جمال کمانگر -مبدأ دزدیها در جمهوری اسلامی سال ۸۸ نیست! درحاشیه بیانیه حزب کمونیست کارگری ایران

مبدأ دزدیها در جمهوری اسلامی سال ۸۸ نیست!

درحاشیه بیانیه حزب کمونیست کارگری ایران

جمال کمانگر

برای ما که از نزدیک تحولات ایران را رصد میکنیم نباید سخت باشد روند تحولات سیاسی و اقتصادی در جمهوری اسلامی را تشخیص بدهیم و به کارکرد نظام سیاسی- ایدولوژیک حاکم بپردازیم. مقاطع مختلفی در تاریخ جمهوری اسلامی وجود دارد که مهر خاصی برخود دارد. این روزها و سالها برای جنبشها و احزاب، مردم ایران و حتی جمهوری اسلامی و جناحهایش معنای خاصی دارند. برای نمونه فرمان جهاد خمینی علیه مردم کردستان در ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۸، سرکوبهای سال ۶۰ و انقلاب فرهنگی در دانشگاهها و انقباض در فضای سیاسی و سرکوب انقلاب ۵۷ توسط جمهوری اسلامی، یا کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ و پایان جنگ ایران و عراق و مناسبتهای مختلف دیگر مانند ۱۸ تیر ۷۸ و متاخرترینش میداندار شدن جنبش ارتجاعی سبز در سال ۱۳۸۸، روندهایی هستند که میتوان آنها را ابژکتیو بررسی کرد. هرکدام از این مناسبتها مبدأ یک شیفت سیاسی در فضای جامعه ایران هستند. هدف من پرداختن به همه این مناسبتها، نیروها و جریاناتی که آنها را گرامی میدارند نیست! مشخصا نقد من به دو بیانیه اخیر حزب کمونیست کارگری ایران است. مورد اول: توافقات ژنو میان ۵+۱ و جمهوری اسلامی سر مسئله هسته ای به تاریخ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۳. بیانیه دوم مربوط به پول شویی باند بابک زنجانی به تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۱۳ است.

بیانیه اول با تیتر: “بیانیه حزب کمونیست کارگری درباره: “توافق مقدماتی ژنو” و پارادوکس جمهوری اسلامی. در این بیانیه یکی از فاکتورهای توافقات “انقلاب ۸۸” از جانب این حزب بیان شده است.

“مردم ایران باید با اعتماد به نفس در این پروسه فعالانه دخالت کنند. چنانچه یک فاکتور جدی اوضاع و احوال جدیدی که جمهوری اسلامی را به آخر خط رسانده انقلاب ۸۸ ایران و انقلابات سالهای اخیر منطقه است.” (۱)

بیانیه دوم با تیتر: “بیانیه حزب کمونیست کارگری درمورد دزدی ۸۷ ميليارد يوروئی: غارتگران حاکم را باید به زیر کشید و تحت پیگرد قرار داد”. اما بیانیه دوم از همه کمیک تر است و جهت دار. مرکز ثقل دزدیها را از سال ۸۸ میداند و بخشی از جمهوری اسلامی در آن از برجستگی خاصی برخوردار است.

“هيچکس نميداند که طي همين سالها يعني از سال ۸۸ تا کنون بطور “قانوني” و “غير قانوني” چه ميزان از ثروتهاي عمومي اين کشور از جانب سران و آقازاده هاي حکومت و سرمايه داران وابسته به حکومت به کشورهاي ديگر انتقال يافته است.” (۲)

سئوال این است که چرا مبدأ توافقات اخیر میان جمهوری اسلامی به جنبش ارتجاعی سبز و به “انقلاب ۸۸” اکثریت مردمی متوهم برمیگردانند که به دنباله رویی از جناحی از رژیم اسلامی به خیابان آمدند و “الله اکبر” گویان دنبال “پس گرفتن رایشان” بودند! چرا مبدأ “دزدیها” و “غارتگریها” در جمهوری اسلامی برای این حزب از سال ۱۳۸۸ شروع شده است؟ چرا ثروت خامنه ای در این اطلاعیه تا این حد برجسته شده است؟ غیر از این است که بخش وسیعی از وکیل وزرای جمهوری اسلامی جزو سرمایه داران تراز اول ایران هستند. آیا این ادامه شیفت سیاسی- جنبشی و دگردیسی کامل این حزب نیست؟ برای روشن شدن این موضوع به نکاتی اشاره میشود.

حزب کمونیست کارگری ایران به دنبال انشعاب حکمتیستها در سال ۲۰۰۴ از این حزب، تماما تحت هژمونی خط پوپولیستی حمید تقوایی درآمد. بعد از ۱۰ سال از پراتیک و دست بالا پیدا کردن این خط پوپولیستی، این حزب از محتوای کمونیستی- کارگری تهی و به یک جریان دنباله رو حوادث در ایران و منطقه تبدیل شده است. به جریانی “حقوق بشری” و “کم تاثیر” تبدیل شده اند. بزنگاههای سیاسی در حیات هر حزب و جنبشی بوجود می آید که میتواند باعث پرت شدن آنها به طرف دیگر سالن شود! این حزب کم کم به یک حزب “ضد ولایت فقیه” تبدیل میشود. عدم “کشتی نگرفتن” لیدر این حزب حمید تقوایی با موسوی و کروبی و آنها را در “صف مردم” به حساب آوردن آخرین قدمهای این نقل مکان جنبشی- سیاسی بود. شاید برای بعضی ها سخت باشد که این حزب را در زمره کمونیسم بورژوازی قرار داد! به دوران جنگ جهانی اول برگردید! بخش زیادی از سوسیال دمکراسی در روسیه و آلمان سر صلح یا جنگ به دو اردوی بلشویکها یا ناسیونالستها پیوستند. این حزب هم بی دلیل نیست با سیاست دنباله روی از جنبشهای ارتجاعی و بعضا قبول کردن هژمونی آنها به بستر اصلی پوپولیسم همان کمونیسم ملی و بورژوازی نقل مکان کرده است. هیچ کس و حتی رهبران جنبش ارتجاعی سبز و اعوان و انصارشان توافقات ژنو بین جمهوری اسلامی و قدرت های بزرگ را نتیجه اتفاقات پس انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ نمیدانند اما این حزب یک حرکت ارتجاعی اینگونه را ایده الیزه میکند؛ “چنانچه یک فاکتور جدی اوضاع و احوال جدیدی که جمهوری اسلامی را به آخر خط رسانده انقلاب ۸۸ ایران” است. تردید دارم که اعضا و کادرهای این حزب رمقی برای خواندن بیانیه ها و اطلاعیه های این حزب داشته باشند و تذکری بدهند که برای حفظ آبرو هم شده دست از این راست روی ها بردارند.

در بیانیه دوم در مورد دزدیها و غارتگریهای موجود در جمهوری اسلامی پا از این فراتر نهاده اند و سال ۸۸ به مبدأ تاریخ برای چپاولگری آنها تبدیل شده است. چنین نوشته اند:

“هيچکس نميداند که طي همين سالها يعني از سال ۸۸ تا کنون بطور “قانوني” و “غير قانوني” چه ميزان از ثروتهاي عمومي اين کشور از جانب سران و آقازاده هاي حکومت و سرمايه داران وابسته به حکومت به کشورهاي ديگر انتقال يافته است.”

دلیل دل نکندن از جنبش ارتجاعی سبز و تولید ادبیاتی شبیه “سایت کلمه” و “جرس” و “راه سبز” معرفتی نیست بلکه اعلام تعلق خاطر به آن است. وگرنه چرا باید بیانیه آنها در همان سطور اول احکامی را تکرار کند که صاحب دارد. هم بخشی از اپوزیسیون و جناحی از رژیم منشاء تمام نابسامانیهای و سرکوب و اعدام را در عدم رئیس جمهور شدن موسوی میدانند! در عدم پیروزی جنبش سبز و دست بالا پیدا کردن جناح امنیتی- نظامی جمهوری اسلامی و دسترسی بلامانع به ثروت نجومی در جامعه ایران میدانند. تا آنجایی که به اپوزیسیون پرو رژیم و جناح مورد غضب قرار گرفته در سال ۸۸ برمیگردد آنها همیشه تلاش کرده اند که کارکرد نظام سرمایه داری در چپاول دسترنج طبقه کارگر و ثروت موجود در جامعه را پرده پوشی کنند. این هنر بورژوازی در سراسر جهان است که خود را نه ضد مردم بلکه “حامی” مردم و گندکاریها را به گردن سرمایه دار بغل دستی بیاندزد. فکر نکنم این حزب و رهبرانش این ابتدائیات را ندانند!!

وقتی حزبی بیش از ۱۰ سال دنباله روی از جنبشهای ارتجاعی در پرونده خود دارد، وقتی حزبی دنباله روی و پوپولیسم سیاست حاکم بر آن است، وقتی بی بی سی و رادیو فردا و سایت “کلمه” اینگونه در مورد نظام چپاولگر سرمایه در جمهوری اسلامی خبر تولید میکنند، وقتی صدای اعتراض مردم هم در آمده است!! این حزب چرا خود را در این کارنوال همراه نکند. مگر قبلا اعضای حزبشان را به شعار دادن در کنار اعتراض “یقه سفیدان” هخا و سینه زنی سوسیالیستی در حاشیه این حرکت ارتجاعی فرا نخواندند؟ مگر سر یک کاریکاتور با “آذری ها” هم صدا نشدند و آنرا نه مثل ما یک حرکت تا مخ استخوان ارتجاعی بلکه آنرا در راستای “انقلاب” نامیدند و یاد تشکیل “کمیته آذربایجان” افتادند! و “ترک زبانان” درون آن حزب را بسیج کردند که کاری بکنند! مگر دنباله رو الااحواز نشدند؟ مگر جنبش ۹۹ درصدی را عین “کمونیسم کارگری” اعلام نکرده اند و یک کنگره حزبشان را به آن اختصاص نداده اند! مگر جنبش ضد جنگ را به “کوته نظری و پا در هوایی” متهم نکرده اند؟ چون با آن حزب در حمله احتمالی نظامی به سوریه همراه نشده بودند. این حزب بو برده است ممکن است گند چپاولگری سرمایه داران در جمهوری اسلامی در میان “بالای ها” تحرکی ایجاد کند. تمام داستان همین است!

تعجب نکنید اگر این حزب کمپین امضاء جمع کردن برای آنچه محاکمه “غارتگران اموال مردم” از سال ۸۸ مینامد! راه بیاندازد. اوج خود فریبی و دنباله روی است که انتظار داشته باشید در دنیای سرمایه داری کنونی سرمایه دار اموال چپاول شده را پس بدهد. ممکن است سر این مسئله هم چند صباحی تشکیلاتشان را سرگرم کنند. نباید تعجب کرد که چرا این حزب یاد شمارش ثروت و سامان خامنه ای افتاده است و دیگر سران جنایتکار جمهوری اسلامی را قلم گرفته اند. در ادامه بیانیه میخوانیم: “افشاي اين غارتهاي نجومي چند هفته پس از افشاي امپراطوري عظيم مالي خامنه اي توسط خبرگزاري رويترز صورت ميگيرد که نشان ميدهد علاوه بر پولهاي عظيم در خارج کشور، ثروتهاي او در داخل ايران به بيش از ٩٥ ميليارد دلار بالغ ميشود و کارخانه ها و شرکتها و ساختمانها و معادن و مستغلات زيادي را در سراسر ايران شامل ميشود.” (۳)

در این تردیدی نیست که سران جمهوری اسلامی ۳۵ سال است بر ثروت عظیم در ایران تسلط دارند و همه در این بساط لفت و لیس شریک هستند. اما غلیظ کردن دوز ضد ولایت فقیه گری این حزب مصرف دیگری دارد.

برخلاف تبین این حزب، تاریخ چپاولگری های جمهوری اسلامی به فردای بقدرت رسیدن ضد انقلاب اسلامی و سرکوب انقلاب ۵۷ برمیگردد. تنها چیزی که امروز تغییر کرده است، اسامی اشخاص و دور و نزدیکی آنها به باندهای قدرت در جمهوری اسلامی است. تنزل دادن آن به سال ۸۸ مصرف سیاسی برای جناحهای درگیر جمهوری اسلامی دارد. همراه شدن این حزب و قبول صورت مسئله طرح شده توسط جناح دیگر جمهوری اسلامی یک راست روی آشکار است.
***
منابع:
۱- بیانیه حزب کمونیست کارگری در مورد توافقات ژنو
http://wpiranfa.com/index.php/k2-categories/announce/54-bayanie/836-2013-11-27-23-20-13
۲- بیانیه حزب کمونیست کارگری در مورد دزدی ۸۷ میلیارد یوریی
http://wpiranfa.com/index.php/k2-categories/announce/54-bayanie/884-2013-12-22-21-46-46
۳- بیانیه در مورد دزدی ۸۷ میلیارد یوریی