اسماعیل ویسی-در اول ماه مه به فقر و فلاکت تحمیل شده “نه”باید گفت!

در اول ماه مه به فقر و فلاکت تحمیل شده “نه”باید گفت!

اول ماه مه امسال مصادف است با صدمین سالگرد انقلاب سوسیالیستی کارگری اکتبر که طبقه کارگر بطور سازمانیافته و هدفمند ”  تحت رهبری سیاسی حزب بلشویک بویژه لنین ” انقلاب کارگری را بسرانجام رسانید. قدرت سیاسی را از بورژوازی سلب و حاکمیت سیاسی- اجتماعی – حکومت کارگری را، مستقر نمود و به طبقه کارگر در سطح جهانی عملا اعلام نمود که متحقق شدن انقلاب کارگری ممکن است.  پیشاپیش صدمین سالگرد انقلاب اکتبر و اول ماه مه روز همبستگی طبقاتی و جهانی طبقه کارگر، روز اعلان کیفر خواست بر علیه نظام  و مناسبات تولیدی- اجتماعی سرمایه داری  را به طبقه کارگر و تمامی انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در اقصی نقاط دنیا بویژه در ایران و کردستان تبریک می گویم. امیدوارم امسال در همبستگی اجتماعی و متحدانه بدور از هر گونه فرقه گرائی و تنگ نظری،  بتوان سیاست های ضد کارگری حکومت اسلامی و تلاش نیروهای سرکوبگر سرمایه  را که می کوشند از بزرگداشت این روز پیشگیری کنند خنثی نموده  و مراسم های بزرگداشت  اول مه را هرچه پرشکوه تر و با شرکت  توده های  مردم در مراکز اصلی و پر تردد شهرها برگزار شود. و از در سایه  مضحکه ” انتخابات ” قرار گرفتن، جلوگیری نمود!

برگزاری مراسم های بزرگداشت اول ماه مه، ممکن است  زیرا،  عیلرغم تمامی تلاش ها و بکارگیری ترفندهای متفاوت، بگیر و ببند و بازداشت و زندانی کردن فعالین و سازماندهندگان این مراسمها و با وجود سرکوب و ممانعت حکومت اسلامی از شرکت وسیع طبقه کارگر و توده های مردم در ابعاد اجتماعی روز کارگر در ایران و در شهرهای کردستان  گرامی داشته شده  است. تجمعاتی که طی سالهای متمادی زیر فشار سرکوبگران اسلامی، با تلاش طبقه کارگر و فعالین جنبشهای اجتماعی و انسانهای برابری طلب و آزادیخواه  برنامه ریزی شده و روز همبستگی جهانی طبقه کارگر برگزار شده و به شرایط تحمیل شده از طرف سرمایه داران و رژیم سیاسی آن  وقعی ننهاده اند. فعالین کارگری در دفاع از رفاه، آسایش و یک زندگی  بهتر به لحاظ  معیشتی- زیستی و اجتماعی ، کیفر خواست خود را  نه به شرایط فلاکت بار تحمیل شده در این روز به شیوه و شکل  های متفاوت وممکن  اعلان و ابراز داشته اند. به جرات میتوان میگفت بزرگداشت اول ماه مه روز جهانی کارگر، ۸ مارس روز جهانی زن، فستیوالهای دفاع از حقوق کودکان، روز جهانی لغو خشونت علیه زنان و برگزاری اعتراضات علیه اعدام ، دفاع از برابری زن و مرد در سطح علنی و در ابعاد اجتماعی،  بنا بر شرایط تاریخی- اجتماعی در ایران و بویژه در کردستان به ستنی اجتماعی مبدل شده است.

رهبران، سازماندهندگان ، فعالین و شخصیتهای این عرصه ها، انسانهای اجتماعی با هویت واقعی  می باشند. آنها برای نهادهای امنیتی- انتظامی و اطلاعاتی حکومت اسلامی کاملا شناخته شده هستند. سال ها ست که نیروهای سرکوبگر فعالین این عرصه ها را دستگیر، بازداشت و زندان کرده اند. اعدام کارگر کمونیست جمال چراغ ویسی در سال 1369 که سازمانده و سخنران اصلی مراسم بزرگداشت مراسم اول ماه مه 1368 در سالن ورزشی تختی در شهر سنندج  در جهت زهر چشم گرفتن از فعالین کارگری و بدرجه اولی نشان ترس و وحشت رژیم سرمایه از طبقه کارگر و پیشروان سوسیالیست آن بود اما در دنیای واقعی جمهوری اسلامی برایش ممکن نشد ه است که پیشروان کارگری را از نبرد طبقاتی علیه سرمایه  منصرف کند. اما، طبقه کارگر و پیشروان سوسیالیست این طبقه همچنان بر اهداف طبقاتی خود و گرامیداشت چنین روز هائی برای ابراز اعتراض اجتماعی به وضعیت ناخواسته ای که از لحاظ  سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی  بر اکثریت مردم زحمتکش در جامعه، تحمیل شده پافشاری کرده اند و در مقابل این وضعیت فلاکتبار با  طرح مطالبات انسانی- اجتماعی شان در تقابل با سرکوبگران اسلامی سرمایه به میدان آمده اند.

این واقعیت را حکومت اسلامی میداند و بدان واقف  است، به همین خاطر در آستانه چنین روز هائی بخصوص 8 مارس روز جهانی زن و اول ماه مه روز جهانی کارگر حساسیت ویژه ای  بخرج میدهد. عدم صدور مجوز برگزاری مراسم حتی به تشکل های زرد چون  خانه کارگر و انجمن ها و شوراهای اسلامی  که هیچگونه ربطی به منافع کارگر ندارند و در تحکیم رژیم اسلامی سرمایه در ایران ادر مقابل کارگران ایستاده اند. بگیر و ببند، احضار  و تهدید و بازداشت فعالین کارگری- اجتماعی در جامعه کردستان، گواهی  بر این واقعیت و تاییدی بر ترس حکومت اسلامی از اعتراض اجتماعی کارگران و آزادیخواهان می باشد که در چنین مراسم هائی بروز اجتماعی پیدا می کنند.

این کشمکش جدالی طبقاتی- اجتماعی، جدی و ملموس در جامعه ایران و کردستان می باشد. حکومت اسلامی علیرغم هر تهدید و شدت عمل سرکوبگرانه و دامن زدن به ایجاد فضای امنیتی و رعب و وحشت  و گسیل موتور سواران و لباس شخصی ها و مانور دادن، در طول حاکمیت سیاسی اش تاکنون راه بجائی نبرده و نخواهد برد. چون ریشه در واقعیت اجتماعی دارد. این تهدیدی جدی است برای بقای حاکمیتش!

 

تجارب گذشته را باید بکار گرفت

برگزاری مراسم های بزرگداشت روزهای  اول مه و 8 مارس بطور علنی در مراکز شهرها  در کردستان بویژه از سال 1365 تاکنون، چون ستنی ملموس واجتماعی است. سرکوبگران اسلامی با تمامی امکانشان همیشه  تلاش کرده و  می کنند از برگزاری چنین مراسم هائی به هر شیوه ممکن جلوگیری کنند اما موفق نشده اند!

برای نمونه ”  بزرگداشت مراسم های  اول مه درشهرهای کردستان در سال 1395 که به نسبت 3-4  سال قبل تر، متمرکزتر، سازمان یافته تر و هدفمندتر، با دوری جستن از رفتن به کوه و دشت و صحرا و صرفا اکتفاء کردن به محل کار،   بویژه در شهرهای   سنند ج، مریوان و سقز، از طرف تشکل های کارگری سندیکای خبازان در  دفاتر و مراکز این شهرها  و عیلرغم حضمر سنگین نیروهای امنیتی- انتظامی و تاکید بر مفاد رادیکال قطعنامه مشترک خبازان سنندج و مریوان.  و در مرکز شهر سنندج روز 12 اردیبهشت 1395 – 1 ماه مه 2016، از طرف انجمن کارگرا ن ساختمانی  در خیابان سیروس در قلب شهر سنندج با شرکت فعالین برابری طلب و کمونیست .سخنرانی در محل تجمع و راهپیمائی طرح شعرهای – کارگر. اتحاد. اتحاد. کارگر زندانی آزاد باید گردد. زندانی سیاسی ازاد باید گردد. کار. مسکن. آردادی. نان. مسکن. آزادی و … برگزار گردید که نه تنها ویژگی خاص  مراسم های یزرگداشت  اول مه، بلکه می توان گفت جوانه های شرایط جدیدی در برجسته شدن جایگاه و موقعیت کارگران و تشکل های شان و ایفای نقش جدیدی تر، در کردستان  ” می باشد. که از طرف تشکل های کارگری موجود و علنی برگزار گردید. و … حتی بقیه تحرکات چون برنامه نور افشانی شهرهای سنندج و سقز. بویژه سنندج ، و برگزاری گرامیداشت 8 مارس  1395- 2016 عیلرغم برقراری حکومت نظامی  و استقرار نیروهای امنیتی- انتظامی در اقصی نقاط  مرکزی و پر تردد و گشت وسیع موتور سوارها و لباس شخصی ها  از چند روز قبل در سطح شهر سنندج برای ایجاد فضای رعب و وحشت و احضار  و تهدید  فعالین کارگری- اجتماعی و …  بر طبق برنامه ریزی قبلی و سازماندهی شده، سرکوبگران غافل گیر شده و  در شهر سنندج دهها نفر از فعالین آزادیخواه، برابری طلب و اجتماعی  در حمایت مردم در محل ، در ” خیابان فردوسی میدان اصلی سبزی فروش ها و در جوار  پاساژهای آشنا و فریدونی ” یکی از اصلی ترین مراکز شهر سنندج،  مراسم گرامیداشت ۸ مارس با شور شوق و دست زدن و با سر داده شدن  : شعارزنده باد ۸ مارس روز جهانی زن . زنده  آزادی،  زنده باد برابری ” . و …  بنوعی می توان تاکید کرد. تجارب بسیار گرانبها و تحمیل کردن خود به سرکوبگران اسلامی سرمایه داری بود.

نقطه تاکید فعالین و رهبران کارگری- اجتماعی چه باید باشد؟

قطعا  نهادهای امنیتی- انتظامی طبق سنت معمول سرکوبگرانه شان تلاش می کنند حکومت نظامی اعلان نشده برای ایجاد فضای رعب و وحشت در ادامه سیاست تاکنونیشان دست به بگیر و ببند و احضار و اخطار به فعالین خواهند کرد تا بلکه بتوانند  از برگزاری مراسم اول ماه روز جهانی کارگر  بویژه در مراکز شهرها در کردستان ، ممانعت بعمل آورند.  باید تلاش مرتجعین را  با برنامه ریزی خنثی نمود. این کار ممکن است،  همچنانکه سالهای قبل ممکن شد. تلاش جمعی و متحدانه و بدور از فرقه گرایی رهبران و پیشروان کارگری- اجتماعی برابری طلب میتواند این امر را یکبار دیگر ثابت کنند. جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی در ایران و کردستان جنبشی زنده، بالقوه و حتی بعضا بالفعل می باشد. ممانعت بعمل آوردن از ابراز وجود آن غیر ممکن است. برگزاری مراسم  های سال گدشته  در قلب شهر های سنندج، مریوان و سقز نمونه بسیار بارز این ادعا می باشند.

نکته بسیار بر جسته ای که لازم است از آن دوری جست. سال گذشته عده ای از  تحت تاثیر تبلیغات تشکل  ضد کارگری خانه کارگر قرار گرفته بودند . متوهم شده و بدنبال فراخوان آن رفته بودند. که نوعی نشان از خود نمائی گرایش ” قانون گرائی و امکان گرائی ” است. و … ممکن است امسال نیز چنین تشکل ضد کارگری دست به چنین کاری بزند. نباید متوهم شد. ماهیت آن روشن است.

– قطعا لازم است که  بر اتحاد و همبستگی و سنت اجتماعی طبقاتی و علیه هرگونه انزوا طلبی و گوشه گیری به هر بهانه واهی از جمله برگزاری مراسم در محل کار،  در چنین روزی، تاکید کرد.

–  لازم است و باید تلاش کرد مراسم اول مه به هر شیوه  و شکل ممکن برگزار شود.  – اساسی ترین تجارب تحرکات انجام شده در سالهای قبل در کردستان و بویژه سال مذشته 1395 را باید مبنای کار متحدانه در همبستگی سیاسی- طبقاتی و اجتماعی قرار داد.

لازم است فعالین، سازماندهندگان اصلی قبل ازهر چیزی از هرگونه تنگ نظری، فرقه گرائی و بهانه تراشیهائی که مانع سازماندهی در ابعاد سراسری است، دوری جوست.  بعنوان امری بسیار اساسی و روزی جهانی بدان نگریسته شود.  برای توسعه و و گسترش سازماندهی این روز در دیگر شهرها در ابعاد جامعه کردستان  ضرورت دارد به شکل دقیق برنامه ریزی نمود.

در تمامی شهرها محافل وسیعی از فعالین آزادیخواه و برابری طلب بطور پراکنده وجود دارند. لازم است این محافل بشیوه شبکه ای وسیع بهم بافته شوند تا مطالبات یکدستی طرح و در دستور قرار داده شود  و مراسم ها  در ابعاد هر چه وسیعتر و در شکل اجتماعی بروز پیدا کند.. با شرکت کردن هر چه بیشتر مردم در مراسم اول مه، تجمع ها  باشکوهتر و هراس و وحشت رژیم هر چه بیشتر خواهد شد .

– امید است بر این مبنا  تاکنون در رابطه با بزرگداشت  این روز چون سنت همیشگی سال های قبل،  فعالین و سازماندهندگان با همدیگر تماس و هماهنگی ایجاد کرده بر مبنای اتحاد و همبستگی طبقاتی – اجتماعی  قبل از هر چیز کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه را تشکیل داده و بررسی چگونگی گرامیداشت این روز را به هر شیوه و شکل ممکن انجام داده باشند.

–  باید اعلام کرد در این روز کار تعطیل است،  قاطعا با گرایش کارگر کارگری ” کارگر گرائی ” که  تلاش می کند در محل کار مراسم جشن برگزار شود مرزبندی کرد.

–  بعنوان آلترناتیو ممکن، لازم است از هم اکنون برنامه ریزی و سازماندهی کرد. محلات  مسکونی متفاوت را مد نظر گرفت و طبق برنامه آذین بندی  چندین محله مسکونی در چنین روزی  دردستور قرار داده شود. کل ساکنین محل را مطلع و دعوت کنید رقص و شادی همراه  با طرح مطالبات. این نمایش قدرت و همبستگی برای سرکوبگران غیر قابل کنترل می باشد.

برگزاری مراسم و تجمع در روز اول ماه مه مستقیما حکومت اسلامی و قوانین استثمارگرانه وضد کارگری را نشانه می گیرد و به چالش می کشد. باید به تمامی قوانین  تبعیض آمیز و ضد انسانی به فقر و فلاکت تحمیل شده و بویژه:  دستمزد ۴ برابر زیر خط فقر نه گفت و خواهان دستمزد بر مبنای 4 میلیون 500  هزار تومان، باز گشائی تمامی مراکز کاری- تولیدی و به حد ظرفیت رسانیدن ،  بازگشت به کار تمامی اخراج شدگان  (بیکار شدگان)  ایجاد مراکز کاری، تامین بیمه بیکاری مکفی و بیمه های اجتماعی و درمانی و خاتمه دادن به کشتار کارگران کولبر، از مطالبات فوری و حیاتی  گردید. و بر اجرای آن پافشاری کرد!

20 فروردین 1396- 9 اوریل 2017

esmail.waisi@gmail.com

***