امیر پیام-یادداشت های جنبش کارگری:

یادداشت های جنبش کارگری:

دفاع از عفرین وظیفه ای انترناسیونالیستی است!

کوبانی را جهان به عنوان یکی از برجسته ترین نمادهای مقاومت ستمکشان علیه تهاجم خونبارترین نیروهای ارتجاعی معاصر در قرن حاضر می شناسد و به همین معنا در حافظه تاریخی خود ثبت نموده است. از 6 اکتبر 2014  که دیوار دفاعی شهر شکاف برداشت و نیروهای داعش با حمایت آشکار فاشیسم حاکم بر ترکیه و حمایت ضمنی دیگر نیروهای ارتجاعی منطقه وارد شهر شدند تا 26 ژانویه 2015  که آزادی کوبانی توسط مدافعین آن اعلام گشت به مدت سه ماه و نیم جنگی تن به تن و سخت و خونین و نابرابر در شهری از همه نظر بی امکان جریان داشت. جنگی که طی آن یگانهای مدافع خلق از روژاوا گام به گام نیروهای داعش را درهم کوبیده و عقب راندند و شکستی غیرقابل برگشت را به داعش و مدافعان فاشیست اش  در ترکیه تحمیل نمودند.

جنگ محاصره و اشغال کوبانی و جنگ مقاومت برای رهایی و حفظ آنرا می توان و باید از جنبه های بسیار مورد بررسی قرار داد اما توجه به آن پیش از هرچیز، بویژه برای مردمان غیر کرد و خارج از روژاوا، از این منظر مهم است که این جنگ نه فقط ماهیت سراپا انسان ستیز ارتجاع اسلامی، بلکه در همان حال ماهیت ددمنش ناسیونالیسم و شوونیسم  ترک و عرب و فارس را علیه خلق کرد به آشکارترین شکل ممکن  در مقابل مردم منطقه و جهان قرار داد. صف متحد ارتجاع از بورژوازی ترکیه تا ایران و سوریه و دیگر کشورهای منطقه برای سرکوب ستمکشان کوبانی و ویرانی حیات آنان در پشت داعش گرد آمد.

اما کل صف این ارتجاع شکست خورد و مقاومت کوبانی پیروز شد و نشان داد که می توان در پرتو افقی آزادیخواهانه و برابری طلبانه متحد و متشکل شد و با بکارگیری خرد جمعی و اتخاذ سیاست های درست سخت ترین دشمنان را نیز در هم کوبید. پیروزی کوبانی اما تنها یک پیروزی نظامی نبود. این پیروزی ساختن دوباره زندگی و آنهم نه به شیوه سابق که به شیوه ای نوین و آزادیخواهانه و برابری طلبانه بود. پیروزی کوبانی همچون شاخه گلی زیبا و پُر درخشش در باتلاق جنگ داخلی سوریه و در میان ویرانی های هر دم فزاینده این سرزمین سوخته به منشا امید به رهایی و قد راست نمودن و ساختن دوباره زندگی نزد مردم منطقه بدل گشت. پیروزی کوبانی بخصوص در بین همه مردمان شرق و غرب شمال سوریه آنچنان انرژی رزمنده و فداکار و انسانگرا و سازنده ای را رها نمود که پیروزی و استقرار بلند مدت پروژه رهایی بخش روژاوا را کاملا ممکن ساخت.

اکنون همان صف ارتجاع شکست خورده در کوبانی اینبار با نقش مستقیم و هدایت و پیشقراولی فاشیسم ترکیه منطقه عفرین (بخش جدا افتاده روژاوا در انتهای شمال غربی سوریه) را  از هوا و زمین و با هدف اعلام شده پاکسازی عفرین از مردم کرد مورد تهاجمی گسترده قرار داده اند. مستقل از اینکه زد وبندهای کثیف  و توطئه های خونین نیروهای ارتجاعی در این یورش چیست و منافعی که هریک دنبال می کنند کدام هاست، این کاملا آشکار است که نابود ساختن پروژه روژاوا در عفرین مرکز اتحاد مقدس آنهاست. می خواهند با درهم شکستن عفرین روحیه پُر امید و توانمند و پرشور مردم ستمکش این منطقه برای یک زندگی انسانی را درهم شکسته و به این ترتیب راه را برای از بین بردن کل پروژه روژاوا هموار سازند. برای آنان روژاوا نه تنها پاسخی کوبنده به یک قرن ستم ملی و سرکوب و نسل کشی و نیز اعمال اراده و حاکمیت خود گردان مردمی تحت ستم است، بلکه در همان حال این بارقه ای از سوسیالیسم است که از زیر چکمه های ناسیونالیسم و شوونیسم و فاشیسم و شمشیر خون آلود اسلام سربر می کشد. لذا شکست و یا پیروزی عفرین تاثیرات دیرپا و وسیعی خواهد داشت. شکست آن به تقویت بیشتر ارتجاع منطقه خواهد انجامید تا هر حرکت راستین ترقی خواهانه و جنبش های کارگری و چپگرایانه را به خون کشند، و پیروزی عفرین نیز امید به رهایی و اعتماد به توان خود رهایی را در بین مردم تحت ستم منطقه گسترش خواهد داد.

بنابراین دفاع از مقاومت عفرین در برابر صف متحد ارتجاع وظیفه انترناسیونالیستی همه ما فعالین کارگری و چپ و سوسیالیست است. این دفاعی است از مقاومت مردمی تحت ستم علیه یورش نیروهایی ویرانگر و تباه کننده، از مبارزه علیه ستم ملی و جنسی و مذهبی و طبقاتی و همه اشکال دیگر ستمگری، از آزادیخواهی در برابر فاشیسم و ارتجاع. این دفاعی است از مردمانی که می خواهند شیوه نوینی از زندگی را تجربه کنند و با نفی ایدئولوژی سلطه و ستم و تبعیض و الیتیسم موجود مناسبات اجتماعی بین خود را سازمان دهند. مردمانی که می خواهند خارج از هیراشی قدرت بالا به پایین دولت های طبقاتی و با حضور و مشارکت مستقیم و اعمال اراده آزادانه و برابر خودشان زندگی اجتماعی را در همه سطوح سازمان دهند. مردمی که می خواهند نشان دهند می توان فارق از همه تقسیمات و تبعیضات و تفرقه های طبقاتی و جنسی و ملی و قومی و مذهبی و فرهنگی یک زندگی ساده انسانی و اما غنی و پر بار و صمیمی را با همفکری و همکاری و تعاون و همدلی یکدیگر سازمان داد. بنابراین دفاع ما از مقاومت عفرین دفاع از آرمانهای برابری طلبی و حق طلبی، از تلاش شرافتمندانه انسان برای زندگی، از انسانیت علیه بربریت، از تلاش و مبارزه زحمتکشان علیه صاحبان و اربابان ثروت و قدرت است. آری این دفاعی است از تلاش فرودستان برای رهایی از سلطه طبقات استثمارگر و دولت و ایدئولوژی ستمگر آنان. و بالاخره این دفاعی است از پروژه روژاوا که نه در زروق تئوری های شیک بی خاصیت که عملا در زندگی واقعی توده های تحت ستم و توسط خود آنان جریان یافته و علی رغم همه ناروشنی ها و ابهاماتش حامل این عناصر برحق و ستم ستیز و  آزادمنشانه و رهایی بخش است.

علی رغم برخی حمایت ها از طرف جمع ها و محافل کارگری و سوسیالیستی و مترقی از کوبانی و روژاوا و اکنون عفرین، اما جنبش سوسیالیستی ایران در مجموع در دفاع از روژاوا بشدت کوتاهی نموده است. به عنوان مثال هنگامیکه سابقه حمایت و دفاع گسترده و طولانی این جنبش از مبارزه خلق فلسطین علیه ستمگری اسرائیل در همه دوران تحت رهبری پی ال او و یاسر عرفات که از جنبش ملی متمایل به راست بودند را با حمایت کنونی از روژاوا و یا پ ک ک و عبداله اوجالان مقایسه می کنیم متوجه سطح نازل و فقدان این حمایت ضروری و حیاتی می شویم. علت این مساله را اساسا باید در وجود رویکرد فرقه گرایانه در جنبش سوسیالیستی دید که به دلیل مخالفت با سیستم فکری اوجالان و پ ک ک به نتایج عملی آن در زندگی واقعی جاری در روژاوا نیز علاقه نشان نمی دهد و از دفاع از آن روی برمی گرداند. این رویکرد فرقه ای در تقابل با رویکرد انترناسیونالیستی مارکس و انگلس قرار دارد که با وجود تفاوت و اختلاف جدی شان با جریانات برپا کننده کمون پاریس، اما از خود کمون پاریس جانانه دفاع کردند و نه فقط این، بلکه آنرا به منبع مهمی برای درس آموزی و تکامل تئوری مبارزه طبقاتی پرولتاریا بدل نمودند.

جنبش طبقاتی کارگران در ایران، بویژه در این دوران بی ثبات و متلاطم منطقه خاورمیانه و یکه تازی انواع و اقسام نیروهای ارتجاعی که سرنوشت همه تلاش های ترقی خواهانه و رهایی بخش در هر گوشه از این منطقه را به هم گره زده و همبستگی بین آنها را به ضرورتی عاجل بدل نموده است، لازم است که سنت قدمت دار انترناسیونالیستی خود را فعال و تقویت نماید و با محکوم نمودن یورش تبهکارانه ترکیه و دیگر نیروهای ارتجاعی به عفرین از مقاومت برحق ستمکشان آنجا دفاع کند. جنبش ما و ستمکشان عفرین و دیگر مبارزات حق طلبانه منطقه حلقه های زنجیر واحد نبردی تاریخی برای رهایی و سعادت و خوشبختی میلیونها انسان تحت ستم و سرکوب و ویرانی هستیم. ما به یکدیگر و به حمایت از هم و تقویت هر بخشی از این مبارزه گسترده مان علیه طبقات سرمایه دار و ناسیونالیست و شوونیست و فاشیست و مذهبی نیازمند یم. عفرین را نباید تنها گذاشت.

امیر پیام

12 بهمن 1396

1 فوریه 2018

amirpayam.wordpress.com

********************************************