بهمن ذاکرنژادحاشیه هایی مهمتر از متن

حاشیه هایی مهمتر از متن
بهمن ذاکرنژاد

سونامی رد صلاحیت رفسنجانی مهمترین موضوع رسانه های داخلی وخارجی درهفتۀ گذشته بود که حتی خود موضوع “انتخابات” و تمام اخبار دیگر را هم به حاشیه راند. طی دوهفتۀ گذشته فضای رسانه ها تماماً به اخبار، گزارشات، تحلیل ودیدگاههای کسانی که “عالیجناب سرخ پوش” را آخرین شانس برای حفظ وضع موجود می دانند، ونتایج رد صلاحیت او از طرف شورای نگهبان، اختصاص داده شده بود . به اینکه در کمال ناباوری وزیر امور خارجه امریکا، شورای نگهبان با رد صلاحیت هاشمی “مسیر دموکراسی را سد کرد” ، و به تحلیلگر بی بی سی نشان داد که حاکمیت ” دیگر شادابی، انعطاف واعتماد به نفس ” گذشته را ندارد. رسانه ها طی دوهفتۀ گذشته تماما درخدمت جریانهای ظاهراً متفاوتی بود که از خود کاخ سفید تا سلطنت طلبان ریز ودرشت، از اصلاح طلبان داخل و بیرون حکومت تا ژورنالیستهای “بی طرف” بی بی سی، و خلاصه تمام جریاناتی که امیدوارند و تلاش می کنند بدون دخالت مردم و از بالای سرآنها، بحران حکومت را تخفیف دهند، پشت رفسنجانی بخط شده بودند. همگی آنها امیدوار بودند رفسنجانی بتواند خرداد ٧٦ دیگری خلق کند، تنشهای رابطه با آمریکا وغرب را کم کند، بحران اقتصادی را بتدریج حل کند و مردم هم در انتظار تغییرات تدریجی به همین شرایط مشقتبار کنونی رضایت دهند. اکنون با رد صلاحیت رفسنجانی نه تنها رویاهایشان نقش برآب شده، بلکه بزرگترین نگرانی آنها بقول همان تحلیلگر بی بی سی این است که “در این اوضاع نیروهایی بهره خواهند برد که خواستار تحریم انتخابات و فراتر از آن، سرنگونی حکومت از طریق سرپیچی مدنی و یا مبارزه خشونت آمیز هستند.”
از ابتدا روشن بود که انتخابات محل تصویه حساب باندهای حکومت و در نتیجه تضعیف و آشفتگی باز هم بیشتر صفوف آن خواهد شد. با توجه به سناریوی “سوء مدیریت احمدی نژاد” بعنوان عامل بحران حکومت، امید باندهای حاکم و کل بورژوازی پیدا کردن کسی است که بتواند نظام را از این مرحله بسلامت عبور دهد. ظاهراً بحران عمیق اقتصادی، حاد شدن اختلافات باندهای حکومتی وناتوانی آنها در حل بحران، خشم وانزجار مردم از شرایط فلاکتبار معیشتی وخطر تکراراعتراضات سال ٨٨ بر بستر این شرایط، رفسنجانی را متقاعد کرده بود که با اعلام کاندیداتوری درقامت ناجی نظام ظاهر شود. او با این کارنه تنها حمایت بخشی ازحکومت را به خود جلب کرد، بلکه عملا به آلترناتیو مشترک جنبش راست پرو غرب و جنبش ملی مذهبی برای حل بحران جمهوری اسلامی تبدیل شد. اما علی رغم تبلیغات گسترده ای که دراین مدت در بارۀ توانایی های ” حل بحران” او در رسانه ها براه افتاد، فقط دو هفته کافی بود تا بی ربطی آلترناتیو رفسنجانی وکل بورژوازی به شرایط شکنندۀ حکومت و خواسته های واقعی مردم روشن شود. طی همین مدت برای چندمین بار معلوم شد بحران جمهوری اسلامی با جابجایی عناصری از آن درپروسۀ “انتخابات” قابل حل نیست.
واقعیت این است که مهمترین عامل بن بست حکومت، مردمی هستند که بی حقوقی وشرایط فلاکتبار فعلی را با هیچ ترفندی نمی پذیرند. چیزی که بخصوص در این دو هفته به حاشیه های خبری رسانه ها رانده شد، مبارزۀ وسیع کارگران و اکثریت مردم علیه گرانی، فقر، بیکاری وبی حقوقی بود، مبارزه ای که تمام آلترناتیوسازی های تاکنونی حکومت و بخشهای حاشیه ایش را بی خاصیت کرده است. در دوهفته ای که کل ماشین تبلیغاتی بورژوازی مشغول قلم فرسایی در وصف توانایهای رفسنجانی برای نجات کشورو مردم بود، دهها اعتراض کارگری در جریان بود که در حاشیۀ رسانه های رسمی هم بسختی دیده می شد.
تجمع جمعی از كارگران كارخانه نساجی سیمین اصفهان، در اعتراض به محروم شدن از مزایای قانون بازنشستگی مشاغل سخت و زیان‌آور در مقابل سازمان تامین اجتماعی تهران که در روزهای اخیر اتفاق افتاد، و اعتصاب متحدانه کارگران نیشکر هفت تپه که طی آن توانستند کارفرما را وادار به عقب نشینی کنند و پس از دستیابی به خواسته هایشان پایان یافت، نمونه هایی ازاین اعتراضات بود. در مورد دیگری از اعتراضات اخیر کارگری، بهنام ابراهیم زاده فعال سرشناس کارگری و حقوق کودکان در نامه ای که به اجلاس سازمان جهانی کار، آی ال او، نوشت از نمایندگان اتحادیه های کارگری شرکت کننده در اجلاس خواست به بازگرداندنش به زندان اعتراض کنند وخطاب به آنها نوشت: ” اما به شما که به عنوان سازمان جهانی کار، آی ال او که به اسم کارگر دارید سخن میگویید ، اعتراض دارم که تا کی در برابر این همه بی حقوقی سکوت می کنید. انتظار من کارگر اینست که دولتهای شرکت کننده در اجلاستان را زیر فشار بگذارید که پایه ای ترین حقوق کارگران و انسانها را رعایت کنند. حق تشکل ، حق اعتصاب، آزادی بدون قید وشرط بیان همگی مثل نفس کشیدن و حقوق پایه ای انسانی است و نقض آنها یک تخلف آشکار است.”
اگر چه این نمونه ها وکل اعتراضات جاری در متن رقابت بالاییها برای نجات سیستم غارت و چپاول، موقتاً به حاشیه رانده شده اند، اما برای مردمی که بدنبال راه رهایی از شر فقر وفلاکت کنونی هستند مهمترین موضوع متحد کردن و گسترش این اعتراضات است که دیر یا زود باید به بستر اصلی تحولات تبدیل شوند.
٣ می ٢٠١٣