حسن رحمان پناه -چارە کارگران “وحدت و تشکیلات” است

چارە کارگران “وحدت و تشکیلات” است

حسن رحمان پناه

بنا به اخبار و گزارشات منتشر شدە ، ساعت ١٠ صبح امروز یکشنبە ١٤آذر ماه ، رانندگان و کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران در مقابل شهرداری تهران تجمع اعتراضی برگزار کردند. تجمع و گردهمایی امروز ، دومین تجمع کارگران و رانندگان شرکت واحد طی هفتەهای اخیر است. رانندگان و کارگران ناراضی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران برای “دریافت تسهیلات بلاعوض مسکن، احقاق حق کارگران عضو تعاونی های مسکن اداره مرکزی و سامانه های شرکت واحد اتوبوسرانی تجمع  امروز را برگزار کردند”.
طبق گزارشات منتشرشدە، رانندگان شرکت واحد شعارهایی همچون  “قالیباف ،قالیباف، استعفا استعفا – مسکن ما را ندید، این وضع ادامه دارد – مدیر دربند نشین، استعفا استعفا- نیروی انتظامی، خجالت خجالت – شهردار بالا نشین، معضل ما را ببین – شهردار باید بدونه مسکن ما را نده، این وضع ادامه داره – کارگران درد دارند، مشکل مسکن دارند – قالیباف ، قالیباف، پول مسکنم کجاست – مشکلات رفع نکنی اعتصاب هم تو راهه و …. سر دادند. تجمع آرام و حق طلبانه کارگران و رانندگان شرکت واحد ، با  یورش درندانه  ماموران نیروی انتظامی و پلیس ضد شورش که در محل برگزاری این گردهمایی کارگری مستقر شده بودند مواجه گردید و به صف کارگران هجوم بردند. مزدوران سرمایە، ضمن ضرب و شتم کارگران ناراضی، تعدادی از آنان را دستگیر نمودند .
گفتە می شود در جریان هجوم نیروهای مزدور رژیم به تجمع کارگران ناراضی ٣ کارگر نیز مجروح شدند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران،  اسامی تعدادی از بازداشت شدگان تجمع امروز را ” علی رضا توسلی،  حسن سعیدی، امیرعباس حسینی،  وحید فریدونی،  امیر تاخیری، محمدعلی اصلاغی،  ناصر محرم زاده و ایرج فدایی اعلام کرده است.”

کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومە، در شرایطی برای چندمین بار متوالی برای خواست و مطالبات برحق و انسانی خود اقدام به تجمع و گردهمایی می کنند کە طبقە کارگر ایران در یکی از دشوارترین سالهای حیات سیاسی، مبارزاتی و بی سازمانی خود به سر می برد. این طبقە بە شدت پراکندە و از ابزارهای مقاومت و نبرد بعنوان گورکن نظام موجود اگاهانه و عامدانه توسط طبقە سرمایەدار ایران و حکومت مدافع آن محروم شدە است. مبارزات طبقە کارگر در غیاب سازمان و تشکیلات کارگری و تودەای آن اساسآ پراکندە، خودجوش ، موضعی ، محلی و تدافعی است. اگرچە اعتراض و نارضایتی، بنا به خصلت تولید سرمایەداری و استثمار بی رحمانه کارگران ، بخشی از حیات ، زندگی و انگیزە طبقاتی هر کارگری علیە صاحب سرمایە را  تشکیل می دهد، اما  تبدیل شدن این انگیزە غریزی، به قدرت مبارزاتی و اگاهی طبقاتی، آن مشکلی است کە طبقە کارگر در ابعاد کشوری و بین المللی با آن درگیر و از آن فاصلە دارد . به عبارت دیگر نقطە ضعف مبارزات کنونی آن است. این وجە از مبارزە و زندگی روزانه کارگر آن نقطە مهم در حیات این طبقە است کە “کارل مارکس”  بعنوان رهبر و نظریەپرداز رزمندە و انقلابی طبقە کارگر ، آنرا  تغییر “کارگر درخود ، به کارگر برای خود” می نامد. این “تغییر و تبدیل” در پروسە مبارزە روزانه ، لحظە به لحظە و قدم به قدم کارگر علیە سرمایەدار و دولت و نهادهای اجرایی و حفاظتی آن حاصل می شود. این تغییر به لحاظ کیفی چیزی جز سازمانیابی و متشکل شدن کارگران در ابعاد تودەای در نهادها و تشکلات مستقل و طبقاتی کارگری نیست. آنچه اکنون و طی سالهای متمادی بجز دورەهای محدودی نباشد ، طبقە کارگر ایران از آن محروم یا به عبارت دقیق تر از آن محروم شدە است.

امروز چندین نهاد و تشکل مستقل و انقلابی از فعالین و مبارزین جان برکف طبقە کارگر وجود دارند کە دوفاکتو خود را نیز بر رژیم و نهادهای وابستە به آن تحمیل کردەاند. بسیاری از فعالین این تشکل ها ، یا بازداشت و زندان دیدە و یا با قرار وثیقە از زندان آزاد و منع فعالیت شدە و یا با گرو گذاشتن وثیقەهای سنگین همچون “شمیرداموکلس” بر سر آنان همیشە شبحی بر زندگی و وجودشان  سنگینی و گاهآ مانع فعالیتشان است . فعالیت و فداکاری این نهادهای خودساختە و محدود به فعالین کارگری ،علارغم زحمات و فداکاریهای فراوان ، ابدآ جوابگوی این دورە از فعالیت طبقە کارگر در ایران نیست . دامنە فعالیت آنان بسیار محدود است . چهرە فعالین این نهادها شناختە شدە و همیشە در دسترس جلاد و شکنجەگر قرار دارند . روزی در زندان و روز دیگر در خانە و محل کار هستند. دستمزد چهار برابر زیر خط فقر، تعطیلی ٥٠ درصد مراکز کار و تولید ، عدام وجود قانون کار مورد نظر کارگران کە در شرایط لزوم و در دعوای کارگر و سرمایەدار به آن مراجعە کنند، بیکاری گستردە و قراردادهای سفیدامضا و موقت و دهها معضل و مشکل دیگر ، این تشکل و فعالین آنرا در مقابل معضلات حتا ادارە زندگی روزانه خود و خانوادە قرار دادە است . جسارت و تسلیم ناپذیری آنان ستودنی و تحسین برانگیز است ، اما در نبرد با رژیم هار و داعش مسلک جمهوری اسلامی کافی نیست . کل نمونە و فاکتورهای بیان شدە نشان می دهد کە دوران تشکلات فعالین و رهبران کارگری بە سر آمدە است . دلخوش کردن به این سطح از مبارزە و تشکل ، در واقع درجازدن و گام برنداشتن برای اقدام و حرکت مشترک و گستردە در ابعاد طبقە است . از سوی دیگر بخش چشمگیری از فعالین کارگری به دلیل شرایط خفقان و دیکتاتوری اسلامی جلای “وطن” کردە و عملآ تآثیری در افت و خیزهای روزانه مبارزات کارگری ندارند. معضلات جریانات و سازمانهای چپ و کمونیست ، پراکندگی، تشتت و انشعابات و جدایهای مکرر در صفوف نیروهای آنان کە علل قاعدە با جنبش کارگری دو روی یک سکە هستند ، از هم تغذیە و نیرو می گیرند و برعکس آن نیز صادق است از دیگر معضلات کنونی است . وضعیت نامطلوب جنبش جهانی کمونیستی و کارگری، از دیگر معضلات و دردهای افزون به مشکلات کنونی جنبش طبقە کارگر است کە زانوی آنرا خم کردە است .

مبارزات کارگری امروز در برابر تعرض آشکار و روزانه طبقە سرمایەدار و دولت حامی آن به سطح زندگی بردەوار آن آدامه دارد، اما همچنانکە گفتە شد پراکندە، دفاعی و بی برنامه است. محروم ماندن طبقە کارگر از ابزار دفاعی و تعرضی خود در برابر طبقە سرمایەدار متشکل در هزاران نهاد و ارگان استثمار و سرکوب، مهمترین معضل و مشکل جنبش کارگری ایران است . اگر کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومە طی سال های اخیر هر از چند گاهی به مصاف صاحبان کار و دولت رفتە و از خواست و مطالبات صنفی و طبقاتی خود دفاع نمودەاند، به یمن “سندیکای” این شرکت است کە علارغم هر نقد و کمبودی به آن ، کارگران را بصورت تنی واحد در برابر کارفرمایان به میدان آوردە و می آورد. مبارزە امروز کارگران شرکت واحد ، خواست و مطالبات آنان، ارتقاء و حمایت از آن، میتواند در دستور کار فعالین ، نهادها و کل طبقە کارگر ایران قرار بگیرد. اگرچە مبارزە امروز محدود به بخشی از این کارگران بود و توسط حافظین سرمایە سرکوب شد ، اما با اهمیت و در بطن جنبش پراکندە و نامتشکل کارگری ایران، از اهمیت و ویژەگی خاصی با اتکا به تشکل خود کارگران(سندیکای شرکت واحد) برخوردار است . تشکلات کارگری از دل مبارزات روزانه کارگری ایجاد ، ارتقا و به جلو سوق و سیقل می یابند و همزمان مبارزات کارگری را نیز به جلو هدایت میکنند. مبارزە ، تشکل –  تشکل ، مبارزە ، لازم و ملزوم همدیگرند ، یکدیگر را تقویت و ارتقا دادە و سرآنجام جنبش کارگری را در مسیر سازماندهی انقلاب کارگری با اتکا به تشکلات گستردە تودەای و حزب رزمندە و کمونیستی کە سلاح اندیشە و ذهنی لازم را  برای آنجام انقلاب کارگری و سوسیالیستی در اختیار طبقە کارگر بعنوان طبقە و کسب قدرت سیاسی توسط این طبقە رهنمون می شود. اکنون از هر زمانی بیشتر طبقە کارگر ایران به تشکیلات سراسری ، با اتکا به مبارزات جاری روزانه ، با پشتوانه تشکلات موجود غیردولتی و غیروابستە به کارفرمایان و تشکیلاتهای فعالین و ارتقاء آن بە یک نهاد واحد و گستردە کارگری کە دربرگیرندە کل طبقە کارگر ، نه فقط یک بخش یا یک صنف و یک گرایش از آن باشد، نیاز فوری و حیاتی دارد. کارگران راهی به جز وحدت و تشکیلات برای پیروز شدن در نبرد مرگ و زندگی با سرمایەداران و دولت حامی آن در اختیار ندارند.

کارگران جهان متحد شوید

٤ دسامبر ٢٠١٦