حسن رحمان پناه -اتحاد مثلث ارتجاع !؟

اتحاد مثلث ارتجاع !؟

حسن رحمان پناه

در حاشیه مجمع عمومی سالانه سازمان ملل در نیویورک، وزیران امور خارجه ایران، ترکیه و عراق به گفت‌وگو نشستند و بیانیه مشترکی در مخالفت با همه‌پرسی در اقلیم کردستان عراق منتشر کردند.
به گزارش خبرگزاری ها، وزرای امور خارجه ترکیه ، ایران و عراق در نشست سه‌جانبه خود درباره همه‌پرسی استقلال کردستان عراق در موارد مشخصی به توافق رسیدند. در این بیانیە رفراندوم ٢٥ سپتامبر  را “سبب ایجاد ناآرامی های احتمالی جدید در منطقه خوانده اند.” در بیانیە همچنین گفتە شدە کە ” همه پرسی مذکور برای کردها و نه برای دولت اقلیم کردستان مفید خواهد بود و توافق کرده اند علیه آن به اقدام های هماهنگ و مشترک دست بزنند. در این بیانیە همچنین “جامعه بین المللی را به مداخله علیه برگزاری همه پرسی استقلال در اقلیم کردستان فرا خوانده‌اند.”

این مثلث ارتجاع  کە سابقآ و با حضور دولت سوریە، مربعی ٤ گوشە بود ، ضدیت تاریخی خود را با خواست و مطالبات مردم کردستان، نه فقط در اقلیم کردستان عراق ، بلکە در واقع با خواست و مطالبات برحق و انسانی مردم کردستان در بخش های تحت حاکمیت زور و سرکوب دولت های متبوع خود نیز اعلام داشتەاند.

همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق کە قرار است تا سه روز دیگر برگزار شود، جدا از ضدیت سە دولت دشمن تاریخی مردم کردستان کە در موارد متعددی تضاد منافع دارند و در رقابت و کشمکش آشکار و پنهان به سر می برند،  با مخالفت قدرت های امپریالیستی، دول ارتجاعی و سرکوبگر منطقە و جریانات وحشی و ضد انسان از جملە “دولت اسلامی عراق و شام  (داعش) روبرو شدە است. در واقع کل ارتجاع جهانی و منطقەای ، چه در قدرت و چه در اپوزسیون ، علیە خواستی بسیار طبیعی و انسانی ، خواست تعیین سرنوشت یک ملت به دست خود، بسیج شدەاند.  مخالفت دول امپریالیستی و صاحبان زرادخانه پیشرفتەترین سلاحهای مرگ بار از جملە ایالات متحدە، انگلستان، فرانسە ، المان ، روسیە و ….. در شرایطی ابراز می شود کە هرکدام از این دولت ها به نحوی در حال چپاول و دزدی ثروت و سامان مردم این منطقە در همکاری و همیاری با حاکمان احزاب در قدرت در کردستان عراق هستند. این قدرتها در زمانی با مطالبە رفراندوم مخالفت میکنند کە در جنگ با ارتجاعی ترین نیروی قرن ٢١”داعش”، نیروی مسلح محلی کردستان، (پیشمەرگە ) نزدیک به ٢٠٠٠هزار کشتە و بالغ به ٥٠٠٠ هزار معلول و مصدوم دادە است . این تلفات در شرایطی بر مردم کردستان تحمیل شدە ، کە بعد از یورش امپریالیستی آمریکا و متحدینش در جنگ اول خلیج به منظور برتری طلبی این ابرقدرت بر منطقە و جهان و چپاولگر نفت و گاز منطقە و سپس یورش دوم به عراق در دوران زمامداری “بوش پسر” و “تونل بلیر” در ٢٠٠٣ و در پروسە اشغال عراق کە ریاکارانه اسم “آزادسازی عراق” بر آن نهادند، بذر رو به رشد بنیادگرایی مذهبی کە با به قدرت رسیدن  جمهوری اسلامی در سال ١٩٧٩کلید خوردە بود ، با گسترش تروریسم ، جنگ طایفەای و مذهبی در این کشور و سپس کشورهای همجوار کاشتە شد. در نبرد قدرتهای امپریالیستی با متحدین تا دیروز خود در عراق(بنیادگرایان اسلامی) و بعد از سال ٢٠٠٣ میلادی آمریکا به تنهایی بیش از ٤٠٠٠هزار کشتە و هزاران زخمی دادە بود. اما  در نبرد سە سال اخیر و بعد اشغال مناطق وسیعی از عراق و سوریە توسط “داعش” ، تلفات آمریکا و متحدینش به اندازە انگشتان دست کاهش یافت و بیشترتن تلفات متوجە نیروهای پیشمرگ در کردستان عراق و مبارزین” پ ی د و پ ی ژ” در کردستان سوریە شد . قدرت های امپریالیست و اشغالگر بایستی به رای دهندگان کشورهای خود و افکار عمومی جهانی توضیح این سیاستهای ضدانسانی خود در قبال مردم ستمدیدە منطقە بویژه مردم رنجدید کردستان را کە در طول تاریخ صد سال اخیر اسیر و قربانی شطرنج کثیف سیاسی ضدانسانی آنان در منطقە بودەاند را بدهند. از سوی دیگر سران احزاب ناسیونالیست و حاکم در کردستان عراق کە سال ها است این قدرت های امپریالیستی و حاکمان آنان را بعنوان “دوست و متحد” مردم کردستان به مردم زجرکشیدە این منطقە معرفی و برای هر سرباز و گروهبان آنان فرش قرمز پخش می کنند ، باید این “دوستی” تاریخی را برای مردم ستمدیدە کردستان توضیح دهند کە چرا “دوستانشان” امروز و این چنین بی شرمانه در برابر خواست ابتدایی و انسانی این مردم صف آرایی و بسیج شدەاند؟

از همه اینها مضحک تر موضعگیری  ۱۵ عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد ، نهادی بازیچه در دست قدرت های امپریالیستی دارای “حق وتو” است  کە در بیانیه‌ای مشترک، “ضمن مخالفت با همه‌پرسی در کردستان عراق، حمایت خود را از حاکمیت و تمامیت ارضی این کشور اعلام نمودند.” شورای امنیت سازمان ملل در شرایطی از “تمامیت ارضی عراق” دفاع می کند کە این کشور  در طول حیات خود و پس از شکل دان به آن توسط بریتانیا در سال  ١٩٢٠ و بعد از فروپاشی دولت عثمانی در جنگ اول جهانی و آوردن یک خانوادە سلطنتی از عربستان سعودی ، کشوری کە خود نیز بر بنیاد یک مناسبات به شدت عقب ماندە، خانوادگی و عشیرەای تشکیل شد و تا کنون نیز ادارە می شود و نام کشور نیز بر بنیاد نام آن خاندان (السعود) تعیین شدە است ، هرگز کشور امن و آمان برای ساکنین آن نبودە است.  اکثریت شیعە آن در جنوب و اقلیت کرد در شمال ، همیشە توسط اقلیت سنی مورد حمایت انگلستان و متحدینش سرکوب و مورد آزار و اذیت قرار گرفتەاند. کشور عراق بعد از یورش و جنگ اول خلیج و اشغال در جنگ دوم در سال ٢٠٠٣ توسط آمریکا و متحدینش، ٢٦ سال است در جنگ و خونریزی می سوزد و  یکی از طولانی ترین جنگ های تاریخ بشر را در کارنامه خود دارد و روزنه امیدی نیز به پایان آن تاکنون در چشم انداز نیست.  در چنین شرایطی حفظ و دفاع از “تمامیت ارضی عراق” کە تا کنون با زور سرکوب و سرب ممکن شدە ، چیزی جز ادامه وضع موجود ، جنگ مذهبی و طایفەای ، تکرار چرخە بدون نتیجە رشد و سرکوب بنیادگرایی مذهبی و ماندن بعنوان یکی از کانون های اصلی بحران در منطقە نیست و نخواهد بود.

اما تا آنجا کە به بیانیە مشترک یا به عبارت دقیق تر توطئە مشترک  وزرای خارجە ٣ دولت اسلامی ترکیە ، عراق و ایران مربوط می شود، لازم به یادآوری است که این اولین بار نیست که مسئولین کشورهای متبوع  و سابقا سوریه نیز در ضدیت با حقوق طبیعی و انسانی مردم کردستان در بخش های مختلف آن بارها  به همکاری، تقابل و ضدیت با خواست این مردم پرداختە و دهها توطئە مشترک را علیە مردم کرد در بخش های مختلف آن اجرا نمودەاند. سران سە کشور یاد شدە ، فرماندهان نظامی و امنیتی آنان و سوریە نیز در طول صد سال اخیر و بویژه در دەههای اخیر، عامل آغاز جنگ و کشتار چە در درون مرزهای کشوری و چه خارج از آن علیە مردم کردستان، سازماندی نسل کشی ، انفال و شیمایی باران ، تخریب و به آتش کشیدن هزاران روستا ، آوارگی و دربدری مردم ، حمایت از بنیادگرایی مذهبی شیعی و سنی و همچنین چپاول و تاراج زیر ساخت های اقتصادی و طبیعی مناطق مختلف کردستان بودەاند.

اتحاد شوم مثلت ارتجاع و سرکوب علیە مردم کردستان و اکنون علیە برگزاری رفراندوم در کردستان عراق، امر تازە و امروزی نیست و از جانیان حاکم بر این کشورها اقدامی بیشتر از آن نمی توان انتظار داشت . اما آنچه تازە و برای آنان قابل درک و تحمل نیست در وحشت از آنان می سوزند، اگاهی سیاسی و اتحاد و همسرنوشتی مردم کردستان در همکاری و همیاری با هم، جهت ضدیت با توطئە مشترک سە ضلع ارتجاع و سرکوب در منطقە است . نه تنها رفراندوم به منظور “دیالوگ” با دولت مرکزی عراق توسط حاکمان کنونی کردستان جهت کسب امتیاز برای طبقە حاکم ، بلکە حق تعیین سرنوشت تا ایجاد دولت مستقل و جدایی از عراق، حق طبیعی و انسانی مردم کردستان است. جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی در کردستان، ضمن حمایت از همدیگر، باید و لازم است دست دوستی ، همیاری و اتحاد و هم سرنوشتی مبارزاتی به سوی مردم ساکن در کشورهای ایران ، عراق ، ترکیە ، سوریە و کل منطقە و جهان دراز نمودە و پیروزی خود را در حمایت آنان جستجو نماید. در چنین شرایطی است کە توطئە مثلث ارتجاع خنثی و مردم کردستان نیز به یکی از حقوق انسانی ، طبیعی و مبارزاتی خود دست خواهند یافت و منطقە آشوبزدە  خاورمیانه و بویژه عراق نیز نخستین گام را به سوی حل یکی از بحرانهای دیرپای خود بر خواهد داشت.

٢٢/٩/٢٠١٧ .