امیر پیام- یادداشت های جنبش کارگری: قهرمانان طبقه کارگر

یادداشت های جنبش کارگری:

قهرمانان طبقه کارگر

اگر در جوامع طبقاتی همه پدیده های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی مهر و نشان طبقاتی برخود دارند و متعلق به طبقه خاصی هستند، آنگاه پدیده «قهرمان» و «قهرمانی» نیز شامل این اصل ماتریالیستی است. لذا قهرمان بطور کلی و ماورا طبقات وجود نداشته بلکه قهرمانان خاص طبقات درگیر نبرد هستند که عینی و واقعی اند. ازاینرو در این جوامع مبارزه طبقاتی عموما با حضور قهرمانان خاص و ویژه طبقات متخاصم است که جریان دارد. اما قهرمان خود نه حاصل خصوصیات و توانایی های فردی، که حاصل مبارزه جمعی و تجمع توان ها و استعدادها و ابتکارات توده های طبقه ای است که قهرمان از آن برخاسته و بدان متکی است و از آن مایه می گیرد.  توده های طبقات طی سالها مبارزات پیوسته و بی وقفه و انباشت تجربه، فعالین و رهبرانی را در خود می پرورانند و بیرون می دهند که به صدای رسای مطالبات و آرزوها و آرمانهای آنان بدل می شوند. این فعالین و رهبران همان قهرمانان طبقات هستند که از توده های متکی به آن درس آموخته و از مبارزات آن الهام گرفته و با تعهد به آرزوها و آمال طبقه شان و با فداکاری و ازخودگذشتگی در صف مقدم مبارزه قرار گرفته و متقلابلا به عاملی برای تقویت مبارزه طبقه بدل می شوند.

بنابر همین خصلت طبقاتی است که در جامعه سرمایه داری با دو دسته متضاد از قهرمانان مواجه ایم که متعلق به سرمایه داران و کارگران هستند. قهرمان طبقه سرمایه دار با دفاع بی تزلزل از منافع استثمارگرانه و ستمگرانه این طبقه اما خود را نماینده و حامی منافع عموم جا می زند و گاها نیز به عنوان ناجی کارگران تصویر می شود. به این ترتیب قهرمان سرمایه داران می کوشد تا با فریب کارگران و  کشاندن آنها بدنبال خود و در انتظار معجزه ناجی، آنان را از اتکا به نیرو و مبارزه جمعی شان منحرف نموده و مبارزه شان را تعطیل نماید تا زنجیر بردگی کارگران توسط طبقه سرمایه دار ابدی شود. در تقابل و نفی این دسته از قهرمانان است که سرود بین المللی کارگران اعلام می دارد: «بر ما نبخشد فتح و شادی، نه خدا، نه شاه، و نه قهرمان».

در مقابل اینها اما قهرمانان طبقه کارگر قرار دارند که بدون مبارزه آگاه و بی امان و سازش ناپذیر و از خود گذشته آنها، بویژه تحت سیطره حکومت های استبدادی نظیر جمهوری اسلامی، جنبش کارگری بسختی پیش خواهد رفت. اینان بمثابه کارگر و پاره تن طبقه کارگر توسط آن متولد شده، و در دامن آن پرورش یافته، و با مبارزه این طبقه عجین گشته، و توسط آن حمایت و هدایت شده، و نیز رشد و پیشرفت شان یکسره به رشد و پیشرفت مبارزه توده ای کارگران گره خرده و به آن منوط و با آن مشروط شده است. از اینرو قهرمان طبقه کارگر نه می خواهد و نه می تواند به عنوان ناجی کارگران جلوس نماید. رابطه قهرمان طبقه کارگر با توده های کارگر از نوع و جنس رابطه قهرمانان بورژوایی با کارگران نیست. اگر دومی تماما برای فریب طبقه کارگر و تعطیل نمودن مبارزه متکی به خود آنان است، اولی اما یکسره در خدمت شکوفایی مبارزه آگاهانه و متکی به خود و مستقل  کارگران از طبقه سرمایه دار و دولت آن است. عدم درک تمایز و تضاد میان این دو نوع قهرمانی تنها نشانگر درک و بینش بورژوایی نسبت به مبارز طبقاتی کارگران است. قهرمان طبقه کارگر همه زندگی خود را برای پیشرفت مبارزه طبقاتی کارگران در صفی مستقل از جمهوری اسلامی و جناح هایش و نیز مستقل از اشکال دیگر حکومت سرمایه داران و کلیت طبقه سرمایه دار در طبق اخلاص گذاشته و آماده است تا برای پیشرفت مبارزه رهایی بخش پرولتاریا از زندگی خود عبور نماید. فلسفه وجودی اینان چیزی جز تعهد مستحکم به امر بهبود زندگی کارگران در امروز  و آرمان رهایی آنان از بردگی مزدی در فردا نیست. فعال و رهبر کارگری با هر درجه از محبوبیت و نفوذی که در بین کارگران داشته باشد در صورت پشت نمودن به آرمانهای طبقه کارگر، آنگونه که در مورد منصور اسانلو دیدیم، دیگر نه قهرمان که خائن به طبقه کارگر محسوب خواهد شد.

با این وجود اما فعالین و رهبران کارگری بدرست خود را قهرمان نمی دانند و از طرف توده های کارگر نیز بدرستی اینگونه  شناخته نمی شوند و یا خوانده نمی شوند، و همچنین بدلیل تجربیات مخرب قهرمان سازی های بورژوایی برای کارگران، و نیز این حقیقت که کاربرد صفت قهرمان تاکید یکجانبه بر نقش فرد دارد در حالی که مبارزه کارگران مبارزه ای جمعی است، لذا لازم است که از کاربرد این صفت در بیان نقش فعالین و رهبران کارگری اجتناب نمود. همه اینها اما چیزی از این حقیقت نمی کاهد که فعالین و رهبران کارگری که بویژه تحت حکومت های استبدادی نظیر جمهوری اسلامی برای پیشبرد امر طبقه کارگر پا به عرصه مبارزه مرگ و زندگی نهاده اند از جمله شریف ترین و صادق ترین و فداکارترین  انسانها و قهرمانان طبقه کارگرند.

امروز اهمیت تاکید بر حقیقت وجودی قهرمانان طبقه کارگر و ضرورت بزرگداشت نقش آنان از آنروست که نه فقط رژیم سرمایه داری اسلامی سرکوب فعالین کارگری را شتاب بخشیده، بلکه همزمان با عناصری مواجه ایم که به نام چپ و کارگر به تخریب همین فعالین مشغول اند. در بحبوحه اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده از رهبران «اتحادیه آزاد کارگران ایران» در اسارت گاه رژیم خونبار ایران که موج گسترده حمایت از خارج و داخل ایران را بهمراه داشت عده ای به یاد مقابله با «قهرمان سازی» از وی افتادند. از یکسو عناصری که خود در حمایت از دولت احمدی نژاد و در حمایت از لغو یارانه های مورد نیاز زندگی کارگران سنگ تمام گذاشتند یکباره یادشان افتاد که «طبقه کارگر نیاز به قهرمان و سوپرمن ندارد»، و با علم به اینکه چسباندن فعالین کارگری به اپوزیسیون رژیم فراهم نمودن خوراک برای دستگاه امنیتی و ماشین سرکرب آن است اعلام داشتند که اعتصاب غذا «در راستای همان قهرمان سازی وسوپرمن سازی که منصور حکمت بجای ایجاد تشکلهای کارگری، تجویز می کرد ،انجام میشود.» از سوی دیگر آنهایی هستند که پرچم سیاست های ارتجاعی و ضد کمونیستی دفاع از خامنه ای و احمدی نژاد و فاشیسم روس و رژیم اسد و حزب لبنان و حماس و قاتلین شارلی ابدو و تطهیر داعش را بدوش می کشند و با وجدانی آسوده اعلام می دارند:«اتحادیه آزاد کارگران ایران از مخرب ترین تشکل هائی است که …… در ایران به نام طبقۀ کارگر شکل گرفته است. جنبش کارگری ایران از کنار گذاشتن اتحادیه آزاد زیان نمی کند؛ بلکه نفع نیز می برد»، و به این ترتیب با فراغ بال حتی خانه کارگر رژیم را که تنها «مخرب ترین تشکلی است که در ایران به نام کارگر شکل گرفته است» را غسل تعمید می دهند.

آری در مقابله با توحش طبقاتی رژیم سرمایه داری اسلامی علیه جنبش مستقل کارگری و فعالین آن، و نیز در طرد و رد تحرکات ضدکارگری این چنین عناصری که مشغول تخریب همین فعالین اند، باید ضمن گرامیداشت یاد عزیزانی مانند فرزاد کمانگر ها و شاهرخ زمانی ها، وسیعترین و عمیق ترین حمایت های طبقاتی را از رهبران و  فعالین مستقل کارگری، از این قهرمانان طبقه کارگر، از جعفر عظیم زاده ها و بهنام ابراهیم زاده ها و محمد جراحی ها و رضا شهابی ها و محمود صالحی ها و پروین محمدی ها و علی نجاتی ها و ابراهیم مددی ها و اسماعیل عبدی ها و جوانمیر مردای ها و داود رضوی ها و دهها و صدها فعال مستقل کارگری دیگر سازمان داد. طبقه سرمایه دار و حاکیمت اسلامی آن و عناصر ضد کارگری چپ نما بیهوده آب در هاون می کوبند. این فعالین و رهبران کارگری مردمک چشم جنبش مستقل کارگری اند و نام و نقش رهایی بخش آنان در اعماق جنبش طبقه کارگر حک شده است. تاریخ این دوره جنبش کارگری ایران با نام این قهرمانان طبقه کارگر عجین گشته است.

امیر پیام

6 تیر 1395

27 ژوئن 2016

amirpayam.wordpress.com

*********************************************