اخبار کارگری-بخش ایران: نسان نودینیان بخش بین المللی: داوود رفاهی

اخبار کارگری

بخش ایران:  نسان نودینیان

بخش بین المللی: داوود رفاهی

تجمع کلاه زردها مقابل سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور

ار ساعت ده صبح روز ١٢ اردیبهشت، حدود دویست نفر از اپراتورهای پست های فشار قوی برق مقابل سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تجمع کردند.

خواسته تجمع‌کنندگان، تغییر وضعیت و تصویب طرح کارگر دائم توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور است. این کارگران قبلا نیز در رابطه با این موضوع تجمعاتی داشتند و علیرغم وعده های داده شده مبنی بر ترمیم حقوق ها و بهبود یافتن وضعیتشان، هیچ اقدام نشده است. کارگران پیگیر خواستهایشان هستند.

اپراتورهای پست های فشار قوی برق بارها پیش از این نیز به تهران آمده اند و در مقابل نهادهای مربوطه تجمع سراسری برپا کرده اند. در بخشی از این اعتراضات خانواده های کارگران نیز همراه بوده اند. خواست واقعی آنان استخدام رسمی، پایان دادن به قراردادهای موقت کاری و افزایش حقوقهایشان است. یک بند مهم قطعنامه های اول ماه مه کارگران افزایش دستمزدهای به بالای رقم سبد هزینه کارگری یعنی بالاتر از ٤ میلیون و نیم بوده است.

تجمع اعتراضی دوباره کارگران اخراجی طرح توسعه حوزه گازی تنگ بیجارنسبت به توخالی درآمدن وعده هامقابل استانداری ایلام!

روز ١١ اردیبهشت کارگران اخراجی طرح توسعه حوزه گازی تنگ بیجاردراعتراض به توخالی درآمدن وعده و وعیدهای مسئولین مبنی بر بازگشت بکارشان مقابل استانداری ایلام تجمع کردند. در همین رابطه در طول یکسال گذشته کارگران از کار بیکار شده شرکتهای نفت وگاز استان در مقابل استانداری و وزارت نفت بارها و بارها تجمع کرده اند.

تجمع اعتراضی کارگران بیکارشده کارخانه قند ممسنی نسبت به عدم پرداخت مطالبات مقابل استانداری فارس!

صبح روز ١١ اردیبهشت ،جمعی از کارگران بیکارشده کارخانه قند ممسنی دراعتراض به عدم پرداخت مطالباتشان مقابل استانداری فارس تجمع کردند. کارگران کارخانه تعطیل شده ممسنی در این تجمع خواستار پرداخت مطالبات و معوقات خود شدند. این کارگران حدود ٣٨ماه است حقوق معوقه دارند .کارخانه قند ممسنی در مردادماه تعطیل و همه کارگران آن بیکار شده اند.

تجمع اعتراضی کارگران سهام دار معدن کرومیت اسفندقه مقابل ساختمان اداره کل بازرسی استان کرمان!

حوالی ساعت ٩ صبح روز ١١ اردیبهشت جمعی از کارگران سهامدار معدن کرمیت اسفندقه که از کارگران بازنشسته و اخراجی این واحد تولیدی و صاحب ٣٢ درصد از سهام این واحد تولیدی هستند، با خواست روشن شدن سود سهام این شرکت مقابل ساختمان اداره کل بازرسی استان کرمان تجمع کردند.

به گفته کارگران در سال ٧١ سهام معادن کرومیت اسفندقه (یکی از بزرکترین معادن کرومیت کشور )از سوی وزارت صنعت ومعدن دولت وقت بین صندوق بازنشستگی فولاد وشرکت صنعتی معدنی امیر و بیش از ٦٥٠ کارگری که آن زمان در این واحد معدنی مشغول بوده‌اند، تقسیم شده است. آنها خواهان شفاف سازی روند توزیع سود سهام وگزارشهای سالانه هستند و تاکید دارند که خرید و فروش سهام این معدن وتغیرات مدیریتی آن بدون در نظر گرفتن میزان سهم آنان عملی غیر قانونی است.

تجمع اعتراضی صدها کارگران ذوب آهن اصفهان!

صبح روز ١١ اردیهبشت، صدها کارگر٤ کارگاه ذوب آهن برای دومین روز مقابل دفتر مدیر عامل کارخانه تجمع کرده و با شعارهایی، خواهان کناره گیری احمد صادقی مدیرعامل این شرکت شدند. اعتراض کارگران به تعویق پرداخت ٤ ماه حقوق و قطع پاداش و مزایای دیگرشان از سوی مدیر عامل کارخانه است. در مقابل اعتراض کارگران، کارفرما آنها را تهدید به اخراج کرده است. کارگران در اعتراضاتشان به صوری بودن شرکتی که در آن کار میکرده اند و اختلاسها اعتراض کردند.

تجمع اعتراضی کارگران کارخانه قند شیراز

جمعی از کارگران کارخانه قند شیراز دوشنبه ١١اردیبهشت در روز جهانی کارگر، مقابل استانداری رژیم در شیراز تجمع اعتراضی برگزار کردند. کارگران زحمتکش پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود:

معیشت؛ منزلت حق مسلم ماست. ما گرسنه‌ایم!، کارگران گرسنه اند؛ مسئولان کجایند؟.

اعتصاب کارگران در ذوب آهن اصفهان

روزهای ١٠  و ١١ اردیبهشت بدلیل پرداخت نکردن پاداش و مزایای کارگران ذوب آهن دست به اعتصاب زدند. کارگران ضمن اعتصاب در محل کارگاه دست به راه پینایی زدند و خواهان کنار رفتن مدیر عامل این کارخانه شدند. و شعار “صادقی حیا کن، ذوب آهن را رها کن” را سر دادند.

تجمع اعتراضی کارگران شرکت حمل ونقل خلیج فارس بابت مطالبات مزدی

صبح روز ٩ و ١٠ اردیبهشت نزدیک به ٤٢٠ کارگر شرکت حمل ونقل خلیج فارس در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات مزدی خود از سوی کارفرما در محوطه این شرکت تجمع کردند.به گفته کارگران کارفرمای این واحد خدماتی که از اردیبهشت سال ٩٥ مسئولیت این آن را بر عهده گرفته است حق اضافه کاری ، کارانه،بهره بری وبیمه تکمیلی حدود ١٢٠٠ نفر از کارگران را پرداخت نمی کند.

روز ١٠ اردیبهشت همزمان با کارگران تعدادی از راننده های تجاری شرکت حمل ونقل خلیج فارس به نمایندگی از ٦٢٠ راننده نیز بابت ٤٢ میلیارد تومان از مطالبات خود خارج از محوطه مقابل درب ورودی شرکت دست به اعتراض زده اند.

کارگران فصلی واحد کشاورزی هفت تپه امروز تجمع کردند

صبح روز ١٠ اردیبهشت گروهی ازکارگران فصلی بخش کشاورزی مجتمع کشت‌و صنعت هفت تپه در اعتراض به نحوه استخدامها در محل ورودی درب کارخانه تجمع کردند. کارفرما تلاش میکند با استفاده از کارگران غیربومی کارگران را در شرایط برده وارتری به کار گیرد. اما خواست کارگران استخدام آنان در کار بطور مستقیم است. بنا بر خبر اردیبهشت ماه هر سال همزمان با پایان بهره برداری نی شکر، فعالیت کارگران فصلی بخش کشاورزی که تعدادشان به حدود ٥٠٠ نفر می رسد خاتمه و در نتیجه همه آنها بیکار می شوند.در سال جاری فعالیت بخش کشاورزی با پایان بهربرداری نیشکر هنوز خاتمه نیافته است اما براساس تصمیم کارفرما کارگران مذکور بیکار و به جای آنها تعدادی از افراد غیر بومی مشغول کار شده‌اند. کارگران به این روش تفرقه افکنانه و بیکارسازی خود از کار اعتراض دارند.

کارگران

پیام جعفر عظیم زاده در اولین روز اعتصاب غذای اسماعیل عبدی

حکومتگران بی توجه به عزم و اراده ما کارگران و معلمان و مردم شریف ایران و با دهان کجی به خواستهایمان که باید پیشاپیش و قبل از آغاز اعتصاب غذای اسماعیل به خواستهای او و میلیونها کارگر و معلم مبنی بر برداشته شدن اتهامات امنیتی از پرونده های قضایی فعالین تشکلهای صنفی و مدنی توجه میکردند، نشستند و نظاره گر آغاز اعتصاب غذای اسماعیل شدند. بر اساس این واقعیت غیر قابل انکار، مسئولیت هر پیشامدی از قبیل تجمعات و اعتصاب غذای ما کارگران و معلمان در مقابل نهادهای حکومتی و مهم تر از اینها به خطر افتادن جان اسماعیل بر عهده بلندترین مقامات نظام جمهوری اسلامی است.

جعفر عظیم زاده دهم اردیبهشت ماه ١٣٩٦

باز هم تعریف وارونه ی “امنیت ملی”

نویسنده: پروین محمدی

باز انتشار

از سایت اتحادیه آزاد كارگران ایران

منافع ملی ، منافع اکثریت جامعه یعنی صف میلیونی٩٩ درصدی هاست و دقیقا کسانی که منافع٩٩ درصد جامعه را به خطر انداخته اند باید به جرم “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” محاکمه شوند.

کسانی که با طرحهای اقتصادی اشان باعث میشوند ، در هر ساعت ١٥٠ کارگر اخراج و از زندگی ساقط شده و به صف گرسنگان و بیکاران جامعه بپیوندند

واز همین صف میلیونی بیکاران برای ارزان نگاه داشتن دستمزدکارگران ، نهایت سوء استفاده را میکنند

کسانی که فقط با انگیزه سود بیشتر بی اعتناء به جان انسانها شرایطی در محیطهای کار فراهم میکنند که روزانه پنج کارگر قربانی تولیدشان میشود و جان میدهد

کسانی که میزان دستمزدی برای میلیونها کارگر و معلم وپرستار و …تعیین میکنند که فقر و گرسنگی را در سفره های آنان نهادینه کنند

کسانی که با تحمیل بیرحمانه ترین استثمار وحقارت به کودکان کار وخیابان متعلق به خانواده های کارگری ثروت نجومی به چنگ میاورند

کسانی که درمان را به گرو گرفته اند تا مرگ را به خانواده های آنان هدیه دهند

کسانی که …

همگی اینان باید به جرم “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” محاکمه شوند

در سالهای اخیرقانون “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” همانند دیگر وارونگی های این جامعه حربه ای است که علیه کارگران و معلمین و فعالینی بکار میرود که خواهان ابتدایی ترین حقوق انسانی هستند

علیه کسانی که بعد از گذشت بیش از ١٥٠ سال از تثبیت روز جهانی کارگر و معلم ،خواهان برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم هستند

علیه کسانی که در دفاع از معیشت و زندگیشان خواهان برخورداری از یک زندگی با رفاه استاندارد موجود،خواهان ایجاد تشکلات مستقل به دور از وابستگی های جناحی و دولتی ، خواهان کار یا بیمه بیکاری ،خواهان درمان و اموزش رایگان، خواهان توقف کشتار کارگران در محیطهای کار،خواهان لغو قراردادهای موقت و سفید امضا با ساعات طولانی کار،خواهان لغو کار کودک و …

تمامی این خواسته های ابتدایی و بدیهی بشر امروز ، جرم های ٩٩ درصدی هاست که امنیت و خواب و آسایش یک درصدی ها را به خطر انداخته است.

پر واضح است که از طرف یک درصدی ها ، بمنظور پاپین نگهداشتن مزد و جلوگیری از تعرض اکثریت جامعه ، جرم “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” بگونه ای وارونه تعریف و بعنوان کیفرخواست برای به حبس کشیدن و خاموش کردن صدای ٩٩ درصدی ها بکار رود.

بیایید با اعتراض به این گونه اتهامات ، شرایط امنیت واقعی را برای اکثریت جامعه تامین کنیم

دقایقی پیش بهنام ابراهیم زاده در میان استقبال جمعی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران از زندان آزاد شد

بهنام ابراهیم زاده پس از تحمل حدود هفت سال حبس در حالیکه جمعی از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران به استقبالش رفته بودند از زندان آزاد شد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با ابراز مسرت فراوان از آزادی بهنام ابراهیم زاده، رهایی وی از زندان را به خانواده مقاوم او و جنبش کارگری ایران شادباش میگوید و بدینوسیله خواهان ازادی فوری وبی قید و شرط اسماعیل عبدی و برداشته شدن اتهامات امنیتی از پرونده های فعالین صنفی و مدنی می باشد.

اسماعیل عبدی امروز دومین روز اعتصاب غذای خود را پشت سر گذاشت و با توجه به لطمات جسمانی که در اعتصاب غذای سال گذشته متحمل شده است در شرایط سختی قرار دارد و باید بدون درنگ آزاد گردد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران – ١١ اردیبهشت ماه ١٣٩٦

ویژه روز جهانی کارکر

سمینار کار و خانواده به مناسبت اول ماه مه

سخنرانی اسرین درکاله:”بیکاری و روابط خانوادگی

برای حفظ شان و حرمت همه ی افراد خانواده و جامعه: کار یا بیمه بیکاری!

بیکاری و روابط خانوادگی

از تعریف بیكاری شروع نمی كنم چون بنظرم می آید بیكاری مفهوم ملموس و زنده ای برای هر كدام از ما دارد یا تجربه اش كرده ایم یا ترس تجربه كردنش همیشه همراهمان بوده ودر دنیای امروز بنظر واژه ای ترسناك و مخوف می آید! چراكه مستقیما مربوط می شود به سفره و معاش خانواده، مربوط می شود به درمان و بهداشت خانواده، مربوط می شود به آموزش و تحصیل خانواده و مربوط می شود به سلامت روان و روابط خانواده. و از آنجا كه خانواده اساس جامعه را تشكیل می دهد بیكاری وعدم اشتغال نیروی فعال جامعه بخصوص در نسل جوان زمینه بروز انواع معضلات و انحرافات و ناهنجاری های اجتماعی را درخانواده فراهم می كند كه حاصلش سلب امنیت و آسایش از جامعه خواهد بود و جامعه شناسان عنوان می كنند كه ردپای بیكاری یا همان “نبود معاش” در تمام معضلات اجتماعی مشهود است و این معضلات كه تك به تك درباره شان صحبت خواهیم كرد گریبانگیر خانواده ها هست بنابراین روابط در خانواده ربط مستقیم با موضوع بیكاری دارد كه عنوان سمینار ما هم می باشد.

مركز آمار ایران در سال ١٣٩٥،نرخ بیكاری را در جمعیت ١٠ ساله و بیشتر، ١٢.٤ درصد اعلام كرد كه ١.٤ درصد نسبت به سال قبل رشد داشته است و این در حالی است كه معاون خانه صنعت و معدن و تجارت ایران عنوان می كند كه محاسبه بیكاری و اشتغال براساس تعریف”یك ساعت كار در هفته” با واقعیت جامعه ما همخوانی ندارد و با این تعریف نمی توانیم فردی را شاغل تلقی كنیم كه با هفته ای یك ساعت كار بتواند امورات خود را بگذراند و اكثرا در كشور ما با روزی ٨ ساعت كار هم نمی توانند درآمد لازم جهت پرداخت هزینه های زندگی را فراهم كنند و همچنین در تعریف بیكاری دانشجویان و زنان كه نیمی از جامعه هستند جزو بیكاران به حساب نمی آیند از جمله زنان خانه دار!

برای همین رئیس مركز آمار ایران در همان سال ٩٥ اعلام می كند اگر نحوه محاسبه نرخ بیكاری تغییر كند نرخ بیكاری به ٢٢ درصد خواهد رسید.

و درهمین محاسبات مسئولین امر یك پرانتز باید باز كرد برای طرح این سوال كه چگونه در تعریف افراد شاغل، كودك ١٠ساله نیز جزو آمار افراد آماده به كار به حساب می آید؟!!!

و همین موضوع بیشتر صحت و سقم این آمار را زیر سوال می برد.

همینطور صندوق بین الملی پول از سقوط ٧ پله ای جایگاه ایران به لحاظ بیكاری در جهان در سالهای ٩٢ تا ٩٥ صحبت می كند كه رتبه كشور ایران از ٢٩ به ٢٢ رسیده كه نشانه بدتر شدن اوضاع است.

در گزارش دیگر از وزیر كشور در خرداد ٩٥ در صحن علنی مجلس می آید که بیكاری یكی از عوامل آسیبهای اجتماعی است و حدود ٣.٥ ملیون نفر بیكار در كشور داریم و در برخی شهرها و استانها حدود ٦٠ درصد بیكاری داریم.

و همچنین مركز پژوهشهای مجلس اعلام می كند در فاصله سالهای ٩١ تا ٩٤ تعداد افراد دلسرد و ناامید از یافتن شغل بیش از ٤ برابر شده و از ٤٠٠ هزار نفر به یك میلیون ٦٧٠ هزار نفر رسیده است و درخبرگزاری مهر در ٢٧ آذر ٩٥، رشد ١٠ درصدی بیكاری زنان جوان و خروج سالانه ٥٠ هزار زن از بازار كار را داریم و روزنامه شرق از ٢٧ میلیون زن آماده به كارصحبت می کند که فقط ٤ میلیون نفراز آنها شاغل هستند و ملاوردی می گوید: زنان ركورددار بیشترین نرخ بیكاری می باشند مخصوصا بسیاری از زنان تحصیل كرده!!

حالا تمام این آمارها را به خانوداه برمیگردانیم خانواده ای كه با بیكاری افراد آماده به كار در آن خانواده، تمام سازمان و اموراتش بهم می ریزد و بیكاری در خانواده گره می خورد با شروع تمام معضلات در خانواده: یعنی فقر!!!! به طوری كه معاون وزارت بهداشت در مرداد ٩٥ می گوید: ٣٠ درصد مردم ایران نان خوردن ندارند و گرسنه اند! و رئیس كمیسیون اجتماعی عنوان می كند كه ٣٥ درصد جمعیت ایران حاشیه نشین هستند و در حال حاضر ٢٠ میلیون نفر حاشیه نشین داریم و بر اساس آمار دیگری ٤٠ میلیون ایرانی زیر خط فقر مطلق و نسبی زندگی می كنند.

در چنین حدی از فقر، تكلیف كودكان خانواده روشن می شود: از تحصیل باز می مانند و راهی بازار كار می شوند و پدیده كودكان كار و خیابان!

در سال تحصیلی ٩٦-٩٥ در استان خراسان شمالی ١٢٤٩ دختر و ١١٠٥ پسر از تحصیل باز ماندند و تن به كار اجباری سپردند. كودكانی كه باید كودكی كنند و جایشان در كلاسهای درس و آموزش و مهارتهای زندگی برای آینده شان باشد از كلاسهای درس، از تحصیلی كه باید هزینه هایش جدا از میزان معاش جامعه باشد بیرون انداخته می شوند و سر از جامعه در می آورند كه آدمهایش همین مسیر را طی كرده اند! خشم این كودك و تقابلش با این تبعیض همراه می شود با خشم كودكان دیروز این جامعه و تولید خشونت و بزهكاری.به طوری كه مركز آمار ایران اعلام می كند: در هر ٩ ثانیه یك خشونت در ایران رخ می دهد كه ١٩.٩ درصد از خشونتهای خانگی در تهران را خشونت جسمی و ٥٢.٤ درصد از آن را خشونت های روانی تشکیل می دهد وایلنا در گزارشی عنوان می کند که در ایران بیش از ٨٠٠ هزار نفر اختلال شدید روانی دارند و در سال گذشته نزاع پای ٤٠٠ هزار نفر را به پزشکی قانونی کشاند و دروزیر کشور در خرداد ٩٥ در صحن علنی مجلس گزارش می دهد که سالی ٦٠٠ هزار نفر عازم زندان ها می شوند و ٢٠٠ هزار نفر در زندان ها باقی می مانند.

همین فقر و بیکاری بلایی مضاعف تر بر سر کودکان دختر می آورد کودکان دختری که از جانب خانواده در کودکی تن به ازدواج های اجباری می دهند و آمار سازمان ثبت احوال کشور درباره این کودکان این گونه است که در یک دهه، ٤٠٠ هزار دختر زیر ١٥ سال در ایران ازدواج کرده اند یا دختران فراری که بهزیستی در گزارش خود از کاهش سن دختران فراری به ٩ سال خبر می دهد!

همچنین ردپای بیکاری را می توان در آمار بالای طلاق در خانواده ها جستجو کرد وقتی که رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس از ثبت ٩ طلاق در هر یک دقیقه در ایران سخن می گوید و اینکه ٥٠ درصد ازدواج ها به طلاق می انجامد اگر موضوعات فرهنگی را بخشی از علل طلاق بدانیم بیش از نیمی از طلاقها سرمنشاء اقتصادی دارند اینکه خانواده امکان اداره کردن خود را ندارد و خانواده ای که نتواند معاش خود را تامین کند از هم می پاشد و همین از هم پاشیدگی خانواده ها سرآغاز بحران های عاطفی در روابط خانوادگی می شود که خودش را بصورت اعتیاد دانش آموزان نشان می دهد که ستاد مبارزه با مواد مخدر می گوید اگر قانون اجازه دهد آمار دانش آموزان معتاد را اعلام می کنیم و یا موضوعی دردناک تر: خودزنی در میان دانش آموزان دختر با عنوان “خون بازی” که گزارش هایی از آن در خبرگزاری ها منتشر شد.

بیشتر که اثر بیکاری را در خانواده بررسی می کنیم مُهر آن را بر یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی پررنگ تر می بینیم یعنی تن فروشی و فحشاء! و ابعاد آن آنقدر وسیع است که که ملاوردی عنوان می کند: آمار کارگران جنسی ایران محرمانه است و نمی تدان آن را اعلام کرد و بهزیستی از کاهش سن تن فروشی دختران به ١٦ سال خبر می دهد.

تامین نبودن خانواده ها و اینکه درآمد ٣ برابر زیر خط فقر نمی تواند جوابگوی مخارج زندگی شان شود جامعه را با پدیده زنان متاهل تن فروش مواجهه کرده است به طوری که انجمن جامعه شناسی ایران اعلام کرده: از میان چند هزار زن تن فروشی که وجود دارد ١٢ درصد آن را زنان متاهل تشکیل می دهند.

موضوع بیکاری و ابعاد آن به همین جا بسنده نمی شود و اثرات آن بر خانواده آنجایی فجیع و وقیحانه می شود که روزنامه ها از بازار داغ پیش فروش جنین در شکم مادر به دلایل فقر اقتصادی،اعتیاد،کارتن خوابی و ازدواج کودکان خبر می دهند و همچنین از فروش نوزاد زنان معتاد و کارتن خوابی که فقر و بی تامینی و بیکاری عامل اصلی بی خانمان شدنشان به شمار می رود در ازای ١٠٠ تا ٢٠٠ هزار تومان صحبت می کنند و در مقابل این آمار داریم که رئیس کمیته بهداشت شورای فرهنگی و اجتماعی زنان از افزایش ٥ برابری سقط جنین عمدی در کشور گزارش می دهد و این آمار باید عرق شرم بر پیشانی مسئولین بیاورد که مدعی پاس داشت خانواده هستند اما چنان شرایط فرهنگی و اقتصادی بر افراد جامعه تنگ است که مجبور به کشتن جنینشان می شوند چرا که می دانند هیچ امکانی برای بودنشان و بدنیا آوردنشان وجود ندارد و این چنین است ارزش حرمت آدمی در این دیار!

این حلقه اضمحلال و نابودی خانواده ادامه دارد وقتی بیکاری یکی از متهمان پرونده اعتیاد جوانان می شود جوانانی که به دلیل نبود شغل و درآمد کافی روحیه امید به زندگی و آینده را در جامعه از دست می دهند و دچار افسردگی می شوند و برای تسکین خودشان به اعتیاد روی می آورند.

مدیر کل سلامت روان وزارت بهداشت از ابتلای ٦ میلیون و ٤٠٠ هزار نفر در ایران به افسردگی خبر داد و از طرفی دیگر معاون سازمان پزشکی قانونی از رشد ٩.١ درصدی آمار فوت شدگان ناشی از مصرف مواد مخدر و روان گردانها در ٦ ماهه نخست ٩٥ خبر می دهد. و همه ی اینها رو بگذارید کنار آمار بالای خودکشی ها به طوری که وزیر بهداشت می گوید: بنا بربرآوردهای غیررسمی، روزانه دستکم ١٣ نفر خودکشی می کنند و بیکاری،فقر،تبعیض و نداشتن آینده روشن از دلایل خودکشی در ایران است و چنین می شود که ایران دومین کشور غمگین جهان معرفی می شود

به این ترتیب می بینیم که سازمان جامعه بخاطر بیکاری دارد از هم می پاشد! و آن وقت در مقابلش صاحبان جامعه که خودشان را متولیان و حاکمان جامعه می دانند و اداره امور جامعه را به دست گرفتند هیچ راه حل و فکری برای این بیکاری ندارند آنان که در تمام صحبتهایشان مدعی استحکام و محافظت از خانواده هستند و در برابر جامعه ای که از این همه بزهکاری و خشونت و قاچاق و اعتیاد و دیگر معضلات اجتماعی لبریز شده راه حل دست قطع کردن، اعدام، زندان و قصاص را می گذارند ومی خواهند با نگه داشتن چماق بالای سر جامعه و بستن احکام سنگین و فشار قوانین جزایی جلوی جرم و جنایت و بزهکاری و معضلات جامعه را بگیرند در حالی که ریشه جای دیگری است،ریشه استحکام خانواده نه در تار موی زنان و دور نگه داشتنشان از جامعه،بلکه در معیشت آن خانواده است خوشی و سلامت و شادی خانواده بسته به معیشتش هست که وقتی این معیشت نیست خانواده از هم می پاشد

پس چه باید کرد؟!

دنیای امروز که دنیای تکنولوژی و اطلاعات هست این امکان را می دهد که مشاهده کرد در جاهای دیگر دنیا برای مقابله با این مشکل برای حفظ روابط اجتماعی برای اینکه آن جامعه در حیطه سلامت نگه داشته شود چه می کنند و چطور برای افراد بزرگسال جامعه برای حفظ حرمت و ارزش افراد در خانواده یا کار یا بیمه بیکاری در نظر می گیرند. بیمه بیکاری که منوط به شرط نیست و به همه ی افراد آماده به کار تا پیدا کردن کار مناسب پرداخت می شود نه اینکه مانند قوانین بیمه بیکاری در ایران که برای مدت محدود و منوط به شاغل بودن و بالای یکسال کار و آنهم با قوانین بسیار پیچیده و گاها متناقض تعلق می گیرد.

مرکز آمار ایران اعلام می کند که تعداد کل مقرری بگیران بیمه بیکاری در سال ٩٤ بالغ بر ٦٣٠،١٩١ نفر بوده است و این تعداد مقرری بگیر بیمه بیکاری فقط ٧ درصد کل جمعیت بیکار کشور را شامل می شود بنابراین پُر پیداست که افراد بیکاری که هیچ ممر درآمدی ندارند چگونه در سراشیبی ناهنجاری های جامعه قرار می گیرند بنابراین برای حفظ شان و حرمت همه ی افراد خانواده یا کار یا بیمه بیکاری!

اسرین درکاله

اردیبهشت ٩٦

سمینارکاروخانواده به مناسبت اول ماه مه

سخنرانی فریده نخستین باعنوان”من و شغلم

من و شغلم

پدرم کارگر بود و پدرش و پدرانشان ،مادرم نیز کارگر بود و فراوان زحمت کش،من نیز کارگرم ،من هم به اندازه امرار معاشم پول درمی آورم ،نه بیشتر نه کمتر ،این روزها دائم به گذشته بر میگردم ،اینکه چه بودم چه شدم و چه میشوم ، ،آینده ی من به کدام سو می رود ، به سمت آینده ی پدرم و مادرم که معلوم نیست بدون بیمه تامین اجتماعی چگونه قرار است روزگار بگذرانن. یا خودم که سال بعد سی ساله میشم و ١٥ سال دیگه بازنشسته ، با چه حقی و با چه حقوقی بماند ،شرایط این روزهای پدرم و اطرافیانم مرا سخت می ترساند ،اینکه چه اتفاقی برای من قرار است بیوفتد ،من که نه دستی در شغلی دولتی دارم و نه در شرکتی آینده دار مشغولم ،مدرک ارشد زبان انگلیسی را دارم با خون دل درس خواندم ،ترم ٥ کارشناسی بودم که با ترجمه متن ، کار کردن را شروع کردم.با حقوقی اندک به فکر کاری با درآمد بیشتر بودم ،دنبال تدریس رفتم ولی زود فهمیدم که باید آشنایی کسی من را جایی معرفی کند وگرنه باز باید ٦ ماه یا بیشتر ، در راه رضای خدا کار میکردم ،در تمام این مدت مادرم خرج و مخارج خانه را از مغازه ی لباس عروسش و گاهی با سوزن زدن به پارچه و دوختن لباس برای مردم در می آورد هزینه ها اینقدر سرسام اور بود که پدرم تنها با شغلش میتوانست اجاره خانه را بدهد.شرایط بدی بود تازه با سختی درسم را تمام کرده بودم و بدنبال کاری با درآمد بیشتر بودم که یک روز یکی از دوستانم خبر داد که میتوانیم به عنوان نیروی کارگر به کارخانه ای برویم و در خط تولید کار کنیم لااقل حقوق پایه می دهند،با مادرم به مصاحبه رفتم و همانجا با من اتمام حجت کردن که نباید رو کنی کارشناسی داری ،ما کارگر با مدرک دیپلم میخواهیم ،برای من آن دوران ،دوران سختی بود ،فکر های بزرگ داشتم و جیب های پر از خالی . بسیار جوان بودم و میخواستم از انرژی جوانی ام استفاده کنم ،سریع قبول کردم و مشغول شدم ،با دختران زیادی که مانند من مدرک داشتن وحتی چند نفرشان فوق لیسانس ، آشنا شدم همین قضیه باعث شد احساس تنهایی نکنم وبتوانم در آنجا دوام بیاورم ، همه ی ما کارگران دختر خط تولید در یه چیز اشتراک داشتیم ،نیاز شدید مالی،دختری را میشناختم که روزی ١٦ ساعت سرکار می ماند تا جهیزیه ی زندگی اش را خودش بخرد و دائم میگفت از آبرو نداشتن میترسد ،دیگری دانشجو بود و یک سالی مرخصی گرفته بود تا پول جمع کند ،زنی دیگر ،تازه بیوه شده بود و باید خرج خانه را میداد گاهی فکر میکنم شانس آوردم که محیط کاریم محیطی سالم بود و من را درگیر حاشیه های اخلاقی شرکتی نکرد ،،یک سال گذشت و شرکت مدام در پرداخت حق وحقوقمان تاخیر داشت ،روزی به خودم امدم و دیدم ٣، ٤ ماه است که حقوق نگرفتم ،همه شاکی و ناراحت بودن ،اعتصاب کردیم و اخراج شدیم و درحالی که حق وحقوقمان را خوردند بیمه هایمان را نصفه و نیمه هر ماه پرداخت کرده بودند سرگردان به دنبال کار بودیم ،فکر ادامه تحصیل به سرم زد گفتم شاید با کمی پس اندازم بتوانم ارشد بخوانم و با آن کاری در رتبه ی تحصیلیم پیدا کنم ،در طی آن مدت به کارخانه های زیادی برای کار سر زدم به عنوان کارگر، دوستم با شیفت های چرخشی ١٢ ساعته در کارخانه نخ ریسی کار میکرد و روحیه برایش نمانده بود تازگی ها خس خس میکرد ،رنگ صورتش بخاطر بی خوابی و کار زیاد پریده و روزها به زور سرپا می ماند ،گاهی شیفت شب بود ولی حقوق خوبی میگرفت ،میگفتن که سروقت است ،میگفتند که قدبلندی ، یکی از شرایط کارگر شدن در آن کارخانه است . خلاصه تصمیمم این شد که اگر ارشد قبول نشدم من هم مثل او ١٢ ساعت با تغییر شیفت کار کنم ، درس خواندم ،روزهای سخت دودلی را گذراندم ،گاهی روزگار سیاهی را پیش روی خودم می دیدم ،افسردگی می گرفتم و بیشتر نا امید می شدم ،ارشد قبول شدم ولی تهران ،این بار جنگی دیگر داشتم اینکه باید تنها در تهران زندگی کنم ،همه چیز را به جان خریدم تا از آن شهرو بیکاری اش فرار کنم ،که بتوانم ازتوانایی هایم استفاده کنم به خیالم تهران مدینه ی فاضله ای بود برای خودش،کار زیاد ،حقوق بالا ،با این تصور به تهران امدم ، دانشجوی ارشد بودم ،ترم اول رفت و آمد کردم ولی بالاخره با کمک یکی از دوستانم توانستم در تهران ساکن شوم و بعد خانه ای تهیه کنم و مجبور نباشم به خوابگاه بروم ،دانشجوی تمام وقت بودم ،و سخت بدنبال کار نیمه وقت ،خیلی سخت بود کاری پیدا نمیشد که حقوق مکفی دهد اتفاق های زیادی برایم افتاد از دست درازی کارفرمای دو روزه ام تا انواع و اقسام پیشنهادات ،کلافه و مستاصل بودم تا اینکه کاری پیدا کردم که بیمه نداشت ولی بنظر محیط سالمی بود ،مجبور شدم یک سال تمام در شرایطی کار کنم که حقوقم سر وقت نیست و نگاه های معنادار مدیرعامل گاه و بیگاه تنم را می لرزاند ،گاهی فکر می کردم اگر خواست به من تجاوز کند چه ؟چکار کنم !،مثل ریحانه سریع فرار کنم و یا اینکه تسلیم شوم ،با ترس و لرز هر روزه کار کردم .

برگزاری سمینار کار و خانواده

به مناسبت اول ماه مه ، توسط ندای زنان ایران ، در تاریخ ٨ اردیبهشت ٩٦

سخنرانان : اسرین درکاله و فریده نخستین

مجری : ناهید شقاقی

برنامه با اشاره کوتاهی به تاریخچه روز جهانی همبستگی کارگری شروع شد

در ادامه با اشاره به اینکه، نداشتن شغل و مشکلات اقتصادی مهمترین عامل از هم گسستن خانواده و معضلات جامعه و گسترش افسردگی و پناه بردن به اعتیاد و تن فروشی و… میشود و در نهایت باعث از هم پاشیدن خانواده می گردد ، سخنرانی اسرین در کاله با موضوع “بیکاری و روابط خانوادگی” شروع شد

اسرین درکاله ضمن تبریک اول ماه مه و خواست اینکه روزی فرا برسد که دغدغه ی هیچ خانواده ای معاش نباشد ،با ارائه آمار و ارقام تاثیر بیکاری بر تمام وجوع روابط خانوادگی و معضلات و ناهنجاریهایی را که در خانواده سبب می شود پرداخت و عنوان کرد که بیکاری یا همان”نبود معاش” ربط مستقیم دارد بر سلامت روان و روابط خانواده و چطور می توان با فراهم آوردن کار با بیمه بیکاری برای تمام افراد آماده به کار در جامعه، شان و حرمت افراد را در خانواده و در جامعه حفظ نمود و اینچنین روابط جامعه را در حیطه سلامت و بدور از همه ی ناهنجاری ها و آسیبهای اجتماعی قرار داد.

در ادامه برنامه با اشاره به وجود مشکلات و فشار مضاعف کار ، در محیط های کاری بر زنان ، فریده نخستین به ارائه سخنرانی خود ، با موضوعیت “من و شغلم” پرداخت.

او از تجربه زیسته خود سخن گفت : اینکه شرایط زندگی و این چرخه ی تکراری معیشت چقدر زندگی و فرصت هایش را تحت تاثیر قرار داده ، با کلی امید و آرزو به پایتخت آمده تا کاری در رتبه ی تحصیلی اش پیدا کند و موفق نبوده و در پایان وی با بیان اینکه خود نیز کارگر است روز جهانی کارگر را به تمام کارگران تبریک گفت.

پدرم کارگر بود و پدرش و پدرانشان ،مادرم نیز کارگر بود و فراوان زحمت کش،من نیز کارگرم ،من هم…

در ادامه از نرگس الیکایی دعوت شد شعری در ارتباط با اول می بخواند

او نیز با تبریک روز جهانی کارگر، شعری را که در زمان اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده سروده بودند را خواندند.

سپس محبوبه فرحزادی در مورد فقر معلمان و اینکه فقر اقتصادی باعث می شود ، در تحصیل کودکانمان توجه کافی به عمل نیاید و تمرکز معلم به جای آموزش کودکان بر روی مشکلات معیشت خود باشد سخن گفت

و در آخر برنامه با شعر خانم الیکایی برای انسان و انسانیت پایان پذیرفت.

روزجهانی کارگر و زنان

گزارش تکمیلی مراسم روز جهانی کارگر در مقابل مجلس شورای اسلامی – واله زمانی بازداشت شد

صبح امروز جمعهایی از کارگران علیرغم ممانعت شدید نیروهای انتظامی موفق به تجمع در مقابل مجلس و بر پایی مراسم مستقل روز جهانی کارگر شدند.

در این تجمع که از ساعت ده صبح  و با هماهنگی اتحادیه آزاد کارگران ایران برگزار شد نیروهای انتظامی مستقر در محل با اعلام اینکه مجلس تعطیل است اعلام کردند اجازه بر پائی مراسم را نخواهند داد اما کارگران شرکت کننده در مراسم با باز کردن بنرهایی در رابطه با گرامیداشت روز جهانی کارگر و تصاویر اسماعیل عبدی و بهنام ابراهیم زاده اقدام به آغاز مراسم نمودند که با عکس العمل ماموران برای جمع کردن بنرها و پلاکاردها مواجه شدند. در ادامه این کشمکش و در حالی که کارگران بیشتری به تجمع می پیوستند، نیروهای انتظامی مجبور به پذیرش قرائت قطعنامه از سوی تجمع کنندگان و سپس پایان مراسم شدند.

بدنبال این توافق که با کشمکش طولانی و ایستادگی کارگران تجمع کننده صورت گرفت  قطعنامه تشکلهای مستقل کارگری  توسط شاپور احسانی راد و ناهید خداجو قرائت شد و مراسم با کف زدن و دادن شعارهای زنده باد اول ماه مه، روز کارگر روز ماست – خیابان از آن ماست، در مقابل مجلس پایان گرفت و کارگران شرکت کننده در حالی که در محاصره نیروهای انتظامی بودند اقدام به راهپیمائی به سوی مترو بهارستان و سر دادن شعار کردند و در پایان بار دیگر با ایستادن در مقابل مترو و سر دادن شعارهای مختلف به مراسم خود پایان دادند. اما پس از ورود به مترو، و در حالیکه بسیاری از کارگران محل را ترک کرده بودند عده ای از آنان از طریق یکی از عابرین متوجه شدند که در مقابل درب مترو درگیری پیش آمده است. بدنبال این وضعیت، این عده به سمت درب مترو حرکت کرده و متوجه شدند مامورین امنیتی اقدام به بازداشت واله زمانی و انتقال وی به کیوسک نیروهای انتظامی مجلس کرده اند. این کارگران در محل کیوسک نسبت به بازداشت واله اعتراض کردند اما اعتراض آنان به جائی نرسید و نهایتا واله زمانی به دادسرای پارک شهر منتقل شد. در این مراسم حضور نیروهای امنیتی و انتظامی چشمگیر بود و آنان در طول مراسم بارها اقدام به گرفتن گوشیهای موبایل تجمع کنندگان کردند  و اجازه فیلمبرداری و عکاسی به آنان ندادند.

اتحادیه آزاد کارگران ایران، با تبریک اول ماه مه به کارگران در ایران و سراسر جهان، برگزاری مستقل مراسم اول ماه مه توسط کارگران را در مقابل مجلس شورای اسلامی حق قانونی و خدشه ناپذیر آنان میداند و با محکوم کردن بازداشت واله زمانی خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط ایشان و برداشته شدن هر گونه محدودیت و ممنوعیتی نسبت به برگزاری مستقل مراسم اول ماه مه است.

اتحادیه آزاد کارگران ایران – اول ماه مه ٢٠١٧ – ١١ اردیبهشت ماه ١٣٩٦

ساعت ٧ صبح امروز(١١ اریبهشت)  کارگران ساختمانی کامیاران روز جهانی کارگر را با پخش شیرینی در میدان مرکزی شهر و نصب بنر اول ماه مه، در میان کارگران ساختمانی جشن گرفتند و این روز را به کارگران تبریک گفتند و یکی از اعضای هیت مدیره چند دقیقه ای در رابطه با مشکلات و خواسته کارگران ساختمانی بحثی را ارائه داد.

 

صدها نفر از كارگران و مردم سنندج به استقبال اول مه روز جهانی كارگر رفتند!

زنده باد اول مه روز جهانی کارگر

امروز جمعه ٨ اردیبهشت جمع كثیری از كارگران و فعالین كارگری همراه خانواده هایشان ، در یك راهپیمایی پیشاپیش اول مه روز كارگر را گرامی داشتند .

از ساعت ٨ صبح امروز راهپیمایان در میدان گاز سنندج تجمع كرده و ساعت ٩ مارش خود را آغاز كردند . این راهپیمایی با پخش تراكت و كارت پستالهایی در گرامی داشت روز كارگر تا میدان “گۆزە بەشان ” ادامه پیداكرد . نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها تلاش كردند مانع حركت كارگران شوند ، كه با هوشیاری راهپیمایان ناكام ماندند. درخاتمه این راهپیمایی یكی از شركت كنندگان به اسم پرشنگ فاتحی سخنانی در مورد بیكاری و وضعیت وخیم خانوده خود ایراد كرد كه متعاقبا ازطرف نیروهای سركوبگر دستگیر شد .

برگزاری اول مه حق مسلم کارگران است. پرشنگ فاتحی باید فورا آزاد شود.

 

کارگران به استقبال اول مه میروند

مراسم کارگران در پارک چیتگر کرج

به رسم و سنت هر ساله جمعه هفته قبل از ١ماه مه به پاس گرامیداشت ١١ اردیبهشت روز جهانی کارگر مراسمی در پارک جهان نمای کرج در ساعت ٩ صبح برگزار شد. در این تجمع تعدادی از فعالین تشکلهای کارگری از جمله اتحادیه آزاد، سندیکای نقاشان البرز، کارگران ساختمانی مریوان و فعالنی از کانون نویسندگان ایران شرکت داشتند. در این مراسم قطعنامه مشترک ٦ تشکل کارگری توسط پروین محمدی خوانده شد. بدنبال آن قطعنامه های دیگری نیز که توسط تشکل های کارگری منتشر شده است قرائت گردید. مراسم با شعر و سرود با هم خوانی تمام کارگران به پایان رسید.

تجمع کنندگان سپس به کارگران کوهنورد ایران خودرو که در حسن آباد کرج بودند پیوستند و دسته جمعی به خواندن شعر و سرود و به رقص و شادی پرداختند و با سرود انترناسیونال مراسم را پایان دادند.

حاضرین در این تجمع تصمیم گرفتند روز دوازدهم اردیبهشت به مناسبت روز جهانی کارگر همراه با معلمان در مقابل مجلس تجمع کنند.

***

قطعنامه مشترك تشكل های مستقل كارگری به مناسبت روز جهانی كارگر ١٣٩٦

گرامی باد اول ماه مه روز همبستگی جهانی کارگران، مستحکم باد اتحاد کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان و دانشجویان ، پیش به سوی اعتراضات متحدانه و سراسری برای پایان دادن به ظلم و ستم و نابرابری، پیش به سوی بر پائی تشکلهای مستقل محلی و سراسری.

امسال ما تشکلها و نهادهای مستقل کارگری در حالی دوشادوش هم، صفی متحد را به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر شکل داده ایم که جنبش عظیمی در جای جای کشور علیه فقر و فلاکت و ستم و تبعیض در جریان است و مبارزات عدالتخواهانه کارگران، معلمان و دیگر اقشار زحمتکش جامعه به نحو کم سابقه ای در حال سازمانیابی بیشتر، آگاهانه تر شدن و سراسری شدن است.

راهپیمائیهای اعتراضی کارگران همراه با خانواده هایشان در خیابانها، شکل گیری صفی متحد و سراسری در میان کارگران، دانشجویان، روزنامه نگاران، وکلا، معلمان و اساتید دانشگاه در مبارزه علیه لایحه اصلاحیه قانون کار، اعتراضات سراسری کارگران برق و مخابرات و معلمان شاغل و بازنشسته، تجمعات بی وقفه و متحدانه بازنشستگان لشکری و کشوری، شکل گیری اعتراض در شرکت ملی نفت و دیگر صنایع کلیدی و اعتراضات گسترده علیه امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و مدنی، نمودهایی از این سازمانیافتگی، آگاهی و سراسری شدن مبارزات کارگران و زحمتکشان است که میرود جنبش کارگری ایران را در جدالی آشتی ناپذیر و تعیین کننده با وضعیت فلاکتبار موجود قرار بدهد.

چنین سطح کم سابقه ای از مبارزات متحدانه و سراسری بخشهای مختلف طبقه کارگر در شرایطی با شتاب فزاینده ای در حال گسترش است که سرمایه داری بحرانزده ایران بر بستر ناتوانی، عجز و درماندگی از پاسخ به معضلات حاد اقتصادی، سیاست انجماد قانونی حداقل مزد و تحمیل بی حقوقی مطلق بر طبقه کارگر را در پیش گرفته است. در حالیکه نهادینه شدن قراردادهای موقت و شرکتهای پیمانکاری، کارگران و کارمندان زحمتکش بخش خصوصی و دولتی را به بردگی کشانده و بیکاری و دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر و عدم پرداخت به موقع دستمزدها، میلیونها خانواده کارگری را به مرز بی تامینی مطلق سوق داده و بر این بستر، پدیده های ضدانسانی همچون کارتن خوابی و گور خوابی، کار کودکان، اعتیاد، تن فروشی و تباه شدن آینده جوانان بیداد میکند، تازه می خواهند تا با ایجاد تغییرات ضد کارگری بیشتر در قانون کار، تصویب انواع لوایح ضد کارگری در مجلس شورای اسلامی و نهادینه کردن فقر و فلاکت از طرق مختلفی همچون موجه خواندن کلیه فروشی برای رفع مشکلات اقتصادی اقشار فرودست جامعه، بیش از پیش منافع چپاولگرانه خود را تامین کنند.

ناتوانی بی سابقه سرمایه داری حاکم بر ایران در حل معضلات حاد اقتصادی و در پیش گرفتن سیاست تحمیل بی حقوقی و فقر و فلاکت هر چه بیشتر بر طبقه کارگر به علاوه سیاست تشدید سرکوب اعتراضات کارگری و امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و مدنی به عنوان یگانه پاسخ حکومتگران به مطالبات انباشته کارگران و دیگر اقشار زحمتکش جامعه، مجموعه عوامل غیرقابل انکاری هستند که بر متن آن مبارزات بی وقفه کارگران و زحمتکشان ایران، هر دم متحدانه تر، سراسری تر و تعیین کننده تر به پیش خواهد رفت. بدیهی است با تداوم وضعیت موجود، موج غیرقابل برگشتی از اعتراضات گسترده کارگری سراسر کشور را در بر خواهد گرفت.

ما امضا کنندگان این قطعنامه با تاکید بر صلح جهانی و محکوم کردن هر گونه سیاست جنگ افروزانه از سوی تمامی دولتها و جریانات جنگ طلب در منطقه خاورمیانه که هزینه های اقتصادی و جانی آن تماما بر دوش ما کارگران و زحمتکشان است، همبستگی خود را با کارگران جهان اعلام میکنیم و با هشدار نسبت به تداوم وضعیت فلاکتبار کنونی، بر تحقق خواستهای زیر به عنوان حداقلهایی برای برونرفت از شرایط غیر قابل تحمل موجود پای می فشاریم.

١- افزایش فوری حداقل دستمزد بر اساس سبد هزینه مطابق با استانداردهای زندگی امروزی (امسال، چهار میلیون و پانصد هزار تومان) و پرداخت بیمه بیکاری به کارگران بیکار و جوانان آماده کار به میزان حداقل مزد

٢- پایان دادن به امنیتی کردن اعتراضات صنفی و مدنی، ممنوعیت تعقیب قضائی و وارد کردن اتهامات امنیتی نسبت به فعالیتهای صنفی، سیاسی و مدنی، لغو مجازات اعدام و شلاق، لغو کلیه احکام صادره علیه فعالان کارگری، معلمان و دیگر جنبشهای آزادیخواه و عدالتطلب و آزادی بی قید و شرط اسماعیل عبدی ، بهنام ابراهیم زاده و همه فعالان کارگری، معلمان و فعالان سیاسی و اجتماعی در بند

٣- آزادی بی قید و شرط ایجاد تشکلهای مستقل، اعتصاب، اعتراض، راهپیمائی، تجمع، اندیشه و بیان، احزاب و مطبوعات

٤- پرداخت فوری مطالبات معوق کارگران، بازنشستگان، معلمان و کارمندان بخش خصوصی و دولتی، همراه با خسارت دیر کرد و تصویب قانونی برای جرم دانستن عدم پرداخت حقوق و مزایا

٥- تامین امنیت شغلی و توقف اخراج سازیها، بر چیده شدن قراردادهای موقت و سفید امضا، برچیده شدن شرکت‌های تامین نیروی انسانی و پیمانکاری، قرار گرفتن کلیه کارگران شاغل در کارگاه‌های کوچک ، مناطق آزاد و ویژه تحت پوشش کامل قانون کار و اجرای کردن بیمه کارگران ساختمانی

٦- قطع دست دولت از صندوقهای بازنشستگی، سپردن اختیار صندوق سازمان تامین اجتماعی و دیگر صندوقهای بازنشستگی به هیات امنایی از نماینده های منتخب اعضا، محاکمه غارتگران صندوقهای بازنشستگی و جبران خسارتهای وارده به آنها

٧- با توجه به ضد کارگری بودن قانون کار موجود، این قانون باید تغییر و هر گونه اصلاح و دست بردن در آن باید از طریق وسیع ترین اطلاع رسانی به کارگران و با دخالت مستقیم نماینده های منتخب مجامع عمومی آنان در سراسر کشور صورت بگیرد

٨- ممنوعیت کار کودکان و فراهم کردن امکانات زندگی، تحصیل رایگان و برابر برای همه کودکان فارغ از تعلق خانوادگی، جنسیت، قومیت و مذهب مطابق با استانداردهای پیشرفته امروزی

٩- برقراری بالاترین استانداردهای ایمنی کار در تمامی محیطهای کارگری

١٠- بر چیده شدن تمامی قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان و برابری کامل و بی قید و شرط حقوق زنان و مردان در تمامی عرصه های زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی

١١- به رسمیت شناخته شدن حق شهروندی برای مهاجرین افغانستانی و دیگر مهاجران و منع هر گونه اعمال تبعیض آمیز علیه آنان

١٢- اول ماه مه روز جهانی کارگر باید تعطیل رسمی اعلام و هر گونه ممنوعیت و محدودیت برگزاری مراسم این روز ملغی شود

اسامی تشکلهای امضا کننده به ترتیب حروف الفبا:

١- اتحادیه آزاد کارگران ایران

٢- انجمن صنفی کارگران واستادکاران ساختمانی مریوان وسرواباد

٣- انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه

٤- سندیکای کارگران نقاش استان البرز

٥- کانون مدافعان حقوق کارگر

٦- کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران

بیاانیه مشترک سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی همراه با سندیکای کارگران کشت نیشکر هفت تپه و کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری، به مناسبت روز جهانی کارگر

گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر!

اول ماه مه، روز جهانی کارگر روز اتحاد و همبستگی بین المللی کارگران در سرتاسر دنیا را در شرایطی گرامی می داریم که فاصله طبقاتی و شکاف میان سرمایه داران و کارگران به بالاترین حد خود رسیده و روز به روز نیز بر شدت و حدت آن افزوده می شود. تعمیق و تشدید بیش از پیش تضادهای طبقاتی و افزایش روزافزون درآمد و ثروت اقلیتی از سرمایه داران و صاحبان قدرت، در مقابل تشدید فقر و فلاکت فزاینده ی اکثریت عظیمی از کارگران و توده های مردم محروم و تحت ستم جهان، نمایشی از چهره عریان و آشکار بربریت و توحشی است که نظام گندیده و ضدکارگری سرمایه داری، برای اکثریت قریب به اتفاق کارگران و بشریت امروز به ارمغان آورده است. در واقع تحت سلطه و حاکمیت یک چنین مناسبات و البته در سایه ی سلطه یک چنین نظام و سیاست هایی است که به ویژه در اوضاع و احوال کنونی جهان، از یک سو به شکل لجام گسیخته و سرسام آوری بر دارایی ها و ثروت سرمایه داران افزوده می شود واز سوی دیگر، کارگران (همه ی آنان که کار می کنند و با کار و تولید خود رفاه و آسایش را برای احاد بشر فراهم می آورند) هر روز فقیرتر و بی چیزتر شده و به فقر، خانه خرابی و فلاکت کشانده می شوند. بی جهت نیست که بر اساس جدیدترین گزارش مؤسسه غیر دولتی آکسفام، دارایی تنهاهشت نفر از ثروتمندترین های جهان با دارایی بیش از ٣ میلیارد و ٦٠٠ میلیون نفر از جمعیت جهان برابری می کند».

بدون تردید وجود چنین فاصله ی عظیم طبقاتی، نتیجه استمرار مناسبات نابرابر و پوسیده سرمایه داری و سیاست های استثمارگرانه و ظالمانه ی حاکم بر دنیا است که امروزه، به ویژه از طریق توصیه های نئولیبرالی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی به دولت ها دیکته شده و از این طریق به خورد کارگران و توده های تحت ستم و استثمار مردم داده می شود.

کشورما ایران نیز به عنوان یکی از اقمار سرمایه داری جهانی از این قاعده مستثنی نیست. صاحبان سرمایه و دولت های حامی آن در ایران در راستای مهیا نمودن هرچه بیش تر شرایط برای انباشت سرمایه و کسب سودهای نجومی، کارگران را به شدیدترین و بیرحمانه ترین شکل ممکن استثمار می کنند و شرایط بس سخت و دشواری را به ویژه به لحاظ معیشتی به این طبقه تولید کننده و هستی ساز تحمیل می نمایند که تعیین دستمزد ٩٣٠٠٠٠ تومانی ِ دستپخت “شورای عالی کار” برای سال ٩٦ و به تعطیلی كشاندن بسیاری از كارخانه ها، كارگاه ها و معادن كشور و اخراج و بیكارسازی های گسترده كارگران تنها نمونه هایی از آن هستند.

کارگران در ایران امنیت شغلی ندارند از بیمه های اجتماعی مکفی و کارآمد برخوردار نیستند؛ قراردادهای موقت و شرکت های پیمانکاری و واسطه ای امان شان را بریده؛ بخش های وسیعی از آحاد این طبقه با حقوق های معوقه دست به گریبانند؛ سفره شان بیش از هر زمان دیگری خالی است و گرانی فزاینده کالاها و مایحتاج عمومی رمقی برایشان باقی نگذاشته است؛ از حق ایجاد تشکل های مستقل کارگری و حق اعتراض و اعتصاب محرومند و حق آزادی بیان از آنان سلب شده است؛ نمی توانند آزادانه مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر را همچون کارگران بسیاری دیگر از کشورهای دنیا برگزار کنند و …

به همه ی این ها البته باید تحمیل ستم و بی حقوقی بر زنان؛ بیکاری فزاینده جوانان؛ گسترش کار کودکان؛ کاهش خدمات درمانی و بهداشتی؛ سرکوب تشکل ها و اعتراضات کارگری؛ فقدان آزادی های دموکراتیک و سیاسی و امنیتی کردن هر شکلی از حق طلبی و اعتراض که برای پیگیری خواست ها و مطالبات کارگران و توده های مردم به جان آمده صورت می گیرد را اضافه کرد. و در این ارتباط احضارهای مکرر کارگران آگاه و فعالان کارگری و تهدید، دستگیری و زندانی کردن آنان به بهانه های واهی رنج های عدیده ای را بر ایشان افزوده است. آری سرمایه داری در ایران وضعیت بسیار خطرناک و فاجعه باری را برای کارگران و توده های زحمتکش مردم رقم زده است.

بدون تردید چنین وضعیتی برای کارگران و توده های زحمتکش مردم قابل تحمل نخواهد بود و خواه ـ ناخواه آنان را رو در روی صاحبان سرمایه و دولت حامی آن قرار خواهد داد. تا آن جا که به ویژه در سال های اخیر بخش ها و لایه های مختلف طبقه کارگر،اعم از کارگران حمل و نقل، صنایع و خدمات، معلمان، پرستاران، بازنشستگان و اقشار مختلف مردم با اعتراضات و مبارزات خود مخالفت خود را با ادامه چنین روند ظالمانه و غیرانسانی ای نشان داده اند.

در این راستا تشکل های امضا کننده زیر ضمن گرامی داشت این روز بزرگ و تاریخی مطالبات خود را به شرح زیر اعلام می کنیم:

١- در حالی كه خط فقر بیش از چهار میلیون تومان در ماه برآورد شده است، تعیین حداقل دستمزد از سوی “شورای عالی كار” به میزان ٩٣٠٠٠٠ هزار تومان در واقع به منزله تحمیل فقر و فلاكت بیش تر به كارگران و خانواده های آنان می باشد. ما خواهان دریافت حداقل دستمزد به میزان ٤٠٠٠٠٠٠ تومانی برای سال ٩٦ هستیم.

٢ ــ بخش وسیعی از کارگران در شرایط کنونی با دستمزدهای معوقه دست به گریبانند. دستمزدهای معوقه كارگران باید فوراً و بی هیچ عذر و بهانه ای پرداخت شده وعدم پرداخت آن ها به مثابه جرم قابل تعقیب، مورد پیگرد قضائی قرار گیرد.

٣- با وجود اینکه مطابق قانون اساسی باید آموزش تحصیلات برای همه مردم رایگان باشد؛ بخش های وسیعی از آموزش در کشور خصوصی شده و بخش های دولتی نیز برای آموزش مبالغ زیادی دریافت می کنند و طبقات محروم جامعه از آموزش رایگان و با کیفیت محروم هستند. ما کارگران ضمن محکوم کردن روند مذکور خواهان آموزش با کیفیت و یکسان رایگان برای عموم مردم کشور هستیم.

٤- ما کارگران به ویژه درشرایط تورم و گرانی روزافزون کالاهای اساسی درجامعه، اِعمال برخی سیاست های معروف به ریاضت اقتصادی همچون رها سازی قیمت ها و حذف سوبسیدها از جمله آب، برق و گاز و اخراج و بیکار سازی کارگران با بهانه ها و ترفندهایی چون تعدیل نیرو و خصوصی سازی، مقررات زدایی از حقوق کار و نابودسازی برخی از دستاوردهای چند ده ساله حقوق کارگری و تعرض ضد کارگری به قانون کار و … را محکوم نموده و خواهان پایان بخشیدن به این قبیل سیاست های اسارت آور و ضد عدالت اجتماعی هستیم.

٥ ــ قراردادهای سفیدامضا و شرکت های پیمانکاری و واسطه ای ابزاری برای استثمار کارگران می باشد. ما كارگران خواهان برچیده شدن این گونه قراردادهای اسارت آور و شرکت های پیمانکاری و واسطه ای هستیم .

٦- ما خواهان برخورداری تمامی بازنشستگان از یك زندگی انسانی، مطابق با استاندارد های جهانی و رفع هرگونه تبعیض و نابرابری در پرداخت مستمری و مزایای این بخش از كارگران می باشیم. ما همچنین خواهان بیمه ی درمان رایگان برای کارگران و تمامی مزدبگیران و قشر فرودست جامعه هستیم .

٧- اخراج و بیكارسازی كارگران به هر بهانه ای باید متوقف گردد و تمامی كسانی كه بیكار شده و یا به سن اشتغال رسیده اند باید تا زمان اشتغال به كار از بیمه بیكاری مكفی، برخوردار باشند.

٨- ما كارگران خواهان برابری كامل حقوق زنان و مردان در تمامی شئونات زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی و محو كلیه قوانین تبعیض آمیز علیه آنان می باشیم .

٩- سازمان تأمین اجتماعی با اندوخته های کارگران ایجاد شده است بنابراین می بایست به دست نمایندگان منتخب و واقعی كارگران اداره شود. ما خواهان برخورداری همه كارگران و زحمتكشان جامعه از امكانات و مزایای بیمه های تأمین اجتماعی هستیم.و دست اندازی به اموال و دارایی های کارگران در این سازمان را محکوم می کنیم.

١٠-ما کارگران سرکوب و کارشکنی و عدم به رسمیت شناختن حقوق سندیکاها و تشکل های مستقل کارگری را محکوم کرده و خواستار تشکیل سندیکاها و تشکل های مستقل کارگری و رعایت حقوق بنیادین کار، به ویژه مقاوله نامه های ٨٧ و ٩٨سازمان بین الملی کار دایر بر “آزادی ایجاد تشکل های مستقل” و “عقد قراردادهای دستجمعی” هستیم. و دادخواهی و شکایت کارگران را در این باره به نهادها و سازمان های بین الملی حق مسلم تمامی کارگران می دانیم.

١١- هر گونه اعمال فشار، پرونده سازی و صدور احكام شلاق، بازداشت و زندان برای كارگران و فعالان كارگری، مدنی و اجتماعی بایستی متوقف شود. ما خواهان رفع فوری تمامی این فشارهای زجر آور بر فعالان جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی حق طلبانه هستیم و آزادی فوری و بدون قید شرط تمامی کارگران و فعالین کارگری زندانی را خواستاریم.

١٢- تشکل های دست ساز دولتی ـ کارفرمایی همچون خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار و …، تشکل های واقعی كارگران ایران نیستند و نباید از جانب سندیکاها و اتحادیه های کارگری جهانی به رسمیت شناخته شوند. ما به رسمیت شناختن تشكل هایی چون خانه كارگر، شوراهای اسلامی كار و مجمع عالی نمایندگان کارگران ایران و … را در تشکل ها و مجامع بین المللی کارگری محكوم می کنیم.

١٣- كار كودكان باید ممنوع اعلام گردد و همه ی كودكان جدا ازموقعیت اقتصادی و اجتماعی والدین و نوع جنسیت و وابستگی های ملی، نژادی، مذهبی و … باید از امكانات تحصیلی و آموزشی، رفاهی و بهداشتی رایگان و برابر برخوردار باشند.

١٤- ما خواهان رفع هر گونه تبعیض و بی عدالتی نسبت به كارگران مهاجر در ایران از جمله كارگران مهاجر افغان و نیز سایر كارگران مهاجردر سراسر جهان می باشیم .

١٥- ما به همراه عموم كارگران ایران و جهان، سیاست های مداخله گرانه، جنگ افروزانه و تجاوز كارانه از جانب هر دولت متجاوزی را علیه مردم كشورها محكوم نموده و خواهان برقراری صلح، امنیت، رفاه و پیشرفت برای تمامی مردم ایران، منطقه و جهان هستیم .

١٦- ما کارگران خواهان تحقق کلیه حقوق و مطالبات معلمان، پرستاران و کلیه کارگران هستیم و آزادی بدون قید و شرط فعالین دلسوز زندانی این بخش از طبقه کارگر را خواستاریم.

١٧- اول ماه مه، روز جهانی كارگر باید تعطیل رسمی اعلام شده و در تقویم رسمی كشور گنجانده شود. ما خواهان لغو هرگونه محدودیت در برگزاری مراسم این روز جهانی هستیم .

کارگران جهان متحد شوید!

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

یازده اردیبهشت ٩٦

اول ماه مه روز جهانی کارگر، یادآور اعتلای جنبش جهانی طبقه کارگر است

روز اول ماه مه، یازده اردیبهشت برای ما کارگران ، هویت ماست پاس می داریم این روز را بخاطر تلاش و مقاومت خستگی ناپذیر کارگران سراسر گیتی در مقابل استثمار و بیداگری نظام سرمایه، و اما ما کارگران ایران در استانه روز جهانی کارگر سال ١٣٩٦ روز های پر از بیم و امیدی را می گذارنیم، ما کارگران در این سرزمین سالهاست کار می کنیم اما حسرت، ذلت و خفت درو می کنیم، تولید می کنیم اما اخراج و بیکاری و بیگاری تحویل می گیرم نصیب ما از ثروتی که خلق می کنیم، دستمزدهای زیر خط فقر، حقوق های معوقه، ناله همسرانمان ، حسرت کودکانمان، ناکامی جوانانمان، را هدیه گرفتیم.

تهاجم سرمایه داری حاکم ، ابرو ، حیثت و شرف ما را خدشه دار کرده است و همه راههای مصالحه،‌ مماشات، سازش و اصلاح را بر ما مسدود کرده است، هر منفذ و مفری برای نفس کشیدن و احقاق حقوق مان را بسته و به انسداد کشانده است.

اما تاریخ پر شکوه مقاومت اول ماه مه به ما یاداوری میکند ما کارگران ایران با همه رنج و محنتی که در این سالها کشیدم در همه لحظات این ایام دست از تلاش و مبارزه برای فردای بهتر نکشیدیم ، ما کارگران برای اینکه کارخانه تعطیل و ورشکسته نشوند جنگیدیم، ما با اخراج، بیکاری،  تعلیق، تنبیه و تحقیر جنگیدیم، ما با خصوصی سازیها، خودمانی سازیها و پیمانکاریها جنگیدیم، با قرارداد موقت با حذف ده نفر از شمول قانون کار و با طرح استاد و شاگردی جنگیدیم  ما برای افزایش دستمزدها جنگیدیم  ما برای دستمزدهای معوقه جنگیدیم، ما با همه توانمان برای معیشت و منزلت جنگیدیم، ما برای  ما برای حق تشکل، تحمع ، اعتصاب و اعتراض، برای ازادی بیان و حقوق شهروندی برای  شان و کرامت انسانی جنگیدیم، ما با فقر، فلاکت و گرسنکی با ناامیدی و استیصال جنگیدیم، ما در غم مرگ عزیزانمان خون گریستیم، ما خون دلها خؤرده ایم ، اما شعله مقاومت و امید به زندگی را فروزان نگه داشتیم و ما باور داریم  که تلاش و مبارزات طبقه کارگر ایران در این نیم قرن و بویژه ده سال اخیر بطور حتم روزهای روشنی برایمان به ارمغان خواهد اورد  اول ماه مه، یازده اردیبهشت سال ٩٦ را جشن خواهیم گرفت و تا گرفتن همه‌ مطالبات انباشته خود هرگز از پای نخواهیم نشست.

زنده باد اول ماه مه روز جهانی کارگر

بیانیه جمعی از کارگران شرکت نفت پارس جنوبی به مناسبت روز جهانی کارگر

جمعی از کارگران شرکت نفت پارس جنوبی به مناسبت ١١ اردیبهشت روز جهانی کارگر با بیان حداقل خواسته هایشان بیانیه ای را منتشر کردند. متن کامل بیانیه به شرح زیر می باشد.

روز جهانی کارگر نزدیک است؛ اما برای کارگر ایرانی خبری از حقوق بنیادین و اولیه اش هم نیست چه رسد به برگزاری جشن روز کارگر

سالیان است که در یک نمایش دست ساز نهادهای وابسته به دولت؛ به اصطلاح روز کارگر را گرامی می‌دارند؛ اما کیست که نداند؛ این حاکمان هیچ ارزشی برای زندگی کارگران قائل نیستند.

سالیان است که میگوییم و می نویسیم و اعتراض میکنیم که با حقوق یک میلیون و دویست هزار نمی شود زندگی کرد. در سرما و گرما چرخهای اقتصادی این مملکت را با تلاش بی وقفه و تولید خود به حرکت در می آوریم ولی در نهایت دستها و سفره خانواده مان خالی است و نزد خانواده و فرزندان خود شرمنده هستیم و تامین حداقل نیازهای خانواده برایمان غیرممکن است .

آنهم در شرایطی که روی منابعی از نفت گاز و سرمایه ملی نشسته ایم و آنرا استخراج و صادر میکنیم. پس اینهمه سرمایه های کشور به کجا میرود و چرا ما کارگران باید در این شرایط مصیبت بار زندگی دست و پا بزنیم و هیچ آینده یی برای خود و فرزندانمان نباشد. وهرروز بر تعداد آقا زاده ها و خارجه نشینان با دسترنج ما افزوده شود.

به مناسبت روز کارگر از دولت و مسئولین میخواهیم که فریاد و صدای ما کارگران را بشنوند و به حداقل درخواست های ما که سالیان است فریاد میزنیم جامعه عمل بوشانند . حقوق اولیه شامل حقوق عادلانه سنوات و حق بیمه و حوادث و فرزند و…حقوق پایه دو و نیم میلیون برای خانواده ٣ الی ٤ نفره. در خاتمه یاد آور میشویم که کارد به استخوانمان رسیده است و دیگر بیش از این ساکت نخواهیم نشست و نخواهیم گذاشت که فرزندانمان هم به سرنوشت ما دچار شوند و نسل نفرین شده یی باشیم که فرزندانمان در فردا بگویند که پدران بی عرضه یی داشتیم.

حداقل خواسته های کارگران از این قرار است:

ما خواستار حداقل دستمزد و حقوق خودمان برپایه همان دو میلیون و پانصد خط فقر برای یک خانواده ٣ الی ٤ نفره هستیم؛

ما خواستار تجدید نظر در حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی و مستمری بگیران از کار افتاده و تعلق حق بیمه و …برای کارگران هستیم.

ما خواستار توقف اخراج کارگران از کار و خصوصی سازی هستیم

و بر حمایت قانونی از کارگران و به رسمیت شناختن حق اعتراض و…برای این قشر از جامعه و برخورداری از اتحادیه های کارگری و سندیکا تاکید می کنیم.

ما خواستار یکسان سازی برای کارگران قراردادی و موقت هستیم .

جمعی از کارگران پالایشگاه گاز پارس جنوبی

واله زمانی در بازداشتگاه پایگاه هفتم پلیس امنیت تحت بازداشت قرار دارد

حوالی ظهر امروز و پس از پایان تجمع کارگران در مقابل مجلس که به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر برگزار شد واله زمانی فعال کارگری و از اعضای سندیکای کارگران نقاش استان البرز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به پایگاه هفتم پلیس امنیت منتقل شد و امشب در این پایگاه تحت بازداشت قرار دارد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با تاکید بر حق مسلم و خدشه ناپذیر ما کارگران برای برگزاری مستقل مراسم روز جهانی کارگر، تداوم بازداشت واله زمانی را قویا محکوم میکند و  بدینوسیله خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط این فعال شناخته شده جنبش کارگری ایران است.

اتحادیه آزاد کارگران ایران – ١١ اردیبهشت ماه ١٣٩٦

بیانیه جمعی از دانشجویان، اساتید و کارکنان دانشگاه های استان مرکزی به مناسبت روز جهانی کارگر ١١اردیبهشت ١٣٩٦

اول ماه مه روز ما و روزی برای ماست، روزی برآمده از مبارزات انسانهایی که در مقابل نابرابری و صاحبان قدرت و سرمایه سر خم نکرده و تاریخ بشر را تحت تاثیر مبارزات عدالت خواهانه خود قرار داده اند. اول ماه مه روز اعتراض ما به وضعیت موجود است، روز اعتراض ما به بعنوان انسانهایی که نه تنها از ثروت ها و امکانات جامعه هیچ سهمی نداریم، بلکه استثمار، فقر، بیکاری، بحران اقتصادی پی در پی، هزینه های بالای مسکن، عدم امنیت جانی و شغلی، عدم برخورداری از بهداشت و درمان مناسب، هزینه های بالای تحصیلی، عدم برخورداری از منزلت و حق شهروندی، تبعیض های طبقاتی و جنسیتی و عدم برخورداری از یک آینده روشن بر ما تحمیل شده است. سیاست های حاکم، یک رکود اقتصادی همراه با فقر و گرسنگی و گرانی را بر اکثریت مردم تحمیل کرده است، پایین آمدن ظرفیت تولیدی، ورشکستگی و تعطیلی کارخانه ها، حقوق های معوقه، بیکارسازی هر روزه کارگران، سونامی بیکاری، بیکاری گسترده فارغ التحصیلان، افزایش تورم و فقر مضاعف به یک روند عمومی و روزمره مبدل شده است. عوارض این بحران به ویژه خانواده های کارگری و اکثریت مردم ایران را به زیر خط فقر و فلاکت کشانده است. نارضایتی گسترده و سراسری توده های مردم از همه جوانب زندگی خود، گسترش تضادهای طبقاتی میان پائینی ها و بالائی ها، افزایش فقر و بی کاری و تورم، زندگی روزمره را برای اکثریت مطلق مردم ایران غیر قابل تحمل کرده است. در طبقه حاکم زندگی های لوکس، اختلاس ها، حقوق های نجومی، زمین خواری ها و در طبقه فرودست کارتن خوابی ها، گورخوابی ها، افزایش تعداد کودکان کار و خیابان، روند صعودی اعتیاد در بین جوانان و نوجوانان، و افزایش تن فروشی بیداد می کند و توده عظیم مردم دیگر تاب بی تفاوتی مسولان نسبت به این همه نابرابری را ندارد. تولید و بازتولید خشونت در جامعه و دستگیری، زندانی و شکنجه کردن فعالین سیاسی و صنفی و اجتماعی در زندان­های ایران به یک امر عادی تبدیل شده است و این از مختصات یک سیستم ناکارآمد و یک جامعه ناسالم است.

اول ماه مه روز صدای ماست، صدای ما صدای عدالتخواهی و مطالبات ما مطالبات بر حق است. ما امضا کنندگان این بیانیه در حمایت از زحمتکشان جامعه ایران، درحمایت از کارگران، معلمان، پرستاران، دانشجویان، زنان و همه اقشار جامعه ایران که از ابتدایی ترین حقوق خود محرومند به استقبال روز جهانی کارگر می رویم و در همین بیانیه اعلام میکنیم که سیاست گذاران، مدیران و دست اندرکاران را مسول چنین شرایط اسفناک تحمیل شده به میلیونها انسان در ایران، میدانیم و بدینوسیله مطالبات صنفی دانشجویان و در پی از مطالبات عمومی پیوند خورده با دیگر اقشار جامعه را اعلام می کنیم؛

ما خواهان تحصیل رایگان برای همه و در همه سطوح هستیم. هدایت جامعه بسمت پولی‌سازی آموزش عمومی باعث ایجاد تبعیض گسترده در سطح عمومی و نیز هزینه های گزاف آموزش عالی باعث استوارتر شدنپایه‌های تبعیض در دانشگاه ها شده است. جامعه بسمتی هدایت می شود که دیگر به تحصیل به عنوان یک کالای لوکس نگریسته می گردد. افزایش مدارس غیرانتفاعی و کلاس‌های خصوصی و تولید کالای آموزشی شرایط تحصیلی را برای فرزندان عموم جامعه سخت کرده است.در سطح آموزش عالی، از یکطرف فرزندان طبقات فرودست امکان بهره برداری از دانشگاه ها را ندارند و آنهایی که دارند از چشم مسولان آموزشی بصورت یک بانک و وسیله ای برای درآمدزایی دانشگاه دیده می شوند، نه به عنوان آینده سازان یک جامعه.

دریافت شهریه‌های گزاف و عدم ارائه خدمات درخور، سنوات تحصیلی، هزینه‌های روزافزون خوابگاه و تغذیه و سلف سرویس های نابسامان، کیفیت پایین وسایط نقلیه و ایاب ذهاب دانشجویان،  عدم امکانات رفاهی مناسب و درخور و در شان شهروندی دانشجویان، واگذاری فضاها و امکانات دانشگاهی به نهادها و سازمان‌هایی بیرون از دانشگاه، واداشتن دانشجویان، همگی باعث یک نارضایتی عمومی در بین دانشجویان شده است و وقت آنست که این وضعیت پایان بگیرد.

بیکاری در سطح عمومی و در سطح فارغ التحصیلان دانشگاهی بیداد میکند. آسیب های اجتماعی ناشی از بیکاری هر روز با شتاب بیشتری افزایش می یابد. وقت آنست که جدی تر از دولت و نظام حاکم بخواهیم، مدیریت بهینه ای جهت اشتغال جویندگان کار و فارغ التحصیلان در پیش بگیرد. دولت به عنوان نهادی که دسترسی مستقیم به منابع و امکانات جامعه را دارد موظف است تمهیداتی باندیشد که عدالت شغلی را برای آحاد جامعه و فارغ التحصیلان فراهم نماید. نهادها و سازمانهای اجتماعی باید بر اساس تخصص و تحصیلاتی که دانشجویان کسب می کنند به آنها شغل اختصاص دهند. سیاست خصوصی سازی باید پایان بگیرد و امکانات بازار کار و صنعت باید در اختیار عموم جامعه قرار بگیرد نه در اختیار بخشی از اقلیت های جامعه. دیگر وقت آن رسیده است که نهادهای مسول زمینه های بروز افسردگی و اعتیاد و خودکشی و تن فروشی را از بین ببرند. وقت آن رسیده است که جوانان و فارغ التحصیلان، آینده ای روشن برای خود متصور باشند و مجبور به ترک و فرار از کشور نشوند.

افزایش حقوق و دستمزدها تا بالای خط فقر یکی خواست عمومی جامعه و نیز مطالبه ما دانشجویان و اساتید و کارکنان دانشگاه ها است. لغو قوانین کار که دست کارفرمایان را برای بهره کشی هر چه بیشتر از کارگران و کارکنان باز میگذارد باید صورت بگیرد.

ما خواهان پایان دادن به نگاه ابزاری و مالی به دانشجویان توسط سیستم آموزشی، دانشگاه و برخی اساتید هستیم. باید با سوءاستفاده‌های علمی از دانشجویان بصورت جدی مقابله شود. ما خواهان توقف خواسته اساتید از دانشجویان برای ثبت اسم استاد در مقالات تولید شده توسط دانشجو هستیم. ما خواهان اخراج اساتیدی هستیم که از دانشجویان در قبال دادن سوال امتحانی و نمره حتی اگر خود دانشجو ممتاز باشد مطالبه کادو و سکه طلا و … می کنند. و نیز خواهان مبارزه با مقاله فروشی و پایان نامه فروشی در مقاطع مختلف تحصیلی که اغلب توسط برخی اساتید ترویج شده، هستیم.

ما خواهان پایان دادن خدشه دار کردن منزلت اجتماعی و شخصیت دانشجویان و کارکنان و اساتید دانشگاه ها و خشونتهای سیستم آموزشی در حوزه امنیتی و حراستی، از نظر تحمیل نوع خاص ایدئولوژی، تفکر و سبک زندگی، هستیم. خشونتهای سیستم آموزشی چه در حوزه امنیتی و حراستی، برای تحمیل نوع خاص پوشش هم یکی از دغدغه های اصلی دانشجویان بخصوص دانشجویان دختر شده است که باید پایان بپذیردو ما خواهان پایان دادن نگاه نابرابر و تبعیض آمیز در زمینه پوشش، و خواهان ارزش گذاری بر مبنای شخصیت و هویت انسانی هستیم.

در زمینه تخصیص رشته های دانشگاهی بر اساس نیازمندی های جامعه سیاست درستی طرح و اجرا نمی شود و بخش عظیمی از سرمایه های جامعه و خانواده ها جهت رشته ها و مفاد درسی صرف می شود که اساسا ضرورتی برای کلیت جامعه ندارند. دروس عمومی اجباری، مفاد درسی بی ربط و هزینه بر و وقت تلف کن باید از رشته های دانشگاهی حذف گردد. لذا ما خواهان اتخاذ تصمیماتی درست بر مبنای تاسیس و گسترش رشته ها و مفاد درسی هستیم تا سرمایه های اقتصادی مستقیما برای تربیت سرمایه های فرهنگی در چرخه اجتماع وارد شوند. ضمن اینکه سرمایه های اقتصادی باید در راستای ارتقای سطح علمی اساتید و دانشجویان در جهت رفع وضعیت رکود دانش جامعه بکار گرفته شود.

تبعیض جنیستی در دانشگاهها بیداد میکند. تفکیک جنسیتی نه تنها باعث گسترده تر شدن این نوع تبعیض شده، بلکه نگاه جنسیتی به دانشجویان دختر را تقویت میکند. تا جائیکه برخی از اساتید از دانشجویان انتظار بهره مندی جنسی در قبال دادن نمره دارند. لذا ما میخواهیم تفکیک جنسیتی در دانشگاه و فضاهای عمومی دیگر لغو شود و اساتیدی که به دانشجویان دختر به چشم کالای جنسی نگاه می کنند اخراج و تنبیه شوند.

ما خواهان ممنوعیت کار حرفه ای برای کودکان و نوجوانان زیر١٥ سال و پایان دادن به اشکال گوناگون تبعیض و سواستفاده از کودکان درهرسطح و کاربست اکید اصل تحصیلات اجباری برای همه کودکان و نوجوانان، منع خشونت در خانواده و جامعه علیه آن ها هستیم.

ما اعلام می کنیم که خواهان برابری کامل حقوق همه افراد جامعه، صرفنظر از جنسیت، مذهب، ملیت، نژاد، ارزشهای قومی و بومی و تابعیت، در سطح حقوق شهروندی، تحصیل و استخدام و رفع هر گونه اشکال تبعیض قانونیهستیم.

ما خواهان برابری کامل و بی قید و شرط زن و مرد در همه عرصه های زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی هستیم. زنان به عنوان نیمی از جامعه یکی از فرودست ترین اقشار جامعه در عرصه اقتصادی و بی حقوق ترین از لحاط حقوق شهروندی هستند که وقت آن رسیده این وضعیت را تغییر دهیم.

حفاظت از محیط زیست، تلاش برای پایان دادن به بحران فاجعه بار زیست محیطی در ایران، مبارزه با آلودگی محیط زیست و مقابله با نابودی طبیعت امروز برای ما ضروری است.

مطالبات ما گره خورده به مطالبات اکثریت جامعه است. مطالبات ما ارتباط مستقیم به وضعیت اقتصادی در جامعه دارد و تا به حال عملکرد سیاست گذاران و مدیران و مسولان نشان داده اند که همگی موجب تنگ تر شدن حقله فشار معیشتی و تحصیلی بر اکثریت جامعه بوده است. وقت آن رسیده که ما خواهان پایان گرفتن این وضعیت باشیم.

جمعی از دانشجویان، اساتید وکارکنان دانشگاه های استان مرکزی

اردیبهشت ١٣٩٦

پیام حمید تقوائی بمناسبت روز جهانی کارگر: طبقه کارگر نماینده اعتراض جامعه علیه سلطه یک درصدیها است!

فرارسیدن روز کارگر را به کارگران در ایران، در سراسر جهان و به مردم آزاده دنیا تبریک میگویم.

روز کارگر روزی است که همه سرها بطرف طبقه کارگر می چرخد. مردمی که به شکاف عظیم بین دره فقر و کوه ثروت در همه کشورها، از اروپا و آمریکا گرفته تا کشورهائی مثل ایران، اعتراض دارند، مردمی که خواهان  آزادی و رفاه و رفع تبعیض هستند، مردمی که حتی نگران نابودی کره ارض در دست سرمایه داران سودپرست و مفتخور هستند، همه در اول ماه مه  به طبقه کارگر چشم میدوزند.

طبقه کارگر طبقه ای است که پرچم رهائی کل این مردم را در دست دارد. با مبارزات خودش علیه سلطه سرمایه دارها درهمه کشورها توده عظیم مردم، نود و نه درصد جامعه، را نمایندگی میکند که در زیر ستم و نابرابری و تبعیض سرمایه داری دارند خرد میشوند. امروز در غرب راسیسم و ترامپیسم سرمایه داری را نمایندگی میکند و موج اعتراضی وسیعی را علیه خودش بسیج کرده است و در کشورهائی مثل ایران و دیگر کشورهای اسلامزده نظام سرمایه بوسیله حکومتها و نیروهای مذهبی نمایندگی میشود که بجان مردم افتاده اند و فجایعی را آفریده اند که در تاریخ معاصر بشری بی نظیر است.

طبقه کارگر طبقه ای است که کیفر خواست خودش را علیه این نظام و علیه سلطه سرمایه داری در همه جای دنیا اعلام میکند، طبقه ای که با مبارزات و اعتراضات خودش الهام بخش بخشهای مختلف جامعه در مبارزه علیه مصائب و مشقات ناشی از سلطه سرمایه است.

یک نمونه مشخص و بارز این مبارزه در جامعه ایران جریان دارد. سال گذشته سالی بود که با بیانیه جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی علیه سرمایه داران مفتخور شروع شد. بیانیه ای که اعلام میکرد مفتخورهای حاکم به فکر تامین و حراست از سلطه خودشان هستند  و منظورشان از “امنیت ملی” امنیت ثروت و قدرت خودشان است. با پرونده سازی های امنیتی فعالین جنبش کارگری و فعالین جنبش معلمان و دیگر جنبشهای حق طلبانه را به زندان میاندازند که امنیت حکومت خودشان را حفظ کنند. این بیانیه از افزایش دستمزدها و حقوقها، از حق تشکل، از حق اعتراض  و اعتصاب و دیگر خواستهای پایه ای معلمان و کارگران و توده مردم دفاع میکند و در واقع پلاتفرمی است علیه نظام اسلامی سرمایه داری در ایران. سال گذشته با این بیانیه آغاز شد، بیانیه ای که نوید بخش یک سال پر تحرک و پر جنب و جوش در جنبش کارگری و در جنبشهای اعتراضی مختلف بود.

حکومت اسلامی درایران عقب مانده ترین و وحشی ترین و ارتجاعی ترین نوع حکومت سرمایه است. آیت الله های میلیاردر، کسانی که به اسم خدا و محمد و اسلام و غیره تسمه از گرده کارگران میکشند و جامعه را در محاق فروبرده اند، بر خلاف دوره قرون وسطی نماینده فئودالها و زمیندارها نیستند. اینها نماینده طبقه سرمایه دارند و  در زمره ثروتمند ترین و مفتخور ترین صاحبان سرمایه در ایران.

مبارزه کارگران در سال گذشته این را اعلام کرد که حتی اگر یک اختلاس از دزدیهای مفتخوران حاکم کم بشود تا حد زیادی مشکلات رفاهی بخشی از کارگران حل میشود. کارگران در شعارهایشان اعلام کردند که “زیر بار ستم زندگی نمیکنیم”. سال گذشته سال بچالش کشیدن حکومت از جانب طبقه کارگر بود. چالش حکومت  نه صرفا بر سر خواستهای برحق کارگران، که اهمیت و محوریت خودش را در مبارزات مردم دارد، بلکه برای آزادی زندانیان سیاسی، در دفاع از کودکان، علیه پرونده سازیهای امنیتی، در مبارزه علیه اعدام و غیره. در همه این عرصه ها شما ردپای جنبش کارگری و نقش فعالین و رهبران جنبش کارگری را مشاهده میکنید.

نه تنها در روز کارگر بلکه در تمام طول سال گذشته در ایران سرها بطرف جنبش کارگری چرخیده بود. جنبش طبقه کارگر نشان داد که چرا مبارزه برای آزادی و برای رهائی از مبارزه علیه سلطه سرمایه داری در ایران جدا نیست. و چرا مردمی که خواهان آزادی و برابری و رفاه هستند باید به مبارزه طبقه کارگر علیه سلطه سرمایه بپیوندند.

سال گذشته سالی پر جوشش و پر تحرک بود. سال گذشته از نظر دامنه اعتصابات و اعتراضات کارگری، از نظر شفافیت شعارها و خواستهای کارگران و حتی از نظر چالش سیاسی حکومت که طبقه کارگر پرچمش را بلند کرد سالی بی نظیر بود. امیدوارم، و باید با تمام توان بکوشیم،  که سالی که در پیش است سال پیشرویهای بیشتر و دستاوردهای بیشتر برای جنبش کارگری، برای اعتراض علیه سلطه سرمایه داری اسلامی و برای خلاصی جامعه نه تنها از شر حکومت مذهبی و ستم و تبعیضات و بیحقوقیهائی که این حکومت بر جامعه اعمال میکند، بلکه از شر کل نظام سرمایه داری در هر شکل و در هر نوع حکومتی باشد.

با امید پیشرویهای بیشتر و با امید پیروزی.

زنده باد روز جهانی کارگر!

زنده باد سوسیالیسم!

حمید تقوائی

٦ اردیبهشت ١٣٩٦، ٢٦ آوریل ٢٠١٧

کارگران سندیکای واحد اول مه را گرامیداشتند

اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد، برای برپایی مراسم روز جهانی کارگر از ساعت سیزده در پایانه آزادی حضور یافتند و با حمل بنر با مضمون اتحاد، همبستگی این روز را گرامی داشتند. در این روز بسته های شکلات و خودکار تبلیغاتی نیز در میان کارگران توزیع شد. آنها همچنین روزنامه “مستقل” که در روز یازده اردیبهشت بخش زیادی از صفحه یک و دو خود را به بررسی مشکلات و مطالبات کارگران اختصاص داده بود و بیانیه سندیکا را نیز چاپ کرده بودند که در سطح وسیعی در بین رانندگان و کارگران در پایانه آزادی، چهار راه نواب و چهار راه ولیعصر توزیع شد.

در پایانه آزادی ماموران انتظامی و امنیتی بسیار تلاش کردند که مانع از راه پیمایی دسته جمعی کارگران گردند. و در انتهای مراسم به دلیل برخورد ماموران با کارگران و اقدام شان برای ضبط بسته های شکلات و خودکار تبلیغاتی که همراه اعضا سندیکا بود همچنین فیلم برداری ماموران از کارگران حاضر در مراسم برای دقایقی برگزاری مراسم با تنش همراه شد که با هوشیاری کارگران این درگیری کنترل شد و پس از آن ساعت چهارده مراسم در پایانه آزادی خاتمه یافت.

با توجه به گسترگی جغرافیایی خطوط و پایانه های اتوبوسرانی که محل اجتماع رانندگان می باشد در روز نهم و دهم نیز تعدادی از اعضا سندیکا با حضور در پایانه های علم و صنعت، جوانمرد قصاب، راه آهن و آزادگان پیشاپیش روز کارگر را به همکارانشان تبریک گفتند و پکیج هایی شکلات و خودکار تبلیغاتی در میان کارگران توزیع شده بود.

حق تشکل، حق تجمع و حق برگزاری روز جهانی کارگر حقوق مسلم کارگران است.

گزارش

 

 

جعفر عظیم زاده: در سومین روز اعتصاب غذای اسماعیل عبدی و به مناسبت روز معلم – همبسته تر باد اتحاد کارگران و معلمان ایران

گفتند معلمی شغل انبیاست تا هر آنچه را که میخواهند بر آنان روا دارند. گفتند بوسه بر بازوان کارگر میزنیم تا هر آنچه می خواستند در جهت منافع چپاولگرانه خویش از بازوان ما کارگران بیرون کشند.

ما کارگران و معلمان را با یک چوب تحمیق کردند و با یک چوب آتش بر هستی مان زدند. اما دیگر آندوران سپری شده است. ما در همبستگی با آموزگارانمان، مقاوم و استوار در کنار آنان خواهیم بود. اسماعیل عبدی و معلمان از جان گذشته و پر شوری همچون فرزاد کمانگر، همانقدر که به جنبش اعتراضی معلمان تعلق دارند، به ما کارگران و مردم آزادیخواه و شریف ایران نیز تعلق دارند. ما با تمام هستی مان اسماعیل عبدی را تنها نخواهیم گذاشت و دوشادوش آموزگارانمان به دفاع از اسماعیل بر خواهیم خاست و اجازه نخواهیم داد جان این آموزگار شریف و برجسته به خطر بیافتد.

جعفر عظیم زاده –  ١٢ اردیبهشت ماه  ١٣٩٦

 

جعفر عظیم زاده: ما با به راه انداختن جنبشی بزرگ علیه امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و مدنی اجازه   نخواهیم داد جان اسماعیل عبدی به خطر بیافتد

پنج روز از انتشار نامه اسماعیل عبدی گذشت  و تنها سه روز به آغاز اعتصاب غذای این معلم  برجسته و حق طلب  باقی مانده است. با این حال قوه قضائیه دولت جمهوری اسلامی هیچ عکس العملی در قبال به خطر افتادن جان اسماعیل و رسیدگی به خواستهای او از خود نشان نداده است. انتظاری نیز بیش از این نمیتوان از سیستمی داشت که امنیتی اعتراضات صنفی و مدنی و به زندان انداختن انسانهای بزرگی چون اسماعیل عبدیها، بخش لاینفکی از موجودیتش است.

نیازی به تاکید نیست که در سیستمی  که معلمان بدلیل فقر و تنگدستی به سرویس ایاب و ذهاب دانش آموزان تبدیل شده اند و دهها مصیبت اجتماعی دیگر از قبیل فقر و تنگدستی بازنشستگان تا غارت دسترنج  کارگران و معلمان در صندوقهای بازنشستگی، تن فروشی زنان، اعتیاد به مواد مخدر و کلیه فروشی، تا کارتن خوابی و گور خوابی و تگدی گری و واماندگی از گذران زندگی بیداد میکند جان انسانهای بزرگی چون اسماعیل عبدیها هم برای آن سیستم ارزشی داشته باشد.

اما سیمای یک جامعه هشتاد میلیونی تنها به سیستم حاکم بر آن خلاصه نمیشود چرا که در این طرف و در نقطه مقابل، صفی میلیونی از انسانهای شریف وجود دارد که اسماعیل و اسماعیلها مایه مباهات و افتخارشان است.

اسماعیل عبدی، بهنام ابراهیم زاده و دهها فعال مدنی و سیاسی آزدیخواه و عدالت طلب در بند، هیچ جرمی جز به خطر انداختن امنیت و منافع چپاولگرانه اقلیتی دزد و غارتگر مرتکب نشده اند. آنان سر سخت ترین مدافعان امنیت ما مردم ایران هستند و برای دست یابی به جامعه ای امن و آزاد و  برابر که کارگران و معلمان و بازنشستگانش دغدغه نان نداشته باشند و کودکان و جوانانش بی هیچ دغدغه ای بالاترین مدارج تحصیلی را طی کنند، در مقابل کسانی قرار گرفته اند که امنیت ملی برای آنان معنایی جز امنیت غارتگری هایشان ندارد.

اسماعیل و اسماعیلها نماینده شایسته مطالبات ما کارگران و معلمان ایران هستند. ما با تمام قوا از اسماعیل عبدی و مطالبات بر حق اش به دفاع بر خواهیم خواست و با براه انداختن جنبشی بزرگ علیه امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و مدنی، اجازه نخواهیم داد جان او و دیگر زندانیانی که برای دستیابی به مطالباتشان به اعتصاب غذا روی می آورند به خطر بیافتد.

جعفر عظیم زاده – ششم اردیبهشت ماه ١٣٩٦

اعلام حمایت فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان از تجمع روز ١٢ اردیبهشت در تهران

بدنبال فراخوان فرهنگیان تهران به تجمع اعتراضی در روز معلم در تاریخ ١٢ اردیبهشت فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان نیز با بیان مشکلات این قشر جامعه حمایت خود را از این تجمع اعتراضی اعلام کردند.

متن کامل حمایت فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان به شرح زیر می باشد:

در ایران عزیز ما معلمین و فرهنگیان را بخاطر فعالیتهایشان بازداشت و روانه زندانها می کنند. فرهنگیان را از کار تعلیق می کنند؛ برایشان انفصال از خدمت می دهند؛ تذکرات کتبی و شفاهی می دهند که در میان آنها ترس و وحشت ایجاد کنند.

فرهنگیان مانند کارگران در ایران از امنیت شغلی برخوردار نیستند. در صورتی که فرهنگیان در کلاس درس؛ بر سر مشکلات معیشتی و اقتصادی صحبت کنند؛ با تبعید به مناطق بد آب و هوا روبرو می شوند.

حاکمان کنونی بر کشور ما ایران؛ برای حفظ قدرت خود؛ حاضر به انجام هر اقدامی علیه مردم هستند. رأی و نظر ملت بر این چپاولگران اهمیتی ندارد و هر وقت موعد انتخابات است؛ به گدایی رأی ملت روی می آورند. بگذریم که البته کسی به آنها توجهی نمی کند.

زندگی را برای مردم مشقت بار کرده اند. حقوق کارگران و فرهنگیان را نمی دهند. هر روز شاهد قطع برق و گاز هستیم؛ توفان شن و آلودگی هوا از حد گذشته است. آنوقت برای غزه و لبنان و عراق و سوریه؛ تسلیحات می فرستند. به اسم دفاع از حرم؛ مردم را به زور به سوریه می فرستند. اگر یک دهم این هزینه ها را صرف رفاه و آسایش مردم کنند؛ وضعیت فرق خواهد کرد. اینها بایستی پاسخ بدهند حقوق های نجومی مدیران دولت از کجا تامین می شود؟ چرا مردم پس از نزدیک به ٤٠ سال از حکومت جمهوری اسلامی؛ این قدر در فقر دست و پا می زنند؟

چرا فعالین فرهنگی و کارگری در زندانها هستند؟ چرا ما معلمین در سر کلاسهای درسمان بایستی با دانش آموزانی روبرو شویم که گرسنه هستند؟چرا کودکان ایرانی به جای رفتن به کلاسهای درس و تحصیل؛ بایستی در گوشه و کنار خیابانها دستفروشی کنند؟

حمایت کانون صنفی فرهنگیان گیلان از خواسته های اسماعیل عبدی

اسماعیل عبدی معلم حق خواه و شجاع از زندان بیانیه ای داده است. او در این بیانیه ضمن بر شمردن منابع تهدید کننده آموزش و کنشگری صنفی مستقل و موانع شکل گیری اتحادیه ها ی مردمی،خواهان لغو احکام امنیتی از پرونده خود شده است. عبدی در اعتراض به روند امنیتی پرونده خود اعلام کرده است که از دهم اردیبهشت دست به اعتصاب غدا می زند.

از آنجا که این گونه برخورد قوه قضائیه با معلمان فعال صنفی که دغدغه ای جز بهبودی وضعیت آموزش و پرورش ، وضعیت معیشت فرهنگیان و سربلندی ایران ندارند موجب آزردگی و رنجش فرهنگیان به ویژه فرهنگیان فعال صنفی شده است، کانون صنفی فرهنگیان گیلان ضمن اعلام حمایت از خواسته های به حق این کنشگر صادق زندانی مصراً از مقامات قوه قضائیه آزادی آقای اسماعیل عبدی را در این هفته گرامیداشت معلم که به راستی انبیا ٕ زمان اند خواستار است.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان

هفتم اردیبهشت ١٣٩٦

گروهی از معلمان در حمایت از اسماعیل عبدی اعتصاب غذا می‌کنند

اسماعیل عبدی، عضو هیأت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران که در زندان اوین به سر می‌برد در اعتراض به صدور احکام امنیتی برای فعالان صنفی از روز ١٠ اردیبهشت اعتصاب غذا کرده است. جمعی از معلمان اعلام کرده‌اند از روز ١٢ اردیبهشت (روز معلم) به مدت ٣ روز در همبستگی با او اعتصاب غذا می‌کنند.

معلمان در نامه‌ای به این مناسبت نوشته‌اند:

«به همان مواردی که جناب عبدی در اعتراض به آنها در اعتصاب غذا هستند ما هم اعتراض داریم .آیا تقاضای زیادی است که معلمان عدالت خواهی که به ناروا بازداشت و محبوس کرده‌اید، مطابق اصل ١٦٨ قانون اساسی، درخواست برگزاری دادگاه علنی با حضور هیات منصفه دارند؟»

معلمان در ادامه به نقش آموزگار اشاره کرده اند و اطمینانی که والدین در سپردن آموزش فرزندانشان به آنان دارند و پرسیده‌اند:

«به راستی در کجای جهان اعتراض به حق و حقوق صنفی، آن هم توسط فرهیخته‌ترین قشر جامعه، حتی یک روز زندان دارد که شما سال‌ها معلمان بی‌گناه را زندانی می‌کنید؟»

معلمان اعلام کرده‌اند روزهای سه شنبه ، چهار شنبه ،پنج شنبه ١٢ و١٣ و ١٤ اردیبهشت ٩٦ در اعتصاب غذا اسماعیل عبدی را همراهی خواهند کرد.

تا کنون ٣٥ معلم نامه اعلام اعتصاب غذا را امضاء کرده‌اند.

چندین کانون صنفی معلمان مناطق مختلف نیز بیانیه‌هایی در حمایت از خواست‌های عبدی صادر کرده‌اند.

احضار شیث امانی به اداره اطلاعات سنندج و تهدید اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران برای جلوگیری از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر

در پی احضار شیث امانی از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران به ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج، وی ساعت ١٤ روز دوشنبه چهارم اردیبهشت ماه در این نهاد امنیتی حضور پیدا کرد.

این احضار بدنبال آن صورت گرفت که شیث امانی همراه با برخی دیگر از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران و فعالین کارگری شهر سنندج روز ٢٦ فروردین ماه، نامه ای را به فرمانداری سنندج دادند و طی آن خواهان صدور مجوز برای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر شدند. اما به جای رسیدگی به خواست این کارگران برای صدور مجوز، روز سوم اردیبهشت ماه ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج با استناد به مجوز قضائی اقدام به احضار شیث امانی کرد و پس از حضور وی در این نهاد، مامورین امنیتی به بازجوئی از ایشان در مورد مسائل کارگری، وضعیت اتحادیه و اعضای آن پرداختند و در پایان تهدید کردند که چنانچه ایشان و یا هر یک از اعضای اتحادیه در شهر سنندج اقدام به برپائی مراسم اول ماه روز جهانی کارگر بکنند برایشان گران تمام خواهد شد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران با محکوم کردن احضار شیث امانی و تهدید اعضای اتحادیه در شهر سنندج، عموم کارگران در سراسر کشور را به برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم روز جهانی کارگر فرا میخواند و بدینوسیله اعلام میدارد برگزاری مراسم این روز حق مسلم ما کارگران است و هیچ قدرتی نمیتواند ما را از برگزاری مراسم به مناسبت روزی که متعلق به ماست، بر حذر دارد.

زنده باد اول ماه مه روز همبستگی جهانی کارگران

پیش به سوی برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر

اتحادیه آزاد کارگران ایران – پنجم اردیبهشت ماه ١٣٩٦

پلمپ مراکز دفاع از حقوق کودکان کار  را قویا محکوم میکنیم و خواهان رفع فوری همه موانع ایجاد شده در برابر فعالیتهای آنها هستیم

روز پنج شنبه ٣١ فروردین ماه، مرکز جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان در منطقه پاسگاه نعمت آباد تهران و بدنبال آن مرکز انجمن دوستداران حقوق کودک در شهر تبریز پلمپ شد. این خبر برای همه انسانهای شریفی که وجود صدها هزار کودک کار در کشور وجدان آنها را جریحه دار میکند بسیار تکان دهنده بود.

جمعیت کودکان کار و خیابان در سال ١٣٨٢ از دل شرایط دردناک در حال گسترشی که برای هزاران کودک رقم خورده بود سر برآورد. این جمعیت پاسخ وجدان بیدار جامعه به پدیده ضد انسانی کودکان کار، آوارگی دهها هزار کودک در خیابانها، محرومیت آنان از تحصیل و لگد مال شدن کودکیشان  بود.

اینک و پس از گذشت ١٤ سال از تاسیس این جمعیت و تلاش شبانه روزی و داوطلبانه اعضای آن برای نجات هزاران کودک از خیابانها، مرکز آن توسط دولتی که هیچ هزینه و مسئولیتی در قبال این کودکان بر عهده نگرفته بود پلمپ شده است.

پلمپ مرکز جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان و مرکز انجمن دوستداران حقوق کودک، آنهم در شرایطی که پدیده کودکان کار بطور بی سابقه ای در سراسر کشور بیداد میکند و سالانه دهها هزار کودک دیگر بدلیل تحمیل بی حقوقی مطلق و فقر و فلاکت بر طبقه کارگر  به کام این پدیده ضد انسانی کشیده میشوند معنایی جز به قهقرا کشاندن بیش از پیش یک جامعه هشتاد میلیونی ندارد. جامعه ای که روی کوهی از ثروت نشسته و تنها اختصاص گوشه ای از غارت و چپاول هزاران میلیاردی توسط حکومتگران و وابستگانشان میتواند بطور موثری به این پدیده غیر انسانی پایان دهد.

پلمپ مرکز جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان و مرکز انجمن دوستداران حقوق کودک، تنها و صرفا جلوگیری از فعالیت یک نهاد اجتماعی نیست، بلکه سیاستی در به فلاکت کشاندن بیش از پیش یک جامعه و نهادینه کردن سیاه ترین شکلی از زندگی اجتماعی است که می باید با حساسیت بسیار بالایی مورد توجه همه وجدانهای بیدار، دانشگاهیان، جامعه شناسان، وکلا، روزنامه نگاران و کارگران و معلمان قرار بگیرد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران پلمپ مرکز جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان و مرکز انجمن دوستداران حقوق کودک را قویا محکوم میکند و با تاکید بر رفع فوری همه موانع ایجاد شده در برابر فعالیتهای آنها، خواهان ممنوعیت کار کودکان و فراهم کردن امکانات زندگی، تحصیل رایگان و برابر برای همه آنان فارغ از تعلق خانوادگی، جنسیت، قومیت و مذهب است.

جهان، زمانی شایسته زندگی برای همگان خواهد شد که جهانی شایسته برای کودکان باشد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران – چهارم اردیبهشت ماه ١٣٩٦

درخواست عفو بین الملل از ایران: فعالان کارگری زندانی را آزاد کنید و به حقوق کارگران احترام بگذارید

سازمان عفو بین الملل روز یکشنبه در بیانیه ای هشدار داد در آستانه ی روز جهانی کارگر در روز ١ ماه می، چندین فعال کارگری در زندان هستند و برای بسیاری دیگر به خاطر فعالیت های مسالمت آمیز صنفی احکام زندان تا ١٠ سال صادر شده است .

عفو بین الملل یک بار دیگر از مقامات ایران خواست تا کسانی که به خاطر فعالیت های مسالمت آمیز کارگری زندانی شده اند را فورا و بدون قید شرط آزاد و حکمهای سنگین زندان که به دلائل مشابه برای فعالان دیگر صادر شده را لغو کنند. این سازمان همچنین از مقامات خواست به ممنوعیت و سرکوب اتحادیه های مستقل کارگری پایان دهند و بگذارند کارگران گردهمایی های مسالمت آمیز از جمله در روز جهانی کارگر برگزار کنند و از حق تشکیل و عضویت در اتحادیه های مستقل کارگری استفاده کنند تا در جهت بهبود معیشت خویش که به گفته کارگران بیش از پیش سخت و فقرزده شده قدم بردارند.

فعالان کارگری که در حال حاضر به خاطر فعالیتهای مسالمت آمیز زندانی اند عبارتند از اسماعیل عبدی معلم ریاضی و عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران (تهران) که در حال گذراندن حکم شش سال زندان است و بهنام ابراهیم زاده عضو کمیته ی پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری که نزدیک به ٧ سال است در زندان به سر میبرد و با دو پرونده جداگانه مجموعا به ١٣ سال زندان محکوم شده است. اسماعیل عبدی با انتشار نامه ایی در تاریخ ٢ اردیبهشت اعلام کرد از روز ١٠ اردیبهشت در همبستگی با تمام معلمان و کارگران و در اعتراض به عدم استقلال قوه ی قضاییه و صدور احکام امنیتی برای فعالان تشکل های صنفی معلمان و کارگران دست به اعتصاب غذا خواهد زد.

از دیگر فعالان کارگری که با خطر زندانی شدن روبه رو هستند عبارتند از: محمود بهشتی لنگرودی، محمدرضا نیکنژاد و مهدی بهلولی، سه عضو سابق یا فعلی هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، محمود صالحی، عضو کمیته ی پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری، داوود رضوی، ابراهیم مددی و رضا شهابی، سه نفر از اعضای سندیکای شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه و جعفر عظیم زاده و شاپور احسانی راد، دو تن از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران.

تمامی این افراد پس از محاکمه های به شدت ناعادلانه در دادگاههای انقلاب با اتهاماتی بی اساسی مانند «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام»، «اخلال در نظم عمومی» و «تشکیل گروه با هدف بر هم زدن امنیت کشور» به زندانهای طولانی مدت ٥ تا ١١ سال محکوم شده اند. در حال حاضر بیشتر آنها با قرار وثیقه آزاد و منتظر نتیجه رسیدگی دادگاه تجدیدنظر هستند. رضا شهابی که از مهر ماه سال ١٣٩٣ پس از گذراندن چهار سال زندان به مرخصی درمانی آمده بود اخیرا به زندان فراخوانده شده است.

دادنامه های صادره علیه این فعالان به روشنی نشان میدهد که تا چه اندازه فعالیتهای مسالمیت آمیز کارگری به عنوان سند «اقدام علیه امنیت ملی» در دادگاهها مورد استفاده قرار میگیرد. فعالیتهایی که در دادنامه ها مشخصا از آن اسم آورده شده عبارتند از برگزاری تجمعات مسالمتآمیز از جمله در روز جهانی کارگر، شرکت در تظاهرات صلحآمیز علیه دستمزدهای پایین، انتشار عکسهای تظاهرات کارگری در اینترنت، دریافت دعوتنامه برای شرکت در جلسات بین المللی اتحادیه های کارگری، امضای بیانیه در حمایت از اتحادیه های کارگری و جمع آوری امضا برای درخواست افزایش حداقل دستمزد

سرکوب تجمعات روز جهانی کارگر.

به گفته عفو بین الملل به نظر میرسد مقامات ایران قرار است امسال نیز مطابق رویه سالهای گذشته حق برگزاری تجمعات مسالمت آمیز به مناسبت روز جهانی کارگر را زیر پا بگذارند. اتحادیه آزاد کارگران ایران گزارش داده است که در آستانه روز جهانی کارگر ماموران اطلاعاتی چند تن از فعالان اتحادیه های کارگری از جمله علی نجاتی عضو هیات مدیره سندیکایکارگرات نیشکر هفت تپه در دزفول و شیث امانی عضو هیات مدیر اتحادیه آزاد کارگران ایران در سنندج را برای بازجویی احضار کردند و آنان را از برگزاری تجمع در این روز برحذر داشته اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا سال گذشته نیروهای امنیتی مانع از برگزاری تجمعات روز جهانی کارگر شدند و دست کم ١٢ تن از فعالان اتحادیه های کارگری را در شهرهای مختلف بازداشت و ٤ تن دیگر را برای بازجویی احضار کردند.

در دادنامه هایی که مورد مطالعه عفو بین الملل قرار گرفته شرکت در تجعات روز جهانی کارگر به طور دائم به عنوان مصداق «تبلیغ علیه نظام» یا دیگر جرائم امنیت ملی آمده است. در برخی موارد مانند پرونده کارگر ساختمانی عثمان اسماعیلی این فعالیت اصلیترین مبنای محکومیت بوده است. شعبه یک دادگاه انقلاب سقز در کردستان عثمان اسماعیلی را در اکتبر ٢٠١٥ به یک سال زندان محکوم کرد. او در حال حاضر در انتظار نتیجه جلسه رسیدگی دادگاه تجدید نظر است که در مارس ٢٠١٧ برگزار شد.

در آستانه تجمعات برنامه ریزی شده برای روز جهانی کارگر، عفو بین الملل از مقامات ایران میخواهد به حق آزادی تجمعات مسالمت آمیز احترام گذاشته و اقدامات سرکوبگرانه برای ممانعت از برگزاری تجمعات مسالمت آمیز را پایان دهند.

پیشینه

مقامات ایران با جرم انگاشتن فعالیتهای مسالمتآمیز کارگری و ایجاد ممنوعیت برای تشکیلاتحادیههای کارگری مستقل تعهدات حقوق بشری ایران تحت قوانین بینالمللی را به طور فاحش نقض میکنند. میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی که ایران هر دوی آنها را امضا کرده مقامات ایران را متعهد میکند که به آزادی بیان، اجتماعات و گردهمایی و همچنین حق تشکیل و پیوستن به اتحادیه منتخب خود احترام گذاشته و از آن محافظت کنند. فعالان کارگری همچنین تحت حمایت اعلامیه مدافعان حقوق بشر قرار میگیرند که بر وظیفه دولتها در رعایت حق دفاع از حقوق بشر و محافظت از مدافعان حقوق بشر در برابر آزار و اذیت، دستگیری و بازداشت خودسرانه، شکنجه و دیگر بدرفتاریها تاکید می کند. حق دفاع از حقوق بشر شامل حق دفاع از فعالیت اتحادیه های کارگری مستقل می شود.

حقوق کارگر جزء حقوق بشر است. عفو بین الملل ضمن همبستگی با فعالان اتحادیههای کارگری در ایران، برای تحقق حق تشکیل اتحادیه های کارگری مستقل کنار آنها میایستد و از تلاش آنها برای رسیدن به روزی که تمام افراد در ایران از حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، از جمله برخورداری از شرایط مطلوب و منصفانه کار، امنیت اجتماعی و استانداردهای مناسب زندگی برای خود و خانواده شامل دسترسی به خوراک، پوشاک، مسکن، آموزش و مراقبت های پزشکی مناسب بهرهمند شوند، حمایت میکند.

لینک اطلاعیه به انگلیسی

https://www.amnesty.org/en/documents/mde١٣/٦١٤٧/٢٠١٧/en/

عفو بین الملل را در کانال تلگرام دنبال کنید

https://t.me/amnestyiran

عفو بین الملل را در توییتر دنبال کنید

@amnestyIran

عفو بین الملل را در اینستاگرام دنبال کنید

AmnestyIran

اتحادیه کارگران سوئد ” ال او”

خواهان آزادی کارگران زندانی

در ایران است!

اتحادیه ال او، اتحادیه کارکنان شهرداریها( کمونال)، اتحادیه ترانسپورت و اتحادیه فلز در یک بیانیه مشترک، رژیم ایران را برای نبود هیچ احترامی به حقوق پایه انسانی محکوم میکنند.

در بیانیه مشترک اتحادیه های کارگری، آنها خواهان آزادی بی قید و شرط همه فعالین کارگری، پس گرفتن تمامی احکام علیه فعالین اتحادیه ای، به اجرا گذاشتن حقوق پایه ای سازمان جهانی کارو همچنین اعمال بیرحمانه علیه فعالین کارگری قطع شود.

ال او – کارل پتتر توواردسسون

کمونال – توبیاس بودین

اتحادیه فلز – اندرش فربه

اتحادیه ترانسپورت – لارش لیندگرن

١٥ مارس ٢٠١٧

حمایت کانون صنفی معلمان تهران از بیانیه اسماعیل عبدی از رهبران اعتراضات معلمان

کانون صنفی معلمان تهران طی بیانیه ای حمایت خود را از بیانیه اسماعیل عبدی در اعتراض به امنیتی کردن مبارزات کارگران، معلمان و مردم معترض با خواست بسته شدن پرونده های امنیتی تشکیل شده برای وی و همه فعالین سیاسی، اجتماعی و لغو احکام زندان صادره شده برای آنان اعلام داشت. علاوه بر کانون صنفی معلمان تهران، کانونهای صنفی سیستان و بلوچستان، البرز، گیلان، مریوان و الیگودرز و جعفر عظیم زاده رئیس هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران از این بیانیه حمایت کرده اند. بیانیه اسماعیل عبدی بطور واقعی اعتراض علیه فقر، تبعیض، سرکوب و دفاع از حق تشکل، اعتصاب و تجمع و آزادی بیان است. وسیعا از او حمایت کنیم. اسماعیل عبدی اخطار کرده است که اگر پاسخ نگیرد از دهم اردیبهشت دست به اعتصاب غذا خواهد زد ، با حمایت وسیع خود از اعتراض و خواستهایش، نگذاریم که با اعتصاب غذا سلامتی و جانش به خطر افتد. در اول مه امسال صدای اعتراض او و همه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی باشیم.

متن اطلاعیه کانون صنفی معلمان استان تهران

در آستانه دوازدهم اردیبهشت و بزرگداشت مقام معلم ،اسماعیل عبدی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران و از معلمان زندانی ،با صدور نامه ای از زندان اوین ضمن اعتراض به عدم استقلال قوه قضاییه در صدور احکام امنیتی برای فعالان تشکلهای صنفی ،خواهان خروج پرونده قضایی خود از حالت امنیتی به عادی شده است .این عضو کانون صنفی معلمان اعلام کرده است که در صورت عدم توجه به این خواسته مشروع از تاریخ دهم اردیبهشت ،دست به اعتصاب غذا خواهد زد.

در شرایطی اسماعیل عبدی به صدور این نامه از زندان اوین ،اقدام کرده که بیش از یک سال است به دلیل فعالیت های صنفی به ناحق در زندان به سر می برد .اقدامات عبدی برحسب مسئولیتی که داشته چیزی جز پیگیری مطالبات صنفی معلمان و تلاش در جهت احقاق حقوق مشروع هم صنفان نبوده است .بی تردید تلاشهای ایشان در جهت پیگیری مطالبات صنفی ،خواست همه معلمان ، فعالان صنفی و مجموعه کانونهای صنفی بوده و هست .از همین منظر است که انتساب اتهامات امنیتی به ایشان به عنوان یک فعال صنفی بیش از هر چیز ناشی از تفسیر های سلیقه‌ای از قوانین قضایی بوده و خلاف نص صریح قانون اساسی است که بر ازادی فعالیت های صنفی و تشکیلاتی تاکید دارد.لذا کانون صنفی معلمان استان تهران ،ضمن حمایت از خواسته مشروع اقای عبدی مبنی بر رفع اتهام امنیتی از پرونده فعالان صنفی ،خطاب به مسئولان قضایی و امنیتی اعلام می کند که مسئولیت پیامدهای ناخوشایند احتمالی ناشی از اعتصاب غذای آقای عبدی با کسانی است که به خواسته به حق او بی توجه بوده‌اند.کانون صنفی معلمان امیدوار است مسئولان مربوطه با دور اندیشی همراه با عقلانیت،به خواسته های مطرح شده در نامه اقای عبدی توجه کرده و زمینه ازادی ایشان را فراهم کنند.

کانون صنفی معلمان استان تهران ٩٦/٠٢/٠٨

مرگ ١٤ پرستار در سال گذشته بر اثر فشار کاری

در سال گذشته، ١٤ پرستار بر اثر استرس و فشار کاری جان خود را از دست داده اند.

سختی کار پرستاران، عواقب بسیار ناگواری برای آنها دارد. این در حالیست که به گفته دبیر کل خانه پرستار، پرستاران نمی‌توانند به راحتی از مزایای بازنشستگی پیش از موعد استفاده کنند و آیین نامه مشاغل سخت و زیان آور برای پرستاران شرکتی نیز اجرایی نمی شود.

در همین سال جدید که حدود چهل روز از آغاز آن گذشته، اخبار وقوع حادثه برای دو پرستار جوان براثر فشار کاری منتشر شد که در مورد اول به مرگ یک پرستار و در مورد دوم به خونریزی مغزی پرستاری دیگر منجر شد.

حالا رئیس سازمان نظام پرستاری در گفتگو با دیگر رسانه‌ها از مرگ ١٤ پرستار بر اثر فشار کاری در سال گذشته خبر داد.

علی محمد آدابی گفت: سال گذشته ١٤ نفر از پرستاران کشور که اغلب در گروه سنی ٢٥ تا ٤٥ سال بودند بر اثر فشار کاری زیاد، جان خود را از دست دادند.

وی خاطرنشان کرد: کمبود پرستار در تمام بخش‌های بیمارستانی مشهود است اما در بخش اورژانس، جراحی و مراقبت‌های ویژه کمبود پرستار بیشتر احساس می‌شود که یکی از دلایل این امر پایین بودن تمایل پرستاران برای اشغال در این بخش‌هاست زیرا پرستاران در این بخش‌ها باید ضمن تحمل فشار کاری بسیار، از درآمد اندکی برخوردار باشند.(منبع ایلنا)

بین المللی

اردن اردن قانون ازدواج متجاوز با قربانی را لغو کرد

 

دولت اردن قانونی جنجالی را لغو کرده که براساس آن متجاوزان به عنف در صورت ازدواج با قربانی، از مجازات عفو می‌شوند.

بسیاری از فعالان حقوق بشر، روشنفکران، روزنامه‌نگاران، وکلا، برای حذف این قانون از قانون مجازات اردن، فعالیت کرده بودند .حامیان این قانون اما می‌گویند این اقدام برای حفظ کرامت قربانیان تجاوز است.

براساس ماده ٣٠٨ قانون مجازات اردن، هر متجاوز به عنفی که با قربانی خود ازدواج کند و مدت ٥ سال با او زندگی کند،از پیگرد قانونی جرم خود معاف می‌شود.

براساس قوانین اردن مقاربت جنسی با دختری که بین سن ١٥ تا ١٨ سال باشد تجاوز محسوب می‌شود.

به گزارش خبرگزاری دولتی اردن (پترا)، اصلاحیه این قانون با هدف اجرای قانون در کشور صورت گرفته است تا بر اساس آن هرکسی که مرتکب جرمی می‌شود، مجازات قانونی اجرا شود.

لبنان نیز قانونی بسیار شبیه به این قانون دارد و مخالفان آن در تلاش هستند تا این قانون لغو شود

اخیرا معترضان به قانون فعلی لبنان که متجاوزان جنسی را در صورت ازدواج با قربانی مجازات نمی‌کند، با آویختن لباس‌های عروس از نخل‌های کنار ساحل بیروت، خواستار برچیدن این قانون شدند.

در این حرکت اعتراضی حدود ٣٠ لباس عروس در محل پیاده روی کنار ساحل در بیروت آویخته شد تا نظر رهگذاران در این منطقه پر رفت و آمد را به خود جلب کند.

در ماه نوامبر سال گذشته میلادی نیز برخی از نمایندگان پارلمان ترکیه در بحث تصویب مجموعه‌ای از قوانین از ماده قانون مشابه‌ای حمایت کرده بودند. اما این ماده قانون پس از اختلاف نظرها و مخالفت بسیار در مجموعه قوانین مورد بحث نمایندگان پارلمان ترکیه، منظور نشد.

فرانسه  – تظاهرات کارگران علیه اصلاحات قانون کار همزمان با آغاز انتخابات

همزمان با آغاز انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، اعضای بزرگترین سندیکای کارگری این کشور “ث ژ ت” ، تجمعاتی اعتراضی علیه اصلاحات قانون کار و افزایش سن بازنشستگی برگزار کردند.
هزاران کارگر با تظاهرات در خیابان های پاریس، علیه اصلاح قانون کار که به گفته آنان کاملا به زیان کارگران و بازنشستگان است، اعتراض کردند. روز شنبه دوم اردیبهشت ماه نیز صدها نفر در اعتراض به سیاست‌های اتخاذ شده توسط نامزدهای ریاست‌جمهوری به خیابان‌های پاریس آمده و انتخاباتِ پیش رو را یک فریب سیاسی خواندند.

سال گذشته نیز کارگران، دانشجویان و جوانان در اعتراض به این لایحه تظاهرات وسیعی در سراسر فرانسه برگزار کردند که همین امر موجب شد تا دولت، روند اصلاحات قانون کار را متوقف کند.  انتخابات فرانسه این دوره تحت شدیدترین تدابیر امنیتی و همزمان با افزایش تهدیدهای تروریستی در سراسر اروپا برگزار می‌شود و حدود ٤٧ میلیون فرانسوی نیز می‌توانند در آن شرکت کنند.

دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری ٢٠١٧ فرانسه درحالی آغاز می‌شود که “مارین لوپن” راست افراطی،‌ “امانوئل ماکرون” مستقل، “‌ژان لوک ملانشون” چپ‌گرا و “فرانسوا فیون” محافظه‌کار، چهار کاندیدای پیشتاز برای ریاست‌جمهوری هستند.

نگرانی از خروج فرانسه از اتحادیه اروپا، بحران مهاجرت و بحران اقتصادی و عدم امنیت در مقابل حملات تروریستی، موجب شده که نگاه‌ها به انتخابات فرانسه دوخته شود.

تظاهرات در ٦٠٠ شهر دنیا برای آزادی علم

ده‌ها هزار نفر در سراسر دنیا برای استقلال پژوهش و آزادی علم راهپیمایی کردند. دانشمندان آمریکایی در ٣٠٠ شهر این کشور به کاهش شدید بودجه علوم و تحقیقات توسط دولت ترامپ اعتراض کردند. در ١٨ شهر آلمان هم تظاهرات برپا شد.

ایده تظاهرات برای آزادی علم زمانی شکل گرفت که دولت دونالد ترامپ کاهش  بودجه سازمان‌های علمی را پیشنهاد کرد. ترامپ پیش‌تر تغییرات اقلیمی را هم زیر سئوال برده و حتی آن را یک دروغ خوانده بود. تظاهرکنندگان روز شنبه (٢٢ آوریل/٢ اردیبهشت) به سیاست‌هایی که دستاوردهای علمی را تحقیر می‌کنند و آن را کوچک می‌شمارند اعتراض کردند. آنها از افزایش بدبینی سیاستمداران درباره موضوعاتی همچون واکسیناسیون هم نگران‌اند.

ظاهرات اصلی دانشمندان اگرچه در آمریکا و از مقابل کاخ سفید آغاز شد، اما در بسیاری از کشورها از جمله آرژانتین، برزیل، کانادا، کلمبیا، دانمارک، هندوستان، ژاپن، مکزیک، کره‌جنوبی و اوگاندا هم این تظاهرات انجام گرفت. در ١٨ شهر آلمان از جمله برلین، کلن، بن، درسدن، فرانکفورت، مونیخ، کوبلنز، اشتوتگارت هم تظاهرات مشابهی برپا شد.

پیتر شلوسر، پروفسور ژئوفیزیک از دانشگاه کلمبیای نیویورک اظهار امیدواری می‌کند که راهپیمایی درباره اهمیت کار و تحقیقات علمی دانشمندان، در جامعه آگاهی ایجاد ‌کند. رانگا یوگشوار، محقق و خبرنگارعلمی آلمانی هم می‌گوید، به جای علم و دانش در حال حاضر بیشتر تعصب و پیش‌داوری رایج است تا ترس و وحشت ایجاد کنند.

کای گه‌رینگ، نماینده مجلس آلمان و سخنگوی حزب سبزها هم از دولت این کشور می‌خواهد که برای آزادی علم مبارزه کند.  او تاکید می‌کند، این کافی نیست که فقط در این خصوص نظاره‌گر باشیم، بلکه اقدامات عملی لازم باید انجام بگیرد.

به گفته نماینده سبزها، برای آزادی علم و تحقیقات دانشمندان، فشار دیپلماتیک و سیاسی را هم باید بیشتر کرد. این نماینده مجلس از این اقدام دولت پشتیبانی کرده که در آلمان به آن عده از دانشجویان و دانشمندان پناهجو که مجبور به فرار کشورشان شدند بورس تحصیلی پرداخت می‌شود.

این سیاست‌مدار ضمن انتقاد از اقداماتی که دولت‌های لهستان، مجارستان بر ضد موسسات علمی این کشور انجام داده‌اند، تاکید می‌کند که  کشورهایی چون ترکیه، ایران، عراق، مصر، چین و روسیه جلوی آزادی علم و تحقیقات عالمان و محققان را می‌گیرند.

فلسطین – اعتصاب گسترده در حمایت از اعتصاب فلسطینیان زندانی

 

مدارس، بانک ها و نهادهای فلسطینی در کرانه غربی رود اردن روز پنجشنبه ٢٧ آوریل در همبستگی با صدها نفری که در زندان های اسرائیل دست به اعتصاب غذا زده اند، تعطیل شد.

بیش از هزار فلسطینی در اعتراض به زندانی شدن و شرایط بد و نامناسب حبس، از روز دوشنبه ١٧ آوریل دست به اعتصاب غذای نامحدود زده اند.

روز جمعه نیز روز خشم و اعتراض تعیین و از فلسطینی ها خواسته شده است تا نظامیان اسرائیلی را در ایست بازرسی ها به چالش بکشند.

اعتصاب غذای گسترده زندانیان بدرخواست مروان برقوتی آغاز شده است. آقای برقوتی از رهبران شاخه سیاسی جنبش فتح به حبس ابد محکوم و زندانی است. مروان برقوتی از رهبران انتفاضۀ دوم فلسطینی ها در بین سالهای ٢٠٠٠ و ٢٠٠٥ میلادی است.

گفته می شود حدود ٦ هزار و ٥٠٠ فلسطینی در زندان های اسرائیل محبوس هستند.

جوانان خشمگین فرانسوی : نه‌ وطن، نه‌ رئیس، نه‌ لوپن، نه‌ ماکرون

صدها نفر از جوانان معترض به نامزدهای راه یافته به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه روز پنجشنبه٢٧ آوریل در پاریس، پایتخت این کشور تظاهرات کردند. تعداد معترضان بین ٥٠٠ تا هزار نفر تخمین زده شده است.

این افراد که اغلب دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان بودند شعار می دادند “نه وطن، نه رییس/ نه لوپن، نه ماکرون”. تظاهرکنندگان چهار مرکز آموزشی را به صورت کامل مسدود کردند و ٦ مرکز دیگر را برای چند ساعت به تعطیلی کشاندند.

معترضان، مارین لوپن و امانوئل ماکرون، دو نامزد راه یافته به دور دوم انتخابات را “کاندیدهای راست افراطی و اقتصاد افراطی” می خوانند و خواستار بسیج عمومی علیه این دو شدند.

آمریکا – عقب نشینی ترامپ از ساخت دیوار مکزیک

دونالد ترامپ که ساخت دیوار حائل میان آمریکا و مکزیک را شعار اصلی خود قرار داده بود گفته برای جلوگیری از تعطیل شدن دولت فعلا درخواست منابع مالی برای ساخت این دیوار را از لایحه بودجه خارج می‌کند.

همزمان کلیان کانوی، از مشاوران ارشد ترامپ گفته برای تسهیل در جریان رسیدگی و تصویب بودجه دولت که هم اکنون در کنگره است، فعلا بخش تامین منابع ساخت این دیوار از لایحه خارج می‌شود.

ساخت دیوار حائل میان آمریکا و مکزیک که هزینه‌هایش هم به پای مکزیک نوشته خواهد شد یکی از اصلی‌ترین وعده‌های انتخاباتی دونالد ترامپ بود.