حسن عباسی – فصل پنجم سرمایه داری و پخش و نشر سموم در طبیعت

فصل پنجم
سرمایه داری و پخش و نشر سموم در طبیعت
در تهیه این فصل، مسلماً قصد وقایع نگاری ندارم. مثل همه فصول دیگر نقد رادیکال نظام سرمایه داری در عرصه محیط زیست و کار انسان ها را دنبال می کنم.  بازکاوی نقادانه مارکسی و کارگری مفهوم سرمایه دارانه توسعه یا پیشرفت را مطمح نظر دارم. بحث را در دائره تمایزات میان سرمایه اجتماعی جوامع مختلف با توجه به مکان هر کدام در تقسیم کار جهانی سرمایه نیز به بند نمی کشم، زیرا دیگر شاهد تنوعات تاریخی نظام های اجتماعی نیستیم وآنچه هست مستقل از این یا آن تفاوت صوری به هر حال فقط سرمایه داری است. شیوه تولیدی که در آن رابطه جامعه و طبیعت به طور کلی توسط سرمایه تعیین می گردد. اینکه هر جامعه ای قوانین خاصی برای تنظیم رابطه بین سرمایه و طبیعت دارد از ابعاد فاجعه بین المللی و همه جاگیر تخریب محیط زیست توسط سرمایه نمی کاهد. نکته دیگر اینکه در این فصل نیز نظریات مارکس شالوده نگاه من به رابطه سرمایه و طبیعت، بیگانگی انسان از طبیعت و خودبیگانگی او را تعیین می کند. منظورم این نیست که آنچه مارکس گفته است باید حتماً به عنوان نظریات جامع، خطا ناپذیر و ابدی تلقی گردد، بر این باور هم نیستم که مارکس سیر تا پیاز سرمایه داری را از آغاز تا فرجام تشریح کرده و هیچ نکته ناگفته ای باقی نگذاشته است. بحث بر سر نوع نگاه به جامعه و جهان و تاریخ و انسان است.
در فصل پیش در بررسی نظرات و تئوری های روشنفکران بورژوازی گفته شد که پرهیز از تقدیر گرایی و «جبر تاریخ» که از زمان انترناسیونال دوم تاکنون یک رکن مهم رفرم گرائی بوده است شرط و نیاز مبرم نقد سرمایه داری در رابطه با محیط زیست و کار است. هیچ تغییر از پیش مقدری قرار نیست روی دهد. همه چیز به چگونگی ایفای نقش طبقه کارگر بین المللی در پهنه مبارزه طبقاتی جاری دارد. فقط این طبقه است که می تواند با نابودی سیستم کار مزدی و برپایی شوراهای متشکل از آحاد کارگران دست به کار ایجاد جامعه ای بدون استثمار، طبقات، دولت و در همین راستا امحاء واقعی ریشه های آلودگی محیط زیست شود. با جامعه گردانی شورائی سوسیالیستی کارگران،  کارمزدی به پایان می رسد. پایه های مادی وجود طبقات فرو می ریزد، تقسیم جامعه به کارگر و سرمایه دار از میان می رود. دوران جدائی انسان ها از کار و محصول کارشان به انتهای تاریخی خود می رسد. دولت بالای سر انسان ها محو می گردد. دلیلی برای خودبیگانگی انسان ها باقی نمی ماند. طبیعت در خدمت رفع نیازهای واقعی بشر قرار می گیرد، انسان از هر قید ماوراء خود آزاد می گردد. همه چیز را در راستای پاسخ به احتیاج رشد و سلامت جسمی و تعالی روزافزون فکری خویش برنامه ریزی می کند، در همین راستا محیط زیست را نیز از هر چه آلایش و آلودگی است پاک می سازد.
در فصل پیش این نیز گفته شد که رد تئوریها، شکل ها و فرآورده های آگاهی محیط زیستی نه از راه نقد نظری آنها بلکه تنها از راه سرنگونی عملی روابط اجتماعی موجود که به این اوهام و افکار اتوپیک میدان می دهند از میان خواهند رفت. تلاش در ایجاد به اصطلاح «وجدان محیط زیستی» و نوشتن قوانین رنگارنگ با آرزوی به کنترل درآوردن تولید سرمایه داری در راستای محیط زیست بهتر، کمترین خللی بر قوانین وروابط حاکم براین نظام ندارد، بلکه فقط به توهم کارگران در تغییر ناپذیری عناصر مادی وزیربنای نظام موجود دامن می زند. البته در این شکی نیست که تمامی تلاش دستگاه های حکومتی و اپوزیسون های سبز بورژوایی به دام انداختن کارگران در این توهم هاست. نمایندگان این نگرش تلاش می کنند کنش های سیاسی احزاب، دولت ها و انستیتوها را موتور محرک عصر جا بزنند واز این طریق توهم خود بورژوازی نسبت به کنش های خویش را واقعی و تعیین کننده  فعال در جهت رفع معضلات زیست محیطی وانمود کنند. حال آنکه آنچه دولت ها و دولتمردان می گویند و همه آنچه این جماعت بر زبان می رانند،  صرفاً پاشیدن و آبیاری کردن بذر توهم در ذهن توده های کارگر است. کارگرانی که در شرایط تهاجم روزانه و فزاینده نیروهای تخریب کننده محیط طبیعی زندگی قرار دارند. تکنوکراتها و بوروکراتهای دولتهای سرمایه داری بخصوص اروپا بعد از جنگ امپریالیستی دوم تلاش کرده اند با تصویب قوانین و فرمولهایی تولید محصولات شیمیایی را به کنترل !!خود در آورند. حاصل این کار تا اوایل سال 1990 تهیه 60 دستورالعمل خطرات (Hazard) و 73 دستور العمل مراقبت (Safety)  بوده است.  مجموعه این دستورالعمل ها رساله اطلاعات سلامتی و امنیت  «Safety Data Sheet»  (SDS) نام گرفته اند که از طرف « سازمان امور شیمیائی اروپا»  ( European Chemicals Agency) هدایت می شود. به دنبال این کار، سال ها بحث در گرفت که این قوانین و مصوبات کافی نیستند و می بایست بیشتر از این قانون نوشت، زیرا عرصه تولید مواد شیمیایی بسیار بیشتر از پندارها و تصورات  تکنوکرات ها پیشرفته بود. حاصل کار افزودن 103 ائین نامه جدید به اولی و 100 ائین نامه به دومی در سال 2005 شد. در زیر نتیجه کار تکنوکرات ها را که خیلی هم به حاصل کار خود افتخار می کنند و خود را پیشتاز در میان کشورهای عضو OECD می دانند مشاهده می کنیم.
در صد مواد آلرژی زا در محصولات مصرفی بین سالهای 1995 تا 2010
در سوئد طبق آمار سازمان ثبت کالاها در این کشور.
 فیگور 1
Swedish Chemical Agency
از 14000 کالای شیمیایی که مصرف عمومی دارد حدود 3800 (27% در سال 2010) دارای یک یا چند ماده آلرژی زا بوده اند، در حالی که همین مواد در سال 1995 حدود 16 درصد بوده است. مقدار مواد آلرژی زا در کالاهای شیمیایی مصرفی طبق ارقام سازمان ثبت کالاها در سوئد 89 گرم برای هر فرد در سال 2010 بوده است2. طبق گزارشی که در 25 مای 2014 منتشر شد بیش از 400 میلیون نفر از انواع آلرژی در جهان رنج می برند و 300 میلیون نفر آسم دارند. آلرژی چهارمین بیماری دنیاست و طبق این گزارش در عرض چند دهه سومین بیماری شایع در جهان خواهد شد. در این گزارش سعی می شود تئوریهای مختلف در مورد علل افزایش آلرژی ها بررسی شود ولی از آنجائیکه در طول 30 سال اخیر همزمان با افزایش مواد شیمیایی تعداد مبتلایان 7 برابر شده و حدود 40% از مردم کشورهای صنعتی به انواع گوناگون آن مبتلا هستند هیچ عاملی بیشتر ازهوای آلوده، افزایش سرسام آور کاربرد مواد شیمیایی و زندگی بیگانه از طبیعت در همه جا گیر ساختن آنها نقش نداشته است.  لذا همه تحقیقات به طور واقعی بر یک چیز انگشت می گذارند. نوعی زندگی که سیستم سرمایه داری با روایت خاص خود از مدرن سازی بر انسان ها تحمیل کرده است. زندگی غرق در انبوهی از مواد شیمیایی غریبه برای بدن. در گزارش به تحقیقات روی اقوام بومی آفریقا و آمیش امریکا اشاره می شود که 10 برابر کمتر از اروپائیان ودیگر امریکائیان آلرژی دارند.
بر خی مواد معمولی آلرژی زا در کالاهای مصرف شده در سوئد در سال 2010
Cas-no
نا م
تعدادمحصولات
مقدار مواد به تن
2634-33-5
1,2-Benzisotiazol-3(2H)-on
1 158
34
55965-84-9
5-Klor-2-metyl-2H-isotiazol-3-on och 2-metyl-2H-isotiazol-3-on (3:1)
1 068
2
96-29-7
Metyletylketoxim
560
34
80-62-6
Metylmetakrylat
431
6
141-32-2
Butylakrylat
384
3
50-00-0
Formaldehyd
378
18
26530-20-1
2-Oktyl-3(2H)isotiazolon
260
9
9014-01-1
Subtilisin
237
139
9000-90-2
alfa-Amylas
188
98
5989-27-5
d-Limonen
165
3
731-27-1
Tolylfluanid
161
29
25068-38-6
Bisfenol A-epiklorhydrinpolymer
146
195
جدول 1محتویات مواد آلرژی زا Swedish Chemical Agency
 1,2-Benzisothiazol-3(2H)-on ماده ای که در اکثر کالاهای شیمیایی بکار می رود ونقش کنسرو کننده دارد و در عین حال سمی بر علیه سیستم دفاعی بدن و آلرژی زا برای پوست، شش ها و چشم می باشد.
 Isotiazoliner و tolylfluanid این دو ماده کنسرو کننده در چسب، بتونه، لوازم آرایش و رنگهای حل شونده در آب بکار می روند. آلرژی زا برای پوست، چشم، مجاری تنفسی و روده و معده هستند.
 Metyletylketoxim  در رنگها برای جلوگیری از تشکلیل لایه سطحی استفاده میشود در عین حال ایجاد آلرژی پوست، چشم می کند وسرطان زاست.
 Formaldehyd  بعنوان ضد باکتری و میکروب بطور کلی در چسب، بتونه، ایزوله ها، مواد عکس برداری، مواد آرایش و پارچه به کار می رود. تولید سالانه اش در امریکا 9 میلیون تن در سال است و سرمایه گذاری آن در امریکا و کانادا رقمی در حد 145 میلیارد دلار در سال 2003 (1.2 تولید ناخالص ملی امریکا) گزارش شده است. ماده ای کشنده برای همه موجودات است و تمامی سازمان های محیط زیستی و سلامتی سرمایه داری از سازمان ملل تا امریکا و اروپا این ماده را بسیار خطرناک و سرطان زا (نظیر سرطان خون، نای وسینوسها) دانسته اند. در امریکا بعنوان هفتمین تولید کننده آلرژی در سال 2006 محسوب شده است.
 Subtilisin آنزیمی است که در اکثر مواد تمیز کننده بکار می رود. میزان تولید آن در اروپا 1000 تن آنزیم خالص در سال 2002 بوده است. آلرژی دستگاهای تنفسی، پوست وچشم از نوع عادی آن است. مقدار کم آن کافی است تا سیستم آنزیمی بدن را دچار اخلال کند. هنگام شستشوی لباس در دمای بالای 25 درجه در هوا منتشر می شود و همچنین مقدار باقی مانده کم آن در لباس های شسته کافی است تا به تدریج عوارض مخرب خود را آشکار کند.
 bisfenol A-epiklorohydrin-polymer در اپوکسی ها، پلاستیک و چسب ها بکار می رود. آلرژی پوست و چشم ایجاد می کند.
در همین سال (2010) طبق محاسبات Environmental Protection Agency (Sweden) حدود 30 میلیون تن مواد و کالاهای محتوی مواد شیمیایی در محیط زیست و طبیعت پراکنده شده است. اکثر این مواد پا بر جا هستند یعنی به کندی اکسید می شوند و به سختی بوسیله موجودات ریز (باکتری ها، میکروب هاو قارچ ها) اضمحلال می یابند. مدت لازم برای اضمحلال نیمی از مواد مذکور بیش از 20 سال است (آنچه که به نیم عمر یک ماده معروف است). پلاستیک ها، مواد تمیز کننده و شستشو، پارچه، کالاهای ساختمانی و اضافات آنها، کامپیوتر، اتوموبیل، مواد آنتی باکتری، داروها واضافات آنها، رنگها و لوازم و مواد آرایش. حتی در همان نصف مدت لازم برای اضمحلال (نیم عمر)، بیگانه بودنشان با طبیعت و مکانیزم های تمیز کننده طبیعت را به نمایش می گذارند. یعنی طبیعت فاقد مکانیزمهای لازم جهت اضمحلال آنهاست. این مسئله در مورد متابولیزم آنها در بدن موجودات نیز صادق است. مواد بسیار خطرناک برای موجودات زنده نظیر پرکلرها و پرفلورها هنوز طول عمری برایشان تعیین نشده است و بهمین دلیل در طبیعت، هوا و بدن موجودات می مانند و همزمان با افزایش غلظت شان به تخریب خود شدت می دهند. برخی از این ها سازمانی نظیر هورمون های بدن داشته و لذا تاثیر مخربی بر سیستم هورمونی که نقش بزرگی در مکانیزم های مهم بدن دارند، می گذارند. با توجه به این نکته مهم که هورمون ها به میزان بسیار کم از نظر مقدار در بدن ترشح می شوند مواد شیمیایی مشابه پراکنده شده در محیط زندگی و طبیعت و افزایش آنها عاملی جدی وعملی در نابسامانی های هورمونی درموجودات از جمله انسان هستند. بشریت طی دهه های اخیر شاهد بروز و افزایش سرسام آور انواع سرطان، آلرژی، اختلالات جنسی، زادوولد های ناقص و اختلالات هورمونی است. یکی از بزرگترین و مهمترین تغییرات ژنتیک و جنسی انسان در دوره پس از جنگ امپریالیستی دوم کاهش قدرت زاد ولد و بروز اختلالات جنسی است. بطوری که انسان بتدریج پس از جنگ مجبور به استفاده هر چه بیشتر از وسایل دیگر نظیر لقاح مصنوعی (In vitro fertilization ) و یا درون ‌کاشت مصنوعی (Artificial insemination) است. به طور مثال در دانمارک از هر ده کودک یکی به این شکل به دنیا می آید و پیش بینی می شود که این روند افزایش یابد. دلیل اولیه را پژوهشگران دانمارکی کاهش فعالیت سلول های جنسی مرد می دانند. همزمان با افزایش 400% سرطان بیضه بعد از جنگ امپریالیستی بین جوانان دانمارکی، محققان نتیجه گرفتند که این دو عامل – کاهش فعالیت سلول های جنسی بعلاوه سرطان بیضه – بانی و باعث افزایش نازایی هستند. آنها در واکاوی های افزون تر خود، افزایش مواد شیمیایی مشابه هورمونی، نفوذ آن در جنین و وقوع تغییرات ژنتیکی در سلولهای جنسی پسران در سنین حدود 13 سال را علت اصلی همه این بیماری ها و اختلالات حدس زدند و اعلام کردند. نتایج مشابه در نروژ، نیوزلند، اسکاتلند، فرانسه و به میزان کمتری در سوئد نیز مشاهده شده است5 . دیگر عوارض ناشی از تغییرات هورمونی مربوط به مواد مشابه، سرطان کودکان، چاقی و دیابت آنهاست. در این میان تاثیر متقابل و افزایش تصاعدی تخریبی چند ماده شیمیایی (Cocktail effect) را که در فصل سوم همین مجموعه توضیح داده شده نباید از نظر دور داشت.
امروزه حدود 10 میلیون ماده شیمیایی شناخته شده در جهان وجود دارد. از این حدود 50 هزار به طور فعال در کالاهای مختلف بکار می روند. اگر اعتراضات دهه 70 باعث قطع استفاده از  PCB و DDT گردید امروزه ده ها هزار ماده مشابه جای آنها را گرفته است. اگر PCB در طبیعت در دهه هفتاد منجر به تقریبا  ناپدید شدن پرنده عقاب و بخصوص عقاب دریایی گردید امروزه فلزات سنگین، ابزار و کالاهای الکترونیک و لباس های مملو از مواد شیمیائی فلوردار هستند که تاثیرات مخربی نظیر تغییرات هورمونی و زایمان بر حیوانات باقی  می گذارند. ناپدید شدن بخش عظیمی از پرندگان مهاجر نیز در همین رابطه قابل توضیح است. بررسی تاثیرات مخرب مواد شیمیایی با توجه به ارقام آن تقریبا غیر ممکن است و این امر بخصوص مشکل تر می شود هنگامی که شرکت های تولید کننده دارویی و شیمیایی مهر ثبت (پاتنت) جهت مخفی کردن فرمول آنها و در نتیجه سایه انداختن بر تاثیرات مخرب محیط زیستی آنها، می زنند. از همه مهمتر در این گذر، رابطه میان مقدار اندک و تأثیرات مخرب بسیار فاحش آنهاست. به طوری که بعضی از آنها حتی به مقدار بسیار ناچیز تاثیرات ویرانگر وحشتناکی بر انسان و حیوانات دارند. بسیاری از این مواد به مقدار زیاد مصرف می شوند در حالی که تاثیرات مخربشان کمتر است اما تمامی آنها در طولانی مدت و مصرف مکرر بسیار زیانبار می گردند. تعداد زیادی دارای ساختمان مولکولی پابرجا هستند و اکثرا در چربی ها حل می شوند لذا در طبیعت و بدن برروی هم انباشت می گردند و طی مدت طولانی تاثیرات مخرب خود را ادامه می دهند (Biomagnification). فلزات سنگین (پیوست 1) که در طبیعت به طور حفاظت شده در پوسته ها و لایه های سنگی به شکل ترکیبات پابرجا طی میلیون ها سال وجود داشته اند، با استخراج معادن از حفاظت طبیعی خارج می گردند. این مواد به شکل آزاد همچون سرب در نفت و بنزین، جیوه در ذغال سنگ، مس خالص در انواع رنگها، کدمیم خالص در باطریها، آرسنیک در فلزات ذوب شده وعناصر دیگر به چرخش در می آیند و از آنجا که هیچ گاه ضایع نمی شوند و از بین نمی روند درطبیعت پراکنده شده و از راه فضولات کارخانجات وارد رودخانه، دریاچه و آبهای زیر زمینی می گردند. بسیاری از فلزات سنگین با مواد شیمیایی پراکنده در طبیعت ترکیبات بسیار خطرناکی تولید کرده و بیماری ها و ضایعات زیست محیطی بیش از آنچه فلزات خالص انجام می دهند، به دنبال می آورند. ژورنال  1Nature  در آگوست 2014 نتیجه تحقیقاتی در مورد انتشار جیوه در طبیعت را منتشر کرد. پژوهشگران می گویند نتیجه 150 سال سوخت ذغال سنگ و استخراج این معدن سه برابر شدن مقدار جیوه آزاد در آبهای جهان است. آنان در تحقیقات پیشین خویش، از مدل های تخمینی استفاده می کردند ولی اکنون از آزمایش واقعی آبهای جهان در عمق های مختلف و آبهای مختلف دنیا (اقیانوس اطلس، آرام، هند و منجمد شمالی و جنوبی) استفاده می کنند. این گزارش نشان می دهد که مقدار جیوه در این آبها 150 درصد بیش از سال های آغاز سرمایه داری است و این مقدار در سطح بالای آب ها حتی بیش از سه برابر شده است. جیوه ای که در حیوانات آبزی بر هم انباشته می شود و در ماهی هایی که از این موجودات آبزی تغذیه می کنند به حداکثر خود میرسد (Biomagnification)  سرانجام از راه مصرف ماهی به انسان منتقل می شود و منجر به ضایعات مغزی و تغییرات ژنتیک می گردد. پژوهشگر دیگری به نام Bobby Peek می گوید هنگامیکه زباله های حامل جیوه می سوزند این فلز به سادگی در جو زمین پراکنده شده و حاصل آن سمی شدن شیر مادران و تاثیرات منفی بر روی سلولهای جنسی مرد و کاهش فعالیت آنهاست.OECD   در گزارش خود در مورد تولید مواد شیمیایی در جهان بعد از 1950 می نویسد که در همین سال حدود 7 میلیون تن مواد شیمیایی تولید شده و این رقم در سال 2003 به 400 میلیون تن رسیده است. OECD در پیش بینی خود رقم 85% رشد تا سال 2020 را هم خبر می دهد. این سازمان سرمایه داری در بررسی هایش نشان می دهد که فقط از حدود 15% این مواد اطلاعات علمی دارد. جالب اینجاست که یک سازمان عریض و طویل کشورهای بزرگ سرمایه داری (شامل 34 کشور جهان) سرمایه داران تولید کننده این مواد را متهم به بی مسئو لیتی در تولید کرده و گفته است که اینان فقط در فکر تولید هستند و از قبول مسئولیت بعدی سرباز می زنند. ( گوئی که سرمایه قرار است سوای تولید سرمایه و سود به چیز دیگری هم فکر کند!!) در این کشورها صدها هزار منطقه آلوده نظیر مناطق قبلا صنعتی مخروبه، پمپ های بنزین، کوههای زباله و غیره وجود دارد که هیچ کس مسئولیتی در قبال آنها ندارد3 . طبق گزارش دپارتمان محیط زیست چین در آپریل 2014 حدود 43% دریاچه ها و آبریز های چین که در سال 2011 مورد پژوهش قرار گرفته اند، آنقدر آلوده اند که حتی تماس انسان با آب آنها نامناسب اعلام می شود. صنعت پارچه و لباس دوزی چین پیشرفت های عظیمی در سالهای اخیر کرده است. به طوریکه در شهر Xintang سالانه 260 میلیون جین تولید می شود. همزمان با آن، رودخانه های این کشور نظیر رود زرد به آن میزان از فلزات سنگین و مواد شیمیایی دیگر آلوده شده اند که آب آنها برای ساکنان 186 شهر بزرگ مقیم سواحل این رود طولانی با 400 میلیون جمعیت قابل شرب و استفاده نیست. Green Peace در گزارش 2010 خود تحت عنوانSwimming in Chemicals  می گوید که آزمایشات انجام گرفته روی ماهی های رود زرد، میزان بالایی ازفلزات سنگین نظیر کدمیم، سرب، جیوه، مواد پرفلور (PFAS) و ترکیبات دیگر فلوردار را که در تولید پارچه و لباس بکار می روند نشان می دهد. در این گزارش از کارگرانی صحبت می شود که در بستر این رود زندگی می کنند و به خاطر دستمزد پایین قادر به خرید آب و مواد غذایی در فروشگاه ها نیستند به همین دلیل از آب و ماهی صید شده همین رود تغذیه می کنند. همچنین از کارگران کارخانجات پارچه بافی و لباس صحبت می شود که بدون هیچ پوششی روزانه انبوهی از مواد شیمیایی را جابجا کرده و بکار می برند. آسمان سرمایه داری در همه جا یک رنگ است. سالانه میلیون ها تن زباله به آب های سراسر جهان ریخته می شود. هر سال بیش از یک میلیون پرندگان دریایی و 100 هزار جانور دریایی بر اثر مسمومیت آب این دریاها توسط کارخانجات و مراکز تولید سود سرمایه می میرند. میزان مرگ و میر توده کارگران فقیری که در کنار رودها و دریاها زندگی می کنند 20% بیشتر از سایر ساکنان جاهای دیگر است. رود می سی سی پی یکی از بزرگترین رودهای امریکا سالانه 1.5 میلیون تن مواد مضر وارد خلیج مکزیک می کند که نتیجه آن مرگ هر ساله بخشی از این خلیج به وسعت تمامی شهر نیوجرزی است. حدود 40% دریاچه های امریکا آنچنان آلوده اند که برای ماهی، آبزی ها و شنا خطرناک می باشند. هر ساله 1.2 میلیارد تن فاضلاب کارخانه ای وشهری به آبهای امریکا وارد می شود. حدود 80% از زباله ها در هند به رودخانه گنگ ریخته می شود10 .آیا اینها پروسه محو سازی بشر و قربانی ساختن کل زندگی و زنده بودن میلیاردها کارگر در آستانه سوداندوزی انبوه تر سرمایه نمی باشد. آیا وقت آن فرا نرسیده است که روابط سرمایه داری به زیر کشیده شود و روابطی مطابق نیازها و خواست های واقعی تمامی انسان ها و بر پایه ی حفظ و نگهداری طبیعت بر قرار گردد؟ مسلما اگر چنین تغییری به زودی انجام نگیرد و چه بسا هم اکنون دیر باشد، این سیستم و روابط تولیدی زیر فشار تنگناها، تناقضات و معضلات باز تولید خویش و از همه مهمتر تنگتر شدن امکان انباشت سرمایه به نابودی علنی زندگی میلیارها انسان دست خواهد زد.
مواد شیمیایی بکار رفته در تولید پارچه ولباس (پژوهش مارس 2010)
نام لباس
مقدار مواد شیمیایی(کیلو) بکار رفته برای هر کیلو لباس
مقدار مواد شیمیایی(کیلو) بکار رفته برای هر واحد لباس
T-shirt
3.04
0.76
Jeans
2.40
0.92
شلوار کار
1.80
1.49
Viscose Sweater
5.50
1.10
Fleece Sweater
2.76
0.83
جدول نشان می دهد که چند کیلو مواد شیمیایی برای هر کیلو لباس و یا چند کیلو برای هر قطعه لباس در حالت عادی بکار می رود. کالاهای مورد آزمایش در این جدول حدود 69% بازار لباس سوئد را در بر می گیرد. مصرف سالانه لباس در اروپا 19 کیلو برای هر فرد است (14 کیلو برای هر فرد درسوئد). باید توجه داشت که برای هر یک نوع کالا عموما مواد شیمیایی گوناگونی بکار می رود (البته عده ای مواد مشترک هستند) ولی اکثر اینها برای طبیعت و سلامتی انسان خطرناکند. چنانکه مشاهده می شود بیشترین مقدار مواد شیمیایی در هر کیلو پارچه متعلق به Viscose Sweater یا ژاکت ویسکوز است که بسیار سبک می باشد. بخشی از این مواد هنگامی که کالا در بازار عرضه می شود بر روی لباس باقی می ماند 6. ماده پلی و پرفلورالکیل (PFAS) یک گروه مواد هستند که به خاطر کیفیت ضد آب در لباس ها به کار میروند. این ها که در مواد خاموش کننده آتش نشانی، لباس های ورزشی، کفش، پارچه های مبل وبسته بندی غذاهای آماده به کار میروند بسیار پابرجا بوده و عوارضی نظیر ناراحتی کبد، گواتر و اختلال در سوخت وساز بدن دارند. ماده (PFOS) که سالانه 500 تن خالص تولید می شود و ماده (POSF) که سالانه 96000 تن درسال تولید می گردد هردو از خانواده پر فلورها هستند که در طبیعت و جانوران بسیار دیرپا باقی می مانند و هنوز مکانیسمی برای اضمحلال آنها در طبیعت وجود ندارد. این دو ماده در هوا بسادگی منتشر شده و لذا به مکانهای جدید وارد می شوند. حدود 2500 ماده شیمیایی در تولید انواع پارچه ولباس بکار می رود از این تعداد 350 (14%) بسیار خطرناک محسوب می شوند. همه می دانیم که در تولید لباس بارانی از PVC استفاده می شود ولی از آن بدتر زیست کش Nonylphenol Ethoxylate در جین است.  این ماده نزدیک به 70% رودخانه ها وآبریزهای طبیعی جهان را آلوده کرده است. تغییرات هورمونی، نازایی و باقی ماندن آن در بدن از عوارض آن است. پارچه ها در هنگام تولید و  ترانسپورت با این انتی باکتری ها ضد عفونی می شوند تا هم بوی خوش دهند و هم سالم به بازار برسند. هم اکنون و در طول مدت بعد از جنگ بیش از 100 ماده خطرناک شیمیایی در بدن انسان گردش می کند، بدون آنکه نابود شود. مادران حامله با توجه به خون مشترک با جنین در معرض هجومی عظیم قرار می گیرند که در نهایت جنین را که هنوز فاقد سیستم دفاعی خاص خویش است هدف بمباران قرار میدهد. بعد از تولد نیز کودکان و بخصوص فرزندان خانواده های کارگر با توجه به محیط کاری و زندگی آنها که در تماس مستقیم با مواد مخرب قرار دارند بسیار بیش از بزرگسالان در معرض تهدید می باشند. بدن آنها هنوز تکامل نیافته و درنتیجه بیدفاع در مقابل این موادند. میزان و مقدار مواد شیمیایی در نسبت به بدن کوچک آنها بسیار زیادتر از بزرگسالان است. اطلاعات کودکان از مضرات مواد شیمیایی بسیار محدود است و سن پایین تر آنها تشخیص مشکل تر مواد مضر از سایر اجزای کالاها را همراه دارد.
یک عرصه جدید و کمتر شناخته شده حتی برای کاوشگران Nanomaterials است. این تکنیک که قادر است مواد و ماتریال در حد اتم و مولکول (اندازه های بین 1 تا 100 nm) تولید کند حوزه جدیدی برای سرمایه می گشاید. نانو تکنولوژی (Nanotechnology) که تاکنون موفق به تولید موادی نظیر:Titanium Dioxide, Nanosilica, ,Zincoxide, Carbone Black, Nanofood, Nano cosmetics Silver Nano شده است ابعاد ناشناخته و جدیدی از این مواد مانند اندازه، مکانیسم فیزیکی و شیمیایی آنها که با مواد متعارف متفاوت است به دست داده است. دسترسی (وضعیت) زیستی این مواد (Bioavailability) با مواد متعارف فرق دارد بطوریکه براحتی از جدار سلولها عبور کرده ووارد آن می شوند. شکل های غیرمتعارف به خود می گیرند که می توانند در سطح مواد دیگر تاثیرات جدید بر جای گذارند (surface science). تماسشان با مواد دیگر در سطح اتمی و مولکولی انجام می گیرد. محصولات نانو غذایی (Nano Food) هم اکنون به بازار عرضه شده است. مواد غذایی جدید نظیر گوشت و پروتئین. مواد افزوده غذایی نظیر مزه ها و انزیم ها. بسته بندی های غذایی پلاستیکی جدید از این جمله اند. خطرات جدید این تکنیک از همان اندازه های آنها شروع می شود.  فکر کنید گرد و خاک درون خانه تا کنون قابل رویت بوده ولی از این به بعد حتی با میکرسکوپ قوی قادر به رویت نیستند (برای مثال یک ذره نانو به اندازه یک مورچه در مقابل درختی تنومند که همان ذره گرد وخاک است). به این ترتیب ذرات نانو می توانند وارد دستگاه تنفسی شده و موجب ضایعات ناشناخته شوند. مشکل بعدی بی اطلاعی ما از انواع کالاهای عاری از مواد نانو است.  نانو نقره (Silver Nano) که با هدف ضد باکتری روی لباس پاشیده می شود، به راحتی از راه دستگاه تنفسی وارد بدن می شود ونیز در تماس با پوست سبب بروز آلرژی می گردد. این مواد هنگام شستشو وارد سیستم فاضلاب شده و موجب عوارض پیش بینی نشده ای در طبیعت می گردند.
جنگ و عوارض وحشتناک محیط زیستی آن برای توده ها
تاکنون به تخریب محیط زیست از جانب کالاها، روند تولید و جامعه گردانی متعارف سرمایه داری پرداخته ایم وقت آنست که بعد دیگر این سیستم منحط، فرسوده و مخرب را بررسی کنیم. از جنگ های امپریالیستی و خانمان برانداز اول و دوم و نیز جنگهای کره و ویتنام که در دل خود فجایع انسانی و محیط زیستی پروراندند و این سیستم را از تجارب جدید برخوردار کردند می گذریم. به جنگی می پردازیم که از آغاز آن یک دهه می گذرد و هنوز ادامه دارد.  در جریان بمباران گسترده عراق به غیر از به کارگیری انبوه سلاح‌ها و بمب‌های متعارف، از سلاح‌های دارای اورانیوم رقیق شده (depleted uranium) و فسفر سفید نیز استفاده شد. این سلا‌ح‌ها دارای عوارض مخرب روی افراد غیرنظامی و همچنین محیط زیست بودند.  میزان استفاده از این سلاح‌ها در جریان جنگ اول خلیج فارس حدود 340 تن بود. اما این رقم در جریان حمله سال 2003 از سوی ارتش آمریکا به حدود پنج برابر افزایش یافت. به کارگیری این سلاح‌ها منابع آبی، خاک و هوا را در عراق به شدت آلوده کرد. عوارض جانبی آلوده شدن با اروانیوم رقیق شده در بعضی مناطق همچنان باقی‌است. در سال 2004 ، یعنی یک سال پس از حمله، میزان سرطان خون در عراق بیش از هرکشور دیگر در جهان بود. در جریان نبرد فلوجیا در ماه نوامبر سال 2004، ارتش آمریکا از سلاح‌ها و بمب‌های دارای فسفر سفید برای مقابله با مخالفان مسلح که کنترل شهر فلوجیا را در دست داشتند استفاده کرد. ارتش آمریکا که در ابتدا به کارگیری این سلاح‌ها را انکار کرده بود، بعدها به استفاده از آن‌ها اعتراف کرد. مطابق یک تحقیق دانشگاهی که در سال 2010 منتشر شد، تنها در شهر فلوجیا میزان ابتلا به انواع سرطان‌ها چهار برابر شده است. این میزان در مورد کودکان زیر چهارده سال عراقی حدود دوازده برابر رشد را نشان می‌دهد. مرگ و میر کودکان در این شهر عراقی نیز چهار برابر بیشتر از مرگ و میر کودکان در اردن، کشور همسایه عراق است. همچنین براثر استفاده از این سلاح‌ها، آمار تولد نوزادان همراه با نقص عضو و ناهنجاری‌های دیگر به شدت در شهر فلوجیا و نقاط دیگر افزایش یافت. به جز اورانیوم رقیق شده و فسفر سفید، انواع مواد دیگر مانند پرکلرات موجود در موشک‌ها و مواد شیمیایی دیگر براثر به کاربردن سلاح‌های مختلف یا تردد ادوات نظامی مانند هواپیماهای جنگی، تانک‌ها و ماشین‌ها در محیط زیست عراق را نیز باید به حساب آورد. مطابق آماری که در سال 2008 منتشر شد، مصرف سوخت ارتش آمریکا در عراق ماهانه برابر با یک میلیون و دویست هزار بشکه نفت بود که در عرض یک سال  به رقمی در حدود 14 میلیون بشکه ‌رسید. مصرف چنین حجم عظیمی از بنزین، گازوییل و انواع سوخت‌های دیگر توسط ارتش آمریکا، آلودگی های فراوانی از جمله گاز کربنیک را در هوا و محیط زیست عراق افزایش داد. با آتش‌گرفتن مرکز تولید فرآورده‌های سولفور المشرق در سی کیلومتری شهر موصل، حجم عظیمی از گازهای سمی آزاد شد و آسمان عراق و بسیاری از کشورهای خاورمیانه را تا مدت‌ها آلوده کرد. این کارخانه سالانه حدود یک میلیون و دویست هزار تن فرآورده‌های شیمیایی تولید می ‌کرد. مطابق گزارش سازمان ملل متحد که در اکتبر سال 2003 منتشر شد، بیش از چهل درصد از درختان در شعاع صد کیلومتری این کارخانه شیمیایی آسیب دیدند و یا از بین رفتند. از دیگر مراکز صنعتی و نظامی آسیب دیده که باعث آلودگی گسترده محیط زیست شدند می‌‌توان به کارخانه تولید مهمات « القعقاع» در سی کیلومتری جنوب بغداد، مرکز تحقیقات هسته‌ای «التویثه» و همچنین انبارهای پتروشیمی «الدوره » اشاره کرد. این انبارها که یکی از بزرگترین مکان‌های نگهداری مواد شیمیایی و پتروشیمی در عراق بودند در جریان جنگ از سوی گروه های مختلف مورد غارت و هجوم قرار گرفتند و سپس تخریب و سوزانده شدند. براثر این آتش‌سوزی‌ها  بیش از پنج‌ هزار تن مواد بسیار سمی در محیط آزاد شد. با خروج نیروهای آمریکایی از عراق نیز حجم زیادی از آلودگی‌‌ها و پس ماند ه ها در عراق باقی ماند. گزارشی که روزنامه تایمز چاپ بریتانیا در سال 2010 منتشر کرد نشان داد ارتش آمریکا در حالی عراق را ترک کرد که پشت سر خود کشوری به شدت آلوده برجای گذاشته بود. زباله‌ها و پسمانده های سمی از بشکه‌های نفت و بنزین گرفته تا  اسید سولفوریک، باطری‌های مصرف شده ماشین و آهن آلات قراضه در حجم فراوان تصویری است دهشتناک از محیط زیست آلوده شده یک کشور جنگ زده. مطابق دستورالعمل پنتاگون این پسمانده ها می‌بایست از عراق خارج و در آمریکا به شکل امنی منهدم می‌شدند، اما واقعیت موجود روی زمین برخلاف این را نشان میدهند. گزارش دیگری که توسط روزنامه نیویورک تایمز در ماه ژوئن 2010 منتشر شد بر آلودگی گسترده آب‌ها و رودخانه‌های عراق تاکید می‌کرد. شط العرب یا اروند رود که از پیوستن دجله و فرات شکل می‌گیرد و به خلیج فارس می‌ریزد، برای مردم عراق به یک معضل بزرگ زیست محیطی تبدیل شده است. خشکسالی‌های پیاپی نیز مزید بر علت شدند به طوری که با پسروی رودخانه، آب دریا به درون آن پیشروی کرده، میزان شوری آب به حد غیرقابل کنترلی بالا رفته و آسیب‌های فراوانی به زمین‌های اطراف و حوضه آبریز آن وارد شده است. سدسازی کشورهای اطراف روی رودخانه‌هایی که به دجله و فرات وارد می‌شوند نیز تاثیر مهمی در این امر داشته است. مطابق آمارهای دولت عراق، همچنان یک نفر از هر چهار نفر عراقی از دسترسی به آب سالم و بهداشتی محروم است. هنوز در برخی از شهرها و روستاهای عراق آب رسانی با استفاه از تانکرهای سیار آب انجام می‌شود. 7, 8, 9. دوره  جدید جنگهای خانمان سوز سرمایه داری با ابعاد محیط زیستی و امراض شناخته و ناشناخته تازه آغاز شده است. جنگ سوریه وادامه جنگ در عراق با ابعاد جدید و فاکتور های جدیدی نظیر گروه های مختلف ساخته دولت های سرمایه داری منطقه و امپریالیستها ابعادی دیگر به مسائل محیط زیستی سرمایه داری خواهد داد.
پیوست 1 فلزات سنگین مضر: این فلزات به دلایل گوناگون سمی هستند. یکی از دلایل مسمویت اکثر آنها وجود مدارهای خالی الکترونی اطراف هسته اتم است که به آن ها خاصیت جذب الکترون و درنتیجه میل ترکیب با پروتئین ها و حتی مولکولهای ژنتیک نظیر DNA را می دهد و درنتیجه باعث تغییرات ژنتیک می شوند. اینها عبارتند از:
آلومینیم (Al)، آنتیموان (Sb)، آرسنیک (As)، بر (B)، باریم (Ba)، سرب (Pb)، کد میم (Cd)، جیوه (Hg)، کروم (Cr)، کوبالت (Co)، مس (Cu)، منگان (Mn)،  نیکل (Ni)، استرانسیم (Sr)، قلع (Sn)، مولیبدن (Mo).
امراض ناشی از برخی فلزات سنگین:
Element
Acute exposure
Chronic exposure
Main article
Cadmium
Pneumonitis (lung inflammation)
Lung cancer
Osteomalacia (softening of bones)
Proteinuria (excess protein in urine; possible kidney damage)
Cadmium poisoning
Mercury
Diarrhea
Fever
Vomiting
Stomatitis (inflammation of gums and mouth)
Nausea
Nephrotic syndrome (nonspecific kidney disorder)
Neurasthenia (neurotic disorder)
Parageusia (metallic taste)
Pink Disease (pain and pink discoloration of hands and feet)
Tremor
Mercury poisoning
Lead
Encephalopathy (brain dysfunction)
Nausea
Vomiting
Anemia
Encephalopathy
Foot drop/wrist drop (palsy)
Nephropathy (kidney disease)
Lead poisoning
Chromium
Gastrointestinal hemorrhage (bleeding)
Hemolysis (red blood cell destruction)
Acute renal failure
Pulmonary fibrosis (lung scarring)
Lung cancer
Chromium toxicity
Arsenic
Nausea
Vomiting
Diarrhea
Encephalopathy
Multi-organ effects
Arrhythmia
Painful neuropathy
Diabetes
Hypopigmentation/Hyperkeratosis
Cancer
Arsenic poisoning
Reference
1.  Lamborg C et al A global ocean inventory of anthropogenic mercury based on water column measurements Nature, 7 Juli, DOI: 10.1038/nature13563
  . Swedish Chemical Agency   2
Organisation for Economic Co-operation and Development, 3. ENV/JM/MONO(2003)163
 OECD Environment, Health and Safety Publications Series on Chemical Accidents.
4.  SKAKKEBAEK N.E., RAJPERT-DE MEYTS E. & MAIN K.M. (2001) Testicular
dysgenesis syndrome: an increasingly common developmental disorder with enviromnetal
aspects. Hum.Reprod. 16, 972-978
5. Lund University Department of Clinical Sciences, Molecular Reproductive Research Group
Malmö, Sweden. The impact of genetic, environmental and life-style factors on male reproductive function Jonas Richthoff, M.D. MALMÖ 2007 Faculty opponent
6. Swerea IVF AB, Uppdragsrapport 09/52
7. Environmental pollution by depleted uranium in Iraq with special reference to Mosul and possible effects on cancer and birth defect rates.
Fathi RA1, Matti LY, Al-Salih HS, Godbold D
8. Fallujah, The Hidden Massacre
From Wikipedia, the free encyclopedia
White phosphorus use in Iraq
From Wikipedia, the free encyclopedia
Memorandum to CCW Delegates
The Need to Re-Visit Protocol III on Incendiary Weapons
Human Rights Watch and Harvard Law School International Human Rights Clinic
November 2010
Report of the Independent Panel on the Safety and Security of the UN Personnel in Iraq 20 October 2003
9. IRAQ: War remnants, pollution behind rise in cancer deaths? humanitarian news and analysis a service of the UN Office for the Coordination of Humanitarian Affairs
10. http://www.fewresources.org/uploads/1/0/5/2/10529860/worlds_worst_pollution_problems_2008.pdf.
New York, NY: Palgrave Macmillan, 20112011. 47. New York, NY: Palgrave Macmillan, 20112011. 47.
http://water.epa.gov/polwaste/nps/outreach/point1.cfm.
http://haafii.org/uploads/April_2013.pdf
http://www.unep.org/regionalseas/marinelitter/publications/docs/trash_that_kills.pdf
http://www.coastal.ca.gov/publiced/marinedebris.html
حسن عباسی                             اکتبر  2014