اخبار کارگری-بخش ایران: نسان نودینیان بخش بین المللی: داوود رفاهی

 اخبار کارگری

بخش ایران:  نسان نودینیان

بخش بین المللی: داوود رفاهی

 

تجمع کارگران اخراجی روغن نباتی جهان در مقابل استانداری زنجان

علت این اقدام اعتراضی اخراج ناگهانی حدود ٢٠٠ نفر از  کارگران روغن نباتی جهان  در  اوایل بهمن ماه جاری است و آنان خواستار بازگشت به کار وپرداخت معوقات حقوقی خود هستند. کارفرما برای کم کردن هزینه های کارخانه به بهانه عدم نیاز اقدام به  اخراج این  ٢٠٠ نفر کرده است . به گفته یکی از معترضین ، این کارخانه از زمان واگذاری به بخش خصوصی به بهانه‌های مختلف در آستانه تعطیلی قرار گرفته و تعداد زیادی از نیروی کار آن بیکار شده اند.

 

سی وهشتمین روز از اعتراض کارگران سیمان مسجد سلیمان

٤٨٠ نفر از کارگران سیمان مسجد سلیمان اعتراضات خودشان را به مدت ٣٨ روز ادامه داده و خواهان پرداخت بیش از ١٦ماه حقوق های پرداخت نشده، هستند. در مدت این اعتراضات کارفرما و نهادهای دولتی با بی اعتنایی به مطالبات و اعتراض کارگران برخورد کرده اند. کارفرمای سیمان مسجد سلیمان برای تحت فشار قرار دادن کارگران معترض تعدادی از کارگران در  شورای اسلامی را تحت فشار قرار داده اند که این تعداد از شورای اسلامی استعفا  داده اند.

 

کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند

صبح روز ٢٤ بهمن بیش از ٢٠٠ کارگر شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ا یران ،صبح امروز در اعتراض به معوقات مزدی خود مقابل ساختمان استانداری خوزستان تجمع کردند. بیش از ٧٠٠ کارگر این کارخانه ٤ ماه است که مزد نگرفته اند. کارفرما در تجمعات قبلی با حضور در جمع معترضان این مجموعه صنعتی ، پرداخت مطالبات آنان را منوط به افزایش تولید کرده بود. در مقابل کارگران اعتراض خود را به خیابان کشیده اند. بنا بر خبر محل کار آنها پیش از این متعلق به گروه سرمایه‌گذاری امیر منصورآریا بود که پس از ماجرای اختلاس ٣ هزار میلیاردی و مصادره اموال متهم اصلی پرونده در دی ماه سال ٩١ اخیرا به یکی از بانکها طلب کار واگذار شده است.ضمن اینکه تعدادی از کارگران نیز مطالبات مربوط به تسویه حساب ٩ ماه گذشته خود را نگرفته‌اند.

 

تجمع اعتراضی کارگران پروژه های غیر همسطح گرگان مقابل شهرداری

روز ٢٣ بهمن بیش از صد کارگر پروژه های غیرهمسطح گرگاندر اعتراض به تعویق پرداخت ٦ ماه دستمزد خود مقابل شهرداری تجمع کردند. پیشتر نیز این کارگران در دی ماه مقابل شهرداری گرگان جمع شده و خواستار پرداخت مطالبات خود شدند.

کارگران می‌گویند: دعوا بین شرکت پیمانکاری و شهرداری به ما مربوط نمی‌شود و بایستی شهرداری به گونه‌ای بر عملکرد پیمانکاران زیرمجموعه خود نظارت کند که حق و حقوق کارگران به موقع پرداخت شود. کارگران حق و حقوقشان را میخواهنند.

 

 

تجمع همزمان کارکنان موسسه ثامن الحجج در مقابل ساختمان‌ استانداری  در استان‌های  گیلان، قزوین، کرمان، کردستان ، اردبیل ، فارس، خراسان رضوی، مازندران ….وکرمانشاه.

(١٩بهمن ماه) کارکنان موسسه مالی ثامن الحجج در چندین استان  همزمان در اعتراض به نامشخص بودن وضعیت شغلی خود مقابل ساختمانهای استانداری های محل اشتغال خود تجمع کردند.  همه کارکنان موسسه مالی اعتباری ثامن الحجج خواستار اشتغال خود هستند

 

تجمع اعتراضی کارگران بیکارشده کارخانه کنتورسازی مقابل سازمان بورس!

روز ٢٠بهمن، کارگران بیکارشده کارخانه کنتورسازی درادامه تجمعات اعتراضی سریالیشان نسبت به عدم پرداخت ماه ها مطالباتشان ونیزبیکارشدن بدنبال پلمب شدن کارخانه مقابل سازمان بورس تجمع کردند. چندماهی است تجمع اعتراض آمیز کارگران شرکت کنتورسازی به سریال دنباله داری تبدیل شده است و این موضوع با تجمعات این کارگران مقابل استانداری قزوین و فرمانداری شهرستان البرز ادامه یافت اما هنوز این مشکلات حل نشده است .

 

تجمع اعتراضی کارگران شهرداری بجنورد مقابل ساختمان فرمانداری

صبح روز ١٩ بهمن گروهی از کارگران شهرداری شهر بجنورد،صبح امروز در اعتراض به چند ماه از معوقات مزدی خود ،مقابل ساختمان فرمانداری این شهر تجمع کرد‌ند

 

١٩ بهمن: بیش از دو ماه تجمع کارگران مجتمع کشت و صنعت مهاباد/ مطالبات پرداخت نشد

مطالبات مزدی کارگران مجتمع کشت و صنعت مهاباد، علیرغم سپری شدن دو ماه از آغاز اعتراضات آنها پرداخت نشده است. به گفته این کارگران شاغل در دو مجتمع کشت و صنعت مهاباد و دامداری صنعتی مهاباد، که ١٦ ماه است دستمزد نگرفته‌اند، علیرغم جمع شدن چادرها به تجمعات اعتراضی شان ادامه میدهند. کارگران مجتمع کشت و صنعیت مهاباد علاوه بر دستمزدها، بیش از سه ماه حق بیمه خود را طلب دارند.

 

سی و دومین روز اعتراض کارگران سیمان مسجد سلیمان

روز ١٨ بهمن اعتراض کارگران سیمان مسجد سلیمان بخاطر تعویق پرداخت ٤ ماه دستمزدشان وارد سی و دومین روز خود شد. کارفرما کارگران را زیر فشار گذاشته است که به سر کارشان بازگردند و آنها را تهدید به اخراج کرده است. اما کارگران با صفی متحد به اعتراضشان ادامه میدهند.

 

تجمع اعتراضی کارگران معدن طزره در محل کارشان

روز ١٨ بهمن نزدیک به ٥٠٠ نفر از کارگران معدن زغال سنگ طزره به دلیل معوقات مزدی و بی‌پاسخ ماندن خواسته‌هایشان در رختکن محل کار خود تجمع اعتراضی برپا کردند.به گفته کارگران بیش از هزار کارگر در این معدن چهارماه است مزد نگرفته اند و با وجود چند نوبت اجتماع اعتراضی و مراجعه به مسئولان مربوطه هیچ تغییری در شرایط آنها ایجاد نشده است. کارگران خواستار پرداخت فوری طلبهایشان و بهبود شرایط کار خود هستند. عدم ایمنی محیط کار، اسخدامهای قراردادی و موقت از جمله مشکلات این کارگران است.

١٨بهمن، تجمع همزمان  کارگران پیمانکاری شرکت آب و فاضلاب خوزستان در شهرهای آبادان، خرمشهر، هویزه و سوسنگرد

بیش از ٥٠ نفر از کارگران پیمانکاری شرکت آب و فاضلاب خوزستان در شهرهای آبادان، خرمشهر، هویزه و سوسنگرد با تجمع در مقابل ساختمان این شرکت در اهواز خواستار پرداخت مطالبات خود از سوی پیمانکار شدند.  یکی از کارگران در این باره گفت: مطالبات بیش از ١٠٠ نفر از کارگران این شرکت پیمانکاری مربوط به سال های ٩٢ و ٩٣ تاکنون پرداخت نشده است. مدیران شرکت آب و فاضلاب وعده کرده بودند که در مدت ١٤ روز مشکل کارگران با پیمانکار را حل کنند اما با گذشت ١٠ ماه هنوز این اتفاق نیفتاده است. ضمانت نامه های پیمانکار که نزد کارفرما (شرکت آبفا) بوده آزاد شده و ما اکنون چیزی در دست نداریم در حالی که این مساله غیرقانونی است و تا زمان تسویه حساب با کارگران باید این ضمانت نامه ها نگهداری می شد تا حق کارگران ضایع نشود.

 

گزارش

دانش آموزانی که با سوزاندن چوب گرم میشوند!

سرنوشت تحصیلی دانش آموزانی که در استان  سیستان و بلوچستان، کردستان، آذربایجان غربی و خراسان شمالی گرفته تا بندر عباس و خوزستان یکسان است.

گزارشگر(تابناک) آرام آرام با روستاهایی کپری، مدرسه هایی کوچک و روستاییانی که از دیدن ما تعجب کرده اند رو به رو می شویم؛ افرادی که تصور می کنند ما از مسئولانی هستیم که پس از سال ها آمده ایم تا به آنها کمک کنیم. آنها با شوق و امید دریافت کمک به سمت ما می دوند، اما ما فقط خبرنگار هستیم و  شرمنده می شویم از اینکه نمی توانیم به آنها کمک کنیم. با رسیدن به روستای درراس که تابلوی راهنما هم نداشت، مدرسه کوچک آجری توجه ما را جلب کرد؛ مدرسه ای تک کلاسی که نامش «کیمیای علم» بود و وقتی وارد آن شدیم بوی دود و سرمای شدیدک سبب شده بود تا دانش آموزان شرایط خوبی در کلاس نداشته باشند و معلم هم با دستانی در جیب کاپشن، در حال تدریس باشد، توجه ما را به خود جلب کرد. از معلم مدرسه در مورد مشکلات پرسیدیم. او گفت: هنوز دو ماه است به من حقوق نداده اند. حقوق هم که می دهند ٣٠٠ هزار تومان آن را دانشگاه فرهنگیان بابت هزینه تحصیل برمی دارد، ١٠٠ هزار تومان بخاطر بیمه کسر می شود و ١٦٠ هزار تومان برای من می ماند که آن هم بابت خرید بنزین برای موتورسیکلتم صرف می شود و عملاً انگار حقوقی نمی گیرم.

معلمی که خود غرق در مشکلات مالی و دغدغه های اقتصادی بود، در مورد مشکلات بچه ها و مدرسه گفت: در مدرسه ما برق، کمد دیواری، سرویس بهداشتی، بخاری، نیمکت سالم، گچ، آب لوله کشی، میز معلم وجود ندارد و پنجره های مدرسه نیز مدت هاست، شیشه هایشان شکسته ولی کسی برای تعمیر آنها اقدام نمی کند.

جدا از گفته های معلم، موضوع عجیبی که ذهن ما را به خود مشغول کرد، حلب روغن نباتی بود که درون آن با چوب خشک آتش کرده بودند تا کلاس گرم شود. این موضوع دود غلیظ و مضری را در فضای کلاس متصاعد کرده و باعث سرفه و تنگی نفش معلم و دانش آموزان شده بود.

دانش آموزان این منطقه نه تنها کفش مناسب و لباس گرم نداشتند، حتی از مداد و سایر لوازم تحریر هم محروم بودند. نکته عجیب تر اینکه در مدارس به آنها خوراکی داده نمی شود و دانش آموزانی که در خانه غذای مناسب نمی خورند در مدرسه هم شرایط مناسبی از نظر تغذیه و خوراک ندارند.

در رابطه با مشکلات آموزشی موجود در بخش جازموریان، «پوریانی» نماینده آموزش پرورش شهرستان در این بخش به ما گفت: در این بخش ما ١٠ هزار دانش آموز داریم که همگی به این شکل به تحصیل مشغول هستند. این مشکلات فقط به مدارس محدود نیست و ما در اداره آموزش و پرورش نیز مشکل داریم. وی افزود: شما تصور کنید برای بیش از ١٠ هزار دانش آموز ما ٣ کارمند در اداره داریم و حتی یک اتومبیل مناسب برای بازرسی و مراجعه به مدارس نداریم.

او تأکید کرد: ما در منطقه آنقدر مشکل و محدودیت مالی داریم که حتی نمی توانیم به دانش آموزان تغذیه بدهیم و با توجه به این بچه ها در خانه هم غذای مناسب نمی خورند، این موضوع سبب شده تا دچار انواع مشکلات از جمله سوء تغذیه شوند.

 

جان باختن٧ کارگر ومصدومیت١٦٧ کارگربراثرحوادث کاری طی نه ماه سال جاری دراستان خراسان جنوبی!

مدیر کل پزشکی قانونی استان خراسان جنوبی از جان باختن٧ کارگر ومصدومیت١٦٧ کارگربراثرحوادث کاری طی نه ماه سال جاری دراستان خراسان جنوبی،خبرداد.

 

مرگ ٦٤ کارگر و مصدومیت بیش ازیکهزارکارگر دراستان آذربایجان شرقی براثرحوادث کاری!

درده ماهه اول سالجاری ٦٤ نفر بر اثرحوادث کاری دراستان آذربایجان شرقی جان خودرااز دست دادند که نسبت به مدت مشابه سال گذشته که ٤٧ نفر بود حدود٣٦درصد افزایش یافته است.

 

ناامنی محیط کار و مرگ ٨٠٠ کارگر ساختمانی کردستان در شش ماه اول سال ١٣٩٥

نائب رئیس کانون انجمن های کارگران ساختمانی کردستان میگوید؛  در شش ماه اول سال جاری، بیش از ٨٠٠ کارگر ساختمانی جان خود را در اثر حوادث ناشی از کار از دست داده اند. تعداد کارگران ساختمانی که سال ٩٤ در اثر حوادث کار جان باخته اند را یکهزار و ٢٠٠ نفر اعلام شد.

 

کارگران

کمپین بودجه عادلانه برای افزایش دستمزد معلمان و بهبود کیفیت آموزش در مدارس

جمعی از فعالان صنفی معلمان، یک کمپین اینترنتی به نام کمپین بودجه عادلانه برای افزایش حقوق معلمان و بهبود کیفیت آموزش در مدارس، راه اندازی کرده‌اند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، جمعی از فعالان صنفی معلمان کمپینی در فضای مجازی تحت عنوان کمپین «بودجه عادلانه برای افزایش حقوق معلمان و بهبود کیفیت آموزش در مدارس» راه اندازی کرده اند.

فعالان صنفی معلمان می گویند: کمپین به دنبال آن است که توجه مسئولان را به اهمیت بودجه جلب نماید؛ مطالبه اصلی این کمپین افزایش دستمزد پایه معلمان است و در کنار آن، خواسته تامین اعتبار برای بالا بردن کیفیت آموزشی برای مدارس مطرح شده است.

در متن این کمپین، خطاب به دولت آمده‌است: ما از دولت می‌خواهیم در بودجه پیشنهادی خود تجدیدنظر نماید و از مجلس خواستاریم به بودجه پیشنهادی فعلی دولت رأی مثبت ندهد و آن را با توجه به نیازهای آموزش‌وپرورشی باکیفیت و مطالبات معلمان اصلاح نماید؛ ما باور داریم که مشکلات صنفی و آموزشی معلمان و دانش آموزان تنها در سایه همدلی و همبستگی جمعی محقق می‌گردد و همکاران خود را برای پیوستن به این کمپین و امضای نامه به‌صورت فراگیر جهت ارائه به مسئولان فرامی‌خوانیم.

 

 

رحمان گلچهره:  نقش پیمانکاری ها درتعرض به مزد ومعیشت!

بساط پیمانکاری ها(کنترات در کنترات) باید برچیده شود!

نقش پیمانکاری ها یا بنگاه های اقتصادی واسطه ای در پروسه اقتصاد سرمایه داری، به یکی از ارکان اساسی وپربارترین منبع برای لایه های مختلف سرمایه ، وبطور کل تضمین سیادت طبقاتی مناسبات سرمایه داری حاکم در ایران ، ودر تعرض دائمی به مزد ومعیشت کارگران وفرو دستان مزدبگیر تبدیل شده است . این سیستم کار با برسمیت شناسی حضور و گسترش پیمانکاری های هرمی، یا واسطه ای، که خود را بین سرمایه دار اصلی(خصوصی/ یا درقالب دولت) بعنوان مالک محصول یا نتیجه کار، وکارگر مزدی، جا میکنند، مجموعه شرایط و بسترهای مطلوب ومناسبی را برای سیستم سرمایه داری حاکم در ایران فراهم می نماید.

سرمایه میتواند ازاین مطلوبیت در کنار مزایای بر خورداری از ارتش ذخیره بیکاران، در تمام فرآیندهای تولید وفعالیتهای اقتصادی،استثمار مضاعف با رمق گیری حداکثر از توان کار، میزان مزد و کمیت وکیفیت معیشت کارگران را همواره متناسب با موقعیت باز تولید سود و انباشت سرمایه هماهنگ و ممکن سازد.

این خصلت از فرآیند(پیمانکار- کنتراتی)اقتصادی در ایران، ضمن آنکه امکان برخورداری کسب سود توسط سرمایه دار(دراشکال گوناگون) را درنهایت از محل “مابه التفاوت ارزش محصول یا نتیجه کار با  مقدارمزد پرداخت شده” تامین میکند، درعین حال زمینه بسیار مساعدی را کماکان برای موجودیت وتداوم مناسبات وارکان این نظم معین از حاکمیت سرمایه داری در ایران فراهم مینماید.

نقش دولت به مفهوم طبقاتی آن در ایران ، بمثابه ابزار وارکان حاکمیت سرمایه، درصیانت از این مکانیزم برای استثمار بیشتر کارگران ومعیشت جامعه به منظور بهره مندکردن هرچه بیشتر لایه های مختلف سرمایه ازسهم طبقه کارگروبطور کلی در دفاع از منفعت سرمایه، بخش تفکیک ناپذیر از مزایای چنین فرآیندهای اقتصادی ست.

استقرار، کارکرد و تداوم این سیستم اقتصادی (پیمانکاری- کنتراتی) با قدرت گیری مجدد حاکمیت طبقاتی سرمایه داری در ایران پس از انقلاب ١٣٥٧ وطی روند سه دهه تا کنون شتاب بیشتری گرفت و بعنوان مکانیسمی موثر در حفظ موجودیت وتداوم حاکمیت سرمایه متناسب با شرایط اجتماعی  وعمومی جامعه، در تمام عرصه ها وارکان اقتصادی بطورغالب واقتصاد  دولتی بمثابه تمرکز یافته ترین قدرت انحصاری سرمایه بزرگ،برای حفظ موجودیت و تداوم نظام سرمایه داری در پیکره اقتصاد ایران به کار گرفته شد.

سیستم پیمانکاری در پیمانکاری روشی است که موضوع انتقال ثروت اجتماعی یعنی ارزش اضافی حاصل از دسترنج طبقه کارگررا به لایه های بیشتری ازسرمایه داری عملی میکند. برای این منظورسرمایه ودولت ونهادهای متناظر برآن ،ناچاراست در قدرت گیری بر متن معینی از کشمکش طبقات اجتماعی در ایران، وبه لحاظ سهم خواهی ازاین ثروت تولیدی، عقب مانده ترین شکل وخصلت ستمگرانه سرمایه برعلیه کار مزدی را به جلو براندند وتا آنجا که ممکن ست نیروی کار را ارزان و برای تضمین خاموش ماندن وجلوگیری از مقاومت آنان دراین شرایط با همه اشکال وابزارهای سرکوب بمیدان بیایند.

این فرماسیون(پیمانکاری- کنتراتی) هم اکنون دراساسی ترین صنایع نفت، گاز ،پتروشیمی،فولاد و صنایع خودروسازی تا ساختمان ومسکن، حمل ونقل، بهداشت ودرمان، آموزش وپرورش و مخابرات و سایرخدمات اجتماعی تا جزئی ترین زوایای اقتصادی و اجتماعی ، پیش از آنکه صرفا” تعرض به بخش معینی ازنیروی کار مزدی در این فرآیند خلاصه گردد، به طور یقین وجه عمومی تری از مناسب ترین راهکار وابزار قابل دسترس حاکمیت سرمایه در ایران برای تعرض هدفمند به کل جامعه ایران میباشد.

در چنین فرآیندهای اقتصادی،وبه لحاظ مثله کردن کار ونقش واسطه های مختلف پیمانکاری در ایران ،عدم هزینه های متناسب با شرایط ونوع کار و گاها” هیچ هزینه کردن در بهداشت وایمنی پروسه کار، و بی ارزش کردن جان و هستی کارگر در ایران، امری عادی و غیرقابل اجتناب میگردد . سرشکن کردن هزینه های درمان و فرسودگی ناشی از افزایش فشردگی کار، بیش از هر زمان بر دوش کارگر و خانواده اش سنگینی میکند و مرگ کارگران در حوادث ناشی از کار، دیگر به یک تراژدی کشتار تبدیل شده است .

مهم تر آنکه این گونه شرایط ونوع کار، به دلیل شقه کردن فرآیند کار و خصیصه نهفته در آن که عرصه های فعالیت را بصورت جزایر پراکنده و تیول های مجزا در اختیار پیمانکار مشخصی قرار میدهد، به یکی از موانع تشکل یابی و اتحاد و یکپارچگی کارگران در دفاع از منافعشان بمثابه یک نیروی متحد اجتماعی تبدیل شده است.

 

بر چنین زمینه ای، عمل آگاهانه و هدفمند دولت و تمام نهادهای مرتبط و متناظر بر حاکمیت سرمایه در ایران، با یاری جستن از این مکانیسم ستمگرانه رمق گیری کار مزدی، و در کنار سرکوب و قشون کشی دائمی و هر  روزه علیه کارگران، توانسته است به دستآوردها وبه سطحی از معیشت وزندگی کارگران تعرض نماید، که طبقه کارگر ایران طی یک روند تاریخی برای حصول بهبود شرایط معیشت و زیست اش جنگیده و بدست آورده بود. درنتیجه، خواست برچیده شدن شرکتهای واسطه ای پیمانکاری به یکی از مطالبات محوری طبقه کارگر و مزد بگیران عرصه تولید و خدمات در ایران تبدیل شده است.

بهمن ١٣٩٥

 

کمیته پیگیری ایجاد تشکل ها ی  کارگری ایران:

اعلام نظر علی خدایی عضو شورای عالی کار در باره افزایش حداقل دستمزد

علی خدایی عضو کارگری شورایعالی کار در روزنامه همشهری مورخه ١٨ بهمن ٩٥ می گوید :”حداقل دستمزد باید ٣ برابر شود . اما در وضعیت فعلی این کار شوک بزرگی بر بازار وارد می کند. در طول ٤-٥ سال آینده این خلع کمبود باید پر شود .”

علی خدایی عضو کارگری شورایعالی کار ، نماینده ما کارگران نیست . بلکه برگزیده دولت است. شورای اسلامی موجود در کارخانه ها ، کارگزاران و عصای دست کارفرمایان و دولت هستند.

آنها کارگران گزینش شده توسط وزارت کار و نهاد های امنیتی هستند.وظیفه شان به بیراهه کشاندن و گمراه کردن کارگران است .

گفته وی بیان کننده هدف و منظور ایشان از افزایش حداقل دستمزد است .سخن او بعنوان یک خبر ، می خواهد اذهان عمومی کارگران را برای افزایش بسیار ناچیز ١٠ الی ١٥ درصدی آماده سازی نماید. او نگران وضعیت کارگران نیست ، بلکه نگران منافع کارفرمایان و دولت است .

او میگوید افزایش ٣ برابری حداقل دستمزد در چنین وضعیتی به بازار شوک وارد می کند . به تعبیر وی شوک به منافع کارفرمایان وارد می شود .

کارفرمایان با خیالی آسوده به افزایش سود خود می اندیشند . اگر دستمزدها بیش از افزایش مد نظرشان اضافه گردد، آنها شوکه می شوند . چرا که در افزایش سودهای نجومی و افسانه ای خود خلع ایجاد شده است .

کارفرمایان به سازمانهای دولتی ،پلیس و دیگر نهادهای سرکوب کننده اطمینان دارند، که جهت پایین نگهداشتن دستمزد از هرگونه تلاشی دریغ نخواهند کرد .

برای علی خدایی ، زندگی و بقا کارگران ، پشیزی ارزش ندارد .زیرا که حداقل دستمزد ٨١٢٠٠٠ تومان چند برابر زیر خط بقا و٥ برابر زیر خط فقر قرار دارد .به نظر ایشان حداقل دستمزد  باید ٣ برابر گردد .پس او به هزینه زندگی کارگران واقف و آگاه است . او می گوید ” اما در وضعیت فعلی این افزایش ٣ برابری دستمزد به بازار شوک وارد می کند .” به اعتقاد ایشان قربانی شدن جمعیت تقریبا ٥٠ میلیونی کارگران بهتر است ، تا اینکه به کارفرمایان شوک وارد نشود ؟؟!!

آقای علی خدایی ، ٣٨ سال قربانی کردن جمعیت بیش از ٥٠ درصد جامعه ایران کافی نیست ؟ طی ٤ الی ٥ سال دیگر این وضعیت باید ادامه یابد ؟

آیا واقعا پذیرفتنی است ، که علی خدایی و دیگر دوستانش نمایندگان کارگران هستند ؟؟

فقر و فلاکت تمام عرصه های زندگی این جمعیت کارگران را اشباح کرده، و آمار و ارقام ناهنجاریهای اجتماعی روز به روز افزایش می یابد .از کاهش سن اعتیاد و کاهش سن دختران خیابانی گرفته تا انباشته کردن زندانها، افزایش طلاق ،نوزاد و کلیه فروشی ، کارتن خوابی و پدیده گور خوابی و دهها معضل دیگر که گریبان جمعیت فرودست جامعه را گرفته است .بیکاری و گرانی  این دو پدیده در کنار حداقل دستمزد ناچیز ، ان وضعیت جهنمی است ، که شما نمی خواهید در آن خلعی ایجاد شود ؟؟

علی خدایی و دیگر اعضای کارگری شورایعالی کار در کدام کارخانه و یا در کدام منطقه از تهران ساکن هستند ، که  واقعیات آشکار چنین وضعیتی را  میخواهند  انکار کنند ؟

پرداختن به دیگر سخنان ایشان ، از جمله همین نتیجه را میدهد .

کارگران چرا “باید” ٤-٥ سالی این دستمزدهای ناچیز و تبعات ویرانگر زندگی خود را تحمل نمایند ؟

او نمی داند که در طول این ٤-٥سال هزینه زندگی کارگران به مراتب چندین برابر اوج خواهد گرفت ؟

علی خدایی باید بداند ، که او نماینده ما کارگران نیست .زیرا که به قول معروف ” از کوزه همان برون تراود که در اوست ”

ما کارگران به او و اعضای کارگری ، نماینده گان کارفرمایان ودولت در  شورایعالی کار میگوییم  : “حداقل دستمزد باید تامین کننده هزینه زندگی ، ونه ” برده گی ” ما باشد .

همچنین خواهان به روز شدن استاندارد های زندگی اجتماعی خود هستیم .

استفاده از ماده ٤١ قانون کار تامین کننده سبد هزینه خواربار ما کارگران نبوده و نخواهد بود . مبنای افزایش حداقل دستمزد باید ، به ٣ برابر افزایش یابد .” ما هم اکنون خواهان ٣ برابری حداقل دستمزد هستیم ، ونه ٤-٥ سال دیگر .

٢٠ بهمن ٩٥

آیت نیافر

سخنگوی کمیته پی گیری ایجاد تشکل های کارگری ایران

 

فشار شدید مقامات برای بازگرداندن رضا شهابی به زندان

رضا شهابی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از سوی دادستانی تهران برای بازگشت به زندان تحت فشار قرار گرفته است و این در حالی است که دوره ی حبس شهابی پایان یافته است.

رضا شهابی که در روز ٢٢ خرداد سال ٨٩ بازداشت و به شش سال زندان محکوم شده بود به دلیل ضرب و شتم ماموران امنیتی در زمان بازداشت و بازجویی، در دوره محکومیت دو بار تحت عمل جراحی (گردن و کمر) قرار گرفت و به دلیل وضعیت جسمی بسیار وخیم، مسئولان قضایی با تاییدیه پزشکی قانونی و اخذ وثیقه سنگین با مرخصی استعلاجی نامبرده برای مدت باقی مانده حبس موافقت نموده بودند.

با وجود اینکه این کارگر زجر کشیده در تاریخ ١٦/٢/٩٤ محکومیتش تمام شده و مسئولان قضایی پیش از این در مراجعات آقای شهابی به دادستانی بصورت شفاهی اعلام کرده بودند که محکومیت حبس شما پایان یافته است اما تا به امروز از استرداد وثیقه هم خودداری کرده اند. همچنین در همین رابطه دولت ایران طی گزارشی به سازمان جهانی کار اعلام کرده که رضا شهابی از زندان آزاد و بازگشت بکار شده است در حالی که وی هنوز از کار اخراج و تحت فشار برای بازگشت به زندان است.

علی رغم اینکه شهابی همچنان از عارضه گردن و کمر و بیماری های مختلف ناشی از اعتصابات غذا در دوره محکومیت رنج می برد، دادستانی در ماه های اخیرطی تماس های تلفنی با ایشان اعلام کرده که سه ماه از مرخصی مورد موافقت قرار نگرفته است و باید به زندان مراجعه نماید. همچنین دادستانی با اخطارکتبی و تماس های تلفنی مکرر به وثیقه گذار از ایشان خواسته است که شهابی را تحویل زندان دهد در غیر اینصورت وثیقه را ضبط خواهد کرد.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن محکوم نمودن اقدامات امنیتی و قضایی صورت گرفته علیه رضا شهابی خواهان آزادی بی قید و شرط ایشان و دیگر فعالین کارگری و همچنین خواستار لغو احکام صادره علیه دو تن ازدیگر اعضای هیات مدیره سندیکا، آقایان ابراهیم مددی و داود رضوی می باشد.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

٩٥/١١/٢١

 

جمعی از معلمان عدالتخواه: همه باید از شغل مناسب بهره مند شوند

جمعی از معلمان کشور با صدور نامه ای که نسخه ای از آن در اختیار حقوق معلم و کارگر قرار گرفته، نسبت به مرگ ومیر دستمزدبگیران در هفته های اخیر اعتراض کرده و خواستار بهره مندی همگان از شغل مناسب شده اند.

متن نامه به شرح زیر است:

“از دستهای گرم تو

کودکان توامان آغوش خویش

سخن ها می توانم گفت

غم نان اگر بگذارد.”

آوار ناشی از لجام گسیختگی اقتصادی بیش از همیشه بر تن و روان رنجور فرودستان فرود می آید. تورم و بیکاری بیش از پیش زندگی مردم را در مناطق محروم از لرستان تا خراسان و از ایلام تا کرمان و آذربایجان را سخت کرده است و به تبع آن آسیب های اجتماعی، فرصت های زندگی را از مردم گرفته است.

هنوز سوز آتش بی رحمی که جان کودکان کار – احمد و صمد- را گرفت، التیام نیافته بود که تاول های بر جای مانده از سوختن پلاسکو و قربانی شدن کارگران زحمت کش و ماموران آتش نشانی چون نمکی درد این زخم جانسوز را شدت بخشید. آنسوتر از پلاسکو ، ریه های خوزستان خروارها خاک را در هر دم و بازدم تنفس می کند

نبود زیر ساخت ها اجازه نداد که مردمان سیستان و بلوچستان شکوه بارش های فصلی را به نظاره بنشینند که در همان ساعات اولیه بی خانمانی و فلاکت را برایشان به ارمغان آورد. در کردستان بارش برف پیکر نحیف کولبران و سیمبانان قراردادی شرکت برق را به کام مرگ کشید و جان باختن مظلومانه آنها بار دیگر دل مردم ایران را به درد آورد.

مردان و زنان کولبری که ناچارند بی کفایتی مسولان را در ایجاد زیر ساخت ها با جان خود بپردازند.

کولبرهایی که اگر موفق شوند باری را در فاصله ای طولانی و در راههای صعب العبور کوهستانی در سرمای استخوان سوز این روز ها به مقصد برسانند و مورد اصابت گلوله ی مرزبانان قرار نگیرند، رنج استثمار شدن توسط مافیاهای اقتصادی را به جان بخرند.

ما جمعی از معلمان عدالت خواه ایران ضمن تسلیت همدردی با مردم ایران و به ویژه جامعه ی کردستان ، بر حق بهره مندی عموم مردم از شغل مناسب پای می فشاریم و معتقدیم که دولت جمهوری اسلامی ایران باید مطابق قانون اساسی به مسئولیت خود در قبال ایجاد اشتغال و بهره مندی همگان از شغل مناسب و نیز ایجاد زیرساخت های مناسب جهت امنیت و رفاه عمومی عمل نماید.

جمعی از معلمان عدالت خواه:

رسول بداقی . سوران لطفی . هاشم خواستار . یاسر ریگی .شیوا عاملی راد. عزیز قاسم زاده . لقمان ویسی . جعفر ابراهیمی . مسعود نیکخواه . محمد حبیبی. شعبان محمدی. وحید میرشکار. صدیقه پاک ضمیر. آرام قادری. بختیار احمدی. جلال سجادی. سارا سیاهپور. نادر قدیمی. لطیف روزیخواه. مرضیه زائین دشت. عزیز ناصری. سمانه محبی. شیوا محمدی. علی حسینی. مبشر نادری. شهلا آتش سودا. مریم رنود. علی پیروز. خدیجه پاک ضمیر. جبار دوستی. سمیه شهریسوند. شکوفه امامی. منصور فیروزکوهی. عبدالله خرم. مسعود نظر. مهدی تفسیری. علی حاجی. ابوالقاسم قضاتی. محمد لاچینی . حسین ستاری. جلیل ناصری. معصومه اصغرزاده. حکیمه بنی هاشمی. عارف فاتحی. الهام کرمی‌. مراد روحی‌. نسرین چراغی‌. احمد نور‌. سارا مهرابی‌. لیلا ملکی‌. نزهت نیستانی‌. جواد قلی پور‌. زهرا خادمی‌.‌‌ اولدوز هاشمی‌. مینو کیخسروی‌. مهرنوش حیدر زاده‌. رحیم امیری‌. سیروان تاج گردون‌. تیمور خرسند‌. محبوبه فرحزادی‌. آرزو محمودی‌. طیب نیک رفتار‌. جلال قمری‌. مجتبی گودرزی‌. صفیه بسیم‌.منصوره فرح زادی‌. عنایت وثوقی‌. محمود بهشتی‌. مجتبی ابطحی‌.جلال موسوی‌.حبیب حسینی‌.هادی شریفی‌. کمال مرادی‌. ناصر محمدی‌. شیرین رحیمی‌. جمیل کریمی‌. رحمان مرادی‌. فرزانه بازیار‌. حافظ سنندجی‌. شهرام جمالی

 

 

سعید رضایی: ‍ این کوچه بن بست نیست

هجوم نیروهای امنیتی به خانه جعفر عظیم زاده به عنوان نماد فعلی جنبش کارگری نشانگر چیست؟

 

به سبک مارتین هایدگر با سوال شروع میکنم.

جعفر عظیم زاده پس از ٦٣روز اعتصاب غذای سخت و دردناک موقتا آزاد شد.

اما دردناک تر از آن اعتصاب غذای سخت،حمله به خانه ی اوست و تهدید فرزندش است.

هیچ قصوری از سوی حاکمان سر نزده.آنان خود به اهداف خود می اندیشند و خود ره خود را پیش گرفته اند.حاکمان به تام گرایی و تمامیت خواهی هر چه بیشتر قدرت خود می اندیشند و با ابزار مختلف سرکوب میکنند.

یکبار گلوله ها را بر سینه ها میکوبند و بار دگر طناب های دار را هم آغوش گردن ها میکنند.

یکبار به بند میکشند و بار دگر جان را به لب میرسانند تا فرد لب را ببندد تا جان او بی جان شود.

خواه ناخواه حاکم پایش را در کفش های سرکوب میگذارد و در پی حکومت مطلقه خود می دود.

قصور از سکوت و بی عملی مرگبار است.

همگان تئوریسین میشوند و استراتژی مقاومت مدنی را ارائه میدهند و وقتی به مرحله عملگرایی میرسد همگان تئوری تسامح و تساهل ارائه میدهند که آن هم نه به تعریف حقیقی و کلاسیک آن،بلکه به این تعریف که دست ها را بالا بریم تا عبدی ها و عظیم زاده ها را به بند بکشند و ما دستان خانواده آنها را بوسه زنیم و قل و زنجیرها دست های آنان را.

خواه ناخواه صنف ها برند محور هستند و این ضعف صنف ها هستند که البته دالش سرکوب و موانعیست که حکومت بر راه صنف ها قرار میدهد.

افراد اندکی در لایه های فوقانی صنف ها هزینه ها و ایستادگی ها را به جان میخرند و اما دگران در سکوت مطلقه خود راه را هموارتر میکنند تا حاکمان قدرت مطلقه(بیش از پیش)خود را بسازند.

نیچه میگوید سعادت با مبارزه بر روی زمین مستقر میشود.

صرف نظر از نزاع در باب متافیزیک(که کنایه ی نیچه به جهان دگر است)،این جمله را وقتی در کتاب حکمت شادان نیچه خواندم به ناگه یاد جعفر عظیم زاده برایم تداعی گشت.

گویی واژه مبارزه با نام جعفر عجین گشته است.

نمیدانم چرا هر بار واژه مبارزه به چشمانم میخورد یا به گوشم میرسد،نام جعفر عظیم زاده در یادم و دو تصویر از او در روبروی چشمانم کشیده میشود.

یک تصویر در دوران اعتصاب غذا و یک تصویر در دوران بعد از اعتصاب غذا.

نه.قصور از حکومت نیست و من و ما مقصر اصلی این تاختن اسب نانجیبانیم.

یک دست آوازی ندارد نازنینم

ما خامشان این دست های بی دهانیم

پ ن:عکس مربوط به کوچه ای در گیلان است که بن بست نیست.

(سعید رضایی)

 

جعفر عظیم زاده و شاپور احسانی راد برای محاکمه به شعبه ١٠١ دادگاه کیفری ٢ شهرستان ساوه احضار شدند

 

بر اساس احضاریه شعبه ١٠١ دادگاه کیفری ٢ شهرستان ساوه، جعفر عظیم زاده و شاپور احسانی راد می باید ساعت ١٢ روز ٢١ اسفند ماه در این دادگاه جهت محاکمه حاضر شوند.

 

این دو عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران با شکایت کارفرمای کارخانه نورد و لوله صفا  یکبار در روز هشتم شهریور ماه در این دادگاه با دو اتهام  بر هم زدن نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی محاکمه شده بودند اما از آنجا که از سوی وکیل این کارخانه مدارک مستندی مبنی بر تخریب و آتش سوزی در کارخانه با تحریک عظیم زاده و احسانی راد ارائه نشده بود مقرر گردید تا ادامه محاکمه به جلسه دیگری موکول شود.

 

شاپور احسانی راد و جعفر عظیم زاده در رابطه با اعتصاب اردیبهشت ماه سال ١٣٩٤ کارگران کارخانه نورد و لوله صفا که در اعتراض به عدم پرداخت ٥ ماه دستمزد صورت گرفته بود به ترتیب در روزهای بیست و ششم اردیبهشت و سوم خرداد ماه بازداشت و بر علیه آنان دو پرونده امنیتی و کیفری جداگانه در دادگاههای شعبه اول انقلاب و شعبه ١٠١ دادگاه کیفری ٢ شهرستان ساوه تشکیل شد.

 

بر اساس حکم شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ساوه، شاپور احسانی راد و جعفر عظیم زاده به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” و “تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی” هر کدام به ١١ سال زندان محکوم شده اند و اینک بر اساس پرونده دیگرشان در شعبه ١٠١ دادگاه کیفری ٢ شهرستان ساوه، آنان  در روز ٢١ اسفند ماه به محاکمه کشیده خواهند شد.

 

جعفر عظیم زاده علاوه بر یازده سالی که در شعبه اول دادگاه انقلاب ساوه به زندان محکوم شده است پیش تر با حکم شعبه ١٥ دادگاه انقلاب تهران با همان اتهامات شعبه اول دادگاه انقلاب ساوه به شش سال زندان محکوم شده است و در حال حاضر زندانی بند ٨ زندان اوین می باشد که بدنبال اعتصاب عذای ٦٣ روزه ای که انجام داد در بیرون از زندان بسر می برد. احضار جعفر عظیم زاده و شاپور احسانی راد به دادگاه کیفری ساوه در شرایطی صورت می گیرد که منزل عظیم زاده جهت بازداشت و بازگرداندن او به زندان اوین در روز پنجم بهمن ماه مورد یورش مامورین دادستانی تهران قرار گرفت.

 

یورش به منزل جعفر عظیم زاده و اینک احضار او و شاپور احسانی راد به دادگاه و فرا خواندن رضا شهابی به زندان، بیانگر چیزی جز تلاش برای به تمکین کشاندن این فعالین برجسته جنبش کارگری و  وادار کردن کارگران ایران به تسلیم در برابر وضعیت جهنمی موجود نیست. اما همانگونه که اتحادیه آزاد کارگران ایران بارها اعلام کرده است، چنین سیاستهایی نه تنها راه به جایی نخواهند برد بلکه طبقه کارگر ایران را بیش از پیش و به شکل تعیین کننده تری در برابر وضعیت موجود قرار خواهد داد.

 

اتحادیه آزاد کارگران ایران – ٢٣ بهمن ماه ١٣٩٥

 

 

جعفر عظیم زاده: رد اعاده دادرسی اسماعیل عبدی، تشدید سرکوب هرگونه حق طلبی میلیونها کارگر و معلم در سرتاسر  ایران است

 

خواست اعاده دادرسی اسماعیل عبدی توسط شعبه ٣٣ دیوانعالی کشور رد شد. این شعبه از دیوان، در واقع شعبه دیگری از  دادگاههایی است که رسالت اش،  نه رسیدگی حقوقی و قضائی به پرونده های متهمین صنفی و سیاسی، بلکه تایید هر رای ایی  است که توسط بی دادگاههایی به نام دادگاههای انقلاب اسلامی بر ما کارگران و مردم ایران تحمیل شده است.

 

اسماعیل عبدی همچون فرزاد کمانگرها، بداقی ها، خواستارها، باغانی ها، بهشتی ها و صدها آموزگار مسئول دیگر، هیچ جرمی جز دفاع از منافع صنفی و انسانی طبقه کارگر ایران و مبارزه برای تحصیل رایگان میلیونها فرزندان خرد سال و جوانان خانواده های ما مزد بگیران  زحمتکش مرتکب نشده است.

 

اسماعیل فرزند سازش ناپذیر و نماد اتحاد ما کارگران  و معلمان ایران برای برخورداری از یک زندگی انسانیست. رد اعاده دادرسی چنین انسانی، آنهم در شرایطی که سیستم سرمایه داری حاکم بر ایران به عریان ترین شکلی در مقابل میلیونها کارگر از هپکو تا هفت تپه و کارگران شرکت نفت و پتروشیمی ها و صنایع فولاد و خودرو سازی و معادن قرار گرفته است، بیانگر چیزی جز اعلام جنگی اشکار و بی پرده به ما کارگران ایران نیست.

 

مگر میشود در یک جامعه هشتاد میلیونی که دارای سوابق تاریخی بلند و درخشانی از آزادیخواهی و برابری طلبی است اسماعیلها را به بند کشید، هزاران هزار میلیارد چپاول کرد، تجاوزگران به کودکان و غارتگران را آزاد گذاشت و آنوقت حقوق کارگران را تا ماهها پرداخت نکرد و در هنگامه فریاد آنان برای دریافت لقمه نانی خشک، شلاق زنی براه انداخت و گارد ویژه بر سرشان ریخت؟

 

تعیین تکلیف چنین درجه ای از تحمیل بربریت بر یک جامعه هشتاد میلیونی دور نیست.

 

١٨ بهمن ٩٥

 

شاپور احسانی راد: زیر بار ستم نمی کنیم زندگی

امروز نه تنها در شهر اراک و استان مرکزی بلکه در کل ایران کارگران هپکو را می شناسند و حتی اعتراض تحسین برانگیزشان، نه هپکو بلکه کارگران هپکو را به برند بین المللی مبدل ساخته است

کشمکش کارگر و کارفرما چه پنهان و چه اشکار همیشگی است، اما اعتراضات کارگران هپکو از سال ٨٦ که این کمپانی غول اسا به بخش خصوصی شبه دولتی واگذار  شد وارد فصل تازه ایی شد، به غیر از معوقات مزدی چندین ماهه، یک مطالبه اصلی کارگران هپکو عدم واگذاری کارخانه به سهام داران بخش خصوصی است، کارگران تجربه تلخ انتقال مالکیت دولتی انهم با رانت به بخش خصوصی  که اسم رمز حمله به سطح معیشت و بی حقوقی کارگران و به یغما بردن حاصل دسترنج انان پس از انقلاب را با گوشت و پوست خود لمس کرده اند و ورشکستگی کارخانه های ازمایش و ارج و…‌ و بیکاری و اخراج گروهی کارگران را دیده اند

شرکت تولید تجهیزات سنگین(هپکو) که در سال ٥١ تاسیس و در سال٥٤ با همکاری چند شرکت خارجی شروع به فعالیت میکند و در سال٦٣ با همکاری یک شرکت المانی با طرح توسعه ماشین الات با ظرفیت تقریبی ٣٠٠٠ دستگاه اغاز به کار میکند در سال ٨٦ به مبلغ ٧٥ میلیارد تومان به یک شخص به صورت اقساطی واگذار می شود و جالب اینجاست خریدار تا امروز نتوانسته به تعهدات مالی و قانونی خود عمل کند.

از سال ١٣٨٦  تعداد کارگران از ٢٤٠٠ نفر به ٩٠٠ نفر رسیده است و ظرفیت تولید از ٢٠٠٠دستگاه به ١٠٠ دستگاه رسیده است، در این سالها کشمکش و اعتراضات کارگران بابت مطالبات خود همواره در جریان بوده و بارها در پی عدم تحقق وعده های کارفرما و مسئولین استان، اعتراض، اعتصاب و تجمع کردند.

تجمع ١١ اسفند سال پیش در مقابل استانداری برای معوقات مزدی شش ماه، علیرغم وعده های مسئولین استان،هرگز بطور کامل محقق نشد و اعتراضات گسترده تری را بدنبال داشت، اوج همبستگی، انسجام، مقاومت و اتحاد کارگران در سال ٩٥ رقم خورد

کارگران خشمگین از وعده های توخالی کارفرما و عدم رسیدگی و دخالت از جانب دولت واکنش نشان دادند و اوایل ابان ماه امسال با راهپبمایی از شرکت تا مرکز شهر در مقابل مصلی تجمع کردند اتحاد و همبستگی کارگران در ابن روز منجر به اعتصابی شد که از تاریخ ١٨ دی تاکنون( بیش از یک ماه) ادامه دارد و به همراهی خانواده هاشان (١٩ بهمن) تحصن شبانه  در باغ ملی روی  اوردند، این مقاومت جانانه  همراه با سخنان و شعارهای شورانگیز و اعتراضی حق طلبانه که بصورت کلیپ هایی که در فضای مجازی پخش و دست به دست میشود موجی از شور و شادی در طبقه مزدبگیر ایجاد کرده است و حمایت همه جانبه انان را از کارگران هپکو برانگیخته است

شعار اعتراضی کارگران هپکو نه تنها از عمق مطالبات انباشته و نارضایتی شدید انها حکایت دارد یلکه نشان میدهد طبقه کارگر ایران نسبت به فروپاشی اجتماعی و اقتصادی کشور معترض است و دیگر حاضر نیست بیش از این لگام سرنوشت خود را در دستان غارتگران و چپاولگران و سرمایه داران  قرار دهند

شعار اعتراضی کارگران هپکو و گستردگی کمی و کیفی اعتراضات، اعتصابات و تجمع های روزمره طبقه کارگر ایران در سال ٩٥ نویدگر روز های روشن را میدهد. زیر بار ستم نمی کنیم زندگی، جان میدهیم در راه ازادگی، این شعار کارگران هپکو در استانه سالگرد انقلاب هرگر اتفاقی نیست و نشان میدهد انقلابی که بخاطر مطالبات کارگران و به پشتوانه نیروی عظیم انان قادر به در هم پیچده شدن نظام ستم شاهی شد هرگز نتوانسته است به مطالبات انها پاسخ دهد و امروز کارگران هپکو به نمایندگی از طبقه کارگر ایران مطالبات عمیق و انباشته شان را برای تعیین تکلیف نهایی به صحنه جدال اجتماعی اورده اند.

 

٢٠ بهمن ٩٥

 

شاپور احسانی راد:کسب نان به قیمت از دست دادن جان

 

این روزها چقدر نان با جان گره خورده است طبقه کارگر ایران‌جان میدهد تا نان بخورد. جان باختن روزانه شش کارگر در حوادث کار، دیگر به امری عادی تبدیل و زنده بودن  امری « عجیب» شده است. انها می میرند چه در اثر فقر و فلاکت، خودکشی و بیکاری و چه در اثر حوادث در هنگام کار. اما گاه و بیگاه این موج کشتار کارگران به چنان قتل عامی تبدیل می شود که جامعه تب و لرز میگیرد  و با بهت و حیرت، کسب یک لقمه نان را می نگرد که بهایش جان شیرین است. مرگ اتش نشانان و کولبران شاید در دو حادثه مجزا اتفاق افتاده باشند اما در چند مقوله مشترک هستند. کارگران اتش نشانی و کارگران مزدبگیر کولبر برای کسب نان و روزی خانواده هایشان باید جان خود را به خطر بیاندازند. باید با حوادث بجنگنند باید جان بدهند، باید قدم در ره بی بازگشت بگذارند تا نان شان را بدست اورند. ناگفته ها در مرگ اتش نشانان و کولبران زیاد است و زبان ما قاصر از این همه بی عدالتی!

 

مسئولین غیر مسئول، فاجعه را به تسویه حساب های جناحی خود تقلیل دادند استعفا که هیچ، دریغ از یک عذر خواهی !!! بگذریم از نامردمان و بپردازیم به تلاشگران عرصه رنج و سختی کار و وجه مشترک رنجبران.

 

اگر کارگران اتش نشانی از کمی دستمزد گله و شکایت و اعتراض کنند، سر و کارشان با پلیس امنیت و حراست می افتد و دهشتناک تر از انان،کولبران برای یک لقمه نان، سر و کارشان با گلوله مستقیم پاسداران مرزی می افتد. اتش نشانان باید نان خود را با عبور از اتش بی رحم  کسب کنند و کولبران با عبور از بهمن و کولاک برف. اتش نشانان  در این حادثه جدا از نجات انسانها، باید جان خود را به خطر بیاندازند تا اموال و ثروت سرمایه داران را از حریق نجات دهند و کولبران کالاهای سرمایه داران را به قیمت جانشان حمل و نقل می کنند.

 

چرا در این کشور خیل عظیمی از کارگران مجبور می شوند با مرارت و  گذشتن از جان شان نان خود را کسب کنند. مسئولین باید پاسخ دهند و مسئولیت کشته شدن کارگران را بعهده بگیرند. مگر نه اینکه  دولت موظف به ایجاد کار، مسکن و بهداشت برای همه شهروندان کشور است؟ بنابراین دولت موظف است برای این قشر از کارگران بیمه بیکاری اتخاذ کند تا بیش از این شاهد مرگ زحمتکشان نباشیم و بی شک لازم است کارگران کولبر نیز با ایجاد تشکل ویژه خود، ضمن خواست بیمه بیکاری از دیگر مطالبات به حق خود دفاع کنند و اما در حادثه پلاسکو و کشته شدن فاجعه بار اتش نشان،

 

هیچ مسئولی نگفت چرا این شغل اتش نشانی تاکنون جزو مشاغل سخت و زیان اور محسوب نشده است چرا دستمزد و مزایای این زحمتکشان طبق استانداردهای روز نیست چرا عده ای از انها قراردادی بودند و فاقد وسایل ایمنی مجهز بودند(ماسک و فیلترهای استاندارد) چرا اعتراض این کارگران به این موضوع، منجر به سرکوب انها، اخراج، تعلیق و حتی محرومیت شان از سهمیه بن شده است. چرا به کارگران‌ سازمان اتش نشانی مثل پرسنل نظامی برخورد می شود

 

چراهیچ مسئولی حاضر نشده است بگوید که چرا اتش نشانان از یک صنف و تشکل کارگری، بی بهره اند کارگران اتش نشانی باید صنف و تشکل ویژه خود را داشته باشند تا بتوانند ضمن اینکه بتوانند تجهیزات فردی و جمعی که در این شغل خیلی حیاتی است، به حقوق و مزایا و مطالبات ویژه این شغل نیز دست یابند ایجاد تشکل کارگران اتش نشانی یک مطالبه جدی است که باید هرچه زودتر در جهت حفظ جان و منافع اتش نشانان ایجاد و از طرف شهرداری به رسمیت شناخته شود اتش نشانان به خوبی واقفند که امروز بهترین موقع برای ایجاد تشکل شان است چون حمایت همه جانبه همه اقشار جامعه را با خود دارند

 

و اما حالا که از این حادثه و فاجعه مدتی گذشته است امار صحیح درگذشتگان چه اتش نشانان و چه نگهبانان و چه کارگران ایرانی و افغانی در این واقعه به اطلاع عموم برسد و چگونگی رسیدگی و حق و حقوق به خانواده های داغدار به طور شفاف اعلام شود، طبقه کارگر ایران ضمن اینکه خواستار محاکمه مسببین این حادثه دردناک می باشد با چشمانی باز چگونگی رسیدگی به خانواده بازماندگان را پیگیری خواهد کرد.

 

در انتها ضرورت دارد که یاد اور شوم که هم اتش نشانان و کولبران  و هم تمامی کارگران و مزدبگیران که نان شان در گرو جانشان است امروز باید به خوبی دریافته باشند که بعد از ٣٧ سال هیچ دولتی در فکر جان و زندگی انها نیست و اگر قرار است تغیبری در حال و اینده انها اتفاق بیفتد باید به نیروی قدرتمند اجتماعی خود تکیه کنند و گرنه از این امامزاده ها شفایی حاصل نمی شود.

 

١٩ بهمن ٩٥

 

بین المللی

یونان – مرگ سه‌ پناهجو در اردوگاهی در جزیره‌ لسبوس

مرگ سه پناهجو طی هفته گذشته در کمپ موریا در جزیره لسبوس، زنگ خطر را برای مقام های یونان به صدا درآورد تا برای بهبود اوضاع هزاران پناهجوی ساکن در این اردوگاه فکری بکنند.

جسد بی جان سه پناهجو (یک پاکستانی ٢٠ ساله، یک مصری ٢٢ ساله و یک سوری ٤٢ ساله) در چادر محل زندگی شان ‍پیدا شد. گفته می شود آنها بر اثر مسمومیت ناشی از استنشاق دود اجاقی که در داخل چادر برای گرم کردن روشن بوده جان باخته اند.

در اوج سرمای زمستان پناهجویان شرایط موجود در این کمپ را “غیرانسانی” خوانده و خواستار کمک شده اند.

هرمان ایمن ولی، پناهجوی اهل کنگو در این باره گفت: “ما حقیقتا اینجا مثل حیوان زندگی می کنیم. هیچ کس نمی تواند حتی اندک زمانی را اینجا سپری کند. علاوه براین روند پذیرش پناهجو در یونان بدوی است”

سگورین نجیب، پناهجوی الجزایری هم افزود: “شرایط در این اردوگاه غیرانسانی است. داخل چادرها خیلی سرد است. وضع ما مثل حیوانات است”

نزدیک به پنج هزار پناهجو ساکن جزیره لسبوس هستند. ساکنان محلی جزیره هم از نبود امکانات کافی برای پناهجویان گله دارند.

دولت یونان می گوید در پی بسته شدن مرزهای اتحادیه اروپا و مذاکرات با ترکیه بر سر کنترل ورود مهاجران به اروپا بیش از ٦٠ هزار پناهجو و مهاجر در خاک این کشور مانده اند.

 

 

 

رومانی – تداوم تظاهرات صد‌ها هزار نفره علیه دولت

در ادامۀ اعتراضهای ضد دولتی در رومانی و برغم پس گرفتن طرح های ارائه شده توسط دولت، یکشنبه شب ٥ فوریه دست کم ٥٠٠ هزار نفر در شهرهای رومانی تظاهرات کردند. این طرح که توسط دولت و بدون ارائه به پارلمان تصویب شده بود، به سیاستمداران امکان فرار از تعقیب قضایی در صورت اختلاس را می داد.

یکی از تظاهرکنندگان می گوید: “این اعتراضها به یک طرح یا دستور نیست بلکه در مورد عملکرد سیاسی است. ما از تکرار همان چیزهای قدیمی خسته ایم. تجمع ما در اینجا تنها برای عوض کردن این شورای سیاستمداران و دولت نیست، اعتراض ما بخاطر مردم است. اعتراض ما به گروه کوچکی از افراد است که به نفع خود، قوانین را وضع می کنند ”

تودور چیریلا، بازیگر و خوانندۀ رومانیایی نیز در این تظاهرات حضور داشت. وی می گوید: “آنها تلاش می کنند از بازخواست شدن بگریزند. به عقیدۀ من، همۀ این جریان حول این محور است چرا که آنها فقط می خواهند با مردم یکطرفه حرف بزنند و قصد گفتگو ندارند ”

قرار است دوشنبه شب نیز معترضان تظاهرات ضد دولتی خود را در شهرهای مجارستان ادامه بدهند. مخالفان خواهان کناره گیری دولت هستند که نزدیک به دو ماه پیش برسر کار آمده اما سورین گوریندیانو، نخست وزیر رومانی تاکید کرده است که استعفا نمی کند.

لیویو دراگنئا، رهبر حزب سوسیال دموکرات رومانی که به جرم تقلب انتخاباتی در سال ٢٠١٤ و اختلاس، به دو سال زندان محکوم شده نیز احزاب مخالف را تهدید کرده بیش از یک میلیون از هوادارانش را برای تظاهرات در حمایت از دولت به پایتخت بکشاند. وی یکی از کسانی است که در صورت اجرای این طرح دولت از اجرای مجازات زندان و تعقیب قضایی در امان می ماند.

 

 

 

استرلیا – آزار جنسی‌ کودکان توسط کشیشان کاتولیک

بر اساس یک تحقیق درباره آزار جنسی سازمان‌یافته در استرالیا٬ ادعا شده هفت درصد کشیش‌های کاتولیک در سال‌های بین ١٩٥٠ تا ٢٠١٠ کودکان را آزار داده‌اند.

حدود ٤٥٠٠ نفر ادعا کرده‌اند که در سال‌های ١٩٨٠ میلادی تا ٢٠١٥ قربانی آزار جنسی کشیشان بوده‌اند.

کمیته تحقیق درباره آزار جنسی کودکان در سازمان‌ها که در این زمینه تحقیق می‌کند٬ با این افراد گفت‌وگو کرده است. این بزرگ‌ترین تحقیقی است که در زمینه آزارجنسی سازمان‌یافته در استرالیا انجام شده است.

این کمیته همچنین درباره آزار جنسی در سایر نهادهای غیرمذهبی این کشور هم تحقیق کرده است.

پیش‌تر گزارش‌هایی درباره اظهارات هولناک تعدادی از استرالیایی‌ها درباره آزار جنسی توسط کشیش‌ها منتشر شده بود اما ابعاد ماجرا تا امروز فاش نشده بود.

گیل فرنس٬ رییس گروه وکلای همکار این کمیته در سیدنی٬ می‌گوید داستان قربانیان “به شکل اسفناکی مشابه” همدیگر بوده است: “به ادعاها در این زمینه رسیدگی نشده. به کودکانی که گزارش داده‌اند٬ بی‌توجهی شده یا بدتر از آن تنبیه شده‌اند. کشیش‌ها و چهره‌های مذهبی منتقل شده‌اند بدون آن‌که در جای جدید چیزی درباره گذشته آنان بدانند.”

به گفته رییس گروه وکلای کمیته تحقیق درباره آزار جنسی٬ در سال‌های ١٩٨٠ تا ٢٠١٥ میلادی ٤٤٤٤ کودک در بیش از هزار موسسه کاتولیک در سراسر استرالیا آزار جنسی دیده‌اند.

به طور متوسط سن دختران مورد آزار ١٠ سال و نیم و پسران ١١ سال و نیم بوده است. به طور میانگین بیش از ٣٣ سال طول کشیده تا هر مورد آزار کودکان گزارش داده شود.

 

 

 

 

رومانی – در پی‌ اعتراضات گسترده وزیر دادگستری مجبور به استعفا شد

 

اعتراضات گسترده در رومانی روز پنجشنبه ٩ فوریه وزیر دادگستری و از طراحان اصلی لایحه جنجالی جرم زدایی دولت را مجبور به استعفا کرد. پیش تر و با بالاگرفتن اعتراضات خیابانی شایعاتی مبنی بر احتمال اخراج او از کابینه مطرح شده بود.

فلورین یورداکه که بشدت از لایحه جرم زدایی و همچنین حکم جنجالی دولت دفاع می کرد، در توجیه استعفای خود گفت: “تمام اقدامات صورت گرفته قانونی و مطابق قانون اساسی هستند. وزارتخانه مباحث عمومی در ارتباط با پروژه های مطروح را سازماندهی کرد که اکنون تبدیل به مباحث پارلمانی شده اند. با این وجود، این از نظر افکار عمومی کفایت نمی کرد و بنابراین تصمیم به استعفا گرفتم. ”

از سوی دیگر دادگاه قانون اساسی رومانی روز پنجشنبه ٩ فوریه با استناد به اینکه دولت حکم جنجالی خود را پس گرفته و این دستور العمل دیگر وجود خارجی ندارد، رسیدگی به آن را منتفی دانست.

در پی اعتراضات خیابانی گسترده که از زمان فروپاشی بلوک شرق در رومانی بی سابقه بوده است دولت حکم جنجالی خود در ارتباط با جرم زدایی را لغو کرد اما لایحه مربوطه را به پارلمان فرستاد.

لایحه ای که در صورت قانون شدن امکان متهمان به سوءاستفاده از قدرت را که زیر ٤٨ هزار دلار فساد مالی داشته اند را از مجازات مصون می کند و طبق آن، صدها تن از مقام های دولتی از مجازات نجات می یابند؛ مسئله ای که منتقدان را بر آن داشته تا منتفی شدن کامل چنین احتمالی به اعتراضات خیابانی خود ادامه دهند.

 

 

 

شیلی – اعتصاب کارگران بزرگترین معدن مس جهان

اتحادیه های کارگری شیلی از اعتصاب ¬کارکنان بزرگترین معدن مس جهان خبر دادند.

کارکنان و کارگران معدن مس “اسکوندیدا”، که به یک گروه استرالیایی-انگلیسی تعلق دارد، در اعتراض به پایین بودن دستمزدهای خود روز پنجشنبه ٩ فوریه دست به اعتصاب زدند.

 

این معدن که در شمال شیلی واقع است، سالانه ٩٢٧ هزار تن مس تولید کرده و به تنهایی پنج درصد از مس جهان را به بازار مصرف روانه می کند.

 

بر اساس این گزارش، کارگران از روز چهارشنبه و به طور تدریجی دستگاه ها و تجهیزات این مجتمع عظیم معدنی را خاموش کرده و هشدار دادند در صورت دست نیافتن به توافق با مدیران معدن، به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.