رضا مقدم – پیامدهای انتخاب روحانی

پیامدهای انتخاب روحانی

رضا مقدم
18 ژوئن 2013
رئیس جمهور شدن روحانی، رژیم اسلامی را از مخمصه رها نخواهد کرد. از درون حاکمیت دو راه حل برای نجات رژیم اسلامی از لبه پرتگاه وجود داشت. ایستادگی در مقابل غرب و آمریکا برای نپذیرفتن یک نقش دست چندم در منطقه که تحت لوای سیاستهای اتمی جریان دارد و تکیه یکسویه بر سرکوب و اختناق در داخل، که امتحان خود را پس داد و یک شکست و سرشکستگی بزرگ برای خامنه ای و سپاه در میان جناحهای رژیم در پی داشت. راه حل دیگر که رفسنجانی آنرا نمایندگی می کرد سازش و مدارا در خارج و آشتی میان جناحهای رژیم و حذف افراطیون از هر جناح در داخل بود. روحانی که کاندید رفسنجانی و خاتمی بود آمده تا به نوعی این راه را امتحان کند و موفق نخواهد شد.
سه موضوع مرتبط به هم معضل اصلی رئیس جمهور جدید است: الف، بحران اقتصادی. ب، سیاست خارجی رژیم اسلامی. ج، بحران حکومتی. رژیم اسلامی بر آتشفشانی از کینه و نفرت مردم نشسته است که از هر فرصتی برای بیان اعتراضاشان به رژیم اسلامی استفاده می کنند و جان بدر بردن رژیم اسلامی از این دوره در گرو بهبود اوضاع اقتصادی مردم است که تازه خودش در گرو بهبود رابطه با اروپا و آمریکاست.
بحران اقتصادی
ایران در یک بحران اقتصادی عمیق قرار دارد. گستره فساد مالی مقامات رژیم اسلامی که تنها پاره ای از آنها به بیرون درز کرده است، دست انداختن سپاه پاسداران بر دهها اسکله و گذرگاههای مرزی برای واردات انواع کالا و مواد مخدر و همچنین تحریمهای رو به افزایش آمریکا و اروپا، دولت روحانی را از اتخاذ هر نوع اقدامی برای مقابله با بحران اقتصادی ناتوان می کند. روحانی نه توان مقابله با فساد ساختاری در رژیم اسلامی را دارد، نه قدرت در افتادن با سپاه پاسداران را که از نظر رفسنحانی به تسلط بر کل کشور قانع نیست و مطامع منطقه ای دارد. به همین دلیل اکنون نه همه جناحها و گروهها بلکه اکثریت آنها هر گونه موفقیت روحانی را برای بهبود اقتصاد ایران – و نه اوضاع معیشت مردم – در گرو موفقیتش در بهبود رابطه با اروپا و آمریکا می دانند. این تازه در گرو فائق آمدن خامنه ای بر نیروهایی است که نه تنها مخالف تحریمها نیستند بلکه آنرا موهبت الهی می دانند (1).
اکنون رژیم اسلامی تسلط تعیین کننده ای بر اقتصاد ایران ندارد. منبع اصلی درآمد رژیم اسلامی فروش نفت است که با محدودیت روز افزونی روبروست و هر سیاست اقتصادی روحانی را تصمیمات آمریکا و اروپا در گسترش تحریمها می تواند بر باد دهد (2). لغو تحریمها و یا حداقل جلوگیری از گسترش آنها امکانی برای رژیم اسلامی فراهم می کند که بتواند بخت خود را برای مقابله با بحران اقتصادی آزمایش کند. البته نوع کشورداری خامنه ای و سپاه که توسط احمدی نژاد به اجرا در آمد چنان نابسامانیهای بزرگی ایجاد کرده است که باز گرداندن روال کار به شیوه قبل از احمدی نژاد، حتما توهم زود گذر آغاز بهبود اوضاع اقتصادی را ایجاد می کند. و مهمتر آنکه همه جناحهای رژیم اسلامی و بخش بزرگی از نیروهای اپوزیسیون و به ویژه لیبرالها، مدافع اقتصاد نئولیبرال هستند. مقابله با بحران اقتصادی مطابق با الگوی نظریات نئولیبرالی معنایش خانه خرابی بیشتر کارگران و مردم زحمتکش است.
مهمترین هراس رژیم اسلامی از عواقب بحران اقتصادی است. البته رژیم اسلامی که حداقل دستمزدش پنج برابر کمتر از خط فقر و در واقع خط مرگ است، نگران فلاکت و خانه خرابی دهها میلیون کارگر و مردم زحمتکش ایران نیست بلکه نگران مبارزات و اعتراضات این توده دهها میلیونی است که ظرفیت سرنگونی رژیم اسلامی را دارد.
سیاست خارجی رژیم اسلامی
مذاکرات پنج باضافه یک با رژیم اسلامی که تحت لوای حق غنی سازی اورانیوم جریان دارد در اصل درباره تعیین حد و حدود قدرت و نقش رژیم اسلامی در منطقه است. نظام امنیتی منطقه که رژیم شاه در مرکز آن قرار داشت با انقلاب 57 از میان رفت و در تمام این سالها، نه از طریق جنگ 8 ساله ایران و عراق و نه از طریق کش و قوسها و تنشهایی که رژیم اسلامی با دولتهای مختلف آمریکا و اروپا داشته، حل و فصل نشد. آمریکا در طی دو جنگ و با صرف صدها میلیارد دلار و جان هزاران نیروی نظامیش رژیمهای صدام و طالبان را از بین برد و با دستان خود عملا زمینه نفوذ رژیم ایران را در افغانستان و عراق فراهم ساخت، و رژیم اسلامی را به تنها قدرت منطقه تبدیل کرد. بحران اقتصادی و کسر بودجه نجومی آمریکا، این کشور را ناچار کرده تا نیروهای نظامی خود را در منطقه کاهش دهد و این تنها فضا را برای قدرت گیری رژیم اسلامی باز می کند. دوستان آمریکا در منطقه باید اطمینان یابند که با خروج آمریکا در مقابل رژیم اسلامی تنها نخواهند ماند. از سوی دیگر قدرت آمریکا در جهان و در منطقه خلیج فارس تضعیف شده و دیگر در تعیین نظام امنیتی منطقه یکه تاز نیست و نمی تواند به تنهایی تصمیم بگیرد. اکنون چندین کشور نظیر ترکیه، قطر، عربستان سعودی و مصر در عین اینکه دوست و متحد آمریکا هستند، می کوشند تا با اتکا به نیروی سیاسی، اقتصادی و نظامی خویش موقعیت و جایگاهی در منطقه برای خود دست و پا کنند، و این دلیل عمده خریدهای میلیاردی نظامی کشورهای منطقه است. رژیم اسلامی ناچار است به سهمی که اروپا و آمریکا در منطقه برایش تعیین می کنند تن در دهد، چه داوطلبانه و چه با زور.
سیاستهای خامنه ای و سپاه که به دست احمدی نژاد پیاده شد موقعیت رژیم اسلامی را در منطقه بیش از پیش تضعیف کرده است. سرکوب اعتراضات ضد دیکتاتوری و ضد ولایت فقیه مردم ایران در سال 88، و حمایت بی پروای رژیم اسلامی از سرکوب مردم سوریه توسط رژیم بشار اسد وجهه رژیم اسلامی در منطقه را تخریب کرد و مردم جهان به حقانیت نیروهای اپوزیسیون ایران که سالها بود همین ماهیت و خوی آدمکشی رژیم اسلامی را برملا می کردند، پی بردند. تحریمهای ناشی از پنج قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و دهها قطعنامه که اروپا و آمریکا خارج از شورای امنیت علیه رژیم اسلامی تصویب و به اجرا گذاشتند، اقتصاد ایران را تا مرز ورشکستگی رسانده و کارگران و اکثر مردم ایران را به خاک سیاه نشانده و آستانه تحمل آنها را شدیدا کاهش داده است. بعلاوه موقعیت رژیم اسلامی در منطقه مستقیما نیز تضعیف شده است. دوری حماس از ایران، تضعیف نیروهای مدافع رژیم اسلامی در عراق و موقعیت متزلزل رژیم سوریه، قدرت مقاومت رژیم اسلامی را در مقابل اجرای طرحهای آمریکا و اروپا در خاورمیانه کاهش داده است.
سیاست مقاومت سپاه و خامنه ای کاملا شکست خورد و حاصلش افزایش تحریمها بود. سیاست سازش که روحانی در کمپین های انتخاباتیش تبلیغ می کرد، و حتی اگر سیاست تسلیم، به اجرا گذاشته شود باعث تقویت موقعیت رژیم اسلامی در منطقه نمی شود بلکه آنرا بیش از پیش تضعیف می کند و لذا از امکانات رژیم اسلامی برای خروج از بحران اقتصادی نیز می کاهد. تمام امید روحانی به این است که با سازش با کشورهای پنج باضافه یک از تحریمها کاسته شود یا حداقل بیش از این گسترش نیابد. این امیدی واهی است. بعلاوه، اعتراضات مردم در ترکیه، و وقایع اخیر مصر که منجر به برکناری و حبس رئیس جمهور اخوان المسلمینی شد، برای موقعیت رژیم اسلامی یک تیغ دو لبه است. اعتراضات اخیر ترکیه و مصر، که دو کشور اصلی در بعهده گرفتن نقش غالب در منطقه بودند، را دچار معضلات داخلی کرده است و از این نظر بسود رژیم اسلامی است، اما از آنجا که در هر دو کشور این جریانات اسلامی هستند که به چالش کشیده شده اند اوضاع جاری کاملا به ضرر رژیم اسلامی است. این موقعیت سروسامان یافتن اوضاع منطقه را بدرازا می کشاند و برای رژیم اسلامی با بحران اقتصادی که از سر می گذراند، کشنده است.
بحران حکومتی
از میان تمام معضلاتی که روحانی با آن روبرست ظاهرا کاهش بحران حکومتی در حال حاضر غیر دشوار به نظر می آید. حتی جناحهای رژیم هم اعتراضات اقتصادی کارگران و مردم زحمتکش را پیش بینی می کنند و نیروهای امنیتی و نظامی رژیم هم خود را برای مقابله با آن آماده کرده اند. طرح رفسنجانی که از قرار روحانی در صدد پیاده کردن آن است برای ایجاد یک دولت آشتی جناحهاست. این مدل تعیین وزرای رفسنجانی در دوران پس از جنگ بود و اکنون جوابگو نیست. هدف تعیین وزرا از همه جناحها کاهش اختلاف جناحها و دقیقا برای تقویت رژیم اسلامی در مقابل اعتراضات مردم است. منتها بسادگی می تواند منازعات جناحها و باندهای رژیم اسلامی را مستقیما وارد دولت کند و جلسات آنها صحنه واگرایی جناحها شود. رژیم اسلامی با این شکاف جناحها و بحران عمیق حکومتی تاب مقاومت در مقابل مبارزات گسترده کارگران و مردم را ندارد. نتیجه انتخابات تا کنون نیز در تخفیف بحران حکومتی تاثیر داشته است. ولی فقیه ستون فقرات رژیم اسلامی است. تضعیف موقعیت خامنه ای در میان جناحها ابتدایی ترین تاثیرش فقدان یک نیروی کنترل کننده منازعات بی پایان جناحها و گروهها و باندهای رژیم اسلامی بر سر غارت منابع و ثروت کشور است.
در اعتراضات سال 88، بمرور خامنه ای به هدف اول شعارها و اعتراضات مردم تبدیل شد. حمایت بی پروای خامنه ای از احمدی نژاد و نتایج فاجعه بار آن از نفوذ کلام خامنه ای در میان جناحها شدیدا کاست و خامنه ای برای اولین بار بشکل گسترده ای هدف انتقادات بعضا تند دست اندرکاران با سابقه رژیم اسلامی قرار گرفت. برگزاری این انتخابات فعلا باعث تقدیر بعضی از همان منتقدان از خامنه ای شده است. بهبود موقعیت خامنه ای در میان جناحها و تشکیل یک کابینه از جناحهای متفاوت و آزادی احتمالی موسوی و کروبی و رهنورد بحران حکومتی را در کوتاه مدت تخفیف می دهد و موقعیت رژیم اسلامی را در مقابل مردم و کارگران قوی میسازد.
انتخابات و استراتژی کارگری
مطابق همه گزارشها در دو سه روز آخر انتخابات بخشهایی از مردم که تصمیم داشتند در انتخابات شرکت نکنند نظرشان عوض شد و در رای گیری شرکت کردند. با سرکوب اعتراضات ضد دیکتاتوری مردم در سال 88، اتکا به صندوق رای برای تغییرات هر چند اندک، شدیدا ضعیف شد و طبعا فضا برای گسترش و مقبولیت یافتن راه حلهای انقلابی و سوسیالیستی علیه رژیم اسلامی فراهم شد. با این انتخابات اتکا به صندوق رای برای تغییرات جزئی نزد بخشی از مردم نه از سر توهم بلکه دقیقا از سر استیصال و بدلیل فقدان یک آلترناتیو کارگری در صحنه جامعه مقبولیت یافت که طبعا کوتاه مدت است. با روشن شدن عدم کارایی سیاستهای روحانی برای گذر دادن رژیم اسلامی از این پرتگاه مرگبار، توسل به راه حلهای انقلابی و سوسیالیستی مجددا مطلوبیت اجتماعی خواهد یافت.
اگر در انتخابات اخیر روحانی رئیس جمهور نمیشد این خطر وجود داشت که راه حلی که اکنون رفسنجانی نمایندگی می کند بعنوان یک جریان ذخیره باقی بماند تا در صورت بروز مبارزات کارگران و مردم ایران ظرفیت به انحراف کشاندن آنرا بیابد. اکنون با رئیس جمهور شدن روحانی تنها راه حل مدعی نجات رژیم اسلامی از لبه پرتگاه امتحان خود را پس خواهد داد و یکی از موانع مهم از سر راه جنبش کارگری و سوسیالیستی در مبارزه برای رفاه و آزادی مردم ایران کنار زده میشود.
زیرنویس:
1 – “همه ما باید یک نامه تشکر به آقای اوباما بنویسیم و بگوییم که ما از شما به‎خاطر حماقتتان ممنونیم که این اقتصاد کشور ما را یک تکانی دادید. من به عنوان یک معلم کوچک اقتصاد یک احتمال می‎دهم که اگر دلار به ۴۰۰۰ یا ۵۰۰۰ تومان برسد و جریان اقتصاد کشور به همین وضع و با همه این مشکلات ادامه پیدا کند، بزرگترین زنگ خطر برای آمریکا خواهد بود و آمریکا به سرعت همه تحریم‎ها را برخواهد داشت. … این مسخره‏ بازی بود که خبرگزاری‎های خارجی به‎ راه انداخته بودند که اگر دلار برسد به قیمت ۲۰۰۰ تومان، نظام واژگون می‎شود ولی الآن دلار به بیش از ۳۰۰۰ تومان رسید و بحمد الله نظام اسلامی پابرجا و محکم است. … اگر همین فردا تحریم‎ها لغو شد آن وقت من می‎گویم که ما همه باید عزا بگیریم. از نظر من در تاریخ صد ساله کشور از آغاز تاریخ کشف نفت در کشور تا اکنون هیچ لطف الهی از ناحیه نفت بر مردم ایران نیامده جز این تحریم اخیر”. مسعود درخشان، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و مشاور اقتصادی سعید جلیلی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری.۲۱ خرداد ۱۳۹۲، سایت جرس.
2- پس از رئیس جمهور شدن روحانی اوباما تحریمهایی که قبلا به تصویب رسیده بود را به اجرا گذاشت. این تحریمها رژیم اسلامی را یک گام به سیاست نفت در برابر غذا نزدیک می کند. با تحریم تجارت طلا، رژیم اسلامی محدودیت های بیشتری برای انتقال درآمد خود از طریق فروش نفت می یابد و ناگزیر به معاملات پایاپای میگردد. تحریمهای جدید شامل بخش انرژی، کشتیرانی و کشتی سازی میشود، معامله بانکها با ریال را ممنوع می کند و خرید و فروش فلزات گرانبها، گرافیت، آلومینیوم، فولاد، زغال سنگ متالوژی، و نرم افزارهای صنعتی را با محدودیت روبرو می کند. بعلاوه به صنایع خودرو سازی که یکی از مهمترین و بزرگترین صنایع ایران است ضربه می زند و اوضاع این صنعت را که در چند ساله گذشته از هر نظر به دلیل تنگناهای مالی و فنی با کاهش تولید و اخراج کارگران روبرو بوده را بدتر خواهد کرد. مطابق این تحریمها کسانی که به تهیه و ارسال قطعات خودرو و خدماتی که به صنایع خودروسازی ایران کمک کنند، مجازات می شوند.
به نقل از به پیش! شماره 81، 29 تیر 1392، 20 ژوئیه 2013