سحر فروزان – پای صحبت های یک پرستار بعد از طرح تحول نظام سلامت!

پای صحبت های یک پرستار
 بعد از طرح تحول نظام سلامت!
سحر فروزان
پرستاری  هستم با 20 سال سابقه کاری که تجربیات تلخ و شیرین بسیار زیادی  در حین کار داشته و با مسائل و مشکلات بسیار زیادی  در سیستم بهداشت و درمان مواجه  بود   و اکنون از مشکلات این سیستم  و سختی ها ، فشار کاری بالا ، بی خوابیها، دستمزد  ناچیز ، استرس کاری بالا  ، مشکلات جسمی و روحی و عاطفی با شما سخن میگویم.
از زمانی که شروع به کار کرده ام  من و پرستاران امثال من با نشیب و فرازهای بیشماری دست به گریبان بوده ایم. زیراهر چند سال یکبار یک دستورالعمل یا بسته خدمتی بدون  انجام کار  کارشناسانه در عرض یک شب پشت دربهای بسته توسط عده ای از افراد  ناشایست به تصویب رسیده و روز بعد به صورت ضرب العجل  توسط وزرای رژیم منفور جمهوری اسلامی به دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور ابلاغ شده و سریعاّ به اجرا در می آمد  که شامل اجرای “منشور حقوق  بیمار بدون در نظر گرفتن منشور حقوق پرستار” ،” طرح تکریم ارباب رجوع ، بهداشت خانواده ، حاکمیت بالینی ، اعتبار بخشی و استاندارد سازی بیمارستانها ” بوده و اخیراّ نیز بحث” طرح تحول نظام سلامت” که با 7 بسته خدمتی  به طور ضرب العجل از 15/2/1393 در کلیه بیمارستانهای دولتی بدون آنکه زیر ساخت مناسبی برای آن ایجاد شده باشد  به کلیه بیمارستانهای دولتی ابلاغ شده و در هر استانی تعدادی از بیمارستانها به عنوان بیمارستان قطب مسئول اجرای این بسته های خدمتی بوده اند که بیمارستانی را که در آن خدمت میکنم نیز یکی از بیمارستانهایی است که به عنوان بیمارستان قطب دیده شده است و بخاطر مشکلات بسیا زیاد از جمله وجود مدیر و رئیس نا کار آمد کلیه پرسنل کادر درمانی و غیر درمانی دچار چالش گردیده اند. و در این راستا تنها پزشکان متخصص و فوق تخصص از مواهب این طرح برخوردار بوده اند ، در حالیکه در این طرح بیشترین ضرر و زیانها طبق روال همیشه برای پرستاران ، ماما ها و بهیاران و خدمات بخشها و واحدهای پاراکلینکی بوده است.
ازبیمارستان 158 تختخوابی در یکی از شهرهای ابران با بافت بسیار بسیار فرسوده و با قدمتی بیش از 40 سال بدون آنکه هیچگونه بازسازی ئ یا تعمیراتی در آن صورت گیرد صحبت می کنم که بیشتر واحدها و بخشهای آن به صورت نیمه خرابه در آمده است . اتاقهای 3 در 4 که در هر اتاق  حدود 4 تخت بیمارستانی فرسوده  بدون حفاظ  همراه با کمدهای کنار تخت مستعمل ، زنگ زده و فرسوده  که جای هیچگونه مانوری در آن در صورتیکه بیماری دچار مشکل شود وجود ندارد.
بخشی که با داشتن 50 تخت بیمارستانی تنها یک سرویس بهداشتی برای کلیه بیماران زن و مرد آن بخش وجود دارد.
تمامی لوله های آب و فاضلاب بخش فرسوده میباشد ، بطوریکه اگر بیماران بخواهند از تنها حمام بخش استفاده کنند آب آلوده حمام به بخش طبقه زیرین ریخته و به همین خاطر بیماران نمی توانند از حمام استفاده نمایند. در اتاقهای بیماران سرویس روشویی وجود ندارد که بیماران بتوانند حداقل دستهایشان را بشویند.
از اتاق عملی که به دلیل فرسودگی و خارج از رده شدن  دستگاهها وقوع آتش سوزی هر آن محتمل بوده کما اینکه سال قبل آتش سوزی در آن بخش اتفاق افتاده و 2 روز پیش از آن نیز دستگاههای واحد استریلیزاسیون آتش گرفته و سوختند.
از بیمارستانی که با وجود حداقل 120  تا 150 بیمار روزانه  ، تنها یک آمبولانس دارد که آن هم اکثر اوقات خراب میباشد.
 از واحدهای لنژری ( رختشویخانه ) ، تغذیه ، آزمایشگاه ، داروخانه که به بخش خصوصی واگذار شده است که پس از واگذاری به بخش خصوصی نه تنها مشکلی از بیمارستان حل نشده ، بلکه بیشتر به مشکلات بیمارستان افزوده شده است.
یکی از واحدهای خصوصی لنژری است  که سه پرسنل داشته و در  طبقه زیرین ساختمان اصلی بیمارستان قرار دارد که سقف و دیوارهای آن ترک خورده ، کلیه سیمهای برق آن آویزان بوده و فضای آن بسیار تاریک و بدون  تهویه می باشد. این واحد حتی حمام ندارد که پرسنل لنژری بعد از 12 ساعت کار مداوم  حداقل دوش بگیرند و با آلودگی به منزل نروند. ، لباس کار و  پوشش مناسب ندارند فضای مناسب برای نگهداری لباسهای شسته شده ندارند.
واحد لنژری 4 دستگاه شستشوی البسه بیماران و پرسنل د ارد  که از این چهار دستگاه ، سه دستگاه آن به مدت 3 سال است که خرا ب بوده و غیر قابل استفاده میباشد و تنها یک دستگاه کار میکند که کلیه لباسهای عفونی و غیر عفونی بیماران و پرسنل را با آن یک  دستگاه شستشو می شود .
از سه کارگری که در واحد لنژری کار میکنند . دو کارگر آن روزانه موظفند  از ساعت 30/7 صبح تا ساعت 30/7 شب  یکسره کار کنند و  حق استفاده از هیچگونه مرخصی( استحقاقی و یا استعلاجی به دلیل بیماری) را ندارند و ماهانه بایستی 192 ساعت کار کنند و تنها یک ماه از حداقل حقوق آنها بعد از سه ماه تاخیر  به آنها داده میشود وهیچگونه حق اعتراض ندارند ، چون به انها گفته اند که اگر اعتراض کنند بیرونشان خواهند کرد. عیدی و حق عائله مندی ،  پاداش و حق سنوات به آنها تعلق نمیگیرد  و وقتی با مسئول شرکت خصوصی که  م- محمد زاده است صحبت میشود بیان میکند که چون بیمارستان به ایشان بدهکار میباشد تا زمانیکه بیمارستان بدهی خود را نپردازد نمی تواند حقوق این کارگران را بپردازد و این در حالی است که مدیر بیمارستان به نام ,عزیزالله کریمی ورئیس بیمارستان به نام دکتر محمد مقدم براتی متخصص اورولوژی ماهانه حدود چند میلیون تومان  به عنوان اضافه کار و کارانه دریافت میکنند.
واحد بعدی که به بخش خصوصی واگذار شده است ، واحد تغذیه میباشد  که  با فضای بسیار نامناسب در طیقه زیرین ساختمان اصلی بیمارستان  قرار دارد .فضایی بسیار نامرغوب ، مرطوب ، بدون کولر و تهویه مناسب ، با سقف کوتاه و دود زده و سیاه و با قابلمه ها و ظروف نامناسب که اکثر آنها به دلیل استفاده بیش از حد نامرغوب بوده و غیر قابل استفاده میباشد و غذای نامرغوبی که در داخل آن حتی سوسک نیز دیده شده است . انبار مواد غذایی بسیار نامناسب و یخچال و فریزرهای صندوقی اکثراّ مستعمل میباشد . و هیچگونه نظارتی بر  فضای فیزیکی آنجا و کیفیت غذای بیماران و پرسنل وجود نداشته و به همراهان بیماران نیز غذا داده نمیشود.
واحد سوم بخش خصوصی ، داروخانه بیمارستان است که مدیر شرکت خصوصی طرف قرار داد با بیمارستان  فردی به نام کرمی از شرکت کیمیا صنعت است که نامرغوبترین وسایل وتجهیزات مصرفی پزشکی ، اعم از سرنگ و سرسوزن و نخهای بخیه و داروها را با قیمت بسیار بسیار گران به بیمارستان میفروشد و در طی چند سال اخیر پولهای کلانی را از قبال داروخانه بیمارستان از در آمد بیمارستان به جیب زده و میزند  واین در حالیست که تمام در آمدهای مازاد بیمارستان  که بایستی به عنوان اضافه کار و پاداش و کارانه به پرسنل زحمتکش بیمارستان داده شود به داروخانه طرف قرار داد داده میشود.
واحد چهارم که به  بخش خصوصی واگذار شده  ، آزمایشگاه بیمارستان میباشد  که از سال 1384 به آزمایشگاه پارس با مسئولیت خانم دکتر فروغ نژند واگذار شده است  که کلیه دستگاههای مستعمل آزمایشگاه خود را به این واحد آورده و در قبال آزمایشات بیماران که خیلی از اوقات به دلیل نامرغوب و مستعمل بودن دستگاهها  نتایج غلط میباشد ، استفاده نموده و  درآمد هنگفتی از در آمد بیمارستان به جیب مبارک این خانم دکتر میرود.
و اما در قبال همه این مسائلی که مختصرا بیان گردید ، بحث کمبود پرسنل پرستاری و مامایی و خدماتی بیشتر  از پیش مطرح بوده و خصوصا با توجه به این کمبود نیرو ، مسئله ندادن حق وحقوق این انسانهای زحمتکش جامعه  و مسائل و مشکلاتی که در زمان شیفت کاری خود دارند همواره وجود دارد . دو پرسنل پرستاری با 40 بیمار در بخش از ساعت 30/7 شب لغایت 30/8 صبح کار میکنند و حتی فرصت خوردن یک قطره آب را ندارند . استرس و فشار کاری زیاد ، خستگی و بیخوابی های شبانه ، درگیری با همراهان بیماران وشنیدن غرولندهای بعض از افراد و نداشتن وسایل و امکانات پزشکی مجهز و مستهلک بودن اکثر دستگاهها در بخشها  مسائل و مشکلاتی هستند که گریبانگیر همه پرسنل پرستاری و مامایی میباشد و در مقابل این همه مشکلات ، ندادن اضافه کاری ها و کارانه ها به موقع  نیز از دیگر مشکلات کادر درمانی و خدماتی است .  در مقابل همه مشکلاتی که در این بیمارستان بر شمرده شد ، بیمارستان فوق به عنوان بیمارستان قطب  شناخته شده که درآن طرح تحول نظام سلامت که فقط کیسه بزرگی برای پرکردن جیب پزشکان بوده است ،  به اجرا درآمده است.
چالشهایی که در قبال این طرح وجود دارد به شرح زیر است
1- با شروع این طرح که بدون زیر ساخت مناسب بوده  میزان مراجعات بیماران به این قبیل مراکز درمانی افزایش پیدا کرد ه است و این در حالی بوده  که کمبود کادر پرستاری، از جمله مشکلات بیمارستانها برای ارائه خدمات به بیماران بوده است. و با هجوم بیماران به بیمارستانها ، کمبود پرسنل کادردرمانی الخصوص پرستاری  و خدمات  در بیمارستانها به وضوح مشاهده  شد ، برای اینکه جلوی اعتراض پرستاران را بگیرند ( با توجه به اعتراضی که پرستاران بعضی از بیمارستانها منجمله بیمارستان خمینی تهران) و خفه کردن صدای اعتراض پرستاران سریعاّ اعلام کردند که پرستار جذب میکنند و  از پرستاران  فارغ الحصیل که دو سال طرح اجباری خود را گذرانده بودند به صورت پرستاران 89 روزه که فقط اجازه دارند  ماهانه 100 ساعت کار بدون استفاده از حق ارتقاء بهره وری ، اضافه کاری، عیدی ، و پاداش ، عدم استفاده از بیمه ، عدم استفاده از پاس ساعتی و پاس شیر و عدم استفاده از مرخص استعلاجی و استحقاقی  کار کنند ، استفاده کردند  . و گروه دوم  از دانشجویان ترم 6-7 و8 پرستاری به جای پرستار که هنوز تجربه هیچ کار عملی را به طور کامل ندارند استفاده نموده و جان بیماران را به دست این افراد سپرده اند.
مهمترین اشکال این طرح دیده شدن یک گروه خاص در این طرح ( تنها پزشکان متخصص وفوقت خصص ) در تیم سلامت دیده شده اند. در راستای اجرای این طرح  حدود 10 هزار میلیارد تومان از منابع هدفمند كردن یارانه و اموال عمومی به وزارت بهداشت داده شد تا بتواند پزشکان را راضی نمایند که در بیمارستانهای دولتی کار کنند  . و متاسفانه تفكر مطلق پزشك سالاری حاكم بر وزارت بهداشت ،مانند همیشه در جهت راستای تامین منافع گروهی خاص،( پزشکان)  این اعتبار بی سابقه را در قالب 7 بسته تحت عنوان حمایت از ماندگاری پزشکان، حضور پزشكان متخصص مقیم و ارتقای كیفیت خدمات ویزیت در بیمارستانها و تنها با یک سرپوش مردمی ، (تحت عنوان کاهش پرداختی بیماران؛)  بطور مستقیم و غیرمستقیم به جیب گروهی قلیل سرازیرشد  كه شاید آقایان پزشک را مجبور نمایند که بخشی از شرح وظایف تكلیفی وقانونی خود را انجام دهند.
این 7 بسته خدمتی فواید زیادی برای ریاست بیمارستان ما و پزشکان متخصص و فوق تخصص که در بیمارستان  بوده اند داشته که از جمله مقیم بودن پزشکان متخصص 15 روز در ماه که از ساعت 2 بعد از ظهر شروع و تا 8 صبح فردا بوده است وهر شب کشیک پزشک متخصص مقیم ( چه بیمار داشته باشد یا نداشته باشد )  معادل 000/500  الی 000/750  تومان میباشد که اگر در یک روز پنج پزشک متخصص در رشته های مختلف کشیک باشند چه پولی از درآمد بیمارستان که باید خرج بیمارستان گردد به جیب پزشکان بیمارستان برود . پزشکانی که باید تا صبح در خدمت بیماران باشند ولی از ساعت 11 شب به بعد در اتاقی که همه امکانات رفاهی از قبیل تلویزیون LCD ، کولر اسپلیت ، تخت با تشک خوشخواب ، میز غذاخوری و… وجود دارد  در حال استراحت بوده و به سوپروایزرین حکم میکنند که از این ساعت بیدارشان نکنند و اگر سوپروایزرین کشیک به خاطر بیمار بیدارشان نمایند  فردا صبح یه ریاست بیمارستان اعتراض می نمایند. در حالیکه پرستاران کشیک چون با حجم کاری بسیار بالا به دلیل ازدحام بیماران مواجه هستند حتی فرصت خوردن یک لیوان آب یا چای را ندارند ، چه رسد به آنکه بخواهند استراحت نمایند.و مجبورند 2 نفره از 20 الی 30 بیمار و گاهاّ 40 بیمار مراقبت کنند .و حق هیچگونه اعتراضی را نداشته و هیچ چیز مبلغ اضافه ایی نیز به آنها تعلق نمیگیرد . حتی اضافه کاری های کرده آنها را هم  داده نمیشود .
از طرفی پزشکان متخصص زنان وزایمان با توجه به بسته خدمتی ( زایمان رایگان) مشکلاتی را برای ماماهای زحمتکش که تمام استرس زایمان مادر باردار را به عهده دارند  ، بوجود آورده اند .چون در بسته خدمتی فوق 60 الی 70 درصد از حق زایمانی که توسط ماما در همه مراحل زایمانی دخالت داشته است به پزشک متخصص زنان وزایمان که هیچ دخالتی در زایمان نداشته و تنها نظاره گر زایمان بوده است تعلق میگیرد ودر حالیکه به مامای بیچاره که با تمام توان خود از مادر حامله مراقبت و حمایت نموده وزایمان بی خطری را برای مادر مهیا میکند تنها 15 الی 20 درصد تعلق میگیرد .
تهیه کنندگان و متولیان  طرح مذکور به جز خودشان که کمتر از 10 درصد جمعیت نظام سلامت هستند ، بقیه کارکنان نظام سلامت وحتی مردم را نادیده گرفته اند، در هیچ کجای دنیا اختلاف در پرداخت ها در نظام سلامت به 300 برابر نمی رسد
طرح تحول تنها  توانسته کمی از دغدغه مردم  را که  تنها مربوط به تهیه اقلام دارویی و تجهیزات خارج از بیمارستان بوده را کاهش دهد ( آن هم نه در همه موارد )  ولی  نتوانسته کمکی به توده کارکن و زحمتکش جامعه پرستاری و مامایی و خدمات  بکند  و خود  این حدیث مفصل را بخوانید!
به هر حال برای کاهش هزینه های جانی بیماران؛ ، رفع موانع خدمتی پرستاران و  ماماها ،  رفع وکاهش اختلافات چند صد برابری در پرداخت های نظام سلامت، بر قراری عدالت و خنثی کردن تفکرات غلط ،باید  جامعه پرستاری و مامایی کشور  بپا خیزند  و از خواب خرگوشی بیرون آیند تا بتوانند به خواسته های برحق خود دست یابند.