اعلامیه حزب حکمتیست- آغاز آشویتش اسلامى در ايران

اعلامیه حزب حکمتیست

 

٣٠خرداد ۱۳۶۰

آغاز آشویتش اسلامى در ايران

۳۰ خرداد ۱۳۶۰ یک نقطه عطف مهم تاریخ ایران است. این مقطعی است که سرنوشت انقلاب آزادیخواهانه ۱۳۵۷ رقم میخورد و ضد انقلاب اسلامی روی تلی از جنازه و دریائی از خون حاکم میشود. چه آنهائی که جریان اسلامی را سر کار آوردند و چه آنهائی که از این ارتجاع حمایت کردند و حتی آنهائی که توسط نیروی انقلاب سرنگون شدند، جملگی تحرک انقلابی مردم در ایران برای آزادی و برابری را “انقلاب اسلامی” می نامند. تحریف و جعل تاریخ بحدی سنگین و گسترده بوده است که بخشی از نسل جوان امروز واقعا فکر میکنند که نسلهای قبلی شان برای اسلام و خمینی و حجاب و قوانین شریعه “انقلاب” کردند!

انقلاب ۵٧ ایران علیرغم همه کمبودهایش یکی از انقلابهای چپ گرای قرن بیستم بود. کارگران و مردم علیه نابرابری اقتصادی و شکاف وسیع طبقاتی، علیه اختناق و سرکوب شاه و ساواک، علیه حاکمیت فردی و استبداد سلطنتی، علیه تحقیر فردی و اجتماعی بمیدان آمدند و آزادی و برابری و یک زندگی بهتر خواستند. اما وقتی چشم انداز سقوط رژیم سلطنتی برای شرکای غربی مسجل شد، حامیان دیروز رژیم سلطنتی از وحشت “خطر” قدرتگیری کارگر و کمونیسم، آنهم زمانی که شعار “کارگر نفت ما رهبر سرسخت ما” زبانزد نیروهای انقلاب شده بود، جریان اسلامی خمینی را از گورستان تاریخ بیرون کشیدند. خمینی را از نجف به پاریس و نوفل لوشاتو بردند، زیر نور قرار دادند، حمایتش کردند و به کمک رسانه ها از وی یک “رهبر انقلاب” ساختند. حکومت اسلامی نه محصول انقلاب بلکه محصول کنفرانس گوادلوپ و مهمترین معادله سیاسی دوران جنگ سرد و محصول بیعت سنتهای اصلی اپوزیسیون ایران به خمینی و ضدانقلاب اسلامی، محصول تمکین سنت ملى و باصطلاح ليبرالى جبهه ملى و محصول حمایت سنت حزب توده از “امام ضد امپریالیست” و محصول حمایت سنت منحط ضد مدرنيست، ضد “غرب زدگى”، بيگانه گريز، گذشته پرست و اسلام زده حاکم بر بخش اعظم جامعه هنرى و روشنفکرى و چپ ايران است. دولتهای غربی خمینی و جریان اسلامی را آوردند تا کار ناتمام رژیم شاه را تمام کند. انقلاب را درهم بکوبد و سرمایه داری ایران را نجات دهد. از موضع نیروهای انقلابی و خواهان تغییر، شاه و خمینی یک هدف داشتند: سرکوب انقلاب!

فرصت کمى از قیام ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گذشته بود که ضد انقلاب اسلامی در ٣٠ خرداد سال ۱۳۶۰تهاجم گسترده به مخالفين سياسى را با قتل عام وسيعى آغاز کرد. قبلتر حمله نظامی به کردستان و ترکمن صحرا٬ حمله به زنان، شليک به اجتماع و اعتصاب کارگران بيکار در اصفهان٬ سرکوب و انحلال شوراهاى کارگرى٬ سازمانهای زنان، تهاجم به تجمعات و آزاديهاى ناشى از دوره انقلاب شروع شده بود. اما هنوز جمهورى اسلامى قدرت مسلط نبود و هنوز مردم صحنه سياسى را واگذار نکرده بودند. ٣٠ خرداد ۶٠ سرآغاز دوره اى جديد است که انقلاب آزاديخواهانه ايران توسط ضد انقلاب اسلامى در خون غرق ميشود. قتل عامى شبيه به آشويتس در آلمان هیتلری، شبيه به قتل عامهاى کمونیستها در اندونزى و شيلى. بدستور خمينى و همفکری و همگامی امثال رفسنجانی، با رياست جمهورى خامنه اى و نخست وزيرى مير حسين موسوى و گوش به فرمان بودن دسته جمعى شخصيتهاى حکومتى از هر جناح٬ هولاکاست اسلامى را در ايران راه انداختند. رژیم اسلامی وحشیانه به جان مردم افتاد و هر آنکس که اثر و نشانی از مخالفت و ضدیت با نظام کثیف اسلامی داشت، به قتل رساند. از کودک ۱۲-۱۳ ساله که یک ورق اعلامیه در جیب داشت تا هر کسی که ظاهر اسلامی نداشت، همه را ضربتی پس از شکنجه های وحشیانه به قتل رساندند. هر روز چند صد نفر تیرباران میشدند و با افتخار خبر آنرا در روزی نامه هایشان بچاپ می رساندند. فاصله دستگیری و اعدام خیلی ها به چند ساعت نمیرسید. بقای حاکمیت نظام اسلامی در گرو این کشتار وسیع بود. بی دلیل نیست اخیرا عنصرقصی القلبی چون نوه خمینی و سران رژیم ، نظامشان را مدیون فرمان کشتار وسیع سی خرداد به دستور سرکرده جنایتکارشان خمینی میدانند.

خمينى، خامنه اى٬ رفسنجانی، میر حسین موسوى، کروبی، احمدى نژاد٬ گيلانى، موسوی تبریزی، صانعى، لاريجانى٬ جنتی، بهزاد نبوی، حجاريان، گنجى، سازگارا،روحانی، محسن رضائی، صفوى٬ لاجوردى، خلخالى، طائب، شریعتمداری و کلیه عناصر موسوم به “اصولگرا” و “اصلاح طلب” و “معتدل” و “حزب الله” و … تحت رهبری خمینی، آمران و عاملان این کشتار دستجمعی بودند.

همین جماعت بعد از پایان جنگ ایران و عراق، در تابستان ۱۳۶۷ با فرمان دو خطی خمینی قتل عام زندانیان سیاسی را شروع کردند. هزاران زندانی سیاسی را در فاصله کوتاهی در مساجد زندانها دار زدند. جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ هر گوشه ایران را خاوران و “لعنت آباد” کرد.

حزب حکمتیست در این مناسبت هولناک تاریخ معاصر ایران، ضمن ابراز همدردی عمیق با بازماندگان و خانواده های جانباختگان، اعلام میکند که جنبش آزاديخواهانه هيچکدام از اين جنايتها را نه فراموش ميکند و نه بر جانيان ميبخشد. سران و کاربدستان جنايت عليه مردم در حاکمیت جمهوری اسلامی، نه بجرم عقایدشان بلکه بدلیل جنایت و قتل نفس علیه مردم و شهروندان، بايد در دادگاههاى علنى و عادلانه محاکمه شوند.

در سالروز ۳۰ خرداد ۶۰ بر گسترش تلاش سازمانیافته برای سرنگونى کلیت جمهوری اسلامی٬ بر نفى اعدام بعنوان قتل عمد دولتی، و بر آزادی بیقید و شرط کلیه زندانیان سیاسی تاکيد ميکنيم. یاد جانباختگان گرامی است!

 

حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست

خرداد 1395 –  ژوئن 2016