زاگرس ابراهیمی-عواقب تنش ميان عربستان سعودی و ايران

عواقب تنش ميان عربستان سعودی و ايران

زاگرس ابراهیمی

همچنان كه شاهد هستيم بعد از حمله تعدادي از تظاهر كننده ها در مورخه شنبه ١٢ دي ١٣٩٤ به سفارت عربستان در

ايران ، از آن وقت تا كنون ميان اين دو كشور تنش ها و اختلافات ازآن قالب نهان خود خارج شده است  و  تا اين لحظه تنش ها روز از روز بيشتر مي شود. اما با نگاهي گذرا ميتوان متوجه شد كه چرا در این دوره خاص  ايران از طرف عربستان وجامعه بين المللي مورد فشارو تهديد و  قرار گرفته است.

 اين موضوع كاملاً براي همه ما آشكار شده است كه سياست هاي منطقه اي ايران، که خود همواره مورد حمایت بخشی ازخود کشورهای امپریالیستی بوده است، توانسته با دخالت روز افزون در کشورهای منطقه و صدور نیروی مسلح و تروریست و گسترش “شیعه” گری حتی نسبت به دولتهای منطقه اي و غرب دركشور هاي  مانند عراق و سوريه و لبنان و یمن و … بيشتر برای خود جا پای باز کند و جاه طلبانه تر شده است.

به همين خاطر است که اوضآع به جای رسیده است كه كشورهاي مانند عربستان و امريكا و اسرائيل، که خود آنها نیز همین سیاست و نقش را در راستائی اهداف خود دنبال میکردند، خود را بازنده بدانند و از اینرو به تکاپو افتاده اند تا نگذارند جمهوری اسلامی بیش از این موقعیت و منافع آنها را در منطقه به خطر اندازد.

 تا جای که به جمهوری اسلامی هم بر میگردد با تمام قدرت در تلاش است به نفوذ خود در منطقه به افزاید چرا که از این طریق هم جامعه ایران را بهتر سرکوب میکند و هم به مطالبات روز افزون جامعه پاسخ گوه نخواهد بود و میتواند مانند دوران جنگ ضد مردمی ‌دوره ایران و عراق بهانه شرایط جنگی  است و دشمن حمله کرده و غیر را در بوق و کرنا کند تا بتواند به عمر خود به افزاید و مردم را راحتر سرکوب نماید.

دردوره بارك اوباما امریکا كه قصد داشت توازني ميان قدرت شيعه وسني در منطقه ايجاد كند و در توافق “برجام” که به نظر میرسید هر دو دولت امریکا و ایران تعهدی به هم داده بودند که منافع همدیگر را به خطر نه اندازند، اما ايران اين فرصت را به غنيمت شمرد و توازن قدرت  در منطقه را از جمله در عراق و سوریه به نفع خود تغيير داد.

در هر صورت نتیجه جدال و کشمکش که دو دولت عربستان و ایران دنبال میکنند مطمئناً عواقب خوبي براي  مردم بی دفاع عربستان سعودي و  ايران و منطقه نخواهد داشت. وقتی فرماندهان بلند پایه جمهوری اسلامی از الگو سازی “بسیج” در منطقه سخن به میان می آورند و از آنسو عربستان نیز سرگرم حمایت از برخی اپوزسیون مذهبی و ملی در ایران است، و با جنگ نیابتی که آنها در سوریه و لیبی و عراق باهم دارند، در صورت گسترش دامنه این جنگ غیر مستقیم به جنگ رودرروی طرفین میتوانند بسیار خطر ناک باشد برای مردم بی دفاع منطقه.

 وقوع جنگ بین ایران و عربستان در این دوره را نمیتوان با جنگ دوره عراق و ایران مقایسه کرد که اساسا از راه زمینی شکست و پیروزی بر یکدیگر را رقم می زدند. امروز ابعاد آتش ویرانگر هوائی و دریائی و وجود صلاحهای کشتار جمعی و در دوره پر آشوب منطقه میتواند  جنگ ميان دو قدرت اسلامي يكي شيعه و ديگري سني را  به اتشی تبدیل کند که کل خاورميانه را در آتش خود فرو ببرد.  و برنده اي نیز نخواهد داشت ؟!

بي شك همه ماميدانيم كه اگر جنگي صورت بگيرد دولتهای عربستان و ايران راه به جايي نخواهند برد و بزرگ ترين و خونين ترين جنگ سه دهه گذشته خواهدبود و جنایت عظیمی میتواند علیه شهروندان بی دفاع طرفین و منطقه به وسیله هر دو دولت اسلامی رخ بدهد.

در هر صورت مقابله با این مخاطرات و تلاش برای پیشگیری از جنگ و دورنمای هولناک که آن دولتهای ضد مردمی در منطقه تدارک دیده و میبینند وظیفه همه شهروندان و نیروهای مترقی است،  چرا که بازنده هر نوع جنگی خود شهروندان و نیروهای مترقی خواهند بود. تنها خود این دولتهای ضد مردمی هستند که چه با شکست و چه با پیروزی در مقابل هم  خود را در مقابل شهروندان کشور تحت سلطه خود پیروز و قلدرتر و هار تر خواهند یافت.

منبع: شمار ٢٦ نشریه سوسیالیسم امروز

دوم  دسامبر ٢٠١٧

١١ آذر١٣٩٦