکنش نشان داده اند.

“محمد نضیف قادری عضو دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران در واکنش به سخنان رضا آلتون از حزب پارتی حمایت کرده و مخالفت خود و حزبش را با هر گونه حمله ای علیه ارتش ترکیه در خاک کردستان عراق اعلام کرده اند. اضافه بر آن با زبان تهدید آمیزی گفته کسانی که علیه اقلیم کردستان سخن می گویند در برابر سخنان و رفتارشان مسئول خواهند بود و هر حرکتی که منجر به تنش در اقلیم کردستان شود از نظر آنان غیر قابل قبول است. انور محمدی سخنگوی جریان مهتدی نیز در مصاحبه با همین رسانه موضع مشابهی اتخاذ کرده و هر نوع سخن و تهدیدی که باعث ناامنی اقلیم کردستان و ایجاد دشمنی میان احزاب را به مثابه تهدیدی برای کردستان بزرگ قلمداد کرده و درعین حال تمامی احزاب و جریانات بخش های مختلف کردستان را به حمایت از اقلیم فراخوانده و ایشان نیز با همان زبان تهدید آمیز گفته که هر حزبی که از خاک کردستان عراق به کشورهای دیگر حمله کند برای اقلیم کردستان مسئله ساز است به این دلیل خواسته که احزاب بخش های دیگر کردستان در حفاظت از آسایش و امنیت اقلیم سهیم باشند.”

واکنش این دو جریان به این رویداد نخ نما، ریاکارانه و از نظر افکار عمومی شناخته شده است. اگر مسئله این است که هرگونه حمله ای از خاک کردستان عراق غیر مجاز و منجر به تنش و مخاطره آمیز برای اقلیم کردستان است و رهبری حزب دمکرات و جریان مهتدی آنقدر خود را در مقابل رویدادهای منطقه “مسئول و دلسوز مردم کرد” می دانند، باید برای افکار عمومی توضیح دهند که چرا سال گذشته نیروهای مسلح حزب دمکرات بعد از سالها  “انزوا و بی عملی” از خاک کردستان عراق به داخل ایران و درگیر با نیروهای جمهوری اسلامی شدند، مجاز است و همچنانکه شاهد بودیم باعث ایجاد تنش میان جمهوری اسلامی و اقلیم کردستان شد و تا جایی پیش رفت که رسما هر نوع حرکتی از داخل اقلیم علیه جمهوری اسلامی را از احزاب و جریانات اپوزیسیون ایرانی منع کردند و حتی شایع شد که مستمری ماهانه آنان از جانب اقلیم قطع شده است، مسئله ساز نبود و مورد اعتراض کسی جز جمهوری اسلامی و اقلیم کردستان قرار نگرفت، اما اقدام تلافی جویانه پ ک ک علیه دولت ترکیه مسئله است و مورد اعتراض این دو حزب و جریان قرا می گیرد! چرا؟ چون تحرک نظامی افراد مسلح حزب دمکرات در داخل ایران به “توصیه عربستان سعودی و رضایت حزب پارتی و چراغ سبز آمریکا صورت گرفت”. این سیاست یک بام و دو هوا و چاپلوسی در بارگاه حزب پارتی و نان قرض دادن به دولت ترکیه بی دلیل نیست و این موضع نخ نما و شاخص این جریانات است. حقیقت این است و آنچنانکه ثابت شده احزاب و جریانات ناسیونالیست و قومپرست در هر بزنگاهی تا آنجایی منفعت روز ایجاب کند از هر پرنسیبی چشم پوشی می کنند و حتی “پرنسیب داعیه دفاع از حق ملت کرد و کردستان بزرگ” مورد ادعای این جریانات مورد معامله و ریاکاری قرار می گیرد. دیدیم که سال گذشته با حمله دولت فاشیست ترکیه به مناطق کردنشین، دستگیری و اعدام و نابود کردن زندگی مردم توسط نیروهای امنیتی و نظامی این کشور، دولت اقلیم و همین حزب و جریان سکوت اختیار کردند و از این همه جنایت چشم پوشیدند. معلوم شد که دفاع از “مردم کرد و داعیه دفاع از حقوق مردم کرد در برابر منفعت روز آنان رنگ می بازد و بی ارزش می شود”.

مشاهده اوضاع منطقه و رویدادهای چند سال گذشته به ما می گوید که این احزاب و جریانات توسط دول مرتجع منطقه از جمله دولت اقلیم کردستان به بازی گرفته می شوند و به آنها سیاست دیکته میشود. با اوجگیری اختلاف و تنش میان جمهوری اسلامی و عربستان سعودی یارگیری این دو حکومت مرتجع و سرکوبگر در میان احزاب و جریانات اپوزیسیون ایرانی بطور اخص احزاب و جریانات ناسیونالیست و قوم پرست مستقر در اقلیم کردستان آشکار است و حزب دمکرات در مخالفت با جمهوری اسلامی توسط عربستان سعودی به بازی گرفته شد و در بلوک بندی عربستان، ترکیه، اقلیم جریان پارتی مشغول بده بستان هستند. احزاب و جریانات دیگر نیز از تمایل و ظرفیت لازم برای  قرار گرفتن در این بلوک بندی برخوردار می باشند. به این دلیل تحرکات نظامی حزب دمکرات در سال گذشته، موضع این دو جریان در رابطه حمله دولت ترکیه به شنگال را باید در چهارچوب سیاست این بلوک بندی دید و مورد قضاوت قرار داد. دفاع از خود در مقابل سرکوب و تجاوز از جانب هر دولتی حق طبیعی هر حزب و جریانی است و اعتراض اقلیم و این دو حزب و جریان به آن هیچ چیزی غیر از ریاکاری نیست.

اهداف پشت بیانه مشترک علیه انتخابات

نباید شک کرد و توهمی الان نباید داشت که یکی از نتایج نشست مشترک ۶ حزب و جریان اپوزیسیون کرد ایران در رابطه با تحریم انتخابات، اعلام موضع اخیر حزب دمکرات و جریان مهتدی در رابطه با رویداد مورد اشاره این مطلب است. علاوه براین بیانیه مشترک علیه انتخابات ریاست جمهوری در ایران از جانب این ۶ جریان، اگر به کومله حزب کمونیست ایران که یکی از امضا کنندگان این بیانیه است ارفاق کنیم و خوشبین باشیم، هدف از تشکیل این جبهه و قول همکاری های مشترک در آینده را باید در بطن رویدادهای جهانی تر و آمدن ترامپ و چراغ سبز و قول کمک به اپوزیسیون ایرانی در تقابل با جمهوری اسلامی دید. بعد از پیروزی ترامپ عبدالله مهتدی در یک مصاحبه این موضوع را با صراحت عنوان کرد که با “آمدن ترامپ گشایشی ایجاد شده که باید از آن استقبال کرد و برای اینکه قابل قبول و مورد اتکا قرار بگیریم نیاز به یک جبهه مشترک کردی امروز از هر زمانی ضروری تر به نظر می رسد”. بعد از یک وقفه طولانی و کومای اپوزیسیون ایرانی در قبل و بعد از توافق برجام و قطع امید از آمریکا، آمدن ترامپ فرجه ای برای آنان ایجاد کرد که از این موقعیت استفاده کنند و دوباره جان بگیرند.

از اینها انتظاری نیست باید افشا و منزوی شوند. اما باید دید که کومله حزب کمونیست ایران بعد از این  نشست و بیانیه مشترک، در قبال رویدادهای منطقه و از جمله حمله تجاوزگرانه دولت ترکیه و واکنش حزب دمکرات و جریان مهتدی چه موضعی خواهد گرفت؟ آیا همچون گذشته به دیپلماسی سکوت در مقابل رویدادهای تلخ بسنده خواهد کرد؟ آیا با توجه به سیاستهایی که در دو سال گذشته  در پیش گرفته، نشست و نزدیکی با احزاب و جریانات قوم پرست و اسلامی و سکوت طولانی مدت کومله در قبال رویدادهای تلخ در اقلیم کردستان به بهانه دیپلماسی و مقر و اردوگاه داری بیشتر به راست خواهد چرخید؟ آیا هنوز امیدی هست؟

***