بها لیلی-بازی کثیف سرمایه روابط جمهوری اسلامی و حكومت اقلیم با داعش

بازی کثیف سرمایه

روابط جمهوری اسلامی و حكومت اقلیم با داعش

بها لیلی

بسیاری از كارشناسان و سازمان های جهانی به نقش عربستان، قطر و تركیه در اوج گیری و قدرت داعش در منطقه اذعان دارند. مدارك به دست آمده این ادعاها را كاملا ثابت می كند. همچون بیانیه منتشر شده توسط سازمان تحقیقات تسلیحات جنگی كه مقر آن در لندن است از روابط پنهان عربستان و كمك های تسلیحاتی این كشور به داعش را افشا كرده است. از تسلیحاتی كه پیشمرگها در نبرد با داعش به دست آورده اند می توان به M16 و یا موشك های ضد تانك M79 كه عربستان در سال ٢٠١٣ در اختیار به اصطلاح میانه روها قرار داده است. موشكهای TOW و راكتهای ضد تانك Osas  كه همگی از جانب عربستان در اختیار داعش قرار گرفته است.

 

سایت ویكیلیكس هم افشاگری های زیادی در مورد روابط تركیه و قطر با داعش را افشاء كرده كه همگی این را بیان می كند كه این دول در قدرت گیری داعش سهم عمده ای را داشته اند. ولی آیا تنها این دول در جهت منافع خویش روابط پنهانی با داعش داشته اند؟ آیا به گفته بسیاری كه نقش دولت آمریكا را در خلق این معضل در خاورمیانه بیان می كنند تنها حکومت آمریکا و یا دیگر دول غربی و یا حتی اسرائیل روابط پنهانی با داعش داشته اند؟ نقش حکومت اسلامی ایران در این بین چه بود؟ آیا جمهوری اسلامی هم در قدرت گیری و اوج گیری داعش در جهت منافع خود دخالت هایی كرده است؟ در حالی كه نیروهای وابسته به مناطق کردنشین سوریه در قسمت های مختلف در حال نبرد با داعش هستند و هر روز زیانهای مادی و جانی زیادی را می دهند آیا حكومت اقلیم كردستان روابط پنهانی با داعش در جهت منافع خود داشته است؟ با نگاهی اجمالی به حوادث سوریه و عراق در ٥ سال گذشته می توان جواب این سوالات را بدست آورد.

 

١٥ مارس ٢٠١١ شروع تظاهرات مردمی در سوریه است كه تاثیر گرفته از تحولات سیاسی منطقه خاورمیانه موسوم به بهار عربی است بود. تظاهرات برعلیه نظام دیكتاتوری بعث كه سال ١٩٦٣ از طریق یك كودتا برسر كار آمده بود. به مرور تظاهرات و اعتراضات مردم با دخالت دولت به نبردی خونین بدل شد كه در حال حاضر هم در جریان است. به دلیل مشاركت گسترده اتباع خارجی در دو طرف جنگ اطلاق اصطلاح جنگ داخلی برای سوریه درست نیست. زیرا هم مخالفان حكومت و هم مدافعان آن را اتباع مختلف از سراسر دنیا تشكیل می دهند.

 

در ابتدا روابط دولتهای حاکم در ایران و سوریه را مورد بررسی قرار می دهیم. آغاز روابط رژیمهای ایران و سوریه به دوران خمینی و جنگ ایران و عراق باز می گرد. حمایت حافظ اسد از جمهوری اسلامی در جنگ ٨ ساله در جهت منافع خود بود. روابط این دو حکومت نه بر اساس مذهب بلكه بیشتر بر اسال منافع استراتژیك منطقه ای بود. هدف جمهوری اسلامی تامین مادی و لجستیكی حزب الله لبنان و تقویت نفوذ خود در منطقه بود. اما در جنگی كه از سال ٢٠١١ در سوریه شكل گرفت چه عواملی اجازه داد انواع جریانات ترویستی اسلامی از “میانه رو” تا جهادی به مرور زمان رشد كنند؟

 

در ابتدا پس از حمله آمریكا به عراق رژیم اسد با مشاوره مستقیم رژیم ایران به شبكه های سلفی اجازه داد كه به دلیل مخالفت شان با آمریكا در خاك سوریه فعالیت كنند. دو رژیم ایران و سوریه در همكاری با هم امكان تردد گروههای تروریستی اسلامی را در خاك سوریه فراهم کردند و باعث حركت آنها به سمت عراق شدند. همچنین در همكاری دیگری دولتهای ایران و سوریه از آغاز مشكلات سال ٢٠١١ مستشاران ایرانی دولت اسد را تشویق به فرقه گرایی نه فقط دینی بلكه قومی هم كردند كه بسیار موثر در جهت اهداف رژیم بود. با پیشنهاد مستشاران نظامی ایرانی به دولت اسد، از مارس تا اكتبر ٢٠١١ رژیم اسد حدود ١٥٠٠ نفر از مهمترین فعالان سلفی را از زندان هایش آزاد كرد و به آنها در ایجاد بریگاردهای مسلح یاری رساند. بنا به توصیه دولت ایران حكومت اسد با حمایت تبلیغاتی رژیم جمهوری اسلامی می تواند این ادعا را كه مخالفان اش صرفا سلفی- جهادی اند را بیان كند. بنا به تحقیقات به عمل آمده بسیاری از گروه های تروریست اسلامی همچون داعش كه در سوریه فعال هستند همگی به میمنت این عفو صادر شده از سوی دولت اسد با مشاوره دولت ایران است. جمهوری اسلامی در شكلگیری پایه ای داعش نقش مهمی را در سوریه ایفاء كرده است.

 

نكته دیگر اینكه داعش نفوذ و پایگاه نداشت. این گروه در ابتدای سال ٢٠١٣ تحت رهبری ابوبكر بغدادی شكل گرفت. دولت اسد و رژیم ایران در جهت ایجاد فرصتی برای این گروه شهر رقه را كاملا در اختیار این گروه قرار دادند و آنها هم با ایجاد رعب و وحشت بر آن حاكم شدند. همچنین در توافقنامه نانوشته ای میان دولت اسد و داعش عدم درگیری كاملا میان آن دو رعایت می شد و در مقابل دولت اسد به صورت نمادین تنها بیمارستانها و مدارس را بمباران می كرد. این ارتباطات پنهانی دول منطقه و دو رژیم ایران و سوریه با داعش باعث خلق و قدرت گیری این گروه در سوریه شد. یاسین كساب والشامی این را بیان می كند كه دولت ایران نتنها در ادامه كشتارهای رژیم اسد بلكه در ایجاد شرایطی كه منجر به ظهور داعش شده است نقش مهمی را ایفاء كرده است.

 

در بهار ٢٠١٤ داعش با كمك تسلیحاتی عربستان و قطر همچنین با مشاوره تركیه از نارضایتی های موجود در میان مردم منتسب به “سنی” عراق استفاده كرد و وارد این كشور شد. دولت را از مناطق ناراضی “سنی” نشین با همكاری بعثی های سابق و قبایل ناراضی بیرون راند. این خود باعث تسلط داعش بر بخش عمده ای از خاك عراق شد و همچنین قدرتمندتر شدن این گروه در خاك سوریه هم شد.

شروع رابطه حكومت اقلیم كردستان و در ابتدا حزب دمكرات كردستان با داعش از هنگام ورود این گروه با توصیه تركیه و عربستان شروع شد. حركت داعش به سمت موصل با تسلط حزب دمكرات كردستان عراق بر حكومت اقلیم كردستان همزمان است كه این خود باعث شد بسیاری از مناطق مورد اختلاف مابین حكومت اقلیم با دولت عراق با حركت گروه داعش از دولت مركزی تخلیه شده و بدون دادن زیان مادی و جانی آنچنانی این نقاط را تحت امر خود قرار دهد و به نوعی باعث اجرایی شدن ماده ١٤٠ از قانون اساسی شده اند.

 

پس از گرفتن موصل، داعش نیازمند كریدوری امن جهت انتقال ادوات سنگین خود به خاك سوریه بود كه این مسیر مهم از شهر تاریخی سنجار عبور می كرد. داعش این شهر را در آگوست ٢٠١٤ به تصرف خود درآورد و باعث خلق جنایاتی در این شهر شد. در مورد تصرف سنجار دو دیدگاه كاملا متفاوت وجود دارد.١-  عدم توانایی پیشمرگهای حزب دمكرات در مقابل ادوات سنگین داعش و در نهایت تخلیه آن و دادن سنجار به داعش. ٢-  تخلیه كاملا هماهنگ شده این شهر و تقدیم آن به داعش است كه بسیاری از سایت ها و كانالهای تلویزیونی اسنادی را دال بر این ادعا منتشر كردند و همچنین اقرار بعضی از مقامات دولت اقلیم در مورد این ادعا هنوز هیچ مقامی محاكمه و یا با پیگیری قضایی روبرو نشده است كه این خود نشان از برنامه ریزی شدن تخلیه موصل و واگذاری به داعش دارد.

 

پس از تسلط داعش بر بسیاری از چاهای نفتی عراق معاملات زیادی با مقامات اقلیم كردستان صورت گرفت كه بنا به اسنادی مشخص كه توسط بعضی از نمایندگان پارلمان كردستان عراق (علی محمد صالح) در اختیار رسانه ها قرار گرفت، نشان می داد بیشتر این معاملات در منطقه كركوك صورت گرفته است. به دلیل تسلط اتحادیه میهنی كردستان در این ناحیه میتوان چنین برداشت كرد كه این معاملات نفتی با داعش لااقل با آگاهی بعضی از مقامات حزب در جهت اهداف مادی و سیاسی انجام گرفته است. این خود باعث آلوده بودن بعضی از آنها را در ارتباط با داعش نشان می دهد. به دلیل رابطه بسیار نزدیك اتحادیه میهنی با جمهوری اسلامی ایران باز ردپای این حکومت در ارتباط با این همكاری ها در جهت تامین منافع خود را بخوبی برملا میكند. طبق گفته یكی از مقامات پالایشگاه تبریز در آن مواقع كلا نفت ارزان داعش را مصرف می كردند. پس این اقدامات جمهوری اسلامی علاوه بر منافع سیاسی دستاوردهای اقتصادی را به دنبال داشت.

 

بر اساس آخرین اسناد ارایه شده توسط ویكیلیكس قطر، تركیه و حزب دمكرات كردستان عراق با داعش روابطی را داشته اند. در این اسناد بیان شده است در نشستی كه تركیه آن را سازمان دهی كرده است با حضور قطر و حزب دمكرات بر ارتباط با داعش تاكید شده است. بر اساس سند شماره ١٠٨٤٠٨ در سال ٢٠١٤ در نشستی كه در تركیه صورت گرفته است بر عقب نشینی داعش جهت جلوگیری از رویارویی با ائتلاف بین المللی تاكید شده است تا مانع از كاهش توان آن شوند. در میان هیئتی از مقامات این دو كشور با همكاری مقامات حزب دمكرات به موصل رفته و با رهبران داعش دیدار كرده اند و در ازای وجهی قابل توجه و همچین ایجاد كوریدور امن توسط حزب دمكرات داعش نیروها خود را از موصل و سنجار خالی كرده و در عوض، این نیروها و ادوات خود را صرف مقابله با و گرفتن نواحی كردنشین در سوریه كند. به دلیل حضور نیروهای حزب كارگران كردستان در سنجار این قرارداد با شكست روبه رو شد. پس با وجود رابطه دو حزب عمده موجود در كردستان عراق همگام با منافع خویش و دول همسایه خود می توان چنین برداشت كرد كه حكومت اقلیم كردستان در قدرت گیری داعش سهیم بوده است.

 

در آخر بیان این نكته كه اكثر دول منطقه در خلق و قدرت گیری داعش نقش مستقیم و غیر مستقیمی را داشته اند. در حال حاضر هم بعضی از دول هم در جهت منافع خود در ارتباط با داعش هستند. از آمریکا و جمهوری اسلامی و دولت اسد تا دول عربی مرتجع منطقه از گروههای تروریستی اسلامی بعنوان ابزاری در خدمت منافع خود استفاده میکنند و هر رزمان تاریخ مصرفشان تمام شود و یا منافع دیگری حکم کند، وارد جنگ با آنها میشوند. جمهوری اسلامی و دولت اسد نقش اولیه و بسیار مهمی در ایجاد این گروه جنایتکار اسلامی سلفی داشتند كه در حال حاضر در نبرد با آن قرار دارند. مبارزه با تروریسم کار خالقان جهانی و منطقه ای تروریست هیولاهای جنایتکاری مانند القاعده و داعش و حشد الشعبی نیست، بلکه امر بشریت آزادیخواهی است که در جنگ تروریستهای متفرقه دولتی و غیر دولتی و اسلامی منفعتی ندارد. *