بهزاد سهرابی – آقای محسین حکیمی بس است !

  متن زیر اولین بار به تاریخ  18 دسامبر 2015   درصفحه فیس بوک منتشر شده بود.

آقای محسین حکیمی بس است !


آقای محسن حکیمی در گفت ‌و گوی با “پروبلماتیکا” در تلاش است تا واقعیت های فعالیت فعالین کارگری را در تشکل های موجود ،از جمله کمیته هماهنگی را وارونه نشان دهد تا به نتیجه دلبخواه خود برسد . ایشان  به هر دری میزند تا روشن سازد که تمامی کمیته های فعالین و از جمله کمیته هماهنگی ، وابسته به احزاب ( احزاب چپ و کمونیست ) هستند و می گوید ” تبدیل تشکل های کارگری علنی به مجرایی برای فعالیت حزبی نه تنها این فعالان را به هدفشان نمی رساند بلکه تشکل هایی از نوع «کمیته ی هماهنگی» را نیز از هم می پاشاند، همان گونه که از هم پاشاند.” آقای حکیمی برای اثبات دیدگاه ضد حزبی خود، به هرچیزی متوصل می شود تا سایه فعالینی که در چهار چوب فکری ایشان نمی گنجند را از میدان مبارزه بیرون راند . اینکه تشکل ها از نظر حقوقی و اساسنامه ای به هیچ وج نباید تابع سیاست های این یا آن حزب ( احزاب چپ و کمونیست ) باشند ، امری شناخته شده است . اما این بدان معنا نیست که افراد ی که عضو یک حزب سیاسی(چپ و کمونیست ) هستند حق این را ندارند که عضو تشکل های فعالین باشند و یا کارگری که عضو یک حزب سیاسی است حق این را ندارد عضو تشکل محل کار خود باشد . این نگاه نگاه رضا خانی به تشکل های کارگر بوده که حق هر نوع فعالیت سیاسی را برای کارگران ممنوع کرده بود و امروز حامیان نظام کار مزدی در ایران با این نگاه برای آش و لاش کردن تشکل ها از این حربه دیرینه استفاده می کنند. انگار در جزیره خیالی آقای حکیمی هیچ کدام از دستگاه های اطلاعاتی ، امنیتی رژیم و بیداد گاه ها و شکنجه گاه ها ی سرمایه داری وجود ندارد و هر بلایی که بر سر طبقه کارگر فرود میاید از بخت شوم احزاب سیاسی است و بس. البته باید توجه داشت که بحث آقای حکیمی نه صرفا در ارتباط با احزاب چپ و کمونیست موجود ( با هر طول و عرضی که سازمان ها دارند و هر آنگونه که خود را معرفی می کنند ،که از دیدگاه من هیچ کدام از احزاب موجود حزب طبقه کارگر نیستند ) ، بلکه اساس بحث ایشان بر سر مخالفت با حزبیت طبقه کارگر است و از غیر کارگری بودن این چپ می خواهد نتیجه گیری کند که حزب برای طبقه کارگر مضر می باشد و طبقه کارگر نباید در راه ایجاد حزب طبقاتی خود تلاش کند . فارغ از اینکه این احزاب موجود “چپ غیر کارگری” هستند اما این نمی تواند مجوزی برای آقای حکیمی و دستگاه فکری ایشان باشد تا همان اتهاماتی را که رژیم سرمایه داری ایران در بیداد گاه های خود بر علیه فعالین جنبش کارگری بکار می گیرد، ایشان هم بکار گیرند . متاسفانه فضای خفقان و استبدا حاکم بر ایران مجال و توانایی را تا حدود زیادی از فعالین کارگری سلب کرده است که بتوانند آزادانه جوابگوی اتهامات شما باشند .قطعا اگر در ایران حداقل فضای باز سیاسی و حق داشتن آزادی بیان حاکم می بود ، فعالینی که بی رحمانه مورد اتهام شما قرار گرفته اند اثباتا نظرات انحرافی شما را نقد و وارونه بودن آنها را به سادگی نشان می دادند.

بهزاد سهرابی

Sohrabi.behzad@gmail.com