اکتبر-مصاحبه با رضا کمانگر در مورد اوضاع سیاسی کردستان عراق

مصاحبه با رضا کمانگر در مورد اوضاع سیاسی کردستان عراق

اکتبر- شما اخيرا سفرى به كردستان عراق داشتيد مشاهدات شما از تحولات سياسى در اين منطقه چه هست؟

رضا کمانگر: اولین مشاهدە هر مسافری کە بە کردستان عراق میرود اگر مشغلەاش چگونگی زندگی مردم باشد، این است کە آشفتگی و بحران سیاسی حاکمیت را میبیند  کە در زندگی روزمرە اکثریت مردم کردستان تاثیرات منفی گذاشتە است. طی ٢٥ سال گذشتە کردستان عراق بوسیلە ملیشیای احزاب حاکم ازجملە حزب دمکرات”پارتی” و اتحادیە میهنی “یکیەتی” با همکاری احزاب اسلامی و احزاب بە اصتلاح چپ، مانند حزب شیوعی “کمونیست” و بعدا  گوران “تغییر” کە از اتحادیە میهنی جدا شدەاند ادارە میشود. حدود یکسال دو ماە پیش در پی بروز اختلافات برسر ادامە پست ریاست مسعود بارزانی بعنوان رئیس اقلیم کردستان، حکومت اقلیم کە اکثریت آن در دست حزب دمکرات است پارلمان کردستان را ملغی اعلام کردند. دلیل الغای پارلمان این بود کە احزاب دیگر بر اساس قانون مصوب خودشان مسعود بارزانی بعنوان رئیس اقلیم کردستان دورە ریاستش را تمام شدە میدانستند و میبایست برای جانشین او چارە اندیشی میکردند. پارتی کە نمیخواست بە ریاست رئیس حزبش بر اقلیم کردستان پایان دهد، همە وزرای سر بە جریان گوران را از حکومت اقلیم و ازجملە از شهر اربیل کە پایتخت اقلیم کردستان است اخراج کردند. از آن زمان تاکنون نە پارلمانی وجود داشتە است و نە وزارتخانه هایی کە قبلا در دست جریان گوران بودند ترمیم شدە اند.

کردستان عراق طی ٢٥ سال گذشتە عملا بە دو بخش و یا دو ادارە تحت حاکمیت “زرد و سبز” حزب دمکرات و اتحادیە میهنی همراە با نفوذ احزاب همجوار دیگر تقسیم شدە است.

حدود سە ماە پیش اتحادیە میهنی هم از درون خود بخاطر اختلافات درونی این حزب دو شقە شدند. اختلافات درون رهبری اتحادیە میهنی بیشتر بر سر سهم خواهی مالی اعضای ردە بالای رهبری این جریان است کە طرفین درگیر همدیگر را بە فساد مالی متهم میکنند. البتە فساد مالی رهبران اتحادیە میهنی و حزب دمکرات و احزاب دیگر دور از چشم مردم نیست و اکثریت مردم، رهبران احزاب حاکم را بە فساد مالی متهم میکنند. همە اینها را در کنار عدم پرداخت دستمزدهای بیش از هشت ماهە کارمندان وزارتخانهایی مانند وزارت آموزش و پرورش کە شامل معلمین و کارمندان و استادان دانشگاە ها میشود، وزارت کشور، راه و ترابری، وزارت بهداشت و درمان و وزارت پیشمرگە کە موجب اعتصاب عمومی همە این بخشها در هشت ماهە اخیر شدە است بگذارید.

مسئلە بحران سیاسی، اقتصادی کردسان در مرحلە حادی قرار دارد و موجب وخیمتر شدن اوضاع معیشت مردم شدە است.

الان کە با شما گفتگو میکنم ماە دسامبر ٢٠١٦ است در نظر بگیرید، هنوز مدارس و دانشگاە و مراکز آموزشی اقلیم کردستان باز نشدە است و معلمین، استادان دانشگاە ها همراە با کارمندان وزارتخانە های دیگر در حالت تحریم “کار” هستند کە معنی آن اعتصاب عمومی است کە بسر میبرند. دلیل اعتصاب عمومی هم عدم پرداخت حقوقهای ٨ ماهە گذشتە و بی کفایتی سیستم ادارە کردستان است.

در کنار بحران موجود مشاهدە درد ناک دیگر زندگی آوارگان جنگی است، تصویرهای واقعی از تحقیر و بی حقوقی زنان، کودکان و سالمندان آوارە جنگی است کە وقتی آنها را در خیابانها مشغول درخواست کمک از مردم هستند میبنی و یا کودکان خرد سال بجای مدرسە و بازی کودکانە، سر چهار راە ها پشت چراغ قرمز برای جلب کمک مسافرین و رانندگان مشغول شستن شیشە های ماشینها هستند وجدان انسان را می آزارد، بخصوص آنجا کە بعضی از عابرین با کلماتی رکیک و ناشایست آنها را تحقیر هم میکنند.

یک مشاهدە دیگر این است کە احزاب حاکم در کردستان هر کدام بە یکی از کشورهای منطقە وابسطە هستند، حزب دمکرات عملا با ترکیە همجهت و هم پیمان است و منافع ترکیە را نمایندگی میکند، اتحادیە میهنی و جریان گوران هم عملا تحت فرمان جمهوری اسلامی عمل میکنند، اخیرا ملا بختیار کە رئیس دفتر سیاسی یکی از جناحهای درون اتحادیە میهنی است در راس هیئت این حزب بە ایران سفر کردە بود کە در دیدار با محسن رضائی گفتە بود سپاە پاسداران بە اندازە  پیشمرگە های آنها از کردستان حمایت و دفاع کردەاند و یکی دیگر از همراهان او گفتە بود دشمنان رژیم اسلامی، دشمنان آنها هم هستند .این حرفها در میان مردم بعنوان خوش خدمتی بە رژیم اسلامی تلقی شدە بود و محکوم شدە. احزاب و گروهای اسلامی هم گماردە شدە دولتهای عربستان، جمهوری اسلامی و ترکیە هستند.

 میخواهم بگویم مشاهدە هر مسافر عادی کە بە کردستان عراق میرود این است کە اقلیتی محدودی سرمایەدار، میلیاردر دولاری شدەاند و زندگی کاخ نشینی برای خود دارند، در مقابل هم اکثریت مردم کردستان با نداری و محرومیت همراە با کابوس عدم امنیت با دور نمایی نامعلوم دست و پنجە نرم میکنند.

اکتبر- مسايل گرهى جامعه امروز كردستان كه به يك بحران همه جانبه تبديل شده كدامها هستند؟

رضا کمانگر: در کردستان بیش از یک سال است معیشت مردم از طرف احزاب حاکم بە گروگان گرفتە شدە است، در حال حاضر معلمین و کارمندان یک چهارم حقوق ماە آوریل را دریافت میکنند. هدف اصلی احزاب حاکم در بە گروگان گرفتن معیشت مردم در واقع برای جریمە کردن دستجمعی کارمندان و معلمین جهت تسلیم شدن بە سیاستهای احزاب حاکم است. حزب دمکرات کە اکثریت وزارتخانە های حکومت را در دست دارد و بودجە بندی های اصلی از طرف حکومت این حزب بە مناطق مختلف اختصاص دادە میشود بطور علنی برای مناطق زیر نفوذ اتحادیە میهنی و جریان گوران تبعیض در ارسال و نقسیم بودجە قائل میشود کە از نظر افکار عمومی مبنای این تبعیض برای جریمە کردن دستجمعی این مناطق زیر نفوذ احزاب مخالف است.

 در میان مردم شایع است کە گویا حزب دمکرات آگاهانە تبعیض بیشتری علیە مردم اعمال میکندبه این دلیل کە نفوذ سیاسی اجتماعی این حزب را نمیپذیرند.

از طرف دیگر مردم انگشت اتهام را بطرف همە احزاب ازجملە حزب دمکرات، اتحادیە میهنی و گوران دراز میکنند کە بطور غیرشرعی معیشت مردم را بە گروگان گرفتەاند.

جامعە کردستان فاقد زیربنایی اقتصادی است. طی ٢٥ سال گذشتە تنها یک جامعە مصرف کنندە است. سرمایە داران کردستان کە هم پیمانان احزاب حاکم هستند تنها در زمینە های سود دهی زود رس مانند صنعت ساختمان سازی و شهرک سازی، شرکتهای مخابراتی و تجارت کالاهای مصرفی سرمایە گذاری کردەاند کە همە ساختمانها هم از قبل پیش فروش شدە و سودش هم بە جیب سرمایە گذارها رسیدە است. نیروی کار اصلی کە در این بخشها  مشغول بە کار بودەاند در خارج از کردستان ،بدون هیچگونە مزایائی بیمە اجتماعی تامین شدە است. در واقع کارگر ارزان خارجی بدون کوچکترین بیمە و مزایای تامین اجتماعی سود افسانەای را برای سرمایەداران کردستان خلق کردە است و خود در بی حقوقی مطلق بسر میبرند.

نیروی کار بومی در کردستان بیشتر در بخشهای ادارات وزارتخانە ها با سیستم بروکراتیک عریض و طویل سازمان دادە شدە است کە اکثریت مردم در مقابل روز کار بسیار کم در هفتە، در ادارات سر بە وزارتخانها، بە نوعی خود مشغولند و در عین حال بخشی هم در بازار مشغول داد و ستد هستند. در بخشهای مختلف در کنار اینها شغلهایی مانند تاکسی رانی و غیرە هم رایج است.

در واقع کردستان هنوز بر مبنای قانون دوران صدام حسین عمل میکنند کە اسم کارگر را در قانون اساسی کشور حذف کردە بودند و بجای آن کلمە “کارمند” را جایگزین اسم کارگر کردە بودند، در کردستان عراق عملا بدلیل عدم زیربنای اقتصادی، طبقە کارگر قدرت مانور در زیربنای اقتصادی ندارد و در واقع نقش جایگاە اقتصادی طبقە کارگر بسیار ضعیف است.

این البتە بمعنای عدم وجود  طبقە کارگر و یا فقر و کم درآمدی مردم کردستان نیست.

اما در یک کلام باید گفت وجود احزاب ناسیونالیست کرد کە امروز بە یک زائدە مافیایی تبدیل شدەاند گرە اصلی بحران جامعە کردستان هستند.

اکتبر- طرح همه پرسى براى استقلال كردستان كه امروز عمدتا از طرف حزب دمكرات مطرح و دنبال مى شود چقدر به واقعيت نزديك است و يا فقط با توجه به بحران کنونی اهداف و منافع مقطعى  مد نظر آنان است.

رضا کمانگر: همە پرسی برای استقلال کردستان یک خواست واقعی مردم کردستان است! راستش را بخواهی اگر همە پرسی انجام گیرد از قبل نتایج آن معلوم است، اکثریت قاطع مردم بە جدایی از عراق و استقلال کردستان رای خواهند داد کە دلایل این رای و این خواست رابعدا توضیح خواهم داد. اما اینکە حزب دمکرات میخواهد پرچمدار خواست استقلال کردستان باشد برای مردم جدی نیست. رسالت و استراتژی حزب دمکرات عراق نیروی خودمختاری طلب و بعد از جنگ خلیج فدرالیستی طلب بودە است. حزب دمکرات زمانی حتی در مقابل آرم و پرچم مستقل کردستان اعتراض داشتند و رقبای خود را بە خراب کاری در بە بیراه بردن خواست خودمختاری و فدرالی مردم کردستان متهم میکردند و میگفتند کردستان احتیاج بە آرم و پرچم مستقل خود ندارد. میخواهم بگویم حزب دمکرات و همە احزاب ناسیونالست کرد بە نرخ روز سیاست میکنند .یک روز از خودمختاری طلبی، فدرالیست میشوند و هزینەای هم برایشان ندارد کە استقلال طلب شوند. اما چە کسی بە این فریبکاری باور میکند؟ قطعا از فرصت طلبی آنها هر کاری ساختە است .اما مردم کردستان بە سیاست بازی های حزب دمکرات اعتمادی ندارند. سیاست های اصلی این حزب زیستن در میان شکافهای دولتهای منطقە است. زمانی بە اسم پیشمرگە مسلمان کرد “قیادە موقت” پیشقراول سپاە پاسداران بە کردستان ایران بودند، طی ٢٥ سال گذشتە هم روزی در هم پیمانی با صدام حسین پیشقراول ارتش عراق در” ١٧ شبات” بە سلیمانیە بودند، امروز هم منافع اقتصادی ایجاب میکند در رکاب دولت ترکیە و اردوغان شمیر بزنند. همانطور کە اتحادیە میهنی هم تمام این راە ها را تجربە کردە است.

خواست استقلال کردستان در میان مردم ریشە اجتماعی دارد. این منطقە از نظر تاریخی بطور مداوم در کشمکش با دولت مرکزی قرار داشتە است. دولت مرکزی عراق جدا از دامن زدن بە مسئلە تبعیض قومی ،عامل کشتار مردم کردستان در بیش از ٦٠ سال گذشتە است. دولت مرکزی عراق عامل کوچ اجباری “انفال” صدها هزار نفر مردم کردستان از خانە و کاشانە خود میباشند و همچنان سرنوشت بیش از ٨٠ هزار نفر از “انفال” شدگان هنوز نامعلوم است. دولت عراق عامل بمباران شیمایی شهر حلبجە است کە بیش از ٦ هزار نفر قتل عام شدند.

از همە اینها مهمتر کردستان عراق ٢٥ سال است سیستم اداریش با دولت عراق جدا است، این منطقە از نظر جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی با مناطق زیر نفوذ دولت مرکزی متفاوت است. رابطە مردم کردستان با جهان خارج بیشتر از رابطە با مناطق عرب نشین عراق است، نسل ٢٥ سالە مردم کردستان کە آمار این بخش بیش از ٥٠ درصد جمعیت را تشکیل میدهند نە تنها عربی بلد نیستند بلکە با فرهنگ جامعە عربی هم بیگانە شدەاند. بر این مبنا خواست استقلال کردستان علیرغم هر ناروشنی و تهدیدهای کە از طرف کشورهای منطقە وجود دارد اما یکی از خواستە های اصلی مردم کردستان است و استقلال کردستان بە ثبات منطقە کمک خواهد کرد.

اکتبر- نقش چپ و كمونيست در اين تحولات چگونه است و وظايف انان در اين مقطع از نظر شماچه هستند

رضا کمانگر: متاسفانە در کردستان عراق بە پایگاە اجتماعی چپ و کمونیستها عقب نشینی تحمیل شدە است. حاشیەای شدن جریانات چپ و کمونیست ناشی از موقعیت سیاسی اجتماعی این جریانات است کە اساسا موقعیت خود را فقط بعنوان اهرم فشار انتقادی تعریف کردەاند. بررسی زمینە های حاشیەای شدن چپ و کمونیستها در حوصلە این بحث نیست اما آنچە کە این جریانات را حاشیەای کردە است ناشی از موقعیت غیراجتماعی این جریانات است کە بە بنام چپ و کمونیست معرفی میشوند کە بجای موقعیت دخالتگرانە بعنوان مدعی قدرت سیاسی در جامعە، هزیمت را بە خود پذیرفتند.

امروز اعتراضات اجتماعی در بخشهای مختلف جامعە کردستان در ابعاد میلیونی در جریان است، این اعتراضات هر روزە بدون آلترناتیو روشنی خطری بلقوە جهت بزیر کشیدن حاکمیت و ملیشیای احزاب حاکم است، در این خلع سیاسی موجود اکثریت رهبران احزاب و جریانات چپ و کمونیست در کشورهای اروپایی، استرالیا و آمریکا نشستە و فقط بە صدور اطلاعیە های حمایتی از اعتراضات مردم کردستان اکتفا کردەاند. خوب معلوم است مردم معترض بدهکار هیچ حزب، یا گروە و رهبران و فعالین کمونیستی نیستند تا که بە بیانیە های آنها عمل کنند. بخش اقلیتی هم کە در صحنە حضور دارند از سیاست اهرم فشار دست نکشیدەاند. رسالت اعضای رهبر فلان حزب چپ و کمونیست وقتی پشت میکروفن اعتراضات قرار میگیرند، خود را بە جامعە بعنوان فعال مدنی و یا عضوی از گروە معترضین معرفی میکنند کە جایگاە سیاسی حزب کمونیست کارگری واقعا غایب است. بخشی هم رسالت خود را در این شرایط ترجمە و مطالعە آثار مارکسیستی تعریف میکنند کە من مخالف ترجمە و مطالعە آثار مارکسیستی نیستم اما ترجمە و مطالعە آثار کلاسیک مارکسیستی جوابگوی دخالت در اعتراضات جاری کردستان نیست.

جامعە کردستان بە یک حزب کارگری کمونیستی رزمندە نیاز دارد کە بە الترناتیو در اعتراضات مردم تبدیل شود. سازمانی کە رهبران و کادر‌هایش در صف مقدم اعتراضات جاری جامعە حضور داشتە باشند. حزب کمونیست کارگری کە ابتکار ایجاد صف مقاومت مسلحانە تودەای در مقابل داعش و گروهای ارتجاع اسلامی را بدست بگیرد. حزب کمونیست کارگری کە آلترنایو عملی پیگیر با دخالتگری بمنظور کسب قدرت سیاسی داشتە باشد. حزب کمونیست کارگری کە احزاب ناسیونالیست کرد را بە چالش بکشد و مدعی قدرت سیاسی باشد. کمونیست کارگری کردستان و عراق اگر میخواهند در سرنوشت جامعە دخیل باشند باید با افق بدست گرفتن قدرت سیاسی در صف اول اعتراضات جامعە قرار گیرند. در کردستان همە احزاب مسلح هستند، حزب کمونیست کارگری نمیتواند بدون قدرت نظامی مدعی قدرت سیاسی باشد!

٧ دسامبر ٢٠١٦