اکتبر میپرسد- ملکه عزتی- همبستگی اجتماعی ضامن گرامیداشت 8 مارس با شکوه در کردستان می باشد.

اکتبر میپرسد- ملکه عزتی- همبستگی اجتماعی ضامن گرامیداشت 8 مارس با شکوه در کردستان می باشد.

اکتبر، ملکه عزتی. 8 مارس روز جهانی زن در راه است. برگزاری مراسم و تجمع های گرامیداشت این روز بطور مستمر در کردستان، تاحدی به سنتی اجتماعی مبدل شده است. شرایط و اوضاع و احوال را چگونه می بینی ؟ امسال در گرامیداشت 8 مارس،  در كردستان چه كارهايی مى شود كرد؟

ملکه عزتی- همانطور که شما هم اشاره کرده اید در طی سالهای گذشته برگزاری و گرامیداشت 8 مارس در شهرهای کردستان به یک سنت مبارزاتی و اعتراضی در اردوی آزادیخواهی و برابری طلبی مبدل شده. در مقاطع مختلف روشهای اعتراضی متفاوت هم انتخاب و به کار گرفته شده است.  در مقاطعی که امکان برگزاری مراسم و میتینگ ممکن بود، ما شاهد برگزاری مراسم های با شکوه و با شرکت تعداد زیادی از زنان و مردان آزادیخواه جامعه بودیم. قطعنامه های 8 مارس در شهرهای سنندج و مریوان و بقیه شهرهای کردستان هنوز از افتخارات مبارزه زنان علیه ستمکشی و بردگی مزدی و جنسی  است. هنوز تلاشها و ادعا نامه جنبش آزادی زن در کردستان علیه بیحقوقی و فرودستی زنان گنجینه تجارب و دستاورد مبارزاتی زنان و مردانی است که به قوانین سرمایه و مذهب معترض بوده و هستند و علیه آن به یک مبارزه متحد و متشکل دست زدند و برای  متحقق کردن این همبستگی  از همه توان و اعتبارمبارزاتی خود استفاده کردند. صدای آزادیخواهی و برابری طلبی زنان را به گوش جامعه رساندند و به جمهوری اسلامی و قوانین  منفورو غیر انسانی آن هشدار دادند که زنان،  حاضر به پذیرش این قوانین کثیف و برده وار نیستند وبرای دست یافتن به برابری کامل زن و مرد از همه اهرمهای مبارزاتی استفاده خواهند کرد.  این مبارزین از حقوق جهانشمول زنان صحبت کردند، خواهان و آماده تقابل با بربریت اسلامی  و نگاه مذهب به جایگاه و حقوق و نقش زن بودند.  در این پروسه مبارزاتی و در گرامیداشت 8 مارس هیچ خواستی را که در جهت تغییر و بهبود وضعیت زنان بود را،  به وعده فردا و سرنگونی جمهوری اسلامی موکول نکردند و نشان دادند در همین دنیای خفقان زده و در شرایط نابرابر و غیر متعادل هم میشود برای بدست آوردن این خواستها مبارزه کرد در یک صف متحد و متشکل علیه این قوانین ایستاد.

در مقاطعی امکان برگزاری میتنگ و اجلاسهای با شکوه ممکن نشد و مبارزین این عرصه به شیوه های دیگری در گرامیداشت 8 مارس حضور خود را نشان دادند. میشود گفت بنوعی توازان قوا در هر مقطعی نقش چشمگیری داشته است. در چند سال اخیر شاهد تظاهرات و حرکات خیابانی بودیم. زنان  و مردان مبارز در شهرهای کردستان با حضور خود در خیابانهای سنندج و دیگر شهرهای کردستان نیروهای امنیتی و اطلاعاتی را غافلگیر کردند. حضور پر شکوه صفوف زنان و مردان با شعارهای زنده باد 8 مارس، برابری زن ومرد همین امروز و …و پرچمهای سرخ در اهتزاز نشان از رادیکال بودن این صف و شعار و خواسته هایش داشت. حضور این صف نشان از تسلیم نشدن و گردن ننهادن به ظلم و ستم جنسی و عدم پذیرش نابرابری و بیحقوقی  از طرف زنان و مردان مبارزبود که با حضور خود در اعتراضات خیابانی نشان دادند به هر شیوه ممکن برای ابراز این نارضایتی و اعلام مخالفت با این نظم برده وار استفاده خواهند کرد و قوانین امنیتی و پلیسی را به سخره میگیرند. این نوع اعتراضات دستگیری و بازداشتهایی را نیز به دنبال داشت اما در نهایت رژیم مجبور به آزادی معترضین شد.

هدفم از این مقدمه کوتاه بیشتر این بود که مروری گذرا به سیر افت و خیز و چند و چون گرامیداشت 8 مارس داشته باشیم و همزمان اشاره ایی به اینکه کل این پروسه نیازمند همبستگی و درک همسرنوشتی در بین طیف و اردوی آزادیخواهی و برابری طلبی است و یک اصل مهم و غیر قابل انکار، پرهیز از سکتارسیم و تضمین همبستگی اجتماعی در جهت تلاش برای هر چه باشکوه تر برگزار کردن این روز در اردوی چپ و رادیکال که در ستمکشی و بیحقوقی زن منفعتی ندارد و  برای ایجاد یک دنیای بهتر نیازمند این برابری است. درسیر تحقق بزرگداشت 8 مارس چه به شکل برگزاری میتینگهای با شکوه و صدور قطعنامه های رادیکال، چه در شکل تظاهرات خیابانی و حضور در گوشه و کنار شهرها و چه اشکال دیگراعتراض و مبارزه، فعالین این عرصه با یک پروسه جدی و پیگیرانه برنامه ریزی، هماهنگی، همبستگی و نهایتا رهبری و هدایت، این مبارزه را به پیش برده اند و برای موفقیت آن تلاش کرده اند. این تلاشها خارج از اینکه توازان قوا چگونه بوده و وزنه به سود کدام طرف، شرط لازم و حیاتی برای موفقیت و تضمین برگزاری این مراسمهای اعتراضی و ابراز وجود چپ و رادیکالیسم در 8 مارس بوده است.

دولت اعتدال و امید روحانی  به نیابت از رژیم جمهوری اسلامی و از همان روزهای اول بدست گرفتن قدرت از سلاح  زنگ زده ارعاب و زندان و کشتار مبارزین زندانی برای ساکت کردن مردم و رادیکالیسم موجود در جامعه استفاده کرد. روحانی و اعوان و انصارش غافل بودند  از اینکه اگر قتل و کشتار و سرکوب میتوانست کارگر باشد اکنون بعد از 36 سال ایران به جزیره آرامش و سکون تبدیل شده بود. در دولت روحانی همراه  با سرکوب هر صدای اعتراضی و آزادیخواهی، دستگیری فعالین کارگری در کردستان و سایر شهرهای ایران،  شاهد اسید پاشی به زنان ،  حمله به تجمعات اعتراضی زنان، آزار و اذیت زنان در خیابانها و در روز روشن،  وضع و تصویب قوانین ضد زن و ضد کودک، گرانی، سفره خالی کارگر و خانواده های کارگری و  فلاکت روز افزون درجامعه بودیم. همزمان با این اوضاع سیاه شاهد بیشترین اعتراضات کارگری، تجمعات اعتراضی  در پشتیبانی از کوبانی و مبارزه علیه داعش این نیروی راستین اسلام محمدی،  همبستگی با زنان مبارز کوبانی ومقاومت و مبارزه آنان برای رهایی از شر نیروهای سیاه داعش بودیم. همزمان و در ابعاد بین المللی شاهد تصویب و اجرای قوانین دفاع از حقوق زن و تامین آزادی و برابری زنان در کانتونهای جزیره و عفرین بودیم. این قوانین با هر کم و کسری که از نظر و دید ما کمونیستهای ماگزیمالیست داشته باشد در نوع خود بینظیر و کم سابقه است.  درچند هفته گذشته شاهد پیروزی زنان و مردان مقاوم و مبارزکوبانی در نبردهای مسلحانه کوبانی علیه داعش بودیم. بیرون راندن نیرو و سپاه داعش از کوبانی امکان پذیر بودن یک دنیای بهتر را عینی تر و قابل باورتر میکند. این دستاوردهای بزرگ در کنار شکستها و عقب نشینیهای مقطعی تصویری از دنیایی است که درآستانه 8 مارس در مقابل زنان و مردان کمونیست و رادیکال و ماگزیمالیست در جامعه قرار دارد. همانطور که درسطور بالا اشاره کردم مبارزات چند سال گذشته در شهرهای کردستان و سنت برگزاری 8 مارس روز جهانی زن حاوی دستاوردها و درسهایی است که برای نسل جوان و مبارزین برابری حقوق زن و مرد کم نظیر است. درس گرفتن و کسب تجربه از این دستاوردها و تاریخ مبارزاتی که در گوشه ایی کوچک از این دنیا و بعد از گذشت بیشتر از صد سال از روز زن در سطح جهانی، اندوخته و گنجینه کمی نیست. باید به این سیاستها و انتخاب تاکتیکها نگاهی دوباره انداخت و با ارزیابی از توان و قدرت جنبش آزادی زن و جنبش رادیکال سوسیالیست در جامعه و سنجیدن توازن قوا به استقبال 8 مارس امسال رفت. آیا نمیشود در محلات به اقداماتی دست زد که نشان از گرامیداشت 8 مارس و خواست جهانشمول بودن حقوق زنان دارد؟؟ آیا نمیشود با برگزاری میتینگهای کوچک در نقاط مختلف برای برابری کامل حقوق زن و مرد دست به صدور قطعنامه و طرح خواسته های فوری زنان زد؟ آیا نمیشود به خیابان آمد و از حقوق برابر و علیه قوانین وحشیانه و ضد زن بطور علی العموم حرف زد؟؟ آیا نمیشود در هر محله ایی تعدادی را جمع کرد و در ارتباط با روشهای مبارزاتی و چگونگی مقابله با قوانین ضد زن به بحث و تبادل نظر پرداخت؟؟ همه این سوالات و بسیاری سوالات دیگر در این رابطه سوالات بازی است که میشود در مقابل فعالین آزادی زنان و طیف رادیکال سوسیالیست در جامعه قرار دارد و به آنها فکر کرد و در مورد یک شیوه یا شیوه های متفاوتی به تصمیم گیری پرداخت. یک فاکتور اساسی و واقعی در این مقطع اجتناب از سکتاریسم و تکروی های گاها معمول است که در نظرها و دیدگاههای متفاوت خود را نشان میدهد.  باید همصدا به جنگ رژیم و نظامی رفت که تاکنون و بعد از 36 سال سرکوب و ترفندهای متفاوت در حذف زنان هنوز و هنوز نتوانسته زنان را از میدان بدر کند. هنوز حجاب و تبلیغ برای حجاب و رعایت حجاب و معضل عدم رعایت حجاب از مسائل اصلی سردمداران این رژیم و آخوندهای رنگانگ این نظام است.از هر ترفندی که ممکن بوده استفاده کرده اند،  محرومیت  تحصیلی زنان در بعضی رشته های دانشگاهی، مشاغل ممنوعه برای زنان، درب مخصوص زنان برای ورود و خروج، رنگهای زنانه معمول، پارکهای مخصوص زنان ووووو اما هنوز نتوانسته اند زنان را به عقب نشینی وادارند و همین نکته مهمترین و حیاتی ترین نکته درمبارزات زنان است. غیر قابل حذف بودن زنان. از همین نکته باید شروع کرد و به چگونگی بزرگداشت 8 مارس امسال اندیشید.

البته اجازه بدهید تاکید کنم که منظور از عدم تکروی و تعهد به همکاری در یک صف متحد در 8 مارس، همکاری در میان نیروهای رادیکال سوسیالیست و فعالین آزادی زن و کسانی که خواهان برابری کامل و بی قید و شرط حقوق زن هستند میباشد. طیف ملی مذهبی و فیمینستهایی که اصلاحات را از رژیم جمهوری اسلامی گدایی میکنند و به آخوندهای مصلح و معتدل برای کسب حقوق خود مراجعه میکنند و بدنبال پیدا کردن آیه و سوره ایی در قران دال بر حقوق و حرمت زن هستند هرگز در این صف جایی نداشته و باید طرد و منزوی گردند.

اسفند ماه 1393- فوریه 2015