اخبار کارگری-بخش ایران:  نسان نودینیان بخش بین المللی: داوود رفاهی

 اخبار کارگری

بخش ایران:  نسان نودینیان

بخش بین المللی: داوود رفاهی

تجمع اعتراضی پرسنل شبکه کابل هوایی مخابرات در مقابل اداره مرکزی مخابرات مشهد

روز ٣٠ خرداد کارگران شبکه کابل هوایی مخابرات در اعتراض به نداشتن قرارداد کاری بعد از ٦ ماه کار، در مقابل اداره مرکزی مخابرات تجمع کردند.

 

یک ماه از مطالبات کارگران نی‌شکر هفت تپه پرداخت شد

روز ٣٠ خرداد بیش از هزار کارگر مجتمع نیشکر بخاطر تعویق پرداخت دستمزدهایشان و امنیتی بودن محیط کارشان به تجمع اعتراضی خود ادامه دادند. زیر فشار این اعتراضات است که در روز ٢٩ خرداد کارفرما یکماه از طلب کارگران را پرداخت کرد. اما کارگران تمام طلبهایشان را میخواهند.

از ابتدای سال جاری حدود هزار و ٥٠٠کارگر کارخانه نی شکر هفت تپه برای مشخص شدن وضعیت پرداخت مطالبات معوقه وتامین امنیت شغلی خود در حال برپا کردن تجمعات اعتراضی هستند.کارگران خواهان هستند.مطالبات کارگران مربوط به دستمزد بهمن واسفند سال ٩٤ و دوماه مزد معوقه سال جاری به همراه پاداش وبهربرداری سال‌های ٩٤ و ٩٥ می شود که دستمزد فروردین ماه کارگران تقریبا دو ماه تاخیر روز گذشته پرداخت شده است. دلیل دیگر اعتراض کارگران این واحد تولیدی، مربوط به پرداخت نشدن حق بیمه از جانب کارفرما به سازمان تامین اجتماعی است .

 

تجمع کارگران شرکتی شهرداری زاهدان

روز ٢٩ خرداد حدود صد نفر از کارگران شرکتی شهرداری زاهدان در اعتراض به عدم پرداخت معوقات مزدی مقابل سازمان شهرداری تجمع کردند. این کارگران که بیشتر در منطقه ٥ شهرداری زاهدان مشغول به کار هستند؛ بین ٥ تا ٦ مطالبات مزدی پرداخت نشده دارند؛ این معوقات، به حق اولاد و مزایای آنها برمی‌گردد؛ در عین حال دستمزد آنها نیز در ماههای گذشته کامل پرداخت نشده‌است. بعلاوه هنوز عیدی سال گذشته را نگرفته اند. و قراردادهای کاری آنها موقت و یک‌ماهه است و طرف حساب کارگران یک شرکت پیمانکاری است. از اینرو همواره چماق اخراج روی سرشان است.

 

تجمع کارگران مشهد نخ در اعتراض به تعطیلی کارخانه و اخراجشان از کار

. بادامچیان عضو هیئت مدیره کارخانه «مشهدنخ» با اعلام تعطیل شدن کارخانه مشهد از ٢٩ خرداد، اعلام، ، خبر داد که از حدود ٣٠٠ کارگر فقط ٧ یا ٨ نفر باقی خواهند ماند که آن هم برای نگهبانی و امور حفاظتی است. کارگران اخراجی بین ١٥ الی هجده سال سابقه کار دارند. سال گذشته نیز حدود ٣٠٠ نفر دیگر از نیروهای شاغل در کارخانه را از کار بیکار شدند. کارخانه مشهد نخ در سال ١٣٧٠ افتتاح شد.

 

تجمع اعتراضی کارگران مترو، ٢٨ خرداد در چهار راه کالج

کارگران در اعتراض به قالیباف و احمدی بافنده مدیر عامل بهره برداری مترو تهران شعار میدهند.

کارگران شعار میدهند: احمدی بافنده پول ما رو پس بده

تجمع جمعی از کارکنان مترو تهران برای مطالبات مزدی

از ساعت ١١ صبح روز ٢٨ خرداد حدود ٢٠٠ نفر از کارکنان عملیاتی، ستادی و اداری شرکت بهره برداری مترو تهران با تجمع در ساختمان مرکزی این شرکت در چهارراه کالج به عدم پرداخت معوقات مزدی، مشکلات بیمه‌ای، بد حسابی صندوق‌های حمایتی اعتراض کردند.

جمعیت ٨ هزار نفری کارکنان مترو تهران به عدم پرداخت معوقات مزدی، مشکلات بیمه‌ای اعتراض دارند. به گفته کارگران تعداد کارکنان مترو در زمان مدیریت فعلی از ٣٥٠٠ نفر به ١٠ هزار نفر افزایش یافته است، و هم اکنون هر کدام از آنها بین ٣ تا ٤ میلیون تومان معوقات مزدی دارند. از جمله با وجود کسر حق بیمه سهم کارگر این مبالغ مرتبا به تامین اجتماعی پرداخت نمیشود و سازمان تامین اجتماعی علی رغم قانون دفترجه بیمه‌ها را تمدید نمی‌کند.

علاوه بر پرداخت نشدن مطالبات مزدی و مشکلات بیمه‌ای کارکنان شرکت متروی تهران تاکید دارند که هر ماه مبالغی از حقوق آنها از بابت واریز به صندوق ذخیره شهرداری و صندوق مسکن کسر شده است که گویا این مبالغ به حساب این صندوق‌های حمایتی واریز نشده است و با توجه به اینکه این مسئله از ابتدای دهه ٩٠ آغار شده در حال حاضر ارزش مجموع این مبالغ رقم قابل توجهی است. و در این رابطه تکلیف سودهایی که به این سپرده تعلق گرفته است و مشخص نیست و مدیران شرکت مترو در این خصوص پاسخگو نیستند. همچنین استخدام‌های بی‌ضابطه و رابطه‌ای در شرکت بهره برداری مترو تهران مورد اعتراض است و هم اکنون افرادی در مترو استخدام می‌شوند که هیچ ارتباط و سابقه‌ای با مسئولیت های فعلی ندارند.

تجمع جمعی از کارکنان مترو تهران برای مطالبات مزدی

از ساعت ١١ صبح روز ٢٨ خرداد حدود ٢٠٠ نفر از کارکنان عملیاتی، ستادی و اداری شرکت بهره برداری مترو تهران با تجمع در ساختمان مرکزی این شرکت در چهارراه کالج به عدم پرداخت معوقات مزدی، مشکلات بیمه‌ای، بد حسابی صندوق‌های حمایتی اعتراض کردند.

جمعیت ٨ هزار نفری کارکنان مترو تهران به عدم پرداخت معوقات مزدی، مشکلات بیمه‌ای اعتراض دارند. به گفته کارگران تعداد کارکنان مترو در زمان مدیریت فعلی از ٣٥٠٠ نفر به ١٠ هزار نفر افزایش یافته است، و هم اکنون هر کدام از آنها بین ٣ تا ٤ میلیون تومان معوقات مزدی دارند. از جمله با وجود کسر حق بیمه سهم کارگر این مبالغ مرتبا به تامین اجتماعی پرداخت نمیشود و سازمان تامین اجتماعی علی رغم قانون دفترجه بیمه‌ها را تمدید نمی‌کند.

علاوه بر پرداخت نشدن مطالبات مزدی و مشکلات بیمه‌ای کارکنان شرکت متروی تهران تاکید دارند که هر ماه مبالغی از حقوق آنها از بابت واریز به صندوق ذخیره شهرداری و صندوق مسکن کسر شده است که گویا این مبالغ به حساب این صندوق‌های حمایتی واریز نشده است و با توجه به اینکه این مسئله از ابتدای دهه ٩٠ آغار شده در حال حاضر ارزش مجموع این مبالغ رقم قابل توجهی است. و در این رابطه تکلیف سودهایی که به این سپرده تعلق گرفته است و مشخص نیست و مدیران شرکت مترو در این خصوص پاسخگو نیستند. همچنین استخدام‌های بی‌ضابطه و رابطه‌ای در شرکت بهره برداری مترو تهران مورد اعتراض است و هم اکنون افرادی در مترو استخدام می‌شوند که هیچ ارتباط و سابقه‌ای با مسئولیت های فعلی ندارد.

اعتراضات کارگران گسترش صنعت آذربایجان پس از ٨٧ روز خاتمه یافت

روز ٢٧خرداد کارگران کارخانه «گسترش توسعه صنعت آذربایجان» که از فروردین ماه در اعتراض به معوقات مزدی خود دست از کار کشیده بودند با وعده‌ کارفرما و مسئولان دولتی موقتا به اعتراض صنفی خود خاتمه دادند.در اعتراض روز ٢٧ خرداد دادستانی شهرستان تبریز با دعوت از کارفرما جلسه‌ای را برای رفع مشکلات کارگران برگزار کردند. در این جلسه وعده پرداخت یک ماه از مطالبات عقب افتاده کارگران را داده بود درعین حال کارفرما وعده کرده حداکثر تا شش ماه مشکلات کارخانه وکارگران را بر طرف کند.

علت اعتراض ٨٧ روزه کارگران این کارخانه تاخیر در پرداخت مزد یکسال و نیم آنها بوده است. در این بین کارفرما فقط مبالغی را به صورت الحساب به کارگران داده است.

همچنین به دلیل حجم مطالبات بیمه ای تامین اجتماعی از تمدید اعتبار دفترچه ای درمانی کارگران( از فروردین ماه سال جاری) خوداری کرده است.

تجمع کارگران مجتمع نی شکر هفت تپه

صبح روز ٢٨ خرداد حدود ٧٠٠ نفر از کارگران شاغل و بازنشسته بخش صنعت«مجتمع نیشکر هفت تپه» با تجمع مقابل ساختمان اداری این واحد خواستار دریافت مطالبات مزدی وبازنشستگی خود شدند.

از قرار معلوم حدود ٣٠٠ نفر از کارگران بازنشسته این واحد که از اسفند ماه سال ٩٥ تا هم اکنون بازنشسته شده‌اند؛ هنوز نتوانسته‌اند مطالبات بازنشستگی خود را دریافت کند.

این کارگران خواستار پرداخت سهم ٤ درصدی بازنشستگی خود در مشاغل سخت زیان آور به تامین اجتماعی هستند و در عین حال بابت پاداش بهره برداری سالهای ٩٤ و ٩٥ را از کارفرما طلبکارند.

در عین حال شماری از کارگران رسمی وروز مزدی شاغل بخش صنعت مجتمع بابت دستمزد بهمن واسفند سال ٩٤ و دوماه مزد معوقه سال جاری به همراه پاداش وبهربرداری سال‌های ٩٤ و ٩٥ طلبکارند. جدا از مطالبات مزدی ، حق بیمه کارگران رسمی وشاغل در چهار ماه گذشته به تامین اجتماعی پرداخت نشده ودفترچه های درمانی انها از مدتها قبل فاقد اعتبار است.

در این روز قرار بود یکماه از مطالبات معوقه کارگران پرداخت شود . اما باز مدیریت کارگران را سر دوانده و مسئولین کارخانه روز گذشته طی جلسه ای با تعدادی از کارگران در محل مدیریت شرکت اعلام کردند اول ماه آینده اقدام به پرداخت بخشی از مطالبات آنها خواهند کرد. کافرفرما با امنیتی کردن کارخانه و مجهز کردن آن به دوربین های مداربسته و استقرار نیروی انتظاحی در محل مرتب جواب سربالا به کارگران میدهند و کارگران نیز کوتاه نمی آیند. در چنین وضعیتی است که کارگران دست به تجمع ٢٨ خرداد زدند و اعلام کردند که تا پاسخ نگیرند به تجمع خود ادامه میدهند.

کارگران شهرداری منطقه دو اهواز برای دومین‌ روز تجمع کردند

روز ٢٨ خرداد حدود ٢٠٠ نفر از کارگران پیمانی خدماتی منطقه دو شهرداری اهواز که طی چند ماه گذشته حقوق نگرفته‌اند؛ برای دومین روز پیاپی بصورت همزمان مقابل ساختمان مرکزی شهرداری وشورای شهر اهواز تجمع کردند.

این کارگران که روز گذشته نیز در مقابل ساختمان مرکزی شهرداری اهواز تجمع کرده بودند، تحت مسئولیت شرکت پیمانکاری « سپهر قلعه گلی» در سه ناحیه(یک ،دو وسه ) منطقه دو شهر اهواز در فضای سبز مشغول به کار هستند و بابت دستمزد ماه های فروردین واردیبهشت و سنوات سالهای ٩٤ و٩٥ از کارفرما طلب دارند. یکی دیگر از موارد مورد اعتراض کارگران فضای سبز شهرداری منطقه یک اهواز محدودیت حق اولاد وبیمه خانواده‌های آنان است.

کارگران شهدرداری به سطح نازل دستمزدها اعتراض داشته و میگویند دستمزدی که هر ماهه به آنها پرداخت میشود برابر حداقل‌های مزدی قانون است که میزان آن سالی یک‌بار در پشت درهای بسته تعیین می‌شود اما هرگز میزان آن کفاف معیشت آنها را نداده است.

یک شعار کارگران و معلمان در مبارزه برای خواست افزایش دستمزد این بوده است که اگر سبد هزینه ٤ میلیون است، دستمزدها نیز برابر آن باید باشد.

کارگران پارس قو تجمع کردند

ساعت هشت صبح روز ٢٧ خرداد حدود ١٥٠ نفر از کارگران کارخانه پارس قو در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد بهمن سال گذشته و مطالبات مزدی اسفند ٩٥، فرودین و اردیبهشت ٩٦ و مشخص نبودن زمان بازگشایی این کارخانه در محوطه محل کار خود تجمع کردند.این تجمع تا حوالی ساعت ١٢ ظهر ادامه داشت و کارگران شرکت کننده مانند دفعات گذشته بنر و پوستر‌هایی را حمل می‌کردند که در آن به عملکرد کارفرما و سهامداران اعتراض شده بود.همچنین دفترچه بیمه‌های کارگران روغن قو دو هفته است که تمدید نشده و آنها هنگام مراجعه به مراکز درمانی سازمان تامین اجتماعی به مشکلات بسیاری مواجه شده‌اند.

تجمع اعتراضی کارگران شهرداری با سفره ای از برگ درختان

صبح روز شنبه ٢٧ خرداد ماه ٩٦ کارگران شهرداری نورآباد دراعتراض به عدم دریافت حقوق خود در مقابل فرمانداری دلفان تجمع اعتراضی برپا کردند. کارگران در مقابل فرمانداری این شهر با پهن کردن سفره نمادین با برگ درختان اعتراض خود را نشان دادند. این کارگران بیش از ٧ماه است که حقوق دریافت نکرده اند.

کارگران

اعتصاب و تجمع کارگران شرکت نیشکر هفت تپه وارد دومین روز پیاپی خود شد

اتحادیه آزاد کارگران ایران: در ادامه اعتصاب و تجمع مداوم کارگران نیشکر هفت تپه در طول هفته های گذشته، دور تازه این اعتصاب و تجمعات که از صبح دیروز و بدنبال خلف وعده کارفرما در پرداخت یکماه از دستمزد معوقه کارگران آغاز شد امروز نیز با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد.

بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، اعتصاب و تجمع امروز کارگران نیشکر هفت تپه در حالی ادامه پیدا کرد که دیشب قائم مقام کارخانه از طریق تلگرام به آنان اعلام نمود ظرف ٤٨ ساعت مطالباتشان پرداخت خواهد شد  اما کارگران با توجه به خلف وعده های مکرر کارفرما، این وعده از سوی قائم مقام کارخانه را نپذیرفتند و صبح امروز اعتصاب و تجمع خود را با بستن درب کارخانه و ممانعت از ورود نیروی انتظامی به محل کارخانه و ورود و خرج به داخل آن، ادامه دادند.

بنا بر این گزارش، امروز مامورین حراست در اقدامی برای کاستن از دامنه تجمع کارگران  تلاش کردند مانع حضور کارگران بازنشسته در محل شوند اما موفق به انجام اینکار نشدند. در تجمع امروز، کارگران اعتصابی علاوه بر خواست پرداخت مطالباتشان، خواهان عودت شرکت از بخش خصوصی به دولتی شدند و  همچنین نسبت به عدم اجرای بخشنامه استانداری از سوی مدیریت کارخانه مبنی بر کاهش ساعات کار بدلیل گرمای بالای ٥٠ درجه بشدت معترض شدند.

تجمع امروز کارگران اعتصابی شرکت نیشکر هفت تپه در مقابل درب ورودی کارخانه در حالی پایان گرفت که هیچیک از مسئولین شرکت حاضر به پاسخگوئی به مطالبات کارگران نشدند. این وضعیت یعنی بی تفاوتی محض کارفرما به اعتصاب و اعتراض کارگران و وضعیت بسیار مصیبت بار آنان، این شائبه را در میان کارگران دامن زده است که گویا کارفرما با هدفی که برای کارگران روشن نیست با عدم توجه به خواستهای آنان،  تعمدا و بطور نقشه مندی در حال واداشتن کارگران به اعتصاب در محدوده کارخانه است.

با پایان تجمع امروز، کارگران اعتصابی نیشکر هفت تپه اعلام کردند در صورت تداوم بی توجهی کارفرما به خواستهایشان، علاوه بر ادامه اعتصاب، اقدام به بستن جاده بین المللی اندیمشک – اهواز خواهند کرد. این اولتیماتوم از سوی کارگران اعتصابی نیشکر هفت تپه و تاکید آنان بر ادامه اعتصاب برای دستیابی به مطالباتشان در حالی است که دقایقی پیش استانداری خوزستان بدلیل گرمای بالای ٥٠ درجه، کلیه ادارات دولتی و غیر دولتی استان را تا ساعت ١٢ ظهر روز چهارشنبه هفته جاری تعطیل اعلام کرد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران – ٢٩ خرداد ماه ١٣٩٦

اعتصاب پانصد کارگر روزمزد در شرکت نیشکر هفته تپه

اتحادیه آزاد کارگران ایران: صبح امروز پانصد نفر از کارگران روزمزد شرکت نیشکر هفت تپه در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهایشان دست از کار کشیده و اقدام به تجمع در محل کارخانه کردند.

بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، در پی این اعتصاب و تجمع، مدیر کارخانه با حضور جمع کارگران اعلام کرد طی تماسی که با رئیس هیات مدیره کارخانه داشته، مقرر شده است حداکثر تا روز یکشنبه هفته آینده دستمزد فروردین ماه کارگران پرداخت شود.

کارگران روز مرد نیشکر هفت تپه مزایای آذر و دی ماه سال ٩٤ ، حقوق بهمن و اسفند ماه سال ٩٤، هشت ماه بن سال ٩٥ و حقوق ماههای فروردین و اردیبهشت ماه سالجاری را از کارفرما طلب دارند.

بنا به گفته کارگران نیشکر هفت تپه، از زمان واگذاری این شرکت به بخش خصوصی و استقرار هیات مدیره جدید از سال ١٣٩٥، کارگران این کارخانه فقط با تجمع و اعتصاب موفق به دریافت یک یا دوماه از دستمزدهای معوقه خود شده اند و هیچگاه کارفرما بدون اعتراض کارگران و به میل خود اقدام به پرداخت دستمزدهای آنان نکرده است. کشمکش دائمی کارگران با کارفرما بر سر دریافت مزد در حالی بطور مداوم وجود دارد که کارفرمای این شرکت در روزهای بارانی که بناچار کار تعطیل میشود مزدی به کارگران روز مزد پرداخت نمیکند.

بنا بر آخرین گزارش رسیده به اتحادیه آزاد کارگران، اعتصاب امروز کارگران روزمزد شرکت نیشکر هفت تپه ساعت ١٢ ظهر و با وعده مدیر کارخانه برای پرداخت مزد فروردین ماه در اوایل هفته آینده خاتمه یافت و کارگران اعلام کردند در صورت خلف وعده از سوی کارفرما بار دیگر دست به اعتصاب خواهند زد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران – ٢٥ خرداد ماه ١٣٩٦

گزارش ٤ تشکل کارگری- فرهنگی از وضعیت کارگران در ایران

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، کانون صنفی معلمان تهران، سندیکای کارگران بیشکر هفت تپه و سندیکای کارگران نقاشان استان البرز گزارشی از وضعیت کارگران ایران را خطاب به اجلاس سازمان جهانی کار منتشر کرده اند. به گزارش سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، متن این گزارش به شرح زیر است:

با سلام های گرم

وضعیت کارگران در ایران از جوانب مختلف طی سالیان اخیر رو به قهقرا داشته و تبدیل به یک بحران جدی گردیده است. از نقطه نظر اقتصادی، دغدغه کارگران بیکاری چند میلیونی از یک سو و دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر از سوی دیگر است. بطوریکه بسیاری از نیازهای انسانی نظیر تغذیه سالم و مقوی، آموزش، بهداشت، مسافرت و… برای کارگران تبدیل به کالاهایی لوکس و دست نیافتنی شده است. در مورد نیازهای اساسی نظیر خوراک و پوشاک، خانواده های کارگری مجبورند محدودیت های زجر آور را تحمل کنند. دولت برای تعیین دستمزد کارگران حتی حاضر به رعایت قانون کار که تاکید دارد حداقل دستمزد باید نیازهای یک خانواده را برآورده کند نیست. تعرض به دستمزد کارگران به تعیین دستمزد چند برابر زیر خط فقر ختم نمی شود و دولت بطور مستمر با ارائه طرح و تصویب آئین نامه هایی نظیر طرح استاد شاگردی و آئین نامه کارورزی تلاش دارد به بهانه رونق اقصادی و ایجاد اشتغال قیمت نیروی کار را حتی به یک سوم حداقل دستمزد کنونی کاهش دهد، با وجود اینکه دستمزد کارگر بخش ناچیزی از قیمت تمام شده کالاها و خدمات را در برمی گیرد. تعرضات دولتی به معیشت کارگر همچنین از طریق اختیاری کردن بیمه نمودن کارگر توسط کارفرما و گنجاندن آن در طرح ها و آئین نامه های مذکور بطور مستمر پیگیری می شود.

سطح ایمنی و بهداشت کار بسیار پایین است و عدم رعایت ایمنی در کارگاه های صنعتی و ساختمانی کارگران را هر روزه به کام مرگ می برد. حوادثی نظیر آتش سوزی ساختمان پلاسکو و ریزش معدن زمستان یورت که منجر به کشته شدن چهل وسه تن از معدنچیان شد تنها نمونه هایی شناخته شده از حوادثی است که رخ داده است. این حوادث به دلیل وسعت آن مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد و توجه بسیاری را جلب می کند، اما حوادث کار به خصوص در بخش ساختمانی بسیار فراتر از این موارد هستند و روزانه تلفات جانی از کارگران این بخش می گیرد.

دستمزد های ناچیز کارگران ماه ها معوق می شود و مستند به اعتراضات توده ای کارگران کارگاه هایی وجود دارد که پرداخت دستمزد کارگرانش بیش از یک سال معوق شده است و زندگی فقیرانه کارگران را با تباهی مواجه ساخته است. روند معوق شده دستمزد کارگران نسبت به سال های گذشته متاسفانه رشد قابل توجه ای دارد.

در چنین شرایطی که دستمزد کارگران معوق می شود متاسفانه قراردادهای موقت حتی یک ماهه و قرادادهای سفید امضا بسیار رشد داشته است. علاوه بر این تعطیلی کارخانه ها و بیکار شدن کارگران سطح امنیت شغلی را نسبت به سال های گذشته بسیار کم کرده و تبدیل به موضوعات بغرنج برای کارگران شده است.

ریشه اصلی تحمیل فقر به کارگران، علاوه بر سیاستهای اقتصادی مدافع کارفرمایان و بازار آزاد نظیر خصوصی سازیها، ممانعت دولت از ایجاد سندیکا و تشکل های مستقل کارگری می باشد. و به همین دلیل راه سازمان دهی کارگران برای دفاع از حقوق شان مسدود شده است. با کارگرانیکه که سندیکا و تشکیلات مستقل خود را ایجاد کرده اند نظیر سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، سندیکای نقاشان البرز و کانون صنفی معلمان برخوردهای خشن صورت گرفته و کارگران و معلمان پیشرو در سندیکاها زندانی شده و یا از کار اخراج شده اند. فعالین کمیته های کارگری نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. حتی با کارگرانیکه بنابر شرایط بغرنج بوجود آمده برایشان نظیر عدم پرداخت دستمزد چندین ماهه و یا از دست دادن شغل خود تجمعات اعتراضی برگزار می کنند برخورد های پلیسی و قضایی صورت می گیرد. کارگران معدن بافق و معدن چادر ملو و معدن آق دره نمونه هایی از قریانیان برخورد های خشن دولتی هستند. بطور مثال کارگران معدن آقا دره را با احکام قضایی شلاق زدند.

وضعیت معیشتی و حق و حقوق معلمان با شرایط بحرانی روبروه بوده است، از جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد: بیمه معلمان علیرغم دریافت هزینه های بالا، خدمات را به شکل مطلوبی ارائه نمی دهد و موارد تحت پوشش آن کامل نیست. تعدادی از معلمان فعال صنفی در شهرهای مختلف به ویژه تهران با اتهاماتی به دور از واقعیت، به انواع مجازات ها از زندان طولانی، تبعید از محل سکونت یا اشتغال، اخراج، انفصال از خدمت و… محکوم گردیده اند. به دلیل کاستی های مختلفی که در نظام آموزشی وجود دارد، سطح کیفی آموزش ازدید معلمان دلسوز ومتخصصین بسیارپایین بوده ودانش آموزان اغلب پس ازدریافت دیپلم، از توانایی های لازم برای ورود به بازار کار برخوردار نیستند. بین آموزه های مدرسه و دانشگاه و همچنین زندگی روزمره هیچ همخوانی ورابطه ای وجودندارد. برغم تاکید اصل ٣٠ قانون اساسی مبنی بر رایگان بودن آموزش های عمومی، حتی مدارس دولتی ایران نیز دانش آموزان را باروش های گوناگون وادار به پرداخت پول می نمایند و تبدیل به مدارس آزاد شده اند. شهریه ی مدارس آزاد (غیردولتی) بسیاربالاست وعملا شکاف طبقاتی موجود در جامعه را به بخش آموزش منتقل نموده است. معلمان روزمزد با عنوان های گوناگون و دستمزدهای ناچیز به کار گرفته می شوند که همان دستمزد نیز با تأخیرهای فراوان به آنان پرداخت می شود؛ ضمن اینکه از هیچگونه پوشش بیمه، بازنشستگی و امنیت شغلی نیز برخوردار نیستند. درایران بیش از ١٣ عنوان مدرسه (آزاد، غیردولتی، هیات امنایی، نمونه ی دولتی، شاهد، نمونه مردمی و…) ایجاد شده که هرکدام‌ به نوعی سیستم آموزشی را تبدیل به بنگاه هایی برای جذب درآمد کرده اند. حقوق معلمان بسیار پایین تر از میانگین هزینه های یک خانواده متوسط در اغلب شهرهای ایران است؛ بطوریکه معلمان برای تامین هزینه های خانواده به ناچار به شغلهای متفرقه و برخی به دور از شأن معلمی روی آورده اند. آنان به این ترتیب فرصت به روز نمودن دانش خود را از دست می دهند. به استثنای تعدادی از مدارس خاص، اغلب مدارس مجهز به امکانات لازم برای فعالیت های آموزشی و پرورشی نیستند. درصد بالایی از مدارس در شهرها و به ویژه روستاهای دور افتاده ایمنی کافی برای حفاظت از جان دانش آموزان را ندارند. به آموزش مهارت های زندگی، هنر و ورزش توجه کافی صورت نمی گیرد. در برخی موارد از کمترین امکانات نیز در این زمینه ها برخوردار نیستند. برنامه تغذیه رایگان (شیر) به درستی اجرا نمی شود. معمولا به میزان لازم و پیش بینی شده تأمین اعتبار نمی شود. در پرداخت پاداش پایان خدمت معلمان از طرف دولت تاخیرهای طولانی، گاه تا چند سال دیده می شود. به سرنوشت معلمان بازنشسته در این مدت و پس از بازنشستگی بی توجهی وجود دارد.

کارگران نیشکر هفت تپه در چندین سال اخیر برای به دست آوردن مطالبات خود بارها دست به اعتراض و اعتصاب زده اند.از جمله این خواسته ها دریافت حقوق معوقه و پرداخت مناسب دستمزدها، مزایا و اضافه کاری، روشن شدن وضعیت بازنشستگان و حق ایجاد تشکل مستقل کارگری بوده است. همچنین این کارگران علیه سیاستهای خصوصی سازی دولت در صنعت نیشکر که منجر به بدتر شدن وضعیت کارگران و همچنین حضور گسترده تر نیروهای امنیتی و انتظامی در محیط های کار شده است اعتراضات متعددی را از جمله در روزهای اخیر سازمان داده اند.

دولت تنها تشکلاتی دست ساز به نامهای “شورای اسلامی کار”، “انجمن صنفی” و “نماینده کارگر” را به رسمیت می شناسد. این نهادهای وابسته به دولت به هیچ عنوان تشکل های واقعی کارگری نیستند و همگی در پروسه غیر دموکراتیک غالبا بدون برگزاری مجمع عمومی تشکیل شده اند و وابستگی های شدید به قدرتها و جناحهای دولتی دارند و تنها خطوط ترسیم کرده دولت را رعایت می کنند. این تشکلات فرمایشی خود مانعی جدی برای تشکیل سندیکاها و تشکلهای مستقل کارگری و صنفی هستند. بطور مثال در سال ٨٤ افرادی تاثیر گذار در شورای اسلامی کار و خانه کارگر که مدیریتی اثر گذار در این تشکلات رسمی دارند با هماهنگی پلیس به ساختمان سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه حمله و اقدام به تخریب وسایل موجود در ساختمان کردند. آنان همچنین اعضای سندیکای واحد که در ساختمان حضور داشتند را مضروب و مجروح کردند. به طبع افرادی که در چنین بستری و با حمایت دولت بعنوان “نمایندگان کارگران” گزینش می گردند چه در مذاکرات با دولت و کارفرمایان وچه در اجلاسهای بین المللی نظیر سازمان جهانی کار نمایندگان واقعی کارگران ایران نبوده و آ‌نها را با چنین عنوانی نباید به رسمیت شناخت و اعتبار نامه برایشان صادر کرد.

با وجود تمامی محدودیتها و اعمال فشارهای فوق، اعتراضات کارگری در ایران رشد قابل توجهی به لحاظ کمی و کیفی داشته تا جاییکه بخشی از اعتراضات به سطح شهرها کشیده شده و یا با حضور خانواده ها همراه شده است. سال گذشته شاهد هزاران اعتراض کارگری در تمامی بخشهای صنعتی و خدماتی و دولتی بودیم. اما لازم به تاکید است، کلیه این اعتراضات بدون وجود تشکلات مستقل و به عقب راندن این محدودیتها موفق به تحمیل خواسته های گسترده کارگری و عبور از این وضعیت بحرانی نخواهد شد. ما تشکلات مستقل ذیل از همکاران گرامی در تشکلات کارگری بین المللی می خواهیم که حمایت خود را از کارگران و معلمان ایران هر چه گسترده تر ادامه دهند و در این تلاش و مبارزه یار و همراه ما باشند.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

کانون صنفی معلمان تهران

سندیکای کارگران بیشکر هفت تپه

سندیکای کارگران نقاشان استان البرز

گزارش

حملە نیروهای انتظامی به مردم روستاهای آق درە محکوم است!

اهالی روستاهای آق درە علیا، آق درە سفلی و آق درە وسطا کە در مجاورت معدن طلای آق دره تکاب زندگی میکنند، نزدیک به سه هفته در اعتراض به بیکاری و عدم بکارگیری آنها در این معدن دست به تحصن و تجمع مسالمت زده اند.

بر اساس گزارشات و اخبار رسیده حرف مردم از زبان خودشان چنین بیان شده است: ما به نشانه اعتراض به بیکاری، از بین رفتن مراتع و قراردادهای فصلی، دست به تحصن زدیم. اعتراض ما مسالمت آمیز و خواسته هایمان برحق است. در روزهای گذشته چندین نفر از ما به ادارە اطلاعات سپاه فراخواندە شدە بودند و تهدید شدە بودند کە در صورت ادامه تحصن با اتهام اقدام علیه امنیت ملی مواجه خواهیم شد.

لازم به ذکر است که اعتراضات کارگران اق دره از دی ماه سال ١٣٩٣ آغاز شد. پیمانکار و فرما در سال ٩٣ با اخراج بیش از ٣٥٠ کارگر معدن طلا اق دره اعتراضات کارگران به این اقدام در این منطقه آغاز شد. وضعیت اسفبار اقتصادی و معیشتی کارگران چنان بود که ٣ نفر از کارگران اق دره دست به خودکشی زدند. کارگران به اعتراضات خود ادامه دادند. در پی این اعتراضات تعدادی از کارگران دستگیر شدند. دادگاههای ناعادلانه کارگران را محکوم به زندان، شلاق و جریمه نقدی کردند. دولت به حمایت از پیمانکاران و کارفرمایان شتافت و با حمایت نیروی انتظامی تلاش کردند صدای کارگران را در نطفه خفه بکنند. کارگران در این اعتراضات حمایت خانواده های خود را به همراه داشتند.

اعتراضات مردم بجان آمده ادامه دارد و در هفته های گذشته باز مردم این منطقه دست به اعتراض زدند و این اعتراضات همانطور که خود میگویند و شاهد هستیم در گزارشات تصویری کارگران به همراه خانواده در تجمع کردند. نیروی انتظامی در روز ٥شنبه ٢٧ خرداد به این تجمع کارگران به همراه خانواده هایشان حمله میکنند. تعدادی زنان را چنان مورد ضرب شتم قرار میدهند که بیهوش میشوند و تعدادی از کارگران را دستگیر و به همراه خود میبرند .

مااین یورش نیروهای انتظامی به کارگران و خانواده های کارگری را محکوم میکنیم و خواهان آزادی فوری و بدون بی قیدوشرط کارگران زندانی هستیم

‍ بهنام ابراهیم زاده ،وبلاگ نویس و فعال کارگری و کودک و عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری.

وجمعیت دفاع از کودکان کارو خیابان

خرداد/ ٩٦

 

بیانیه جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک

١٢ ژوئن، روز جهانی مبارزه با کار کودکان گرامی باد.

١٢ ژوئن برای عده ی کثیری از مردم و البته فعالان جنبش لغو کار کودکان در سرتاسر جهان روز مهمی است. نشست نمایندگان ١٨٢ کشور عضو در اجلاس

سالیانه سازمان جهانی کار(ILO) اتفاقی است که در جریان است. یکی از مباحثی که کنفرانس بر آن تمرکز دارد، وضعیت “یک میلیارد و پانصد میلیون انسانی است که در شرایط جنگ، خشونت و فجایع طبیعی زندگی می کنند که یک سوم از جمعیت آنرا کودکان”* تشکیل می دهند.

با نگاهی گذرا به ژئو پلتیک مناطق درگیر جنگ، خاورمیانه ی خونینی به چشم می خورد که از هر سو مورد تهاجم قدرت ها و عناصر دست سازشان است. داعش،

القاعده و جریانات ریز و درشت دیگر، خلق شده اند تا مطامع و منافع قدرت ها، دولت ها و فرقه های مذهبی و نژادی از چهار سوی جهان را فراهم کنند. در این میان میلیون ها خانوار در فضای وحشت و خشونت تروریسم بسر می برند وبخش کثیری از آنان آواره ی مرزها و کشورهای دور و نزدیک شده اند.

زندگی در اردوگاه هایی با امکانات حداقل و ابتدائی، شرایط زندگی موقتی است که چیزی جز “مرگ تدریجی” نیست. محرومیت از تغذیه، بهداشت، پوشاک، مسکن مناسب و فقدان فضای مناسب رشد و آموزش کودکان، ماحصل جنگ ناخواسته ای است که نصیب مردم افغان، عراقی، سوری، یمنی، فلسطینی و… شده است.

اسکان کودکان آواره در سایر کشورها هم شرایط بهتری نسیب آنان نکرده است. اگر بلافاصله مجبور به کار نشده اند، در آینده ای نزدیک در صف نیروی ارزان کار قرار خواهند گرفت و این ادامه ی مرگ تدریجی ای است که برای کودکان مهاجر و پناهنده ترسیم شده است.

به این جنگ خانمان سوز باید پایان داد. این حداقل خواست جامعه ی متمدن جهانی است. این اولین وظیفه و هدف دولت ها و سازمان ها و مراجع بین المللی می بایست باشد. برای این خواست و برای دست یابی به حقوق پایه ای کودکان و همه ی ابناء بشر می بایست دست ها را به کار گرفت.

در وضعیت کودکان دیگر نقاط جهان هم نه تنها بهبودی حاصل نشده بلکه هر روز خطرناک تر شده است. آمار روز افزون فقر، بیکاری، افزایش مهاجرت بدلیل

قحطی، گرسنگی و بلایای طبیعی در کنار جنگ ها و نسل کشی های ضد انسانی، جهان را به منزل گاه پر وحشت و سیاهی بدل کرده است که بنظر تنها برای عده

ای اندک، تعدادی کمتر از یک درصد حتی، تخصیص یافته است. این در حالی است که زمین به همه ی ساکنان آن تعلق دارد. زمین متعلق به همه ی جانداران، اعم از انسان ها، حیوانات و موجودات و گیاهان است. این حکم انسان متمدن امروز است و همگان می بایست بدان پایبند باشند.

در کنار صلح و آرامش برای جهانیان، تحصیل و آموزش اجباری و رایگان، بهداشت و سالمتی جسمی و روانی، تغذیه و مسکن مناسب، فضای سالم و بدون تنش برای رشد شخصیت وجایگاه، امکان مشارکت و دخالت در امور مربوط به خود و حمایت های همه جانبه از کودکان از مقدمات جهان مناسب کودکان است.

برای تحقق به این مهم باید دولت ها را موظف به پذیرش و تأمین حقوق پایه ای باال و نیز شروط حداقلی زیر نمود:

– تأمین اجتماعی همگانی، بیمه کامل همه ی آحاد جامعه اعم از خدمات درمانی، بیکاری و از کار افتادگی، زایمان و عمر عامل توانمندی خانواده ها و ضامن ممانعت از بکار گماردن کودکان خواهد شد.

– تضمین و تأمین دستمزد مکفی (متناسب با معیشت خانواده ها)در ایران بویژه حداقل باندازه ی مبلغ اعلام شده توسط بانک مرکزی در سال ٩٦یکی از گام های ابتدائی رسیدن به سطح معیشت حداقل انسانی است.

– هر شکلی از بهره کشی و به کار گماردن کودکان از سوی هر فرد، نهاد و مرجعی، می بایست به مثابه جرم علیه کودکان تلقی شود و مراجع قضائی و ذیربط باید با آن برخورد کنند.

– پذیرش حق تشکل برای سازمان و نهادهای اجتماعی و مدنی و به رسمیت شناسی حقوق و جایگاه آنان در نظارت و هدایت مطالبات جامعه به سمت شرایط انسانی و حقیقی همه ی آحاد و بویژه نهادهای حوزه کودکان.

– به رسمیت شناختن حقوق مهاجران و پناهندگان در ایران و تضمین و تا مین شرایط زیست انسانی برای آنان.

با امید به انسجام و پیگیری جدی تر برای تحقق منافع عالیه کودکان و همه ی انسان ها در سراسر جهان و تلاش در جهت “لغو کار کودکان همین امروز”

 جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان

١٢ ژوئن – ٢٢ خرداد ١٣٩٦

دشمن ستمگری و یار ستمکشیدگان باشیم!

دانشجویان امشب از فاجعه آق دره میگویند.

طوفان توییتری ساعت ٢١ الی ٢٣

حملە وحشیانه نیروهای انتظامی به تجمع اعتراضی کارگران معدن آق درە را وسیعا محکوم کنیم.

به طوفان تویتری دانشجویان بپیوندیم.

ده کارگر بازداشتی باید فورا آزاد شوند و خواستهای کارگران فورا پاسخ گیرد.

خبر حمله وحشیانه به کارگران آق دره را در زیر میخوانید.

عصر روز پنجشنبه ٢٥ خرداد روز پنجشنبه ٢٥ خرداد، تجمع اعتراضی کارگران اخراجی معدن طلای آقدره به همراه خانواده شان با حمله وحشیانه نیروی انتظامی روبرو شد. تجمع این کارگران علیه بیکارسازیها بود، تعدادی از جوانان جوی کار روستا نیز با خواست اشتغال در معدن در تجمع حضور داشتند. کارگران اخراجی معدن طلای آق دره خواهان لغو قرار داد موقت یک جانبه از سوی کارفرما و بستن قراردادهای دائم هستند.

بنا بر خبرها در جریان این حمله جنایتکارانه حدود ١٣ نفر مجروح شدند که سه زن در همانجا از حال رفتند. در میان زخمی شدگان افرادی از میان اهالی شاغل و جویند کاره هستند. در این حمله وحشیانه ده نفر از تجمع کنندگان نیز دستگیر شده اند.

این تجمع کارگران از مدتی پیش آغاز شده و اغلب آنها کارگران اخراجی معدن از روستاهای آقدره و انگورد هستند. و خواست انان بازگشت به کار است.

حمله نیروهای انتظامی به مردم معترض روستاهای آق دره را قویا محکوم میکنیم.این همان معدنی است که دستگاه قضایی کارگران را به خاطر مبارزاتش به شلاق و جریمه محکوم کرد و در اوائل خرداد ٩٥ حکم بربریت شلاق اجرا شد. وسیعا اطلاع رسانی کنیم. حمایت خود را از این کارگران اعلام کنیم. و با بیانیه ها و به هر شکل که میتوانیم انزجار خود را به این توحش و بربریت اعلام کنیم.

نامه سرگشاده  کارگران کارخانه شیشه فلوت دراعتراض به عدم پرداخت ماهها حقوق،حق بیمه ومطالبات دیگر

کارگران کارخانه شیشه فلوت طی نامه ای سرگشاده خطاب به فرماندارتاکستان اعتراضشان را نسبت به عدم پرداخت ماه حقوق،حق بیمه ومطالبات دیگراعلام داشتند وخواستار پرداخت مطالباتشان شدند.

به گزارش منابع خبری محلی،تعدادی از کارگران کارخانه شیشه فلوت شهرک فارسجین از توابع بخش ضیاءآبادگفتند: ما حقوق ٦ماه گذشته و عیدی و سنوات سال ١٣٩٤ _١٣٩٥_١٣٩٦ را دریافت نکردیم؛ از همه مهمتر حق بیمه کارگران این شرکت از دی ماه ١٣٩٥ واریز نشده است.

این کارگران معترض اذعان کردند: کارخانه شیشه فلوت یکی از بزرگترین کارخانه تولیدات شیشه در خاورمیانه است که تولیدات و درآمدهای میلیاری روزانه این شرکت و صادرات روزانه خارج از کشوردارد، چرا مدیریت این شرکت حق و حقوق کارگران این شرکت را واریز نمی‌کنند؟

کارگران کارخانه شیشه فلوت عنوان کردند: بجای اینکه حق و حقوق کارگران زحمت کش پرداخت شود، این شرکت در حال تعدیل نیروست و عده ای از کارگران را اخراج می‌کنند.

بنابهمین گزارش دربخش هایی ازاین نامه آمده است:

ما جمعی از کارگران کارخانه شیشه فلوت واقع در شهرک فارسجین ضیاءآباد، خدمت فرماندار عرض می‌کنیم یک پدر تا چه حد می‌تواند شرمنده خانواده خود باشد؟

یک پدر تا چه اندازه می‌تواند نزد کاسب محل زندگی خود شرمنده باشد؟

آیا ما حق زندگی داریم یا نداریم؟ از شما سوال می‌کنیم اگر حق زندگی داریم با کدوم پول؟ با کدوم بیمه و کدوم عیدی و سنوات؟

١/حق سه ماه عیدی سال ٩٤ برای پرسنل پیمانکاری

٢/حق یکسال کامل سنوات ٩٤ و ٩٥ برای پرسنل پیمانکاری و قراردادی.

٣/حق عیدی یکسال کامل ٩٥ برای پرسنل پیمانکار و قراردادی شرکت.

٤/ عدم پرداخت حق بیمه از دی ماه سال گذشته.

٥/ عدم پرداخت حقوق بهمن، اسفند سال گذشته و دو ماهه امسال برای پرسنل پیمانکاری!

٦/عدم پرداخت حقوق اسفند سال گذشته و دو ماهه امسال پرسنل قراردادی

آقای فرماندار گناه ما چیست؟ شما بفرمائید آیا اسم ما رامیتوان سرپرست خانواده گذاشت؟ مردی که نتواند کمترین هزینه را برای خرج زندگی فرزند و همسرش تامین کند نباید احساس شرمندگی کند؟

شرمندگی و سرافکندگی تا کی و کجا؟

مردی که توان پرداخت پرداخت چندین ماه اجاره عقب افتاده خانه اش را ندارند؛ما از روی اهل خانه، شرمنده و خجالت زده ایم…

کارخانه شیشه فلوت در تاریخ ٢٨ فروردین سال ٨٩ در فارسجین استان قزوین به عنوان بزرگترین و مجهزترین کارخانه شیشه خاورمیانه به بهره برداری رسید.

این کارخانه در زمینی به مساحت ٧٠ هکتار ساخته شده و ظرفیت تولید سالانه ١٨٠ هزار تن انواع شیشه با ضخامت دو تا ١٩ میلیمتر با تکنولوژی فلوت را دارد.

برای ساخت این کارخانه ٣٠٠ میلیارد تومان( ١٣٠ میلیارد تومان و ١٢٠ میلون دلار) توسط بخش خصوصی هزینه شد و با راه اندازی این واحد تولیدی برای ٥٥٠ نفر به صورت مستقیم و هفت هزار نفر به طور غیرمستقیم شغل ایجاد شده است.

با راه اندازی این کارخانه مطرح شد که ٣٠ درصد محصولات تولیدی این کارخانه به کشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس صادر خواهد شد؛

کارخانه شیشه فلوت قزوین در منطقه فارسجین در ٢٥ کیلومتری شهرستان تاکستان در غرب استان قزوین قرار دارد.

استان قزوین دارای ١١ معدن فعال سیلیس است و میزان ذخایر سیلیس استان نیز ٢٢ میلیون و ٨٤٣ هزار تن برآورد می شود.

مهمترین معادن سیلیس استان قزوین را معادن قرمز آبد، کسیه چین، میزوج، زاجکان و شورجه تشکیل می‌دهند؛ فارسجین یک از روستاهای اطراف شهرستان تاکستان در ٢٥ کیلومتری قزوین است. در نزدیکی این روستا معادن سیلیس فعال وجود دارد.

اما با وجود جایگاه مهم و تاثیرگذار این شرکت تولیدی در حوزه تولید شیشه یک سالی است که کارگران این واحد تولیدی شرایط مناسبی ندارند و عدم پرداخت معوقات کارگری دامن گیر آنها نیز شده است.

بی هوا، بی داربست، بی ایمنی

کمیل ترقی، مسئول ایمنی معادن سوادکوه: آژیر خطر در معادن زغال سنگ از سال ٩٠ به بعد به صدا درآمد اصغر گنجی وطن، کارگر معدن: ٧٠ درصد معادن زغال سنگ آزادشهر تهویه هوا ندارند

الناز محمدی| آنجا زیر خروارها خاک و سنگ و زغال، هوا نیست و داربست نیست و آفتاب نیست و ایمنی نیست؛ هرچه هست روی سخت و سنگ و تیز زغال است و بوی هرازگاه گاز و تن مردان رنجور که پول گذران زندگی شان را از آن زیر، از دل کوه و تونلهای تنگ معدن درمی‌آورند.

٤٤ مرد کارگر در «زمستان یورتِ» آزادشهر در شمال شرق ایران اما حالا ٤٠ روز است که دیگر صبح ها آن چکمه های مشکی و لباس کار سیاه و گرد گرفته شان را تن نمی‌کنند و دیگر دستهای مردانه سختشان، سنگ های زغال را از معدن قدیمی‌شان از دل بالاترین کوهی که اطرافشان دیده اند خارج نمی‌کنند؛ دستهای آنها ٤٠ روز است که دست بچه ها و همسرها و پدرها و مادرهای روستایی شان را  رها کرده‌اند و عوضش خاک مرطوب روستاهایی شبیه بهشت، سایه سرشان شده، باز هم بی هوا، در قبرهای گود، شبیه آنچه در همه سالهای کارشان، در معدن بهشان گذشت.

٤٤ مرد کارگر روستایی در آزادشهر حالا ٤٠ روز است که نیستند اما همکارهایشان هنوز هستند و هنوز در دل دیگر معادن زغال سنگ آن منطقه کار می‌کنند؛ اوضاع از هم گسیخته ایمنی هنوز به جاست و آنها می‌گویند هرلحظه منتظر آوار شدن سقف تونل بر سرشان و انفجارهای تازه اند؛ شبیه آنچه در «زمستان یورت» اتفاق افتاد.

«رفتن و آمدنمان با خداست»

«اصغر» یکی از «گنجی وطنی»هاست؛ یکی از مردانی که ٩‌سال هر روز عصر از روستای وطن به معدن زمستان یورت رفت و شب‌ها خسته و با «رویی سیاه» به خانه برگشت. او حالا یک‌سال است که دیگر «معدن‌کار» نیست؛ او را وقتی به اداره کار درباره وجود نداشتن تهویه در معدن و ایمن نبودن آن عریضه برد، به بهانه‌ای اخراج کردند. کوچه‌های خاکی روستای سبز وطن و زیر آفتاب بهار که این‌جا بهاری‌تر از همه جاست، فرصت خوبی است برای «اصغر» تا از وضع بقیه معادن منطقه آزادشهر بگوید؛ از معادنی که او آنها را خوب می‌شناسد.

«اصغر» ٣٧ ساله است و از ‌سال ٨٥ تا اردیبهشت ٩٤ در معدن زمستان یورت کار کرده است، تا وقتی که پیمانکار دیگر ادامه کار او را خوش نداشت: «یک‌بار من رفتم اداره کار و گزارش کردم که معدنمان تهویه هوا ندارد، هنوز به خانه نرسیده بودم که پیمانکار زنگ زد گفت آقا چرا رفته‌ای اداره کار، فلان حرف را زده‌ای. پیمانکار برایم پرونده‌سازی کرد که مثلا مشکل جسمی‌دارم. من را فرستاد دکتر و دکتر هم گفت که اگر این آقا مشکلی دارد، داخل معدن ایجاد شده است. مشکلی هم که الان دارد، لطمه‌ای به کارش در معدن نمی‌زند؛ خلاصه پیمانکار نتوانست من را به این شکل از معدن اخراج کند و به شکل دیگری اخراجم کرد.»

«زمستان یورت غربی و شرقی»، «معدن قشلاق رودبار»، «فارسیان»، «معدن عبدالرضا سوسرایی»، «معدن صفری»، «معدن آقای جاهدی» که به دلیل خاکستر بالا کارش خوابیده است؛ اینها نام دیگر معادنی است که در منطقه آزادشهر، زغال سنگ استخراج می‌کنند.

«اصغر» که ٩‌سال در بخش‌های سینه کار یا پیشروی، در بخش گزن که یک راهرو به سمت لایه زغال است و در بخش استخراج معدن زمستان یورت کار کرده، از شرایط این معدن‌ها بیشتر از بقیه خبر دارد.  بعد از این‌که در معدن دچار حادثه شد او را به بخش تعمیرات فرستادند. «بعد از این‌که دیسک کمر گرفتم من را به بخش ریل‌کشی فرستادند و یک روز زغال بار می‌کردم، مچ پایم شکست. بعد از آن دو ماه من را به بخش تعمیرات فرستادند و بعدش که می‌خواستند از کارگرها کم کنند، من را هم کم کردند و از معدن بیرون آمدم.»

او بیشتر معادن منطقه آزادشهر را خوب می‌شناسد، مثل کف دستش؛ یا خودش یا بیشتر دوستانش بخشی از عمرشان را زیر لایه‌های پنهان زغال سنگ و پوشیده در دل کوه‌های شمال شرق، آرام و بی‌صدا کار کرده‌اند. برای همین است که با اطمینان می‌گوید ٧٠‌درصد معادن این منطقه تهویه هوا ندارند و برای کارگرانشان ایمن نیستند: «مثلا این‌جا معدنی به نام «ص» هست که کلا به‌طور مداربسته کار می‌کند و از پایین، نفر می‌رود و می‌آید، از بالا هیچ‌گونه دِویل و تهویه‌ای ندارد. بیشتر معادن این منطقه تهویه ندارند و اگر هم دارند مثل معدن زمستان یورت، به اندازه و استاندارد نیست.»

گنجی وطن شرایط استاندارد بودن یا نبودن معادن را خوب می‌شناسند، این‌که کارگر کجا ایمن است و کجا نیست: «معادن زغال سنگ زیرزمینی باید در هر ٩ متر، یک دویل تهویه از بالا داشته باشند، یک دویل نفررو از پایین. موضوع این است که در معادنی مثل زمستان یورت، دویل نفررو از پایین را می‌زنند ولی از بالا دویل تهویه را نمی‌زنند. آنها فقط می‌خواهند زغالشان را استخراج کنند و به این فکر نمی‌کنند که اگر یک وقت، پایین بخوابد کارگر لااقل می‌تواند از بالا فرار کند. در همین معدن زمستان یورت هم اگر تونل، دویل تهویه از بالا داشت، کارگر در معدن نمی‌ماند و نمی‌مرد. حتی اگر لایه پایینی که زیر پایه کار است دویل تهویه داشت، کارگرها می‌آمدند داخل راسته و از تونل پایینی خارج می‌شدند. به هرحال غیرقانونی کارکردن صاحبان معدن باعث شد که کارگران در معدن بمیرند.»

«معدن برای معدن‌کارها ریه نمی‌گذارد.» این جمله، حرف مشترک همه کارگران معادن زغال سنگ است. اصغر گنجی وطن هم در همه سال‌های کار کردن در معدن، همه تجربیات بقیه همکارهایش را از سر گذرانده؛ از سختی نفس کشیدن تا ضررهای جسمی‌و بدنی. «زمانی که در معدن کار نمی‌کردم، به‌طور مرتب فوتبال بازی می‌کردم، شاید ١٠ بار زمین فوتبال را دور می‌زدم و به نفس‌نفس زدن هم نمی‌افتادم ولی الان یک‌بار که زمین فوتبال را دور بزنم به نفس‌نفس می‌افتم یا بالا رفتن از سربالایی‌ها برایم سخت است. به دلیل گرد و خاکی که در معدن زغال سنگ وجود دارد، خواهی‌نخواهی ریه خراب می‌شود ولی خب، وقتی ٩‌سال در این شرایط کار کنی و هیچ استانداردی هم رعایت نشود و حتی روزانه یک لیوان شیر هم در طول کار به دستت ندهند، مشخص است که آدم دچار مشکل می‌شود.»

 حتما الان خانواده‌تان از این‌که دیگر در معدن کار نمی‌کنید، خوشحالند.

«از یک لحاظ بله، ولی از یک لحاظ هم وقتی معاشمان نمی‌گذرد، سخت است. حتما شما می‌دانید که بیمه ما را در این سال‌ها به‌عنوان دفتردار و کتابدار ریخته‌اند، این خودش برای ما ضرر است. در کارهایی مثل معدن که سخت و زیان‌آور است باید ٤‌درصد سختی کار در بیمه لحاظ شود ولی برای ما بیمه عادی رد شده است.»

مشکل اما فقط تهویه هوا در این معادن نیست: «بازرس‌هایی که از اداره کار می‌آیند، هیچ آموزشی ندیده‌اند، حتی وقتی می‌آیند، داخل معدن نمی‌روند و فقط مثلا به حمامی‌که در معدن هست یا اتاق تعویض لباس یا ناهارخوری سرکشی می‌کنند. اگر بازرس اداره کار وارد باشد باید به داخل کارگاه بیاید و اگر ببیند در معدنی دویل تهویه وجود ندارد باید کار را بخواباند ولی بازرس اداره کار معدن زمستان یورت هیچ وقت این کار را نکرد.»

ولی با وجود همه این سختی‌ها، باز هم تعداد زیادی از جوانان این منطقه در معادن این‌جا کار می‌کنند.

«چاره‌ای ندارند، مگر چاره دیگری هم هست؟ الان مثلا من از وقتی که از معدن بیرون آمده‌ام، زنبور گرفته‌ام که کاری برای خودم دست و پا کنم ولی پول ندارم که کندو بخرم یا شکر بخرم و … . الان از کندوفروش به‌طور نسیه ١٠ تا کندو گرفته‌ام و باید یک ماه دیگر تسویه کنم، مانده‌ام که چطور تسویه کنم.»

«رفتن و آمدنمان با خداست.» این تک جمله «اصغر گنجی وطن» درباره خلاصه کار کردن در معدن است.

«مهندس معدنی که برود معدن و بمیرد

مهندس نیست»

«محمد گنجی‌وطن»، برادرش را در حادثه انفجار در معدن زمستان یورت از دست داد. بیشتر مردان خانواده و فامیل او مثل بقیه اهالی روستای «وطن» برای گذراندن زندگی‌شان در معادن زغال‌سنگ اطراف کار می‌کنند. او می‌گوید ایمن نبودن معادن زغال‌سنگ، به مدیریت بخش خصوصی برمی‌گردد. «معدن زمستان یورت غربی و شرقی متعلق به شرکت البرز شرقی است که کلا به صورت پیمانکاری کار می‌کند. آنها قرارداد سفید را به ما می‌دادند و باید امضا می‌کردیم، اگر هم امضا نمی‌کردیم، فردا تقی به توقی می‌خورد، کارگری که ٢٠‌سال کار کرده با کارگری که تازه به معدن آمده، هیچ فرقی برایشان نداشت. همین چندوقت پیش یک کارگر را که سابقه زیادی داشت و برای حق و حقوقش اعتراض کرده بود، بیرون انداختند.»

«حسین گنجی‌وطن» یکی از کارگرانی است که در آن روزهای سخت اردیبهشتی، ٤٠ روز پیش از امروز وقتی شنید معدن زمستان یورت ریزش کرده و ٤٤ کارگر زیر خروارها آهن و زغال مانده‌اند، تعجب نکرد؛ او هم مثل خیلی از همکارهایش آن‌جا را خوب می‌شناخت، نه‌تنها آن‌جا که بقیه معادن آزادشهر را. حالا هم که ایستاده اول جاده خاکی که راه باریک جنگلی را به بالای کوه و معدن زمستان یورت می‌رساند، نشانی از تعجب روی صورت چروکش نیست، هرچه هست خستگی است و غم کارگران از دست رفته. او همه آن روزها را با بقیه همکارهایش به کمک نیروهای امدادی رفت تا اگر می‌شود جان کارگران معدن را نجات بدهد؛ ولی نشد که بشود. گنجی وطن حالا با صدایی خسته و رویی شرمنده از شرایط کار در معدن زغال‌سنگ می‌گوید و دیگر معادن آزادشهر: «استان ما صفر است از کارگاهش گرفته تا معدنش. کارگاهی که دو‌هزار متر است و یک دویل طبیعی ندارد. همه معدن‌های دیگر هم همین است. من در معدن شاهکوه و تونل دیگری بالاتر از این‌جا کار کرده‌ام، آنها ایمنی ندارند و فقط فکر تولیدند.»

  رسیدگی به شما از نظر تغذیه چطور است؟ می‌گویند شیر توزیع نمی‌شود.

«هیچی نمی‌دهند، شیر کجا بود؟ نه شیر می‌دهند، نه حقوق، نه بیمه. حقوق ما از ‌سال ٩٣ که این آقا آمده چهارماه حقوق و سنواتش مانده. ٩٥ هم سه ماه مانده. بیمه از ٩٤ سه ماه مانده است، برج‌های ١٠ و ١١ و ١٢. از ٩٥ دوباره شروع کردند به بیمه ربختن ولی ماه ٥ و ٦ را نریختند.»

 در همه سال‌هایی که در این معادن کار می‌کنید، تابه‌حال شده بود که انفجار به این شدت اتفاق افتاده باشد؟

«بوده ولی نه به این شدت. دستگاه‌های سنجش هوا همه خرابند و مال زمان تأسیس معدن‌اند. الان دستگاه‌های جدید جی‌پی‌سی‌ان درآمده که حتی یک لکه هم دود باشد بو می‌کشد. کی این دستگاه‌ها را دارد؟ مهندسانی که روز تا غروب بیرون‌اند. به جای این‌که بدهند به جایی که با جان کارگر بازی نشود، دست مهندس می‌دهند که دور دور می‌زند و وارد معدن نمی‌شود.»

«محمد سادین»، ٦٧ساله است. او ١٤‌سال در معادن زغال‌سنگ کار کرده و تجربه همه این سال‌ها او را آن‌قدر پخته کرده که وقتی می‌خواهد از شرایط ناایمن این معادن حرف بزند، عصبانیت را از صدایش بدزدد. سادین در این سال‌ها در معادن ایمن هم کار کرده است، مثلا یکی از معادن شاهرود: «هیچ معدنی مثل این‌جا نیست. آن‌جا آن‌قدر مرتب بود که هر سی متر یک هواکش داشت. خیلی که دیگر فاصله داشت سی متر بود.»

  این منطقه چند معدن دارد؟

«آزادشهر ١٠ معدن زغال‌سنگ دارد که همه‌اش دست بخش خصوصی است.»

 چند کارگر در معدن زمستان یورت کار می‌کنند؟

« زیاد. در حدود ٤٠٠ نفر.»

چند مهندس و کارشناس؟

«مهندس زیاد دارد ولی اسمشان مهندس است. در همین انفجار سه چهار تا از آنها رفتند توی معدن مردند. مهندسی که برود توی معدن و بمیرد مهندس نیست. مهندس باید برود ١٠ نفر را نجات بدهد نه این‌که بمیرد. آمدند چهارتا آوردند به آنها می‌گویند مهندس. کارگر باید با امکانات و هوا برود داخل معدن، نه این‌که دست خالی. این‌طوری فیل هم باشی می‌افتی. به خاطر عمق خیلی کم مهندسانی آوردند که حد پایین‌اند.»

آژیر خطر در بیشتر معادن زغال سنگ ایران

کمیل ترقی، مسئول ایمنی معادن کارمزد و سرپرست ایمنی شرکت سامان، سوادکوه، جزو نخستین افرادی بود که بعد از انفجار و ریزش معدن زمستان یورت برای کمک و برقراری ایمنی به آنجا رفت.

او سالها مسئول ایمنی معادن مختلف در استان مازندران بوده و حالا در گفتگو با «شهروند» مثل خیلی ها، سپردن معادن ایران به بخش خصوصی را دلیل ناایمن بودن آنها می‌داند: «در تمام دنیا بدون هیچ استثنا معادن مخصوصا معادن پایه مثل ذغال سنگ، آهن و … تحت پوشش دولتند و یارانه دولتی به آنها تعلق می‌گیرد چون این معادن هزینه های زیادی دارند و حتی تامین ایمنی معادن درجه چهار، میلیاردها تومان هزینه می‌برد.قانون مدنی ایران می‌گوید که کلیه چاه‌های نفتی و معادن اعم از زیرزمین و روباز و فلزات سنگین و گران قیمت جزو بیت المال و تحت تکفل دولتند ولی ما می‌بینیم که چیزی را که بیت المال بوده داده اند به بخش خصوصی و مشکل همه اش از همینجاست.»

ترقی شرایط جهانی معادن زغال سنگ را اینطور ارزیابی می‌کند: «قیمت زغال سنگ به صورت جهانی است و چون بیشتر معادن جهان یارانه دولتی می‌گیرند، قیمت هم بر اساس همین یارانه تعیین می‌شود ولی ما در ایران این یارانه را نداریم، به همین دلیل قیمت خرید ما از تولید پایین تر است.» و ادامه می‌دهد:« در سال ٩٥، برای تولید یک تن زغال سنگ چیزی نزدیک به ٢٢٠ تا ٢٣٠ هزار تومان هزینه می‌کردیم، ولی دولت ١٥٠ هزار تومان می‌خرید. در اصل، ضرر می‌دهیم اما برای جبران این ضرر، هزینه کارگری را کم می‌کنند، از تعمیر و نگهداری می‌زنند و از چوب کمتر استفاده می‌شود، همه اینها ریسک بروز حوادث را به شدت افزایش می‌دهد.» به گفته او، در تمام دنیا، کار معدن به سمت معدن کاری سبز می‌رود و دلیلی ندارد که ماهانه ده ها درخت برای یک معدن بریده شود: «در تمام دنیا، به سمت مکانیزه کردن پیش می‌روند اما ما هنوز در هزینه چوبمان مانده ایم. تازمانیکه این مشکلات به صورت اساسی ریشه کن نشود، نمی‌شود وضع را بهبود بخشید، معادن زغال سنگ اولین شغل سخت دنیا شناخته می‌شوند حتی اگر هم به بخش خصوصی واگذار شوند. پیمانکاران معدن به هیج وجه نمی‌توانند برای جبران ضرر در معدن، بالانس برقرار کنند، همین هم می‌شود که از نکات ایمنی و سلامت کارگران می‌زنند.» او در میان معدن های موجود در کشور، تنها معدن استاندارد و دارای تجهیزات را معدن پروده طبس می‌داند:« این معدن با ضخامت بالای دو متر مکانیزه است، تجهیزات و مانیتورینگ دارد، هنوز انگلیسی ها در این معدن مشغول به کار هستند، این معدن دولتی است و تجهیزات بهتری نسبت به سایر معادن دارد، آنهایی که خصوصی هستند، واقعا نابود شده اند.» او ادامه می‌دهد: «در ایران فرهنگ غلطی هست که بچه های ایمنی را به چشم زحمت و بهانه و هزینه تراشی می‌بینند. در حالی که تا مدیران ما به تفکر ایمنی آگاه نشوند، این اتفاقها به جاست. اینکه من مسئول ایمنی اگر هزینه ای برای ایمنی می‌کند برای این است که جلوی حادثه ای مثل یورت را بگیرد و کلی هزینه دیگر علاوه بر جان انسانها از بین برود. از نظر مدیران ما اینها خرج تراشی است وقتی می‌خواهیم با آنها درباره ایمنی حرف می‌زنیم، قبلش باید اعصابمان را آرام کنیم، آنها نمی‌خواهند گوش کنند، چون دیدشان خرج تراشی است در حالی که ما ضامن جان هزارها کارگر هستیم، من هم حتما احساس خطر می‌کنم. تا وقتی ما را به چشم مزاحم ببینند، نمی‌شود در کشور کارشان را انجام دهند.»

 مسئول ایمنی معادن کارمزد و سرپرست ایمنی شرکت سامان در ادامه می‌گوید که مسئولان فنی و ایمنی که از طرف نظام مهندسی و معادن به کار گرفته می‌شوند، تحت پوشش بهره بردار قرار می‌گیرند: «وقتی قرار است کارفرمای آنها پیمانکار باشد، دستش زیر ساطور آنها می‌رود. اگر این کارشناسان ایمنی بخواهند ایراد بگیرند بهره بردار، پول او را نمی‌دهد و وقتی مستقل باشند می‌توانند ایستادگی کنند. کسی مثل من که هر روز می‌رود معدن، همه نکات را می‌داند او آگاه است، بر وضع گاز و اکسیژن و … اشرافیت دارد ولی کسی که ماهی یک بار به معدن می‌آید قطعا آگاه نخواهد بود.»  او می‌گوید وضع ایمنی بیشتر معادن در ایران اصلا رضایت بخش نیست: «همه اساتید این را قبول دارند، بارها در گزارش‌هایشان ذکر کرده اند و در صنف ما پوشیده نیست. کسانی که رشته شان معدن کاری است و رشته تحصیلی شان معدن بوده است، می‌دانند که آژیر خطر در معادن زغال سنگ از سال ٩٠ به بعد به صدا درآمده. از سال ٩٠ قیمت زغال افزایش نداشته است. حقوق کارگر سالانه ١٤ درصد بالا می‌رود، فلز و لوازم و … گران می‌شود ولی قیمت محصول همان می‌ماند. تورم و سیاست‌های دولت قبل تاثیر منفی زیادی در وضع معادن داشت. قیمت لوازم بالا رفت، ضرر دادیم. ما الان دنبال این هستیم لااقل ضرر ندهیم.»  ترقی در ادامه چند دلیل را عامل ریزش معدن زمستان یورت می‌داند: «طراحی ناصحیح معدن یکی از این دلایل بود. قانون طراحی معدن می‌گوید که همه معادن زیرزمینی از دو راه مجزا باید راه فرار داشته باشند، این معدن کلا یک دهنه داشت برای ورود و خروج کارگرو کارگاه‌های استخراج، الزاما طبق آیین نامه ایمنی و قانون کار در معادن باید از طریق زیرمیله و سرمیله راه ورود و خروج داشته باشند. در حالی که این موضوع در یورت کور بوده است.در فاصله حدود ٢٠٠ متر باید یک دویل برای تهویه تعبیه می‌شده است که این هم نبود.» او ادامه می‌دهد: «انجام تهویه طبیعی در معادن زغال سنگ زیرزمینی اکیدا ممنوع است، باید هوارسانی به صورت تهویه مرکزی یا موضعی انجام شود که متاسفانه ونتیلاتور را هم ما گذاشتیم بعد حادثه. در این معدن هیچ هوایی به صورت خوراک مصنوعی داده نمی‌شده است. از طرف دیگر، این معدن، مداربسته بوده است یعنی از هیچ کانالی به سطح دسترسی نداشته است. در محیط داخل کوه محصور مانده است. همه اینها باعث شد که وقتی انفجار و آتش سوزی رخ داده، هیچ راه فراری نداشته باشند و همه کشته شوند.»

بین المللی

١ــ یونانتظاهرات کارگران صیاد مقابل پارلمان

صدها نفر از کارگران صیاد یونانی طی روزهای جمعه و شنبه در اعتراض به خصوصی سازی بنادر این کشور مقابل ساختمان پارلمان این کشور در آتن تجمع کردند. تجمعات و تظاهرات اعتراضی کارگران صیاد یونان روز ١٠ ژوئن خردادماه در حالی وارد دومین روز می‌شود که تاکنون دولت به درخواست آنها مبنی بر متوقف ساختن خصوصی سازی بنادر این کشور توجهی نکرده است. طرح خصوصی سازی بنادر  یونان تصمیمی است که دولت این کشور در چارچوب سیاست‌های ریاضتی اتخاذ کرده است و آن را در قالب لایحه به مجلس ارسال کرده است. به گفته کارشناسان اقتصادی، قانونی شدن این طرح هزاران کارگر صیاد را در سراسر یونان بیکار می‌کند.

٢ــ مجارستان – اعلام اعتصاب عمومی‌ کارکنان بخش دولتی 

اتحادیه کارکنان بخش دولتی که تعدادشان به ٦١٠ هزار نفر می‌رسد اعلام کرد چنانچه به خواست افزایش دستمزدشان توجهی‌ نشود، روز ١٧ ژوییه دست به اعتصاب عمومی خواهد زد.

این اتحادیه می‌‌گوید دستمزد بیش از ٢٠٠ هزار عضو از ٨ تا ١٠ سال پیش هیچ افزایشی ناداشته است.

اتحادیه خواسته است که دستمزد کارگران ظرف سه‌ سال آینده ٥٠ درصد افزایش یابد.

کارگران اعلام کرده اند در صورتیکه به خواستشان  بی‌ توجهی‌ بشود، مصمم هستند تا تهدید به اعتصاب را عملی‌ بکنند.

٣ــ آمریکا – تظاهرات مدافعین حقوق دگرباشان در مخالفت با مواضع ترامپ

هزاران تن از مدافعان حقوق دگرباشان جنسی روز یکشنبه ١١ ژوئن در مخالفت با مواضع دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در واشنگتن و دیگر شهرهای این کشور تظاهرات کردند.

شرکت کنندگان در تظاهرات روز یکشنبه که “راهپیمایی برابری” نام گرفته بود، به برخی از اقدامات دولت جدید آمریکا از جمله عقب نشینی از دستورالعملی که به دانش آموزان تراجنسیتی اجازه می داد آزادانه به انتخاب بین سرویس های بهداشتی زنانه و مردانه بپردازند، اعتراض کردند.

راهپیمایان اعتراض خود را نسبت به حضور برخی از چهره های مطرح مخالف حقوق دگرباشان جنسی در دولت دونالد ترامپ ابراز کردند. مایک پنس، معاون رئیس جمهوری، جف سشنز، وزیر دادگستری و تام پرایس، وزیر خدمات بهداشتی و انسانی از جمله مقاماتی هستند که به عنوان مخالف حقوق دگرباشان جنسی شناخته می شوند.

شمار شرکت کنندگان در راهپیمایی واشنگتن حدود ٤٣ هزار نفر اعلام شده است. در حاشیه این راهپیمایی کنسرتی توسط مایلی سایرس، خواننده پاپ نیز برگزار شد.

٤ــ مراکش – هزاران نفر دست به تظاهرات ضدّ دولتی زدند

هزاران تن از شهروندان پایتخت مراکش در اعتراض به فساد مالی دولت و سوءاستفاده دولت‌مردان از قدرت به خیابان‌ها آمده و تظاهرات برپا کردند.

اعتراض خیابانی یکشنبه ١١ ژوئن در شهر رباط از بزرگ‌ترین تظاهرات‌ سال‌های اخیر این کشور به شمار می‌آید. همچنین این راهپیمایی، اقدامی در حمایت از اعتراض‌های منطقه محروم ریف در شمال مراکش محسوب می‌شود. طی ٢٤ ساعت گذشته دست کم ٤ تن در ریف بازداشت شده‌اند.

معترضان می‌گویند که برای کرامت خود، برابری و عدالت اجتماعی به خیابان آمده‌اند.

طی هفته‌های گذشته نیز در شهر حسیمه جمعیت قابل توجهی با در دست داشتن شمع شب‌های متوالی را در خیابان تجمع کردند.

در پی کشته شدن یک دست‌فروش در ماه اکتبر سال گذشته میلادی این اعتراض‌ها آغاز شد. این دست‌فروش در خیابان به فروش ماهی مشغول بود که با ماموران شهرداری درگیر می‌شود. پس از ضبط ماهی‌هایش توسط ماموران، وی در محفظه پشت کامیون حمل زباله جان می‌بازد.

٥ــ افغانستانافزایش ٢٠٠ هزار کودک به جمع کودکانِ کار

به مناسبت ٢٢ خرداد برابر با ١٢ ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودک صندوق نجات کودکان می‎گوید در یک سال گذشته، ٢٠٠هزار کودک به شمار دومیلیون کودک کارگر در افغانستان افزوده شده اند.

بربنیاد آمارهای صندوق نجات کودکان، این ٢٠٠هزار کودک شامل ٦٠٠ هزار پناهجویی می شوند که در یک سال گذشته از ایران و پاکستان به کشور برگشته اند.

مریم عطایی، سخن‏‎گوی صندوق نجات کودکان در افغانستان در این باره گفت: سال گذشته، ٦٠٠ هزار پناهجو از پاکستان و ایران به کشور برگشتند که در این میان، ٢٠٠ هزار کودک کارگر در خیابان‎های پاکستان و ایران نیز به کشور برگشتند و به جمع دو میلیون کودک خیابانی ما افزوده شدند و اگر حکومت افغانستان و نهادهای مسؤول پاسخ‎گو به وضعیت کنونی کودکان کارگر نباشند و توجه‎یی در این زمنیه صورت نگیرد، این آمارها در سال‎های آینده بیشتر خواهد شد.

٦ــ ونزوئلا – افزایش سؤ تغذیه و مرگ و میر کودکان

بحران سوء تغذیه کودکان در ونزوئلا به مرحله حاد رسید. وزارت بهداشت ونزوئلا اعلام کرد تنها در سال گذشته آمار مرگ و میر کودکان ٣٠ درصد رشد داشته است.

ونزوئلا به رغم داشتن ذخایر نفتی با افزایش ٧٠٠ درصدی تورم و کمبود مواد غذایی روبروست. به دنبال کمیاب شدن مواد غذایی اولیه در ونزوئلا، کاراکاس، پایتخت و شهرهای دیگر این کشور به ویژه از ماه آوریل گذشته به صحنه اعتراض مردم، آشوب و هرج و مرج بدل شده است.

مقامات دولتی ونزوئلا روز پنج شنبه ١٥ ژوئن از کشته شدن دست کم یک نفر در جریان درگیری و آتش زدن خودرو در شهر ماراکایبو در نزدیکی مرز این کشور با کلمبیا خبر دادند.