” آقا خودمون داریم ، خوبش هم داریم ! “
شهروندان عزیز ! متن حقوق شهروندی ، حقوق بشری انقلاب کبیر فرانسه را فراموش کنید ، متن حقوق بشری خانم روزولت و هامفری و کاسین را هم چنین ! نقد کوبنده مارکس به این حقوق و معروف به حقوق بشر را هم فراموش کنید ! جامعه مدنی و بحث سوسیالیسم و کمونیسم و جامعه اشتراکی را هم بخاک بسپارید ! ” آقا خودمون داریم ، خوبش هم داریم ! “
حقوق بشر میخوای ؟ بفرما اینهم ” هشتاد هزار لوح گلی کشف شده در تخت جمشید که توسط دانشگاه شیکاگو قرائت شده اند (!) ” حقوق بشر !
لوح گلی و قرائت دانشگاه شیکاگو !؟ جالب است ! و سئوال زیاد ، و اگر سئوال این نباشد که این هشتاد هزار لوح گلی آنجا چکار میکنند و چگونه سر از دانشگاه شیکاگو در می آورند ! قطعآ جالب است بدانیم که قاری کیست ؟ چگونه و با چه متدی این خط و زبان شناسان این لوح های گلی را قرائت کردند ؟ خود پرفسور جان آمریکایی دانشگاه شیکاگو که فارسی را هم درست بلد نیست و دست و پا شکسته حرف میزند و مثلن فشار خون را فشار کون قرائت میکند ، خودش قرائت کرده یا اینکه پروفسورهای سلطنتی که خون ( کون ) آریایی دارند و فرق بین این دو را در قرائت تشخیص میدهند بعنوان دستیار در خدمت داشته ؟ خیلی کنجکاو هستیم بدانیم !
خودمون داریم ، خوبش هم داریم !
سی و هفت و هشت سال پیش هم جمعیتی مثل همین جمعیت هفت آبان و بمراتب وسیع تر رفتند به خیابان و جار زدند : آقا خودمون داریم ، خوبش هم داریم ! ” نه شرقی ، نه غربی ” و آشغال ناب محمدی را کشف کردند و حکومت اسلامی را ! ” بحمد الله کم و کسری نداریم ” ، جمهوری میخوای ؟ بفرما ! اینهم جمهوری اسلامی ! ، مجلس میخوای ؟ بفرما اینهم مجلس اسلامی ! ، اقتصاد میخوای ؟ بفرما اینهم اقتصاد اسلامی (ابن خلدون) ! ، فرهنگ و هنر میخوای ؟ بفرما اینهم هنر سینه زنی و زنجیر زنی و قمه زنی و اینهم فرهنگ گریه و ماتم و درد و رنج و عزا ! ، حقوق بشر میخوای ؟ بفرما اینهم سنگسار و قطع انگشت دست و پا ، حلق آویز از کرن در خیابانها و میادین و پارکها ، و شکنجه و تجاوز در زندانها ، و یک ، دو ، سه تیر باران ها ! ، توالت رفتن میخوای ؟ بفرما اینهم توالت رفتن اسلامی (آداب نجاست) ! بحمد الله جماعت کم و کسری ندارند ! همه چیز را ، ورودی و خروجی را ، از زیر قرآن عبور دادند و داشتند و خوبش ” و بهترین هایش ” را هم داشتند و دیدند ضررش را ” نه شرقی ، نه غربی ” !
سی و هشت سال پس از این ضررهای عظیم مادی و معنوی بر پیکر جامعه ، و فاجعه به معنای واقعی ، باز هم جمعیتی براه افتاده تا دوباره شعار نه شرقی ، نه غربی را در فرمتی جدید بازسازی کنند و جار بزنند : آقا خودمون داریم ، خوبش هم داریم !
قرار است اساتید و پروفسورهای دانشگاه شیکاگو و موزه لندن زندگی را برای ما قرائت کنند ! قرار است بشنویم “روایت است” که : ” روزی کوروش در سایه تخت جمشید نشسته بود ، که ناگهان پانته آ با بای سیکل از کنار تخت جمشید و کوروش گذشت و به خار شتری برخورد کرد و خار شتری رفت به پای بای سیکل و پانته آ سقوط کرد ، کوروش رفت و پانته آ را بغل کرد و خار را از پای دوچرخه در آورد (پنچرگیری کرد) ، بنابراین دوچرخه سواری بانوان آزاد ” !
کجای کارید ! بگذار ” پانزده هزار از این لوح ها که به امانت در این دانشگاه موجود است ” خوانش شود ، خواهید دید که در مهد کودک ها به بچه ها شیر نستله می دادند ! خواهید دید که کارگران برده نبودند ! بلکه برده ها کارگر بودند ! این را و حقوق های بیشمار دیگری هست که قرار است وزیر کار دولت هخامنشی به یاری اساتید دانشگاه شیکاگو از تاریخ آن سرزمین رمز گشایی کنند ! کجایش را دیده اید !
بگذار از مثل بختیاری ” نه خیلی خوس توسه بالا باد هم ایشینه ” به زبان ( هوخ ) فارسی رمزگشایی کنیم ( نه خیلی خودش تودار و پردار است میرود بالای با د یعنی آسمان هم می نشیند ) ، روشن میشود که چه کسی دیروز با باد نه شرقی ، نه غربی و با باد خمینی رفت و در آسمانها نشست ، و چه کسی امروز با باد هفت آبان و حقوق بشر نه شرقی ، نه غربی کوروش بزرگ میرود و بر بالای باد و ابرها مینشیند ! باد ، باد ، آه ! ای فرزند آسمان ، از کجا می آیی و ما را به کجا میبری ! از چهار آبان تا هفت آبان فاصله زیادی نیست ! یک باد کوچک !
کل این تاریخ و رمز زدایی از این گذشته و افسانه های پیرامون آن و منشور حقوق بشرش در یک چیز خلاصه و درک میشود ، آنهم ” آزادی یهودیان ” ! حال که یهودیان آزاد شدند و ملت و کشور مستقل خودشان را دارند ، آیا چیز دیگری هم هست که آزاد کنید ؟
بدون شک ! آزاد شدن از دست آقا خودمون داریم ، خوبش هم داریم ! ، و رهایی از یوغ نه شرقی ، نه غربی ! ، و این پیش شرطی است برای ورود به جهان امروز و ضروری برای گامی به جلو ، گامی بسوی سوسیالیسم و کمونیسم که پرچم رهایی بشریت از شر این خود (من) مغرور و آروگانت است .
اژدر امیری . 06.11.2016