جمال کمانگر -پروسه فروپاشی بریتانیا با خروج از اتحادیه اروپا شروع شد!

پروسه فروپاشی بریتانیا با خروج از اتحادیه اروپا شروع شد!

جمال کمانگر

امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که سرنوشت انسانها فارغ از جغرافیایی که در آن زندگی میکنند، فارغ از مرزهایی که بدور خود تندیده اند، فارغ از زبان و رنگی پوستی که دارند،  به هم مربوط است. بنابراین جنگ یا آوارگی ، زلزله یا سیل، کودتا یا انتخابات و رفراندوم در هر نقطه ای از جهان ما، روی بخشی از انسانها مستقیم یا غیر مستفیم تاثیر میگذارد. از این زاویه رفراندوم در بریتانیا از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. نه فقط به دلیل تاثیرش بر مردمانی که در این منطقه زندگی میکنند. بلکه تاثیرش بر روی اتحادیه اروپا دردراز مدت چه خواهد بود.

بریتانیا بعد از 40 سال به عضویت خود در یک رفراندوم تاریخی در روز 23 ژوئن 2016 پایان داد. 51.9 درصد از واجدین شرایط به خروج،  48.1 درصد به ماندن در اتحادیه اروپا رای دادند. چند ساعت بعد از اعلام قطعی رفراندوم،  اولین قربانی کسی جزء دیوید کامرون نخست وزیر نبود که در یک سخنرانی کوتاه و احساسی  در مقابل ساختمان نخست وزیری استعفاء داد و راه را برای انتخاب لیدر جدید در حزب محافظه کار و نخست وزیر جدید باز گذاشت. دیوید کامرون در تاریخ به عنوانی نخست وزیری که  بریتانیا را با اعلام رفراندوم از اتحادیه  اروپا خارج کرد و پروسه فروپاشی بریتانیا را کلید زد شناخته خواهد شد. کلید نخست وزیری را به رقیب پیروزش بوریس جانسون واگذار کرد. (به نظرت انتخاب جانسون به جایش قطعی است؟. رقیب دیگری نخواهد داشت؟. این را هم با قطعیت نمیشه گفت)  دومین قربانی ارزش بازار بورس و  پول بود. بازار بورس با 5درصد کاهش و پوند به پایین ترین سطح در مقابل دلار در 31 سال اخیر رسید. بانک مرکزی بریتانیا اعلام کرد که 250 میلیارد پوند را برای حفظ ارزش آن به بازار تزریق خواهد کرد.

با توجه به اعلام نتایج رفراندوم در این یادداشت بر پیامدهای منفی این تصمیم سیاسی بر بریتانیا و کل اروپا فوکوس میکنیم. بنابراین بر مطلوبیت ماندن کمتر تاکید میشود. همانطور که اطلاع دارید پادشاهی بریتانیا متشکل از انگلستان، ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی است. که هر کدام دارای پارلمانها و حکومت محلی هستند. اولین سئوال این است که بریتانیا خارج از اتحادیه اروپا چگونه کشوری خواهد بود؟  این مهمترین سئوالی است که هر شهروند بریتانیایی امروزه از خود میپرسد.

برای بخشی از هیئت حاکمه که بر طبل ناسیونالیسم انگلیسی و خارجی ستیزی میکوبند خروج از اتحادیه اروپا شروع ماه عسلی است که از آن به عنوان “روز استقلال بریتانیا” از اروپا و “بازگشت غرور ملی” به خورد مردم فقیر و پایین جامعه میدهند. حتی رهبر حزب دست راستی استقلال بریتانیا خواهان تعطیلی عمومی این روز است. دونالد ترامپ  کاندید دست راستی و خارجی ستیز جمهوری خواهان آمریکا به خروجی ها تبریک گفت.

دامن زدن به ترس از مهاجرین جویای امنیت و زندگی بهتر،  سنبه اش پر زورتر از نظر تمام بازوهای مالی بورژوازی که به پیامدهای زیانبار اقتصادی خروج از اتحادیه اروپا هشدار داده بودند.  ظاهرأ مردم در دمکراسی به  رکود اقتصادی رای دادند! انگار خواهان درد بیشتر ریاضت اقتصادی هستند! اتحادیه های کارگری هشدار دادند که حقوق و مزایای  کارگران با خروج از اتحادیه اروپا با خطر مواجه خواهد شد. ممکن است از این به بعد کارگران بریتانیا از حقوق دوران تعطیلات ، میزان قانونی ساعاتی که کارگر استخدام میشود و ممکن است قوانین کمی برای تبعیض در محل کار بر اساس جنسیت و توانای کار وجود داشته باشد. اما اکثریت کارگران سفید پوست به مانیفست دست راستی کمپ خروجی ها از اتحادیه اروپا رای دادند.

بخش دیگر هیئت حاکمه که تقریبا نیمی از رای دهندگان را پشت خود دارد برای مدتی مشغول لیسیدن زخمهایی است که در طول چهار ماه کارزار تبلیغاتی  و شکست و از دست دادن رای دهندگانشان خواهد بود. دیوید کامرون بعد از تاچریسم تلاش زیادی کرد که حزب محافظ کار را به راست مرکز و حزبی لیبرال تبدیل کند و برای اولین بار بعد از 25 سال اکثریت کرسی های پارلمانی را به خود اختصاص داد. شکست در رفراندوم شکست راست مرکز در این حزب بود. حزب محافظه کار به حزبی راست تر چرخش خواهد داشت.

خارجی ستیزی هسته اصلی تبلیغات خروجی ها از اتحادیه اروپا بود. استفاده از تصویر آوارگان جنگ داخلی سوریه و احتمال پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا و باد زدن ناسیونالیسم انگلیسی محورهایی بود که بخش زیادی از مردم فقیر و حاشیه جامعه را با خود همراه کرد.شکاف از بالا تا پایین حزب محافظ کار را در بر گرفته است. وعده کنترل مرزها و “وعده کار انگلیسی برای کارگر انگلیسی” بزودی با واقعیتهای جان سخت نظام سرمایه داری مواجه خواهد شد. آخرین رمقهای مانوفاکتور بریتانیا با تعطیلی صنایع فولاد به انتها رسید.  حزب کارگر تحت رهبری جرمی کوربین هم وضع مناسبی ندارد. طبق آمارها بخش زیادی از پایگاه این حزب در میان طبقه کارگر به خروج رای داده اند. احتمال مطرح شدن دوباره بحث لیدرشیپی در حزب کارگر هم وجود دارد.

بر این اوضاع  بحرانی دو حزب اصلی، دو فاکتور دیگر را باید اضافه کرد:اسکاتلندیها با 62 درصد خواهان ماندن در اتحادیه اروپا هستند و از زبان رهبر حزب ناسیونالیست اسکاتلند طرح دوباره رفراندوم استقلال  از بریتانیا روی میز است.  ایرلند شمالی هم با اکثریت خواهان ماندن در اتحادیه اروپا هستند و “شین فن” شاخه سیاسی ارتش جمهوری خواه ایرلند اعلام کرد که مسئله ما دوباره سرباز کرده است و بحث اتحاد دو ایرلند را مطرح کرد.

دیگر دادگاه عالی اروپا نقشی در اعاده دادرسی  و دادگاه حقوق بشر اروپا نقشی در مسائل داخلی بریتانیا نخواهد داشت. موارد دیگری هست که به تدریج مردم با آن مواجه خواهند شد.

 اما تاثیر آن بر کل اتحادیه اروپا صرف نظر از اینکه یکی از اعضای ثروتمند که حق عضویت 20میلیارد پوندی به  پرداخت میکرد از دست دادند، بلکه ممکن است باعث دمینوی رفراندوم در سایر کشورهای اتحادیه اروپا و یا خواهان حقوق ویژه از اتحادیه در مقابل ماندن باشند. هلند، دانمارک، اتریش و ایتالیا کشورهایی هستند که راست افراطی خواهان خروج از اتحادیه اروپا هستند. به نظر میرسد اتحادیه اروپا برای بقای خودش و ترساندن دیگر اعضای خود شرایط سختی را برای داد و ستد با بریتانیا در پیش خواهد گرفت.

نباید فراموش کرد خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا میدان را برای جریانات دست راستی و خارجی ستیز بازتر میکند.  رشد راسیسم و فاشیسم از پیامدهای جدی آن برای کل اتحادیه اروپا خواهد بود. خارجی ستیزی و تنگ تر کردن فضا بر مهاجرین و پناهجویان و رشد ناسیونالیسم محلی از نتایج اجتناب ناپذر این تصمیم خواهد بود.

****