اسماعیل ویسی- در حاشیه اعتراض اخیر کارگران کارخانه فولاد زاگرس کردستان

اسماعیل ویسی- در حاشیه اعتراض اخیر کارگران کارخانه فولاد زاگرس کردستان

روز یکشنیه 25 مرداد ماه 1394  ” عده ای از کارگران کارخانه ذوب فلز، فولاد زاگرس کردستان”  که بعد از بسته شدن کارخانه به عنوان نگهبان مشغول بکار هستند.  در اعتراض به عدم پرداخت 7 ماه دستمزدهای معوقه شان در مقابل ساختمان اداری فولاد زاگرس در شهر قروه دست به تجمع اعتراضی زده و خواستار پرداخت دستمزدهایشان شدند. زیرا کارگران علیرغم اینکه 7 ماه دستمزد معوقه خود را دریافت نکرده‌اند، ٣ ماه است که از حق بیمه نیز محروم گردیده اند.

لازم به یادآوری است که 255 نفر از کارگران فولاد زاگرس در حالی در ابتدای سال 92 اخراج شدند که هرکدام سابقه کاری 23- 10  سال داشتند و تاکنون سایر حقوق و مزایای مربوطه  را دریافت نکرده‌اند. زیرا مقرر گردیده بود،  ” مبلغ یک میلیون و 300 هزار تومان ”  به هرکدام از کارگران اخراج شده، پرداخت شود که به گفته کارگران تاکنون این مبلغ پرداخت نشده است.  وشرکت “خوان گل” پیمانکار کارخانه فولاد زاگرس پس از گذشت نزدیک به دو سال مطالبات معوقه کارگران اخراجی این واحد تولیدی را که مربوط  به بخشی از سنوات، مانده مرخصی و بن کارگری سال  می شود را پرداخت نکرده است. 

از اسفند ماه 1392 تاکنون کارگران اخراج شده، برای دریافت حقوق ومزایای مع.قه شان،  چندین بار متحدانه و پیگیرانه تجمع اعتراضی را در مقابل ” مجلس اسلامی، بیت رهبری، وزارت کار و نهادهای مرتبط با استان کردستان ” برگزار کرده اند. و …

اعتراضات کارگران فولاد زاگرس در سالهای 92 و 93 یکی از برجسته ترین اعتراضات کارگران با اتکا به سنت مجمع عمومی، در صفی متحد و همبسته و پیگیرانه، علیه کارفرما و دولت و دستیابی به خواسته هایشان بود.

درسها و تجاربی که باید گرفته شود.

کارخانه فولاد زاگرس کردستان یکی از مراکز اصلی تولیدی در کردستان بود. ظرفیت بکار گماردن 500 نفرکارگر را داشت. سهامدار اصلی کارخانه رژیم اسلامی در ایران بود. برای بسته نشدن کارخانه   قاطعیت، پیگیری مستمرو متحدانه مبارزاتی انجام گرفت. عملا کشمکشی طبقاتی در جریان بود. متاسفانه در آن تقابل و کشمکش طبقاتی مبارزاتی، کارگران به مطالبه  اصلی شان که بسته نشدن کارخانه و جلوگیری از اخراج و بیکار شدنشان بود، موفق نشدند.

کارگران زاگرس متحدانه پیگیرانه ایستادگی کردند ولی متاسفانه بعلت عدم وجود تشکل توده ای کارگری در محیط کار و زیست و عدم  ارتباط مابین رهبران عملی کارگری و  دیگرمحافل کارگری در دیگر مراگز کاری در کردستان و عدم طرح مسائل و مشکلات کارگران در ابعاد اجتماعی ” در جریان این مبارزه کارگران کارخانه ذوب فلز زاگرس کردستان، تنها ماندند و از حمایت دیگر بخشهای کارگری  و اجتماعی مردم شهر قروه ودیگر شهرهای کردستان برخوردار نشدند. در عوض کارگران سنگ آهن بافق، به مبارزاتشان بعدی اجتماعی دادند و خوشبختانه از حمایت مردم شهر بافق برخوردا شدند به مطاباتشان دست یافتند.

لازم است، رهبران عملی توده ای کارگری و کارگران کمونیست و فعالین کمونیست و اجتماعی و برابری طلب، این ضعف جدی و پایه ای را به رسمیت بشناسند، و برای رفع آن برنامه ریزی و سازماندهی کنند تا در سر بزنگاههای مبارزاتی بتوان توازن قوا را به نفع کارگران ایجاد شود!

 

همبستگی مبارزاتی کارگران زاگرس و سنگ معدن بافق حاوی درس و تجربه مبارزاتی بسیاری است. لازم است کارگران در کردستان ،  تجارب این کشمکش ها را در مبارزات جاری خود بسط و گسترش بدهند و با تمامی توان در همبستگی طبفاتی ، برای دستیابی به تمامی مطالباتشان در ابعاد اجتماعی از هیچ تلاشی فروگذاری نکنند!

باید به  چنین مبازراتی بُعد اجتماعی و سراسری داده شود. تا بتوان مطالبات بر حق خود را به کارفرمایان و دولت قبولاند. زیرا اخراج و بیکار سازی چون سیاستی به شیوه های متفاوت هر روزه زندگی کارگران را تهدید می کند.  و …

 

در نوشته های همراه سیر روند مبارزات و بطور مفصل در این رابطه تاکیدات معین در مورد چه باید کرد، نموده ام. لازم به تکرار نمی دانم. اما باید کاری کرد از این متفرق بودن و پراکندگی تحمیل شده، بدر آمد!

 

پیش بسوی ایجاد تشکل های توده ای کارگری – زنده باد همبستگی طبقاتی کارگران!

 

اسماعیل ویسی

8 شهریور 1394- 30 اوت 2015

***

اسماعیل ویسی – کارگران کارخانه ذوب فولاد زاگرس کردستان،  تنها گذاشته شده بودند.

کارگران فولاد زاگرس کردستان در روزهای  16- 17 فروردین ماه 1393 آخرین تلاشهای خود را در اعتراض به انحلال ” بسته شدد ” این کارخانه از سوی کارفرما در مقابل اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان قروه و ابلاغیه رئیس داره کار شهرستان قروه با دادن نامه ای مکتوب به کارگران اعلام نمود کارخانه منحل شده است و کارگران می باید یا به بیمه بیکاری وصل شوند و یا به طرح شکایت در مراجع قانونی اقدام کنند. و … بعی از آن تجمع اعتراضی را  در مقابل استانداری کردستان برگزار کردند. که در داقع و عملا آخرین تلاشهایشان برای جلو گیری از بسته شدن کارخانه و اخراج و بیکار شدنشان بود.

در تجمع شعار: ” کار، حقوق، تجمع، حق مسلم ماست ” را سر میدانند و خواهان باز گشائی کارخانه و بازگشت بسر کار و ملاقات و مذاکره با استانداربودند. و … نمایندگان کارگران در آن تجمع با معاون سیاسی امنیتی استاندار کردستان جلسه ای تشکیل دادند. دراین جلسه بار دیگر بحث انحلال کارخانه مطرح شد . کارگران بر خواست اساسی خود  بازگشائی کارخانه و بازگشت بسر کار پافشاری کردند. و راهکار عملی شان را برای نجات از وضعیت تخمیل شده ارائیه دادند:  ” 1- تا تعیین تکلیف وضعیت واگذاری و راه اندازی مجدد کارخانه، شرکت فولاد زاگرس می باید  تمامی معوقات ما در سال گذشته را به استثنای سنوات بفوریت پرداخت کند 2- ما به هیچوجه حاضر به قطع رابطه کاری با شرکت فولاد  زاگرس، تصفیه حساب و اتصال به بیمه بیکاری نیستیم و عدم استفاده ما از بیمه بیکاری در طول شش ماه آینده نباید منجر به محرومیت مان از استفاده از حق بیمه بیکاری بشود 3- در ایام بلاتکلیفی ما که حداکثر نباید بیش از شش ماه طول بکشد شرکت فولاد زاگرس می باید بیمه های ما را واریز کند 4- مسئولین استان نسبت به تعیین تکلیف فوری وضعیت کارخانه و راه اندازی آن اقدامات لازم را به عمل آورند”. بطور حتم این مفاد پیشنهادی هم چون مفاد قبلی عملی نخواهد، شد. بدان نباید امید داشت. و …

زیرا، وضعیت فراهم شده و تحمیل شده به کارگران زاگرس کردستان، ناشی از وضعیت فلاکتبار اقتصادی ای است که در بن بست قرار دارد. اکثریت مراکز کاری- تولیدی در ایران بسته شده اند. و یا با تعدیل نیروی کارکه، حکومت اسلامی و سرمایه داران دست به بیکار سازی و اخراج کارگران زده اند و به طبقه کارگر و اکثریت توده مردم زحمتکش در جامعه ایران و کردستان تحمیل کرده است. و …

راه چاره اساسی چیست؟

را چاره اساسی بدون شک سرنگونی حکومت اسلامی می باشد. اما تا دستیابی به این امر در حال حاضر ” اتحاد و همبستگی و سازمانیابی در ابعا سراسری، ایجاد تشکل های توده ای کارگری در محیط کار و زیست “ مسئله ای جدی است و چون اولویت رهبران عملی کارگری و کارگران کمونیست و رادیکال، برای بهم بافته شدن محافل کارگری در مراکز کاری و تولیدی در جامعه کردستان، باید در دستور قرار بگیرد و عملا به پای مادیت بخشیدن بدان رفت.

عدم این شبکه همبسته و سراسری و عدم وجود تشکل های توده ای کارگری باعث گردید که کارگران فولاد زاگرس کردستان، در طول مبارزات پیگیران و همبسته چندین ماهه شان، عملا تنها بمانند و متاسفانه از حمایت دیگر بخشهای کارگری در ابعاد اجتماعی برخوردار نشوند. از این وضعیت باید درس و تجارب لازم را گرفت. با اتحاد و همبستگی سازمانی حکومت اسلامی را که مانع جدی و اساسی می باشد به عفب راند. مطالبات برحق انسانی- اجتماعی خود را تحمیل نمود.

در نوشته همراه بطور مفصل در این رابطه تاکیدات معین در رابطه با چه باید کرد، نموده ام. لازم به تکرار نمی دانم. اما باید کاری کرد از این متفرق بودن و پراکندگی تحمیل شده، بدر آمد.! 20 فروردین ماه 1392

***

اسماعیل ویسی : نگاهی موجز به سیر مبارزات کارگران فولاد زاگرس کردستان، درسها و تجارب آن

کارخانه ذوب آهن زاگرس کردستان در منطقه قروه – دهگلان قرار دارد. دارای 130 هکتار زمین و 16 هکتار کاربری صنعتی و سوله و مساحت می باشد و با دو حلقه چاه عمیق و دوخط برق فشار قوی و دو معدن آهن و منگنز و یک کوره بلند 100متر مکعبی تولید چدن متالوژی  است. کارفرمایان کارخانه فولاد زاگرس تشکیل شده است از 51 درصد سهم دولت،49 درصد سهام بخش غیر دولتی که از کانون بازنشستگان کشوری ،شرکت ملی فولاد وصندوق تامین اجتماعی می باشد،که مسوولیت وضعیت کنونی کارخانه را قبول نمی کنند و از برآورده کردن توافقات ومطالبات کارگران شانه خالی می کنند.

این مرکز تولیدی دارای 300 نفرکارگربود. که‌  250 نفر از آنها توسط کارفرما در تابستان سال جاری از کاراخراج شده بودند. این کارگران چهار ماه دستمزد و علاوه بر این مبلغ 800 هزار تومان به عنوان مانده تسویه حساب سال 1391 به همراه سنوات آن سال را نیز دریافت نکرده، بودند. هر یک از این کارگران دارای   12 تا 15  سال سابقه کار می باشند. کار آنها از نوع سخت و زیان‌آور بوده است، اما از طرف مدیریت کارخانه بیمه سخت و زیان آور برای آنها منظور نشده بود. در اعتراض به وضعیت تحمیل شده بر شرایط کاری، معیشتی و زیستی شان از” روز 18 تا 31 تیر ما ه 1392 در اعتراض به اخراج ازکار و عدم پرداخت دستمزدهای معوقه و سایر  مطالباتشان بویژه بازگشت به سر کار، دست به  تجمعات  اعتراضی در شهرهای سنندج، قروه و در تهران جلو دفتر حکومتی خامنه ای و ساختمان مجلس شورای اسلامی زدند و در 31  تیرماه آخرین روز تجمع اعتراضی شان در مقابل مجلس شورای اسلامی، در نتیجه پیگیری شان، کمیسیون اصل نود مجلس اسلامی ناچار گردید که جلسه ای جهت بررسی این وضعیت تشکیل بدهد.

در این نشست 3 نفر از نمایندگان کارگران، مدیر عامل کارخانه، نماینده های هر یک از سهامداران،  نماینده شهرستان قروه و رئیس کمیسیون کارگری مجلس شورای اسلامی  نیز شرکت داشتند شرکت کنندگان نشس وت به توافق زیر رسیدند کارفرما متعهد به اجرای عملی آن گردید. متن توافقنامه “

۱– کارفرما حق تعطیلی کارخانه فولاد زاگرس و اخراج کارگران را ندارد و کارگران شاغل در آن کارخانه تحت هر شرایطی کارگر فولاد زاگرس به حساب میایند.

۲- در صورت فروش کارخانه اسناد و مدارک فروش باید در اختیار کمیسیون اصل نود قرار گیرد تا برای این کمیسیون محرز شود که خریدار تمامی تعهدات مربوط به کارگران فولاد زاگرس را پذیرفته است. تعهدات خریدار کارخانه در صورتی مورد قبول واقع خواهد شد که خریدار ادله کافی برای راه اندازی کارخانه، گسترش تولید و حفظ امنیت شغلی کارگران را ارائه نموده باشد.

۳– کارفرما متعهد به پرداخت کلیه معوقات کارگران میشود و می باید تمامی تعهدات خود در مورد آنان را اجرا کند.

۴– از آنجا که در حال حاضر هیچ تولیدی در کارخانه صورت نمیگیرد تا زمان واگذاری کارخانه به خریدار احتمالی، کارفرما می باید ادله های خود را برای توقف تولید به شورایعالی کار ارائه دهد تا این شورا بر اساس آن  بیمه مربوط به کارفرمایان را تایید کند تا مبلغ حاصل از دریافت این بیمه به عنوان دستمزد به کارگران پرداخت شود و مابه تفاوت کسری مزد کارگران راسا از سوی کارفرما پرداخت گردد”.

کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری- حکمتیست ، از همان شروع این اعتراضات به شیوه های متفاوت آنرا مورد حمایت همه جانبه و پوشش تبلیغی- خبری در ابعاد اجتماعی قرار داد و کارگران شاغل درسایر مراکز کاری و تولیدی و زیستی و نهادها و جریانات کارگری و برابری طلب بخصوص در کردستان را فراخواند که از این اعتراضات برحق در ابعاد اجتماعی به هر شیوه ممکن حمایت و پشتیبانی کنند. و بعد از برگزاری جلسه و توافقات تاکید کردیم که ” رفقای کارگر کارخانه ذوب آهن زاگرس کردستان! دستیابی به این توافق گامی مثبت و موفقیت آمیز می باشد که با مبارزه پیگیرانه و متحدانه  به آن دست یافته اید. و … این پیروزی یک گام بزرگ و دستاورد مبارزه آگاهانه و متحدانه شما کارگران است، باید هوشیارانه برای تامین عملی مفاد آن بکوشیم. تنها راه متحقق کردن این مفاد، تداوم تلاش پیگیرانه، همبستگی و اتحاد شماست. زیرا عملی شدن این مفاد گام اساسی کل ماجرا می باشد. به وعده و وعید کارفرما نباید هیچگونه اعتمادی کرد!”

سیر روند چنان شد که سریعا، بر اساس خبر منتشره در خبرگزاری ایلنا به تاریخ اول مرداد ماه 1392، مدیر عامل کارخانه فولاد زاگرس توافق با کارگران را انکار میکند،

کارفرمای این کارخانه بخشی از توافقات مورد اشاره نماینده کارگران را تکذیب کرد. و ” زاهد ربیعی “ که به عنوان نماینده کارگران در جلسه کمیسیون اصل 90 شرکت کرده بود درباره نتیجه این جلسه به ایلنا گفته بود: در جلسه کمیسیون اصل ۹۰تصویب شد تمامی 235 کارگر اخراج شده به کار خود بازگردند و کارفرما حق قطع رابطه کاری این کارگران با کارخانه را ندارد.رابطه‌ای كه كارگران می‌خواهند قطع نشود.

قطع نشدن رابطه همکاری کارگران با کارخانه، مهم‌ترین موضوعی است که مورد اعتراض و تکذیب کارفرما قرار گرفته است.ابراهیم ملا بیگی ” مدیر عامل کارخانه فولاد زاگرس در واکنش به اظهارات نمایندگان کارگران گفت: در جلسه کمسیون اصل نود مصوبه‌ای در خصوص بازگشت به کار کارگران تصویب نشد و قرار شده است همه کارگران برای دریافت بیمه بیکاری به اداره کار معرفی شوند و صحبت از هیچ شورایی که رابطه کارگر با کارفرما را حفظ کند نشده است. … بازگشت به کار کارگران منوط به آن است که در مرحله نخست کارخانه به سرمایه گذاری که دارای صلاحیت باشد واگذار شود و بعد به مرور با فراهم شدن زمینه‌های تولید توسط سرمایه گذار، کارگران به کار خود باز می‌گردند. و … ملابیگی همچنین درباره اظهارات نماینده کارگران که از مهلت ۱۵ روزه کارفرما برای پرداخت حقوق چهار ماه گذشته کارگران خبر داده بود، گفت: معوقات حقوقی کارگران پرداخت خواهد شد اما بر خلاف گفته نماینده کارگران زمانی برای آن تعیین نشده است.

در ادامه این کشمکش ” صدیق عزیزی ” یکی دیگر از نمایندگان گارگران  درباره مصوبات این جلسه گفت: طبق مصوبه کمسیون اصل نود، علاوه برالزام كارفرما به پرداخت معوقات حقوقی کارگران، مقرر شد او حق اخراج کارگران را ندارد. و …  عزیزی درباره ادعای کارفرما درباره معرفی کارگران به بیمه بیکاری گفت: در این جلسه مقرر شد کارگران تا زمان راه اندازی کارخانه از بیمه بیکاری استفاده کنند اما در عین حال اعضای کمسیون اصل نود مصوب کردند برای اینکه رابطه کارگران با کارخانه تداوم داشته باشد، کارفرما با اضافه کردن ۳۵ درصد به ۶۵ درصد بیمه بیکاری، رابطه کارگران با کارخانه را قطع نکند. و …

متحقق شدن مفاد توافقات و قبولاندن به کارفرما اساس کشمکش بود! 

دستیابی به این توافق گامی مثبت و موفقیت آمیز بود که، گارگران با مبارزه پیگیرانه و متحدانه  به آن دست یافته بودند. گام اساسی متحقق شدن این مفاد و دستیابی به مطالبات بود. زیرا  توافق با کارفرمایان وقبول وعده و وعید شان به هیچ وجه جای اعتماد نیست. زیرا اینان در شرایط و موقعیتی که طبقه کارگر قاطعانه و در صفی متحد و همبسته برای دستیابی به مطالباتشان ایستادگی بخرج میدهند، برای به بن بست و به شکست کشانیدن مبارزات کارگران و در صورت تداوم پافشاری کارگران بر خواست ها یشان،  از متوسل شدن به سرکوب و ایجاد فضای رعب و وحشت و تفرقه و … دریغ نمی کنند و اگر از سر ناچاری هم به وعده هائی تن بدهند،  برای گریز و عدم برآورده کردن مطالبات کارگران از دست یازی به هر ترفند و تاکتیکی خود داری نخواهند کرد. همچنانکه سرباز زدن ” ابراهیم ملا بیگی ”  کارفرما ی کارخانه ذوب آهن زاگرس نشان داده است. و …

مفاد توافق هنوز هم متحقق نشده است!

این رودروئی جدی و اساسی چندین ماهه،این تقابل و کشمکش جدی همچنان ادامه داشته است و دارد.  در این مدت کارفرمایان کارخانه ذوب فلز زاگرس کردستان در حمایت نهادها و نیروهای انتظامی حکومت اسلامی، برای متحقق نشدن مفاد توافق و دستیابی کارگران به مطالباتشان از زیربار آن شانه خالی کرده و از هیچگونه تلاشی دریغ نکرده اند.

بر اساس تاکیدصدیق عزیزی یکی از نمایندگان کارگران كارفرما متعهد به پرداخت دستمزدها و سایر مطالبات و عدم حق اخراج کارگران گردیده بود.  و همچنین در آن جلسه مقرر شده بود،  کارگران تا زمان راه اندازی کارخانه از بیمه بیکاری استفاده کنند و برای اینکه رابطه کارگران با کارخانه تداوم داشته باشد، کارفرما با اضافه کردن ۳۵ درصد به ۶۵ درصد بیمه بیکاری، رابطه کارگران با کارخانه را قطع نکند. واز بیمه بیکاری استفده کنند.  و …

اما کارفرمایان از زیر بار پرداخت بیمه بیکاری شانه خالی کرده اند و کارگران اخیرا در روز چهارشنبه 9 بهمن ماه 1392 ناچارا مقابل فرمانداری شهرستان قروه در اعتراض به 7 ماه تعویق حقوق تجمعاعتراضی برگزارنمودند . یکی از نمایندگان کارگران در تجمع اعتراضی بیان نمود که: کارفرما حق بیمه کارگران را در ماه‌های تیر، مرداد، شهریور، آبان، آذر و دی،  به حساب تامین اجتماعی واریز نکرده است و… که در واقع سر دواندن کارگران می باشد.

درسها و تجاربی که باید گرفته شود.

قاطعیت ، پیگیری مستمر و همبستگی مبارزاتی در این کشمکش طبقاتی مبنای اساسی دستیابی به بخشی از مطالبات کارگران بوده است. که نهادها و کارفرمایان کارخانه را وادار کرده بودند، رسما توافقنامه را امضاء کنند. ولی کارفرمایان کارخانه در حمایت نهادها و ارگانهای حکومت اسلامی، طی این مدت به هر ترفندی متوسل شدند و از برآورده کردن مفاد توافقات سر باز زده اند. که تجمع اخیر به این عملکرد ضد کارگریشان انجام گرفته است.

 اما در این تقابل و کشمکش طبقاتی، باید همچنان متحد و همبسته صف و آمادگی خود را حفظ نمود و برای دستیابی به مطالبات بر حق خود تلاش نمود. کارگران زاگرس متحدانه . پیگیرانه ایستادگی کردند. ولی متاسفانه بعلت عدم وجود تشکل توده ای کارگری در محیط کار و زیست در کردستان و عدم ارتباط مابین رهبران عملی کارگری و محافل کارگری ” در مراکز تولیدی، در جریان این مبارزه جدی کارگران کارخانه ذوب فلز زاگرس کردستان، تنها ماندند و از حمایت دیگر بخشهای کارگری  و اجتماعی در ایران و کردستان برخوردار نشدند. این ضعف جدی و اساسی باعث گردیده است کارفرمایان از زیر بار تعهداتشان شانه خالی کنند. این ضعف چدی و پایه ای را باید برسمیت شناخت و برای رفع آن برنامه ریزی و سازماندهی نمود تا در سر بزنگاههای مبارزاتی بتوان توازن قوا را بنفع کارگران ایجاد نمود!

اما در حال حاضربرای پیشروی و دستیابی به مفاد توافق، لازم است جدا از حفظ صف متحد و همبسته خود،  کارگران دیگر مراکز کاری – تولیدی در شهرهای کردستان در جریان گذاشته شوند و آنان را به حمایت قاطع و همبستگی طبقاتی فرابخوانید و کمک بطلبید.

همبستگی مبارزاتی کارگران زاگرس حاوی درس و تجربه مبارزاتی بسیاری است. لازم است کارگران در کردستان تجارب این کشمکش را در مارزات جاری خود بسط و گسترش بدهند و با تمامی توان در همبستگی طبفاتی و حمایت از  مبارزات کارگران کارخانه ذوب فلز زاگرس کردستان، برای دستیابی به تمامی مطالباتشان در ابعاد اجتماعی از هیچ تلاشی فروگذاری نکنند!

به مبازرات خود در ابعاد اجتماعی بعد سراسری بدهید. مطالبات بر حق خود از جمله بیمه بیکاری را بکار فرمایان و دولت بقبولانید. زیرا اخراج و بیکار کردن و در واقع مسئله بیکار سازی چون سیاستی به شیوه های متفاوت هر روزه زندگی کارگران را تهدید می کند. و … باید مطالبه بیمه بیکاری مکفی را در تقابل این سیاست بیکار سازی، چون خواستی معین برای تضمین ادامه حیات سرلوحه مطالبات  و مبارزات قرار داده شود!

اسماعیل ویسی

17 بهمن ماه 1392/ 6 فوریه 2014/  esmail.waisi@gmail.com / منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 133

***