رحیم یزدانپرست در گرامی داشت یاد رفیق عطا محمد نژاد

 

در گرامی داشت یاد رفیق عطا محمد نژاد
رحیم یزدانپرست
متاسفانه قلب انسانی کمونیست و انقلابی در شب 31 مارس 2013 در بیمارستانی در شهر کیل آلمان از حرکت باز ایستاد.
قبل از هرچیز جان باختن رفیق کمونیست و انسان دوست مان عطا محمدنژاد ( مشهور به عطا ماهیدر) را به خانواده اش، به خواهران و برادرانش ، به مردم کردستان و همه کسانی که رفیق عطا را میشناختند تسلیت میگویم . یاد و خاطره رفیق عطا برای همیشه زنده است.
رفیق عطا در سال ۱٣۴۵ در روستای ماهیدر از توابع شهرستان سقز در خانواده ای زحمتکش چشم به جهان گشود. دوران تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان رساند و بدلیل مشکلات مالی خانواده اش علیرغم تمایل و علاقه خودش برای ادامه تحصیل٬ مجبور به ترک تحصيل شد.
عطا در همان دوران کودکی مثل همه کودکان آن منطقه برای کمک به امرار معاش خانواده اش مجبور به کار کردن در مزرعه شد. در واقع رفیق عطا در همان دوران کودکی با نابرابری جامعه سرمایه داری آشنا شد و طعم تلخ زندگی فقیرانه را با رگ و پوست خودش لمس کرد.
در مقطع انقلاب 57 عطا نوجوانی بیش نبود و با شور و شوق روند اوضاع انقلابی آندوره را دنبال میکرد و مانند هزاران نوجوان دیگر دنبال جواب سوالهایی می گشت که در ذهنش بدنبال پاسخ آنها بود. چرا این همه نابرابری و بیعدالتی وجود دارد، چرا عده ای کم در ناز و نعمت هستند و اکثریت مردم از ابتدایی ترین امکانات محروم هستند و هزارو یک سوال دیگر.
بعد از انقلاب 57 و شکل گیری نیروهای سیاسی در کردستان عطا در فضای آزاد آندوره اوضاع کردستان، اهداف و سیاستهای کومه له این جریان را بعنوان نیرویی که می تواند در جهت تحقق پاسخهای او گام بردارد انتخاب کرد. از این رو برای حضور و شرکت در مبارزه متشکل و سازمانیافته در تشکیلات مخفی کومه له فعالیت سیاسی خود را شروع کرد و با شورو شوق در میان جوانان و مردم آن منطقه به تبلیغ کمونیسم و ایده ها و آرمانهاي برابری طلبانه پرداخت و در تکثیر و پخش اطلاعیه ها و نشریات کومه له فعالانه میکوشید. صداقت و برخورد صمیمانه رفیق عطا در تبلیغ آرمانهای انسانیش و توضیح علل نابرابریهای جامعه با زبانی ساده و شیوا، از او چهره ای آشنا، محبوب و مورد اعتماد در میان مردم منطقه بوجود آورد.
عطا در اوایل سال 63 بعلت مسائل امنیتی و حمله و اشغال مناطق آزاد کردستان توسط نیروهای تا دندان مسلح و سرکوبگر رژیم جمهوری اسلامی مجبور شد به صفوف نیروی مسلح و علنی کومه له بپیوندد . آز آن زمان تا سال 68 رفیق عطا در صف مبارزه علنی تشکیلات کومه له و حزب کمونیست ایران چه در واحدهای نظامی و چه در اردوگاهها در فعالیتهای گوناگون شرکت داشت. عطا در میان رفقایش چهره ای محبوب و دوست داشتنی بود. متاسفانه رفیق عطا در همان دوران از بیماری قلبی رنج میبرد و به همین دلیل در سال 68 از طرف کومه له به کشور آلمان اعزام شد.
در مقطع اختلافات و جدایی کمونیسم کارگری از حزب کمونیست ایران، رفیق عطا به حزب کمونیست کارگری پیوست و از آن زمان تا لحظه جان باختنش بعنوان عضوی دلسوز، برای تحقق آرمانهای انسانی و کمونیستی حزب به تبلیغ و ترویج کمونیسم و تبلیغ علیه نظام سرمایه داری و رژیم جمهوری اسلامی در میان دوستان و همکارانش تلاش می کرد. باور به اهداف کمونیستی و صمیمیت و خصوصیت سرشار از مهربانی اش او را در میان دوستان، همکاران و روابط اجتماعی و گسترده اش به شخصیتی محبوب و دوست داشتنی تبدیل کرده بود و همین باعث شد که عطا بعنوان يک فعال کمونيست و آزاده علیه نظام سرمایه داری و حکومت اسلامي در شهر محل زندگيش شناخته شود.
عطا در آلمان و در شهر محل زندگيش کيل نيز مورد احترام دوستان و آشنايانش بود. او در اين شهر با مردم شهر با جوانان و با فعالين مدافع حقوق انساني در ارتباط بود و منش و روش و فعاليتها و نقدش از نابرابريها و توضيح عللل مشکلات در همين جامعه آلمان به زبان ساده از او يک دوست و رفيق محبوب براي همه کساني که عطا را مي شناختند ساخته بود. در شهر کيل مردم زيادي عطا را مي شناسند. او در برنامه هاي جدل و بحث با سازمانهاي اسلامي در رسانه ها آلمان حضور داشت و در يک برنامه تلويزيوني با مدافعين جنبش اسلامي با زبان ساده و با درکي عميق به نقد اسلام و مذهب و حکومت اسلامي ايران پرداخت.
عطا يک منتقد سرسخت اسلام و مذاهب و همچنين يک مبارز سازش ناپذير با حکومت اسلامي ايران و جنبش اسلامي و اسلام سياسي بود.
در دانشگاه کيل و در جلسات متعددي که در شهر کيل برگزار ميشد تا جايي که به ايران و حکومت اسلامي ايران و يا به نقد مذهب و اسلام مربوط ميشد عطا در اين برنامه ها حضور داشت و صريح و جسورانه از اهداف انساني خود دفاع ميکرد. اين نوع فعاليت روشنگرانه٬ عطا را به چهره اي محبوب و جسور در ميان مردم و مدياي آلماني تبديل کرده بود.
هر کس عطا را مي شناخت٬ فورا متوجه رفتار انساني او٬ دفاع سرسختانه و صريح او از حقوق انساني و روشني فکر وذهن او ميشد و به نوعي احترام و علاقه زيادي به اين شخصيت انساندوست پيدا ميکرد.
عطا اوايل ماه مارس در حاليکه در يک مرکز ورزشي در شهر کيل آلمان در حال ورزش بود٬ بر اثر حمله قلبي از هوش رفت و سپس به بيمارستان منتقل شد. تحت عمل جراحي قلب قرار گرفت و بعدا در يک کلينيک ديگر در حال سپري کردن دوران نقاهت بود. متاسفانه حدود ساعت ده شب روز يکشنبه ٣۱ ماه مارس ۲۰۱٣ يک بار ديگر قلب مهربان و آزادمنش عطا مورد حمله قرار گرفت و اين بار قلبش براي هميشه از حرکت باز ايستاد و از ميان ما رفت.
یاد و خاطره این کمونیست انقلابی و انساندوست برای همیشه زنده و گرامی است.
2 آوریل 2013 برابر با 13 فروردین