اعلامیه حزب حکمتیست در باره انتشار نوار گفتگوی منتظری با “هیئت مرگ” خمینی

 

 

اعلامیه حزب حکمتیست در باره انتشار نوار گفتگوی منتظری با “هیئت مرگ” خمینی

ضرورت یک اقدام بزرگ علیه جمهوری اسلامی

۱- انتشار نوار گفتگوی منتظری با ابراهیم رئیسی و مرتضی اشراقی و حسینعلی نیری و مصطفی پورمحمدی اعضای “هیئت مرگ” خمینی در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷، اگر تنها یک خاصیت داشته باشد اینست که میتواند بعنوان یک سند انکارناپذیر علیه بانیان و مجریان این کشتارها برای پیگیری حقوقی و قانونی مورد استفاده قرار گیرد. این نوار اطلاعات جدیدی به دانسته های تاکنونی ما در باره زوایا و ابعاد کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ اضافه نمیکند هرچند جزئیات و مواردی را چه در مورد نحوه قتل عام زندانیان و چه در مورد تقابلها و سیاستهای باندهای حکومتی در آندروه روشن تر میکند.

۲- اگر اراده ای برای توقف اعدامها وجود داشت، این نوار میتوانست همان زمان منتشر بشود اما بمدت ۲۸ سال آنرا در صندوق خانه های حجره منتظری محافظت کردند. اگر امروز منتشر میشود، حکمت آنرا نه در افشای اطلاعاتی جدید راجع به کشتار ۶۷ بلکه بعنوان حرکتی سیاسی در تقابل و رقابتهای درون حکومتی باید جستجو کرد. واقعیت اینست که فشار خواست روشن شدن جنایات دهه شصت گریبان کلیه حکومت اسلامی را گرفته است. جنایات دهه شصت تجربه مشترک دو جناح رژیم اسلامی است و همین مسئولیت مشترک کلیه سران حکومت تحت رهبری خمینی، موجب سکوت تاکنونی شان در قبال جنایت و کشتنار جمعی در دهه شصت است. تشدید افشاگری حکومتی ها علیه همدیگر، تنها منعکس کننده شدت و حدّت بحران حکومت و تلاش محافل مغضوب به جدا کردن سفره شان از کارنامه جنایتکارانه حکومت اسلامی است.

۳- محاسبه هر جناح و محفل و عنصر حکومتی هرچه باشد و سیاست شان در قبال کشتار دهه شصت هرچه باشد، از موضع قربانیان و بازماندگان این واقعه، از موضع مردم آزادیخواه ایران، این سند تاکید دیگری بر این واقعیت است که جمهوری اسلامی محصول یک کودتای خونین ضد انقلابی و کشتار جمعی دهها هزار نفر از مخالفین سیاسی در دهه شصت است. این حکومت جنایتکاران متفرقه ای است که در دهه اول جمهوری اسلامی دستجمعی در لحظات مختلف سرپانگهداشتن نظام اسلامی با اتکا به سرکوب و کشتار مردم شرکت داشته اند.

۴- سیاست “عذرخواهی حاکمیت از قربانیان” که امثال تاج زاده طرح میکند، نه گامی بجلو بلکه تلاشی برای سازش جامعه و قربانیان با جنایتکاران است. کسانی که ادعا دارند که از این جنایات متاسف اند و یا آنرا محکوم میکنند، ضروری است بجز عذرخواهی و اعلام آمادگی برای حضور در هر دادگاه در آتیه، دانسته ها و اطلاعات خود را افشا کنند. بسیاری شاکی خصوصی سران حکومتی و دست اندرکاران این جنایت اند. جنایتکاران باید محاکمه شوند. هدف این محاکمه انتقام نیست، اعدام نیست، اما بخشش هم نیست. هدف روشن شدن حقیقت، اعاده حیثیت از قربانیان، همبستگی انسانی با قربانیان و بازماندگان، تلاش برای عبور جامعه از ایندوران وحشت و پایان دادن به چرخه معیوب جنایت است.

۵- اتفاقاتی که در دهه شصت رخ داده است با هر معیاری مصداق جنایت علیه بشریت و کشتار جمعی و نسل کشی است. ما بر ضرورت سازماندهی یک اقدام مشخص و موثر در سطح نیروهای اپوزیسیون ایران، نهادها، وکلا، شخصیتها و زندانیان سیاسی در قبال این واقعه تاکید داریم و فعالانه در آن شرکت میکنیم. بطور مشخص میتوان علیه مسئولین وقت جمهوری اسلامی، اعضای هیئت مرگ خمینی و مجریان این کشتار بزرگ اقامه دعوا کرد و آنها را تحت تعقیب قرار داد. ضروری است با مجموعه ای از کیس های مشخص علیه افراد مشخص به دادگاههای بین المللی شکایت کرد.

۶- ما هیچ توهمی به دادگاههای بین المللی و نهادهای حقوق بشر نداریم. ما ذره ای تردید نداریم که همین دولتهای فخیمه دمکراسی غربی جمهوری اسلامی را به مردم ایران تحمیل کردند و در مقابل جنایاتش در دهه شصت سکوت کردند. اما با علم به زوایای موضوع و چهارچوب کار، با حفظ اصول و استفاده از امکانات و فرجه هائی که قوانین موجود باز میکنند، میتوان جنایتکاران اسلامی را تحت تعقیب قرار داد. این یک قلمرو مهم تقابل با جمهوری اسلامی و تلاش برای خلاصی از آنست. هر پروژه ای که به سرنگونی جمهوری اسلامی فکر میکند، در گامهای اول باید بتواند این حکومت را منزوی کند و افراد و عناصرش را تحت فشار واقعی بگذارد.

۷- دعوت و فراخوان ما اینست که واقعه کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ را به فرصتی تبدیل کنیم و حرکتی گسترده را علیه جمهوری اسلامی و در دفاع از حقانیت قربانیان دهه شصت و زندانیان سیاسی بمیدان آوریم. بعلاوه نیروی اراده آگاهانه و سازمانیافته مردم جان به لب رسیده را به میدان بکشیم و سرنگونی فوری جمهوری اسلامی را ممکن کنیم.

۲۸ مرداد ۱۳۹۵ – ۱۸ اوت ۲۰۱۶