حبیب بكتاش – مروری بر انقلاب مصر و درسهای آن برای مردم ایران قسمت دوم

مروری بر انقلاب مصر و درسهای آن برای مردم ایران
قسمت دوم
حبیب بكتاش
ما در قسمت اول، مروری بر انقلاب مصر، به اینجا رسیدیم که کشمکشهای دو سال و نیم مصر، بعد از پیروزیها و شکستهای انقلاب، به کودتا و حکومت نظامی ارتش منجر شد. مناسب است که قبل از پرداختن به درسهای انقلاب مصر برای مردم ایران کمی بر سر وضعیت فعلی مصر مکث کنیم و راه پیشروی آنرا مورد بررسی قرار دهیم.

حکومت نظامی، وضعیت فعلی، و سرنوشت انقلاب مصر
حضور بیش از سی میلیون انسان در میادین و خیابانهای مصر در سی ژوئن حکم مرگ سیاسی مورسی و اخوان را صادر کرد اما این ارتش بود که با برداشتن لاشه این نکبت اسلامی کار و تلاش و مبارزه و پیروزی مردم را به جیب خود ریخت. با سقوط اخوان و دستگیری مورسی طرفداران اخوان به خانه نرفتند. برای مدت یک ماه، دو میدان النهذه و رابعه الدعویه در قاهره و نقاطی دیگر در سایر شهرها را به اشغال خود در آوردند. حدود دو هفته پیش ارتش فرمان تخلیه میدانها را صادر کرد و با مقاومت اخوان وارد عمل شد. تا بحال طبق آمار رسمی دولت مصر بیش از هفتصد نفر از طرفداران مورسی کشته شده اند. طرفداران اخوان طی کشمکش با ارتش پنجاه کلیسای کاپتیکهای مصررا به آتش کشیده و تعدادی را به قتل رسانده اند. اخوان فراخوان تظاهراتهای سراسری به طرفداران خود داد اما پاسخی كه انتظار داشت نگرفت. تظاهراتها بعد از چند روز سرکوب وحشیانه، بشدت تقلیل یافتند و امروز تقریبا برچیده شده اند. برچیده شدن تظاهراتهای طرفداران اخوان و تنگ شدن میدان عمل آنها چشم انداز جنگ داخلی را تا حدود زیادی کنار زده است. روند محتمل اوضاع مصر این است که ارتش طی چند ماه آتی قدرت خود را استحکام بخشد، پروسه تصویب قانون اساسی جدید، انتخابات مجلس، و انتخابات ریاست جمهوری را طبق برنامه قبلی به انجام رساند، و دولت مدنی باب طبع خود را سر کار آورد. اما اینکه این دولت جدید چه حال و روزی خواهد داشت و چقدر دوام خواهد آورد معلوم نیست. اوضاع مصر هنوز بحرانی و سیال است و هر نوع تغییری در چشم انداز می باشد.

آرایش و تناسب نیروها در مصر
امروز در مصر چهار نیروی سازمانیافته باضافه نیروی پتانسیل مردم بازیگر صحنه سیاست هستند: ارتش، لیبرالها و جنبش تمرد، اخوان، سوسیالیستهای انقلابی، و مردم. علاوه بر این نیروها باید به بورژوازی جهانی و منطقه ای اشاره کرد که یک فاکتور ثابت ضد انقلاب است و بسته به شرایط، طرف این یا آن نیروی ضد انقلاب داخلی قرار میگیرد.
ارتش: بازیگر اصلی صحنه سیاست مصر امروز ارتش است. تانکها و واحدهای نظامی ارتش و نیروهای امنیتی و پلیس بر میادین و خیابانهای مصر حکم میرانند. دولت موقت شش ماهه به ریاست العدلی و با شرکت لیبرالها و جنش تمرد و برخی از نیروهای چپ تحت کنترل ارتش است. همراه با قلع و قمع نیروهای اخوان، ارتش فضا را بر هر گونه اعتراض و تظاهرات و ابراز وجود هر نیروی دیگری بویژه نیروهای چپ و آزادیخواه و طبقه کارگر تنگ کرده است. یک نمونه از تعرض ارتش به طبقه کارگر سرکوب اعتصاب کارگرانن فولاد سوئز می باشد که همزمان با سرکوب اخوان صورت گرفت. در کنار نیروهای شرکت کننده در دولت موقت، بخشهای قابل توجهی از مردم (شاید بشود گفت اکثریت مردم)، از اقشار متوهم به دوستی ارتش تا طرفداران مبارک، نیز با ارتش هستند.
اخوان: اخوان المسلمین در حال حاضر تحت سرکوب شدید ارتش است. فراخوانهای تظاهرات علیه کودتای ارتش از طرف اخوان پاسخ نگرفته است. سران اخوان بطور جمعی دستگیر و راهی زندانها شده اند. اما نمی شود پرونده اخوان را بسته شده تلقی کرد. این نیرو در حال حاضر بزرگترین نیروی مخالف ارتش و حکومت نظامی هست. اگر سیاستهای سرکوب ارتش علیه اخوان و سایر نیروها ادامه یابد این احتمال هست که اخوان با بازی کردن کارت مظلومیت، و این واقعیت که نیروهای چپ در حال حاضر ضعیف هستند، بتواند دوباره یک نیروی مطرح در سیاست مصر باشد.
لیبرالها، جنبش تمرد، و چپهای شریک در دولت موقت: بخش فوقانی این نیروها سرنوشتشان را به سرنوشت ارتش گره زده اند و تا اطلاع ثانوی با آن خواهند بود، اما بخش تحتانی این نیروها با ادامه سرکوبها و با واقعیت نیافتن حداقلی از خواستهای انقلاب دست از حمایت ارتش خواهند کشید. در حال حاضر تمام بخشهای این نیروها در کنار ارتش قرار دارند. ایستادن این نیروها در کنار ارتش بخشهای وسیعی از مردم را به ارتش متوهم کرده است. بویژه نیروهای جنبش تمرد در سرکوب طرفداران اخوان بطور مستقیم شرکت کرده و میکند. جی جی ابراهیم، یکی از کادرهای رهبری سوسیالیستهای انقلابی که در تمام پروسه انقلاب نقش فعال و موثری داشته است در مصاحبه ای از قشر فوقانی نیروهای جنبش تمرد بعنوان نیروهای فاشیست نام میبرد.
سوسیالیستهای انقلابی: سوسیالیستهای انقلابی مهمترین نیروی چپ مصر هستند که در تمام مراحل انقلاب از اعتصاب کارگران المحله تا سقوط مورسی نقش قابل توجهی را بازی کرده اند. این نیرو، با وجود اینكه از چپ ترین نیروی صحنه سیاسی مصر بودند، از چند ضعف اساسی رنج میبرد: اول اینکه نتوانسته است خواستهای فوری و اساسی مردم مصر مثل: آزادی زن، برابری زن و مرد، آزادی زندانیان سیاسی، سکولاریسم، آزادی تشکلهای کارگری و اجتماعی و غیره را فرموله کرده و به پرچم مردم انقلابی مصر تبدیل کند. نه تنها این، بلکه یکی از نیروهایی بود که خواستار حکم اعدام برای مبارک بود، یعنی هنوز خواست لغو حکم اعدام در دستور این نیرو نیست. دوم، این نیرو خود را بعنوان رهبر انقلاب مطرح نکرده است. حالا یا تناسب قوا اجازه چنین ابراز وجودی به آن نداده است و یا در ذهنیتش نبوده است. سوم، در طول فعالیت و مبارزات خود هرگز موضع محکمی در برابر نیروهای اسلامی مثل اخوان نگرفت (غیر از یکسال بعد از به قدرت رسیدن اخوان). و حتی در انتخابات ریاست جمهوری یکسال پیش از اخوان حمایت کرد. امروز سوسیالیستهای انقلابی در پی ایجاد یک “جبهه انقلابی” علیه هم ارتش و هم اخوان هستند. طبق آخرین بیانیه ای که سوسیالیستهای انقلابی بتاریخ ١٥ آگوست صادر کرده است، این نیرو در حال حاضر در اقلیت ضعیفی قرار گرفته است. اما با توجه به سابقه و نفوذی که این نیرو در بین بخشهای چپ و انقلابی و کارگران دارد و با توجه به این واقعیت که اقشار مختلف مردم به دشمنی ارتش با خواستهای خود آگاه خواهند شد، میشود امیدوار بود که با اتخاذ مواضع و سیاستیهای درست و انقلابی بتواند انقلاب مصر را از تحلیل رفتن و شکست نجات دهند.
مردم انقلابی: بخش اعظم مردم مصر یا از سر ترس از جنگ داخلی و بخطر افتادن امنیت، یا از سر توهم به دوستی ارتش، یا از سر انتظار و امید به دولت موقت و نیروهای شرکت کننده در آن، و یا از سر تناسب قوا و تلاش برای شکست قطعی اخوان در کنار ارتش قرار گرفته اند. اما اکثریت عظیم اینها همان انسانهایی هستند که از فقر و بیکاری و تحقیر و سرکوب و بی آینده‌گی به تنگ آمده و با دیکتاتوری مبارك، با حکومت شورای نظامی ارتش، و با حکومت اسلامی مورسی درگیر شده و نبرد کردند. روشن است که ارتش و دولت موقت ذره ای از خواستهای “نان، آزادی، عدالت اجتماعی، و کرامت انسانی” را برآورده نخواهد کرد. اینکه چقدر طول خواهد کشید تا تمام توهمات مردمی که امروز پشت ارتش هستند بریزد از پیش معلوم نیست و بسته به سیر تحولات دارد، اما روشن است که خیلی طول نخواهد کشید.

نغمه های شکست طلبان
کم نیستند کسانی که از هم اکنون حکم شکست انقلاب مصر را صادر کرده اند. ثریا شهابی، از رهبران حزب حکمتیست شاخه کورش مدرسی، شاید از اولین کسانی باشد که پرچم شکست انقلاب مصر را به این شکل بیان کرده است: “انقلاب مصر، میدان التحریره، جمعیت میلیونی و میلیونی که جهانی را به مدت دو سال محسور قدرت و عظمت خود کرده بود، سرانجام پس از دو سال، زیر پتک خردکننده توهم و خودفریبی انقلابیون مصر، به زانود درآمد و شکست خورد!” البته این زوق زدگی برای اعلام شکست امر تازه ای نیست. همان روز بعد از سقوط مبارک در ١١ فوریه ٢٠١١ و بدست گرفتن قدرت توسط طنطاوی خیلیها شکست انقلاب مصر را اعلام کردند. با سر کار آمدن مورسی هم دوباره شکست طلبان به صف شدند و پرچم شکست انقلاب را برداشتند. حتما در شرایط سختی که انقلاب مصر در آن گرفتار آمده است اشخاص و گروههای زیادتری نغمه شکست انقلاب را سر خواهند داد. اما اعلام شکست انقلاب در این مرحله چیزی جز شکست طلبی نیست. انقلاب مصر تاکنون موانع زیادی را از سر راه خود کنار زده است و دلیلی نیست که دوباره چنین نکند. اگر چه شرایط امروز انقلاب در مقایسه با مراحل پیشتر بسیار پیچیده و سخت است، اما مردم مصر تجربیات زیادی تا اینجا کسب کرده اند.

انقلاب مصر ادامه دارد
سرنگونی مبارک، یکسال و نیم مبارزه با حکومت ژنرالها، یکسال مبارزه با حکومت مورسی، نبردهای هر روزه خیابانی، و … و بمیدان آوردن سی میلیون انسان به میادین و خیابانها همه نشان از پویائی، سرسختی، عمق، قدرت، و ادامه انقلاب مصر دارند. انقلاب مصر برای رسیدن به “نان، آزادی، عدالت اجتماعی، و کرامت انسانی” شروع شد و بمدت دو سال و نیم بی وقفه ادامه یافت و در این مسیر عظیم ترین تظاهرات تاریخ بشر را سازمان داد. شرایط امروز سخت و پیچیده و سردرگم کننده است اما کسی نگفته است که شرایط انقلابی آسان و ساده و روشن خواهد بود. بنظر من دیری نخواهد پایید که بخش اعظم کسانی که امروز به هر دلیلی پشت ارتش مصر را گرفته اند از آن کنار خواهند کشید و جایگاه خود را در صف انقلاب باز خواهند یافت. علت این است که، همانطور که پیشتر گفته شد ارتش و دولت موقت و دولت بعد از آن، به هیچ یک از خواستهای ریشه ای مردم جواب نخواهند داد. خاطره و تجربه اعتصابات، مبارزات، کشمکشها، و نبردها هنوز در ذهنیت فردی و جمعی میلیونها انسان مصری زنده و داغ است. در مورد اینکه آیا انقلاب مصر ادامه خواهد یافت یا نه باید سخنان رباب المهدی، انقلابی و تحلیلگر فعال انقلاب مصر را بخاطر آورد که درباره سر کار آمدن مورسی و اخوان میگفت: “ما راه خیابان آمدن برای تغییر را یاد گرفته ایم. اگر دیدیم مورسی و اخوان پاسخگوی خواستهای ما نیستند دوباره به خیابان خواهیم آمد و تعییرات لازم را خواهیم داد” (نقل به معنی). تاریخ دو سال و نیم انقلاب مصر تاریخ به خیابان آمدن و تغییر دادن اوضاع بوده است. احتمال زیاد بر این است که دوباره چنین خواهد بود. شاید کمی زمان ببرد تا مردم پیچیدگی اوضاع را دریابند و ازتوهم خود به ارتش و اخوان و لیبرالها و نیروهای ارتجاعی و بورژوازی دیگر خلاص شوند، اما به احتمال زیاد اینکار صورت خواهد گرفت. بنابر این میشود گفت و امیدوار بود که انقلاب مصر ادامه دارد.