سعید مدانلو -جمهوری اسلامی و روشهای ارعاب مردم!

سعید مدانلو                                                                                 بیست و پنجم آگست ٢٠١٤

جمهوری اسلامی و روشهای ارعاب مردم!

یکی از معروفترین احادیث و اقوال اسلامی که در نزد مردم به یک ضرب المثل تبدیل شده این است که در جهنم، مردم از ترس عواقب دهشتناک نیش عقرب جرّاره به مارغاشیه که ظاهراً عقوبتی که از دریافت نیشش حاصل می شود قابل تحمل تر است، پناه میبرند.

نه اینکه فکر کنید این تنها یک حدیث و مفهومی ساختگی مربوط به یک جهنم واهی و افسانه ایست و تنها باید درحد یک افسانۀ بدوی و حتی مضحک تلقی شود. ابداً اینطور نیست.

اسلام سیاسی و بطریق اولی حاکمیت اسلامی در ایران براساس همین حدیث سیاست تعیین میکند. زمینی، قابل مشاهده  و در حال اجراست.

جمهوری اسلامی در کردستان مردمی که خود از بیشترین محرومیتهای مالی و کلیه امور اجتماعی و سیاسی رنج میبرند و دارند  برای کوبانی و شنگال خوراک، دارو و انواع وسایل زیست تهیه میکنند را دستگیر میکند. قابل ستایش است که انسانیت زیبا و امید بخش درمیان مردمی که بیش از سه دهه بیشترین مصیبتها و سخت ترین مجازاتها و نداریها را از جانب حکومت آدمکشان اسلامی با قامت ایستاده تحمل میکنند تا ایندرجه عمیق حضور دارد.  برای همین است که حاکمیت اسلامی درب قفس سلفی ها را باز کرده و راحت به آنها اجازه جولان دادن و وحشتزده کردن مردم در شهرهای کردستان را می دهد. به نظرمیرسد هم اکنون در کردستان کمتر کسی وجود داشته باشد که نتواند این سیاست جهنمی جمهوری اسلامی را به عینه همانطور که میگذرد مشاهده کند.

سلفی و اخوی قدرتمندترش داعش همان عقرب جرّاره اند که قرار است مردم کردستان از ترس  آنها و از فرط بی پناهی ازدست آن به جمهوری اسلامی پناه ببرند. این سیاست حاکمیت اسلامی مختص کردستان نیست. دراشکال مختلف و مشهود در سایر نقاط ایران نیز اجرا می شود. کلّیۀ سرقتهای مسلحانه از طلافروشی ها در شهرهای مختلف ایران کار بخش تعیین شده ای از نیروهای سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است. اعدامهای خیابانی که جای خود دارد، تنها و تنها وظیفه اش بالا نگاهداشتن مداومِ درجۀ ارعاب مردم است. در مورد حمله مسلحانه به مغازه های طلا و جواهر فروشی که مدتی است باب شده  و در شهرهای مختلف نیز به اجرا گذاشته می شود، ″قوای انتظامی″ مخصوصاً با تاخیر زیاد سر میرسند تا پاسداران اسلامی در لباس ″سارقین مسلح″ حسابی مردم دور و برِعملیاتشان را وحشت زده کنند. علاوه بر این بخش عمدۀ حمل و توزیع مواد مخدر و قاچاق کالاهای اساسی تحت کنترلِ مجموعه قوای سرکوب حاکمیت اسلامی قرار دارند. هر نوع رشتۀ ورزشی از جمله کلیۀ سازمانها و کلوپهای ورزشی درآن مملکت از یک بدنه تشکیلاتی بی ثبات و راس لمپنیستی برخوردارند.

هرگونه اتفاق سیاسی و اجتماعی قابل ملاحظه ای که باعث اجتماع مردم درمیادینی شود از نظر جمهوری اسلامی خطرناک و غیر قابل اغماض است.  از نظر حاکمیت اسلامی ترس و دهشت از ″نتایج به هم خوردن اوضاع جمهوری اسلامی″ نباید یک لحظه دل مردم را ترک کند.

″نا امنی جامعه در صورت برقرار نبودن اتوریته پلیسی حاکمیت اسلامی″ سیاستی است که سالهاست تلاش میکنند تا آنرا ملکه ذهن مردم کنند. زمانی نیز مردم را از مجاهدین میترساندند و مجاهدین نیز در قبال آن خود را ″آلترناتیو غیرآخوندی حکومت اسلامی″ محسوب میکردند. این سیاست را به انحاﺀ مختلف در شهرها و استانهای مختلف بکار میبرند. در کردستان از این نظر سلفیها کاملاً برای این سیاست جمهوری اسلامی ابزار خوبی محسوب می شوند.

تمام اجزاﺀ تامین کننده بدنۀ تشکیلات و سیاست ارعاب جامعه بابت ″بروز نا امنی در شرایط عدم حضور نیروهای انتظامی حاکمیت اسلامی″، لمپنیسم موجود در جامعه است. هرچه جامعه بیشتر به فقر و استیصال تسلیم می شود در درجۀ اول دوچیز، لمپنیسم و موهوم گرایی مذهبی از همه نوعش در میان مردم رو به گسترش میگذارد و از اعتراض جمعی مردم به حاکمیت اسلامی پیشی میگیرد و به همان نسبت از پتانسیل تعرض جمعی و منسجم مردم علیه حکومت کاسته می شود.

یکی از مشغولیات بی وقفه جمهوری اسلامی از ابتدا، سازمان دادن هرچه بیشترِ لمپنیسم برای تامین قوا و تداوم بخشیدن به سرکوب مداوم و سیستماتیک مردم بود. از این نقطه نظر آشکار است که حاکمیت اسلامی عمداً به گسترش و تعمیق فقر در جامعه دامن میزند. از مزایای آن برای خود خبر دارد.  لمپنیسم سازمان یافته همۀ ارکان سیاسی و اجراٸی و قوای سرکوب جمهوری اسلامی را قویاً تحت اختیار خود دارد. حتی بخش سازمان نیافتۀ لمپنیسم موجود در جامعه نیز به جمهوری اسلامی بابت ″تنها محل مراجعه و پناهگاه″ برای مقابله با خطرات جانی و مالی و ارعاب افکنیِ آنها در میان جماعات مردم ″مشروعیت حضور″ می بخشد. منتها لمپنیسم تشکیلاتی در شرایط  گیرپاژ کردن حاکمیت سرمایه اسلامی بیشترین استعداد را برای خودسر شدن اجزاﺀ تشکیل دهنده اش از خود نشان می دهد. در حقیقت زمینه برای قطعه قطعه شدن لمپنیسم سازمانیافته درمواقع تشدید و تعمیق هرچه بیشتر بحران سرمایه اسلامی به مراتب آماده تر است. از ویژگیهای قابل ملاحظه یک تشکیلات لمپنیستی بی ثباتی است بویژه در شرایط تعمیق بحران سرمایه اسلامی درجه بی ثباتی آن به مراتب افزایش خواهد یافت.  جمهوری اسلامی سیاستش را از روی ″ضرورت بقاﺀ″ دنبال می کند منتها و درعین حال مجری داشتنِ این سیاست برای پاسخ به آن ضرورت، مجموعۀ قوای سرکوب  آنرا نیز در وضعیت رقابتهای شدید و انتخابهای ناگزیر قرار داده و به خودسر شدن سوق می دهد. خودسرشدن اجزاﺀ یک تشکیلات لمپنیستی درحقیقت انتخاب سیاسی کهنه و یا جدیدی است که در داخل مجموعۀ تشکیلات سرکوب حاکمیت اسلامی از جمله قوۀ قضاٸیه و وزارت اطلاعات آن صورت خواهد پذیرفت.  کسی که گفت ″لمپنیسم بخشی از اسلام سیاسی است″ سنجیده حرف میزد.

مشابه همین اعمال بشدت انزجارآوری که داعش در کوبانی و شنگال و موصل و هرکجای دیگری که تحت اختیارش است مرتکب می شود را زمان زیادی از آن نمیگذرد که جمهوری اسلامی در کردستان مرتکب شد و کماکان ادامه میدهد. رفتار قوای سرکوب حاکمیت اسلامی با کولبرها کمتر از اعمال شنیع داعش درعراق نیست.  جمهوری اسلامی از نظر مردم ایران و بویژه مردم کردستان که درابعاد به مراتب گسترده تری خسارت حضور منحوسش را پرداخته اند و میپردازند، هیچگونه تفاوت ماهوی با جماعت سلفی و داعش ندارد.

تا  آنجایی که به مردم کردستان مربوط می شود از بابت سلفی و داعش و امثالهم دستگیرشان می شود که جنس ″سنی″ اسلام هم دست کمی از نوع ″شیعه″ مسلکی آن ندارد. جمهوری اسلامی میتواند تا  آندرجه به سلفیها  فرصت بدهد که به ارعاب مسلحانه و تروریستی جماعت مردم مبادرت کنند. انفجار بمب در میادین سنندج و شهرهای دیگر کردستان از جانب این دستجات سلفی موضوع بی سابقه ای نیست. راهی را که حاکمیت اسلامی در قبال مردم کردستان در پیش گرفته است در صورت تداوم و تزاید  یک بار دیگر آن مردم را به دفاع مسلحانه از خود وامیدارد.

زنده باد کمونیسم کارگری منصور حکمت

در انتظار یک کنگره موفق برای حزب کمونیست کارگری ایران

بیست و پنجم آگست ٢٠١٤