رضا پایدارمنصور حکمت: “حزب مقدس است”

منصور حکمت: “حزب مقدس است”

رضا پایدار
منصور حکمت در یکی از سخنرانیهایش در سال ۲۰۰۰ برای اعضای حزب این گفته را برای بیان اهمیت و ضرورت جایگاه حزب بکار برد: “حزب مقدس است”.
برای کمونیستها “حزب مقدس است” همانطور که چشمه (آب) و بیمارستان برای بقای روستایی مقدس است. و ادامه میدهد: “حزب درست میگوید مگر اینکه خلافش ثابت شود.” حزب درست میگوید، همانطور که میگوئیم دکتر درست میگوید. حزب درست میگوید همانطور که میگوئیم معلم درست میگوید. و تاکید میکند که حزب درست میگوید از همه اینها بالاتر است. اینها گوشه ای از سخنرانی منصور حکمت برای بیان اهمیت و جایگاه حزب و در دفاع از حزب و حزبیت در سال ۲۰۰۰ است.
منصور حکمت در همان ابتدای شروع فعالیت سیاسی اش در سال ٥٦ ـ ٥٧ به شکل جدی و همه جانبه تلاش کرد تشکیلات درست کند و وقتی هسته “سهند” را تشکیل داد آنرا “سهند” هسته هوادار اتحاد مبارزه در راه آرمان طبقه کارگر نام گذاشت و گفت چون آرمانی ها تنها جریانی بودند که داشتن برنامه را برای کمونیستها ضروری میدانستند ما هوادار آنها شدیم. و بعد در اولین ملاقات با آرمانی ها از آنها می پرسد که: “میتوانید به ما کمک کنید که تشکیلات درست کنیم”؟ جواب دادند كه اگر اینکاره بودیم اول برای خودمان تشکیلات درست میکردیم. و بعد خودش در ادامه حزب درست کرد و بعد فدراسیون پناهندگان و دهها کمپین … و حزب کمونیست کارگری عراق و همه اینها را درست کرد که راه گرفتن قدرت سیاسی را هموار كند. تمام این مقدمه از منصور حکمت را میتوان در یک جمله خلاصه کرد، “حزب برای کمونیستها ضروری است درست همانطور که آب برای بقای انسان ضروری است.”
اخیرا حمید تقوایی، لیدر حزب کمونیست کارگری بحثی در باره اتحاد نیروهای کمونیسم کارگری ارائه داد که بازتاب متفاوتی در میان این نیروها داشت. در مجموع این بحث موجی از شادی، امید، صمیمیت و سمپاتی ازطرف پیکره این جریانات (جدا از رهبری آنها) ایجاد کرده است. رفقای همرزم دیروزی ما حالا بیشتر در تظاهراتها و آکسیونها و جشنها و شادیهای ما شرکت میکنند و به شکل جدی تر و با صمیمیت بیشتری مباحث و دیدگاههای حزب را دنبال میکنند. و خصوصا بحث اتحاد نیروهای کمونیسم كارگری انعکاس بسیارخوبی در میان ایرانیهای آزادیخواه و سرنگونی طلب داشته و رابطه طیف و سیع آزادیخواهانی را که برای سرنگونی جمهوری اسلامی روز شماری میکنند با حزب گرمتر و صمیمی تر کرده است.
این بحث اما بازتاب متفاوتی در میان جمعی دیگر از رفقای سابق حزب با خود داشت. انتظار میرفت که بدنبال این بحث و بعد از به بن بست رسیدن کامل تزهای راست و ارتجاعی کورش مدرسی، حالا دیگر رفقای دیروز ما کسانی که عمری همرزم و همراه منصور حکمت حزب را در تند پیچهای متعددی همراهی کرده بودند، و همچنان جای خالی آنها در حزب خودشان خالیست استقبال بیشتری از این بحث بکنند و به جمع رفقای قدیمشان بازگردند و فرمان و سکان هدایت کمپینهای حزبی را به عهده بگیرند. انتظار میرفت رفقایی که سالها یار نزدیک منصور حکمت بوده و همچنان به منصور حکمت افتخار میکنند و خود را مدافع دیدگاهها و نظرات او میدانند از این بحث استقبال كنند. اما متاسفانه اینطور نشد. و برای تعدادی از این رفقا بهانه گیری‌های سطحی، در همان قامت کوچک گذشته ظاهر شدن جای خود را به تعمق و بحث سیاسی جدی و اتحاد عمل داد و معلوم شد که محفلسیم و گوشه گیری و در سلولهای انفرادی نشستن برای مدت طولانی مخصوصا در شرایط حاد دنیای امروز چنان عوارض و رسوباتی در آنها گذاشته که انتظار تحرک و بمیدان آمدن دوباره از آنها خوش بینی محض است. معلوم شد که این رفقا عادت کرده اند در عالم فردیت و محفلیسم و از پشت در سلولهای انفرادیشان هر از چند گاهی نوشته‌ای روی یكی دو سایت اینترنتی بفرستند كه از یادها فراموش نشوند و منتظر بمانند که مثلا سوراخی از حزب بگیرند و آنرا اگراندیسمان کنند و به دیگران یادآوری کنند که ببینید حزبی ها را که همه اش ادعا و اشتباه میکنند و … و اینگونه پاسفیسم و فردگرایی خود را توجیه کرده و تلاش و فعالیت حزب را بایکوت و خود را طلب کار و حق بجانب نشان دهند.
منصور حکمت همانطور که در مقدمه بحث گفتم یعنی تشکل، منصور حکمت یعنی دخالتگری، منصور حکمت یعنی ماتریالیسم پراتیک، منصور حکمت یعنی حزب کمونیست کارگری، منصور حکمت یعنی لنین، منصور حکمت یعنی قدرت سیاسی. و تاریخ زندگی پر افتخار منصور حکمت بر همگان روشن است. او درهیچ مقطعی از زندگی سیاسی اش بدون تشکیلات و حاشیه نشین نبود. هیچگاه در زندگی سیاسی اش فردیت و دوری جستن از تشکیلات را تقدیس نکرد و برعکس در همان ابتدای ورودش به ایران در سال ۵۶ همراه رفیق دیرینش حمید تقوایی هسته “سهند” را درست کرد و بعد …
اجازه بدهید که مثالی از برخورد منصورحکمت را به رفقایی که در سال ۹۹ از ما جدا شدند بیاورم. سال ۹۹ حدودا ۹۰ نفر از اعضا و كادرهای حزب از حزب استعفا دادند. در آن زمان منصور حکمت دو سه ماه با آنها بحث و نقد و جدل کرد و بعد “در پایان یک دوره” را یادآوری کرد و راهش را ادامه داد. همان موقع کسانی بودند که مخالفت کردند و خواهان ادامه نقد و بررسی و کش دادن آن دوره بودند و حتی بعضا در اعتراض به منصور حکمت که میخواست به کار روتین حزب ادامه دهد از حزب استعفا دادند. درست مثل کاری که شما امروز میکنید و انتظاری که از حزب دارید که بعد از این همه بحث و جدل و انرژی گذاشتن و با وجود شرایط بسیار حساس‌ تر ایندوره ایران و جهان، الویتها را کنار بگذارد، نقدهای دوره جدایی را از سر گیرد و نقد کند و نقد کند و نقد کند.
اما رفقا شما که رفتید و همچنان خودتان را وارث و صاحب تمام و کمال منصور حکمت میدانید، لطفا کارنامه ای از فعالیت سیاسی خودتانرا به جامعه ارائه دهید. نشان دهید که در طی این پروسه چکار کرده اید که همچنان مدعی و حق به جانب خودتان و محفلها و سلولهای انفرادی تانرا صاحب تمام و کمال منصور حکمت میدانید. کی و کجا منصور حکمت به تقدیس محفل و محفل گرایی پرداخته. مخصوصا در شرایط امروز ایران و دنیای معاصر. زمانی که در سراسر جهان سپاه اسپارتاکوس به میدان آمده، زمانی که بیش از بیش دنیا و مخصوصا جامعه ایران به میدان جنگی واقعی تبدیل شده و بشریت مترقی بیش از پیش نیازمند حزب کمونیستی و رهبری کننده است، زمانیکه رهبران کارگران ایران در نبرد روزمره شان با ارتش جهل و سرمایه یكی بعد از دیگری تلفات میدهند و در سیاهچالها لت و پار میشوند اما همچنان محکم و استوار در میدان نبرد ایستاده و نانشان را از حلقوم جمهوری جنایتکار اسلامی بیرون میکشند و سنگر به سنگر جنایتکاران جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی میکنند، زمانی که هر جوان ایرانی وبلاگ نویسی جسور و افشاگرو زنان ایران علیرغم تجاوز، سنگسار و … همچنان بطور روزمره و به اشکال گوناگون در میدان جنگ حاضرو آماده و روزمره در حال نبردند و …
بله دوستان دنیای امروز بیش از هر چیز برای کسانی که نسیمی از اندیشه مارکس و منصورحکمت به آنها وزیده باشد، دنیای حزبیت، دنیای تشکل و ساختن تشکیلاتی قوی برای نبرد با سرمایه داری است. اگر شماها همه کسانی که منصور حکمت را تقدیس میکنید حداقل تشکیلاتی درست میکردید، بهر اسمی و گوشه ای از یکی از کمپینهای دفاع از حقوق کودکان، زنان، پناهندگان و … را در عمل پیش می‌برد‌ید، قطعا در نزد جامعه بارها بیشتر مورد احترام قرارمیگرفتید. ما که همچنان به کار خودمان بی وقفه ادامه داده و می دهیم. این شما هستید که باید تصمیمتان را بگیرید. شاد باشید.
۸ ژانویه ۲۰۱۳