حزب کمونیست کارگری و فرهنگ مجاهدین- حامدخاکی , فردین آرام و عباس رضایی

 

حزب کمونیست کارگری و فرهنگ مجاهدینی

اخیراً اتهامزنی های بی‌پایه و انتساب منتقدین سیاسی به عوامل رژیم جمهوری اسلامی، به یکی از وجوه بارز برخورد رهبران و فعالین حزب کمونیست کارگری ایران تبدیل شده است. به کرات عناوین پاسدار، مامورجمهوری اسلامی و غیره را در برخورد با منتقدین به کار می‌برند. این اتهامات و عناوین نه حتی در مورد آدمهای ناشناس یا مظنون بلکه در مورد آدمهایی با وضعیت سیاسی و حقیقی و حقوقی معلومی هم به کار برده می‌شود.
یک جریان سیاسی با یک ذره احساس مسئولیت و متعهد به حفظ پرنسیبهای انسانی حتی در مورد مظنونین هم باید از اینگونه برخوردها به شدت بپرهیزد و در مورد برخورد به فعالین سیاسی و اپوزیسیون جمهوری اسلامی مستقل از اینکه فرد یا افراد به چه جریانی تعلق دارند یا چه نقدی به چه کسی یا جریانی دارند، به طریق اولی باید به جای اتهام پراکنی بی‌پایه مدافع و ضامن حق بیان آزادنه و حرمت و کرامت افراد باشد.

اینگونه برخوردها کل فضای اپوزیسیون را به شدت مسموم می کند. نقض آشکار حرمت و حیثیت انسان‌ها است. کسی مجاز نیست به صرف مخالفت سیاسی افترا بزند. کسی مجاز نیست مخالف سیاسیش را با چماق اتهامات به خاموشی وادارد.

این متد و فرهنگ منحط که منتقد و مخالف سیاسی خود را از هر نوع، به جمهوری اسلامی منتسب می کند، باید به شدت نقد و حاشیه‌ای شود. نباید اجازه داد این متدهای ارتجاعی سرکوب منتقد سیاسی در اپوزیسیون رایج شود.
این شیوه برخورد به مخالف سیاسی مختص کسانی است که منطق شان ارعاب و اتهام پراکنی است. آدم باید فرسخها از شرافت و احساس مسئولیت در قبال حق و حقوق دیگران دور باشد تا به این راحتی به هرکسی که از موضعش خوشش نیامد اتهام پلیسی بزند. کافی است کمی این تصویر را بسط دهید تا متوجه پتانسیل بالای این آدمها برای سرکوب و شرلاتانیسم سیاسی شوید.
اگر با این روشها برخورد نشود، این متد نه تنها فضای سیاسی و مبارزه سیاسی را مسموم می‌کند و عدم اطمینان را شایع می کند، بلکه مهم‌تر از همه اینکه تنها رژیم جمهوری اسلامی از آن بهره بردای خواهد کرد. احدی جز جمهوری اسلامی در شیوع این فرهنگ ذینفع نیست.

حزب کمونیست کارگری ایران باید به این روشها پایان دهد. فعالین حزب کمونیست کارگری ایران صرفنظر از اینکه خودشان چه فکر می‌کنند یا فرهنگ درونیشان چیست، مناسبات و سنتهای درونیشان چیست، به چه اندازه حیثیت و کرامت خودشان و بغل دستی هایشان برایشان مهم است، ملزم به رعایت حق مصون ماندن همه افراد از اتهامات بی‌پایه هستند. ایشان موظفند خواسته یا ناخواسته قوائد و چهارچوب‌های پلمیک سالم سیاسی را با مخالفینشان رعایت کنند. در غیر این صورت نقش به سزایی در تخریب فضای سالم سیاسی در اپوزیسیون خواهند داشت.
ما با کسب اجازه از خود افراد تنها بخشی از دو مورد از این اتهام پراکنی را به عنوان مثال ذکر می‌کنیم، هر دوی این موارد آدمهایی هستند با جایگاه و تعلق سیاسی و سازمانی معلوم و آشکار.

مورد اول بهزاد جواهری عضو دفتر سیاسی حزب حکمتیست است که در موردش نوشته اند

( بهزاد جواهری، عضو دفتر سیاسی حزبی كه رهبریش را رحمان حسین زاده دارد، چندی پیش فراخوان انحلال حزب كمونیست كارگری را داد. من در یك جمله بهش گفتم كه مطلبت را برای كیهان شریعتمداری بفرست كه به جای سرمقاله برایت درج كند. عصبانی شده بود. او اخیرا شاهكار دیگری بر روی دیوارش گذاشته كه بهمان اندازه مطلب قبلی اش كثیف و به درد كیهان شریعتمداری می خورد. …
این آدم اگر ستون نویس كیهان بود حتما جایزه قلم جمهوری اسلامی را می گرفت)
ناصر اصغری

( ناصر جان از کجا میدونی که ایشون تا به حال جایزه قلم را دریافت نکرده اند؟؟ البته گرفتن جایزه هم غیابی میشه ….)
اژدر مارالی

(مشکل بهزاد جواهیری نیست بلکه به اصطلاح حزبی است که چنین افرادی در آن عضو بشن رهبر بشن و به همین اعتبار اجازه وراجی پیدا کنند ،من مثل شما تقریبا تمام اعضا و کادرهای این جریان را میشناسم ولی فقط بعد از جدایی اخیر از این شخص میشنوم .چنین اشخاصی اگر مستقیما از جانب جمهوری اسلامی مامور نباشند و لی بطور یقین غیر مستقیم برای آن فعالیت میکنند .من بیشتر دلم به حال رفقای قبلیم میسوزد که چنین افرادی نماینده و سخنورشان شده‌اند)
طه حسینی

مورد دوم سعید صالحی نیا از اعضا سابق حزب کمونیست کارگری ایران

پاسدار سعید شما آموطش دیده هستین که علیه کمونیستها قلم بزنی. من اعلام میکنم که شما یک توده ای پاسدار شده هستین.
فقط یک پاسدار آموزش دیده میتواند بی وقفه و توهین بعد از توهین علیه کمونیستها و احزاب کمونیستی افترا و ناسزا بنویسد. سپاه پاسدارنی که ترور خونین صدها مخالفش را در کارنامه دارد اکنون به آموزش کسانی دست زده که چپ و کمونیسم را می شناسند و با هزار و یک بهانه مشغول زدن فردی و حزبی کمونیستهاست. این ضد کمونیست آموزش دیده تا کنون صدها فرد را با جمهوری اسلامی ترین توهینها مورد حمله قرار داده است. ننگ بر دکتر – پاسدارهای ضد کمونیست.
اقبال نظرگاهی

نقد و موضع این آدمها به حزب کمونیست کارگری هر چه باشد، رهبری و فعالین این حزب مجاز نیستند در برخورد به آن‌ها اتهامات بی‌پایه و عناوین کثیفی مانند پاسدار و مامور رژیم بکار ببرند. این ارتجاعی ترین و کثیف ترین شیوه برخورد به مخالف سیاسی است که خواسته یا ناخواسته تنها در خدمت همان پاسداران رژیم است.

شرافت و انسانیت حکم می‌کند که از کسانی که تا به حال مورد این اتهامات و فحاشی ها قرار گرفته‌اند رسما عذر خواهی شود. این کمترین کاری است که حزب کمونیست کارگری جهت جلوگیری از شیوع این فرهنگ و متد می‌تواند بکند.

بهتر است حزب کمونیست کارگری به این متدها پایان دهد و به جای آن یاد بگیرد که در عرصه سیاست، وجود مخالف و منتقد فرض است و با چماق سرکوب و اتهام پراکنی و تهدید، این پدیده حذف نمی شود. مجاهدین در این نوع برخوردها سابقه طولانی و تجربه فراوانی دارد، اگر این متدها اعتباری می‌خرید برای مجاهدین خریده بود.

ما باز هم یادآوری میکنیم که بهتر است فعالین و رهبران حزب کمونیست کارگری بیاموزند که با منتقدین سیاسی وارد بحث و پلمیک سیاسی شوند. تا زمانی که حزب کمونیست کارگری حامل این نام است، حداقل انتظاری که آز آن می‌رود این است که به حیثیت وکرامت انسان‌ها احترام بگذارد.

حامدخاکی
فردین آرام
عباس رضایی