رحمت فاتحی – مقاومت کوبانی زخم عمیقی بر لاشه گندیده جمهوری اسلامی

مقاومت کوبانی زخم عمیقی بر لاشه گندیده جمهوری اسلامی
 مقاومت در کوبانی بار دیگر اراده انسان و نقشه آن در تغییر جامعه را بار تجربه و به‌ نمایش گذاشت. کوبانی بار دیگر به‌ اثبات رساند که‌ اراده جمعی انسانها حتی در شهر کوچکیهمانند کوبانی میتواند مقاومتی را در مقابل ارتجاع اسلامی و سیاستهای ضد بشری سرمایه دارن شکل دهد که‌ جهان را متحیر و در عین حال بیشترین حمایتها را در  مقیاس جهان بخود جلب کند. مقاومت شکوهمند و فراموش نشدنی کوبانی دست میلیونها انسان را در سراسر جهان در دست هم گذاشت و با تظاهرتهای بزرگ خود در دفاع از انسانیت و مبارزه علیه ارتجاع اسلامی و سیاستهای ضد انسانی دولتهای غربی و کشورهای منطقه، با مبارزین مسلح کوبانی هبستگی با شکوهی را به نمایش گذاشتند. ملیونها انسان ضمن حمایتهای مادی و معنوی شان به‌ کوبانی، در مقابل کومپیوترها و جلو تلویزیونها شبانه روز میخکوب شده اند تا پیروزی قهرمانان مقاومت در کوبانی را با تبسم و اشکهای ناشی از پیروزی را همراه با انقلابیون زنان و مردان مبارز کوبانی جشن بگیرند. مقاوت در کوبانی پیام خیلی مهم و روشنی برای مردم عراق همسایه ایی که‌ چند کیلومتر از آنجا دور است داشت. آنهم این است که‌ اگر مردم عراق اراده کنند میتوانند این ذلت و خواری، جنایت، قتل عام روزانه، آوارگی میلیونی و تصمیم از بالای سر شما که‌ روزانه از طرف دولت جنایتکار عراق، دولتهای منطقه، داعش و بقیه دار و دسته های اسلامی و ناسیونالیست گرفته میشود را قبول نکنید و آینده دیگری را برای خودت ورق بزنید. آینده ای که‌ در آن انسان بدون هر نوع هویت تراشی صاحب کرامت و حرمت و آسایش و امنیت است. اراده جمعی و مقاومت در کوبانی نه تنها میلیونها انسان را در سراسر جهان متحد کرد، بلکه‌ دشمنانش را ناچار کرد که‌ در مقابلش زانو بزند و علیرغم میل و تمایلش عمل کند. تغییر سیاست ‌ دولتهای متحد شده “علیه داعش”  و تغییر جهت آنها در بمباران مواضع داعش در کوبانی را باید نتیجه آن دانست.
در رابطه با انسانهای آزادیخواه و تشنه آزادی در ایران دفاع و اعلام همبستگی با کوبانی جدا از  مبارزه و اعتراضی نیست که‌ سی و پنچ سال است آنها علیه جمهوری اسلامی و داعشیهای ایران دارند. به همین دلیل ساده است که‌ همزمان با ظهور داعش در عراق و سوریه مبارزه و دفاع از مردم کوبانی در همان روزهای اول در مقیاس وسیع در دستور کار آزادیخواهان در ایران قرار گرفت. جامعه ایران علاوه بر اینکه دولت داعش جمهوری اسلامی را دارد، به‌ یمن این رژیم جنایتکار و کمک و پشتیبانی سران جنایتکار رژیم ایران و منطقه سلفی ها سنی هم در کردستان و مناطقی از شمال. جنوب و شرق ایران را دارد که‌ حمیان داعش در ایران هستند. تا کنون تحرکاتی هم از خود نشان داده اند. ظهور  چریان دست ساز الترا ارتجاعی داعش در سوریه و عراق، یاداور شکل گیری داعش جمهوری اسلامی در مقیاس خیلی جنایتکارتر آن در سی و پنچ سال گذاشته است. کسی فراموش نکرده است که‌ همین روحانی عمامه بنفش جنایتکار را که‌ تلاش کرد اعدامهای انسانهای شریف را در مقابل نماز جمعه ها در شهرها اجرا کند. ظهور داعش یادآور اسید پاشیدن به‌ صورت زنان آزاده، اعدامهای هزاران نفره سالهای 61 و 67 و در حال حاضر دهه نفره بطور روزانه در زندانها و ملا عام، اعدام ساتلیتها و تمدن، آپاردایت جنسی، در استخدام زنان، محل کارها، دانشگاها، اتوبوسها، سنگسارها در میادین و استادیومها، دستگیری فعالین کارگری و انسانهای آزادیخواه، شلاق زدنهای انسانها در ملا عام و فقر و فلاکت در مقیاس میلیونی جامعه. جنایتکاران داعش تا کنون قدرت و امکان این درجه از جنایت علیه بشریت را پیدا نکرده اند. به همین دلیل است که‌ همزمان با شروع جنگ در اطراف کوبانی ما شاهد بیشترین حمایت مادی  با کاروانهای بزرگ تریلیها مواد خوراکی، پوشاک، دارویی و پول به‌ همراه نمایندگان مردم و پیام همبستگی از شهرهای کردستان بودیم. تظاهرات مردم در شهرهای مریوان، سنندج علیه سلفیها و داعش بودیم. همزمان با اشغال بخشهایی از کوبانی همزمان با شهرهای سراسر جهان مرکز شهرهای ایران و بخشی از دانشگاها و دفتر سازمان ملل و سفارت ترکیه از جمله تهران، سنندج، تبریز، ایلام، سنندج، مریون، سقز، کامیاران، بانه، بوکان. مهاباد و بقیه شهرهای کردسان به‌ میدان اعتراض و تظاهراتهای مردم آزادیخواه و تشنه آزادی تبدیل شدند. این تظاهراتها زخم عمیقی را بر جثه جنایتکاران جمهوری اسلامی بر جای گذاشت. مردم با شعار مرگ بر فاشیسم و مرگ بر ارتجاع، نفرت غیر قابل وصف خود را بر علیه جانیان اسلامی در ایران ، سوریه و عراق را به نمایش گذاشتند. انسانهای که‌ پلاکاردهای نه به‌ بربریت، زنده با آزادی، مرگ بر ارتجاع و فاشیسم را حمل میکردند پیشاپیش خامنه ایی و بقیه سران جنایتکار رژیم اسلامی را نشانه گرفته و بعد از آنها ابوبکر بغدادی و داعشیها را. اطلاعات و نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی که‌ اطمینان داشتند که‌ نمیتوانند چلو خشم و اعتراض مردم آزادیخواه را بگیرند تلاش کردند که‌ این تظاهرات ها را با نماز جمعه و یا سالروز مزدورانش قبلا در مناسبتهای دیگر کشته شده بودند همزمان کنند. ولی ترفند رژیم نقش بر آب شد. تظاهرتها در مکانهای دیگر یا در ساعت و روز دیگر برگزار شد. تظاهرات دهها هزاران نفره در سنندج با پرچمها قرمز و شعارهای آن برای من و کسان دیگر، یاداور روزهای انقلاب سال 1357 بود. این حرکت نشان دیگر از برگشت اعتماد و نمایش اراده جمعی بود که‌ رژیمی داعش جمهوری اسلامی را قبل از هر چی نشانه گرفت. اعتماد و اراده ایی که‌ سالهاست از انسانهای آزاده سلب شده بود. ترس و نگرانی از این مسئله است که‌ جنایتکاران رژیم را به دست و پا زدنهای مزبوحانه بزند و دهها نفر را در شهرهای تهران، سنندج، مریوان، بانه، کامیاران و غیره را دستگیر کنند. ولی جانیان اسلام لازم است که‌ از مقاومت مردم کوبانی درس بگیرند عاقبتی به جز سرنگونی و محاکمه علنی آنها در دادگهای مردمی ندارند. مقاومت کوبانی درسهای گرنبهای انسانی بالای را برای ما داشت که‌ فقط میتوان با انقلاب شوروی، جنگ کموناردها در فرانسه و همبستگی جهانی علیه آپارتید آفریقای جنوبی و مقاومت مردم ویتنام علیه امپریالیسم امریکا مقایسه کرد.
مطلب را با این فاکتهای سرشار از انسانیت که‌ ماحصل مقاومت در کوبانی است و از طرف جوان 16-17 ساله در ایران و در فیسبوکش منتشر کرده تمام کنم:
 ” ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﭙﺮﺳﻨﺪ : «ﮐﻮﺑﺎﻧﯽ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟» ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻤﯽﮔﻮﯾﻢ : ﺷﻬﺮﯼ ﺩﺭ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺳﻮﺭﯾﻪ. ﻧﻤﯽﮔﻮﯾﻢ ﺻﺮﻓﺎ ﺩﺭ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪﺍﺳﺖ. ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ : ﺷﻬﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﻠﺐِ ﭼﻨﺪ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﺷﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥﻫﺎﯼ ﺳﺮﺗﺎﺳﺮ ﺟﻬﺎﻥ، ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡِﻣﻘﺎﻭﻣﺘﺶ ﮐﻼﻩ ﺍﺯ ﺳﺮﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪﺍﻧﺪ. ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ ﺷﻬﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯿﻢ .ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ . ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﺭﺍ . ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ. ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ”
به امید پیروزی مقاومت در کوبانی.
رحمت فاتحی